۶ مرداد ۱۳۹۴

خميني جلاد ضد بشر - قتل عام زندانيان سياسي كه بيش از 30000تن قتل عام شدند جنايت عليه بشر وانتقام ناگرفته باقي مانده است



به ياد شهيدان قتل‌عام‌شده در زندانهاي رژيم خونخوار خميني
روزها و ماههاي  بعد از خوردن زهر آتش‌بس توسط رژيم خميني و عمليات فروغ جاويدان،(در مردادماه سال67) زندانهاي رژيم خميني شاهد خونين‌ترين قتل‌عام زندانيان سياسي در دوران سياه حكومت خميني بود 
.
طي مدتي كوتاه، بيش از 12هزار نفر از رشيدترين فرزندان خلق در گروههاي 20، 40، 100 و تا 3000نفره در زندانهاي سراسر كشور به‌دست دژخيمان خميني تيرباران گرديدند.
اما آمار قتل عام بسرعت بالا رفت وزندانها خالي از زندانيان سياسي شد وبيش از30000تن از رشيدترين فرزندان خلق به كينه توزي وانتقام خميني دچار شدند.
البته معاون اطلاعات خميني رضا ملك بعدا اعتراف كرد كه 33700تن قتل عام شدند http://khamen2015.blogspot.com/2015/07/33700-33-700-1367-1367-33-700-209.html

اما قهرمانان خلق با اينكه در دست دشمن اسير بودند داغ تسليم را بر دل خميني دجال ضد بشرودژخيمان زندان  گذاشتندخميني البته كه زهر آتش بس را سر كشيده بود دق كرد ومرد.
در آن مقطع خميني براي فرار از چشم‌انداز شكست محتومش بعد از عمليات چلچراغ كه آن را به‌چشم مي‌ديد، با پذيرش اجباري آتش‌بس به‌خيال خام خود قصد آن داشت كه مقاومت سازمان‌يافته ومسلح را به‌لحاظ سياسي و استراتژيك خلع‌سلاح نمايد. اما با تهاجم برق‌‌آساي ارتش آزادي در عمليات فروغ جاويدان، توطئهٌ ارتجاعي و استعماري درهم شكست و بيش از 55هزار تن از نيروهاي خلّص و شكنجه‌گران  حرفه‌يي رژيم از پاي درآمدند. خميني خونخوار كه رژيمش را  با خطر سقوط روبه‌رو مي‌ديد،  براي حفظ تعادل و حفظ نظام و باقي‌ماندهٌ نيروهاي هراسانش دست به قتل‌عام گستردهٌ زندانيان سياسي به‌ويژه مجاهدين زنداني زد كه در نوع خود بي‌سابقه بود. اكثريت قريب‌‌به‌اتفاق اين زندانيان را، كساني تشكيل مي‌دادند كه سالهاي محكوميت خود را گذرانيده يا پس از به‌اصطلاح محاكمه در بيدادگاههاي ضدشرع، اين دوران را سپري مي‌كردند. در اين ميان مجاهد شهيد منيرهٌ رجوي 


به جرم اين‌كه خواهر مسعود است به دستور شخص خميني به جوخه‌هاي اعدام سپرده شد. زندانيان فقط به‌خاطر نه گفتن به درخواست دژخيمان مبني بر طرفداري از امام رجالگان گروه گروه تيرباران شدند و فضاحت آن‌قدر بالا گرفت كه منتظري در نامه‌يي به خميني، زبان به اعتراض گشوده  و نوشت: «راجع به دستور حضرتعالي مبني بر اعدام منافقين موجود در زندانها (و)… با حكم اخير حضرتعالي،


 بسا بي‌گناهاني و يا كم‌گناهاني هم اعدام  مي‌شوند… تا حال از كشتنها و خشونتها، نتيجه‌يي نگرفته‌ايم جز اين‌كه تبليغات را عليه خود  زياد كرده‌ايم و جاذبهٌ منافقين و ضدانقلاب را بيشتر نموده‌ايم… اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار داريد، اقلاً دستور دهيد، ملاك اتفاق‌نظر قاضي و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اكثريت، و زنان هم استثنا شوند، مخصوصاً زنان بچه‌دار. و بالاخره اعدام چندهزار نفر در ظرف چند روز، هم عكس‌العمل خوب ندارد و هم خالي از خطا نخواهد بود…»
وي در نامهٌ ديگري به قاضي ضدشرع و ديگر مقامهاي جنايتكار اوين نوشت: «اين‌گونه قتل‌عام بدون محاكمه، آن‌هم  نسبت به زنداني و اسير، قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنيا ما را محكوم مي‌كند و آنان را بيشتر به مبارزهٌ مسلحانه تشويق مي‌كند… مجاهدين خلق اشخاص نيستند يك سنخ فكر و برداشت هستند. يك نحو منطق است و منطق غلط را بايد با منطق صحيح جواب داد، با كشتن حل نمي‌شود، بلكه ترويج مي‌شوند».
 همان‌گونه كه شاه با جمعهٌ خونين 17شهريور نتوانست مانع پيروزي قيام شكوهمند خلقمان گردد، خميني نيز از اين سفاكي بي‌حد و مرز طرفي نبست و به‌زودي با موجي از افشاگري جهاني مجاهدين و مقاومت ايران  و محكوميتهاي جهاني در ملل متحد و ديگر مجامع بين‌المللي روبه‌رو گرديد و برخلاف خواب و خيال پنبه‌دانهٌ خود با جاري‌شدن خون اين پاكبازان، مقاومت اوجي تازه يافت و عزم رزمندگان ارتش آزادي‌ستان در خونخواهي آنان جزم‌تر گرديد.
ياد آن قهرمانان شهيد، گرامي
 و راهشان پر رهرو باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر