۱۰ بهمن ۱۳۹۴

خامنه ای یک جنایتکار جنگی است - دیده‌بان حقوق بشر: ایران پناهجویان افغان را با تهدید به جنگ سوریه می‌فرستد

 خامنه ای یک جنایتکار جنگی است - دیده‌بان حقوق بشر: ایران پناهجویان افغان را با تهدید به جنگ سوریه می‌فرستد

دبی-العربیه.نت فارسی
سازمان دیده‌بان حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد جمعه ۲۹ ژانویه در گزارشی تاکید کرد که ایران هزاران تن از مهاجران و آوارگان افغان را به منظور شرکت در جنگ به سوریه می‌فرستد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارش خود افزوده است که ایران برای فرستادن افغان‌ها به جنگ سوریه از راه‌های بسیاری استفاده می‌کند، به برخی از آن‌ها مشوق‌هایی ارائه می‌دهد و در مواردی از تهدید استفاده می‌کند.
پیشتر گزارش‌هایی درباره اعزام افغان‌های پناهجو توسط ایران از راه اعضای اقامت به آن‌ها و خانواده‌هایشان در ایران یا حقوق ماهانه منتشر شده بود
بنا بر گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر پیتر بوکرت، مسئول کمک‌های اضطراری این سازمان در این باره گفته است: «آنگونه که شماری از پناهجویان و مهاجران شرح داده‌اند، ایران آن‌ها را تهدید کرده که در صورت مخالفت‌شان با رفتن به سوریه به افغانستان بازگردانده خواهند شد.»
آن‌گونکه که سازمان دیده‌بان حقوق بشر گزارش داده، برخی از این افغان‌ها موفق شده‌اند که از سوریه به اروپا بگریزند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سازمان دیده‌بان حقوق بشر با استناد به مصاحبه‌با ده‌ها پناهجو و آواره افغان به این اطلاعات دست یافته است.
در چند ماه گذشته گزارش‌هایی درباره کشته شدن برخی از اتباع افغانستان در جریان جنگ سوریه منتشر شد که مراسم تدفین آنها در ایران صورت گرفته بود.
ایران حامی نظام بشار اسد است و هزاران نیروی سپاه پاسداران و شبه‌نظامی از کشورهای مختلف را به منظور حمایت از این نظام به سوریه فرستاده است.

کُردها.. دهها سال سرکوب و مبارزه در ایران – الاخباریه فارسی

کُردها.. دهها سال سرکوب و مبارزه در ایران



ملت کُرد در ایران دهها سال است از سوی نظام ایران، سرکوب و به حاشیه رانده شده است. در نتیجه این ظلم، طی این مدت، درگیری های خونینی میان کُردها و رژیم تهران صورت گرفته است. 
 نژادپرستی نظام ایرانی و سلسله اعدام هایی که این رژیم در خطه کردستان- ایران انجام داد، احزاب کُردستان را برآن داشت تا نیرویی ستیزه جو علیه ایران تشکیل داده و علیه تهران شورش کنند و قانون اساسی آن را نپذیرند.  
جهت آگاهی بیشتر درباره این ملت، آقای شاهو حسینی نماینده حزب دمکرات کردستان ایران از فرانسه و سوران خدری فعال سیاسی کُرد، روز شنبه ساعت ۹:۳۰ به وقت مکه مکرمه، میهمان برنامه «همسایه» در تلویزیون الاخباریه خواهند بود

خامنه ای وروحانی وارمغان خودکشی واعدام - بچه‌ها چرا خودکشی می‌کنند؟

خامنه ای وروحانی وارمغان خودکشی واعدام  - بچه‌ها چرا خودکشی می‌کنند؟

عادتمان شده که در شرح جنایات رژیم، به اعدامها اشاره می‌کنیم. مثلاً می‌گوییم در دوران روحانی 2200نفر اعدام شده‌اند. اما جنایاتی هست که به چشم نمی‌آیند. تنها یک نوع آن، وادار کردن مردم به کشتن خودشان است.

به این آمار نگاه کنید:
«در نه ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند، ... در ۹ ماهه سال گذشته 3هزار و 125نفر خودکشی کرده‌اند، ... در مدت مشابه سال ۹۱ نیز 2هزار و 740تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند. روزنامه حکومتی آرمان 9بهمن94».

بر اساس این آمار، که البته آمار رسمی است، و حقیقت بسیار بیشتر از آن است، در سال 92، (نه ضربدر 30روز، ضربدر11نفر مساری با 2970نفر خود را کشته‌اند! یکسالش می‌شود3960نفر!، همین‌طور که همین روزنامه هم حساب کرده، هر سال مشابه همین رقم، خود را کشته‌اند. اما اینها هم جزو جنایات همین رژیم است. چون علت خودکشیها، فقر شدید است و نمونه‌هایش اینهاست:
ـ 11مهر 94: اقدام به خودسوزی کارگر شهرداری ملارد به‌خاطر پرداخت نشدن حقوق.

ـ خبرگزاری فارس 12آبان 94: جوان 18ساله نیز بر اثر مشکل اقتصادی و در واقع فقر در محله تاج‌الدینی اشنویه خود را حلق‌آویز کرده است.

ـ 1مهر 94: خودسوزی' امید راشدی امیری' شهروند عرب اهوازی در اعتراض به اخراج

ـ یک زن 27ساله در یکی از روستاهای کرمانشاه به نام کنگ دینور به‌خاطر فقر و مشکلات مالی دست به خودسوزی می‌زند

ـ در اردیبهشت ١٣٩٢ یک جوان عرب به‌نام مهدی مجدم در اعتراض به بیکاری و عدم تمدید قراردادش از سوی شرکت نفت در مقابل ساختمان استانداری اقدام به خودسوزی کرد.

برای همه روشن است که علت این همه خودکشی فقر و سرکوب و همه مصیبتهای ناشی از این حکومت ولایت‌فقیه است. همچنین همه می‌دانیم که هیچ‌کس در حالی که زندگی خوبی داشته باشد خودکشی نمی‌کند.

اما حالا این موج مستمر خودکشیها، در این رژیم به قشر دانش‌آموزان رسیده است. قشری که در سنین آرزو و امید هستند و خودکشی برایشان اصلاً متصور نیست. اما باز هم به این آمار از روزنامه حکومتی آرمان توجه کنید:
«خودکشی دانش‌آموز کرمانشاهی در سرویس بهداشتی مدرسه که سیزدهمین خودکشی دانش‌آموزان در سال جاری بود. آرمان 6بهمن 94».

خود قلمزن همین روزنامه پرسیده است: «اینکه چه می‌شود تا دانش‌آموز با همه شور و هیجان دوران نوجوانی خودکشی را به هر اقدام دیگر ترجیح می‌دهد، نیازمند پژوهش‌های متعدد از سوی کارشناسان امر است».

اما این پرسیدن، یک سؤال واقعی نیست. بلکه یک دجالگری است. تا در سطرهای بعدی بتواند این خودکشیها را به علتهایی غیرواقعی ربط بدهد و قاتلان اصلی را که حاکمان همین حکومت هستند در ببرد. توجیه این خودکشیها این‌طور صورت می‌گیرد:
«مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه درباره این نوجوان گفت: این دانش‌آموزان که در پایه متوسطه اول (هشتم ابتدایی) مشغول به تحصیل بوده رابطه بسیار خوبی با معلمان، مدیر و ناظم مدرسه داشته و جزو شاگردان اول مدرسه محسوب می‌شد. بنابراین نمی‌توان گفت اختلاف با مسئولان مدرسه یا سختی در درس خواندن از دلایل خودکشی او بوده است».

یعنی دانش‌آموزان ایران هیچ مشکلی نداشته‌اند و شاید خوشی زیردلشان زده و دست به خودکشی می‌زنند!

حالا حقیقت چیست؟ حقیقت بارها و بارها در خبرها و در همین روزنامه‌های رژیم مورد اعتراف قرار گرفته است. اینگونه:
روزنامه‌ی جهان صنعت:9آذر 94: «اما یک نکته مهم درباره خودکشی کودکان در ایران جز در دست نبودن آمار دقیق، این است که اغلب علت واقعی خودکشی اعلام نمی‌شود‌. برای نمونه درباره‌ی هارون قادرشوان که در 6آبان‌ماه در اشنویه دست به خودکشی زد نخست گفته شد که مدرسه به دانش‌آموزان فشار آورده که خانواده باید کمک مالی کند و چون پدر و مادر هارون، کارگر بوده و بنیه مالی چندانی نداشته و کمک نکرده‌اند پسر به‌خاطر گریز از تحقیرشدگی دست به خودکشی زده است‌ «.

می‌بینیم که علاوه بر فقر که به روح و روان دانش‌آموز فشار می‌آورد خود این رژیم با فشارهایی که برای چپاول خانواده‌ها می‌کند باعث تحقیر دانش‌آموز می‌شود. چرا که رژیم آخوندی باز هم به اعتراف خودشان، آموزش و پرورش را به بازاری برای چپاول مردم تبدیل کرده است.

آخرین اعتراف را بخوانید تا ببینید که آخوندهای حاکم علاوه بر اعدامهای رسمی، چگونه مردم را به دست خودشان اعدام می‌کنند:
ابتکار941106 سرمقاله: «... در نظام آموزشی که سرمایه سالاران آموزشگاهی و بازاری افسارش را به دست گرفته‌اند و آن را در مسیر منافع خویش به چرخش و گردش در می‌آورند و هر روز با هزار جور شعبده بازی که از حقه کنکور بیرون می‌آورند ذهن و روح وسلامت وسلامت و صدبار سلامت فرزندان جامعه را تهدید و تحدید می‌کنند و حاصلش رشد سرطانی خودکشی و ترک تحصیل و یاس و سرخوردگی و... است، چگونه می‌توان انتظار داشت که ابن سیناها و خواجه نصیرها تربیت شوند؟ ما آموزش و پرورش را به بازار و بازاریان واگذار کرده‌ایم. معلمان و عوامل اجرایی و آموزشی صرفاً کار نگهداری از بچه‌ها را در مدارس بر عهده‌دارند. ... . نگاهی به آمار خودکشی دانش‌آموزان در چند ساله اخیر نشانگر آن است که چگونه فرزندان بی‌پناه ما تحت فشارهای شدید روحی و روانی حاضرند جان خود را از قید دنیا آزاد و قبولی را حلال شیفتگانش کنند».

پس آمار ارقام خودکشی را باید به آمار اعدامهای این رژیم غارتگر افزود.

خامنه ای وسپاه «طرح تقویت بسیج»؛ وحشت از قیام

خامنه ای وسپاه «طرح تقویت بسیج»؛ وحشت از قیام

مجلس ارتجاع در جلسه علنی روز سه‌شنه 6بهمن، در بررسی اساسنامه سپاه پاسداران ، فصل چهارم آن را که مربوط به بسیج ضد‌مردمی است با عنوان «طرح تقویت بسیج» به‌صورت یک طرح مستقل ارائه کرد و این طرح با 150 رأی موافق 17رأی مخالف و 9 رأی ممتنع به تصویب رسید.
بر اساس این طرح، پایگاههای بسیج در تمام مجتمع‌های تجاری و مسکونی از روستاها، تا شهرها و از مساجد و محلات تا وزارتخانه‌ها و ادارات و از مدارس و دانشگاهها تا حوزه‌های آخوندی و تا فدراسیون‌ها و باشگاهها و مراکز ورزشی ایجاد می‌شود و «‌کلیه دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی» هم موظف به همکاری با بسیج می‌شوند.

در مورد این طرح، تعدادی از اعضای مجلس صحبت کردند و نکات قابل توجهی را مطرح نمودند که از یک طرف هدف این طرح و از طرف دیگر تضادهایی را که اجرای این طرح در عمل به بار می‌آورد، تا حدودی روشن می‌کند. از جمله یکی از اعضا به نام قاضی‌پور گفت:“ما باید در همه جا پایگاه داشته باشیم ما وقتی که می‌گوییم ارتش 20میلیونی بسیج، بسیج را باید پشتیبانی کنیم، … آیا نباید بسیج حضور داشته باشد؟ … وجود بسیج پایگاههای بسیج در همه جا نعمت است شاید مشکلات جزیی مادی باشد، اما بسیج اعتبار دارد، می‌تواند زمین پایگاه را بخرد، ساختمان احداث کند…».

قاضی‌پور در ادامه به تجربه تأسیس بسیج توسط سپاه پاسداران در عراق و سوریه اشاره کرد و افزود: «با توجه به تجاربی که در جنگهای عراق و سوریه داشتیم، ما باید در همه نقاط کشور به‌خصوص محله‌های دور مثل (مجتمع‌های) مسکن مهر در گلشهر ارومیه، گلمانخانه ارومیه و… پایگاه بسیج داشته باشیم، در حالی که این جاها هیچ پاسگاهی ندارد.

ما باید در همه جا حضور فعال داشته باشیم تا بتوانیم توطئه‌ها را خنثی کنیم. شما عاشورای 1388 یادتان نرود یک مقدار سهل‌انگاری کردیم به پایگاههای ما حمله کردند، 7 تا بسیجی عزیز ما را در تهران به‌شهادت رساندند. ما باید محکم باشیم، باید قوی باشیم».

به این ترتیب کاملاً روشن می‌شود که هدف از این طرح، پاسخ به وحشتی است که چشم‌انداز قیام و تکرار عاشورای سال 88 به جان رژیم انداخته است؛ به‌خصوص که می‌دانند این بار اگر این آتش گر بگیرد، کار تمام است.

اما این طرح تا چه اندازه عملی است یا در صورت اجرایی شدن، چه تضادهایی به بار می‌آورد؟ نماینده دولت که در جلسه حضور داشت در مخالفت با طرح کذایی گفت که این طرح «‌به‌دلیل تداخل با وظایف برخی دستگاههای اجرایی» مشکلات زیادی به بار می‌آورد و درخواست کرد که طرح دوباره به کمیسیون امنیت مجلس برگردد تا مجدداً روی آن کار شود و طرح پخته‌تری ارائه شود. دو سه تن از اعضای مجلس هم به بعضی تضادهای آن اشاره کردند؛ از جمله علی مطهری، یکی از اعضای مجلس ارتجاع، نسبت به‌معنای سیاسی این طرح و برداشتی که از آن خواهد شد و رژیم را بی‌ثبات و دچار بحران امنیت جلوه می‌دهد، هشدار داد و گفت: «ببینید دوستان، حضور بسیج در شهرکهای مسکونی و مجتمعهای تجاری ضرورتی ندارد، بلکه آثار منفی هم دارد؛ برای این‌که یک حالت امنیتی به کشور می‌دهد. اگر مقصود حفظ امنیت مجتمعهای مسکونی و تجاری است خب ما نیروی انتظامی را داریم؛ بنابراین حضور بسیج در این جاها به‌نظر من مفید نیست و شائبه‌هایی را ایجاد می‌کند، لذا بهتر است که حذف شود»

یکی دیگر از اعضای مجلس ارتجاع به نام ابراهیم نکو نیز به غیرعملی بودن این طرح اشاره کرد و ابتدا برای آن که به ضدیت با بسیج متهم نشود گفت: «قبل از این‌که نکاتم را اشاره کنم، افتخارم بر این است که بنده خودم بسیجی هستم و دستان یکایک بسیجیان عزیز و زحمتکش کشورمان را می‌بوسم. اما دوستان توجه داشته باشید، ما داریم قانون تصویب می‌کنیم، داریم قانون نویسی می‌کنیم؛ نیاییم کاری بکنیم که فردا هیچ‌کدام از این بندها عملی نشود، مواد عملی نشود، بعد به ما بخندند بگویند این قانونی که شما تصویب کردید، اجرایی نشد! تا کنون کدام یک از مسائل و مواردی که در خصوص بسیجیان عزیز و حوزه بسیج تصویب کردیم، به درستی اجرا شده؟ کدام نهادها، کدام ادارات دارند همکاری لازم را با بسیج مستضعفین دارند به‌عمل می‌آورند؟ خیلی جاها ما به بن‌بست رسیدیم و همکاریهای لازم وجود ندارد».

واقعیت این است که رژیم در پیشبرد همه طرحهای سرکوبگرانه‌ش با بن‌بست مواجه است، طبعاً نمایندگان مجلس ارتجاع صحبتی از کم و کیف این بن‌بست نمی‌کنند، ولی بن‌بست، اساساً ناشی از مقاومت مردم است که در اشکال مختلف خود را نشان می‌دهد؛ از جمله در گوشمالی و تنبیه مزدوران منفور بسیجی و حمله به لانه‌های آنها. بنابراین:
وقتی پایگاههای بسیج گسترده و متعدد می‌شود، به همین میزان هم آنها را بیشتر در معرض تهاجم قرار می‌دهند.

دیگر این‌که بسیج را بیشتر با ارگانها و نهادهای رسمی و دولتی درگیر می‌کند و این درگیریها، تضادهای درونی رژیم را حادتر و بسیجیها را منفورتر می‌کند. و یک عامل دیگر، بی‌انگیزگی خود بسیجیهاست که صرفاً برای گرفتن حقوق و باجگیری از مردم وارد بسیج می‌شوند و رژیم قادر نیست به وسیله آنها به‌طور مؤثری نقشه‌های سرکوبگرانه خود را پیش ببرد.

۹ بهمن ۱۳۹۴

خامنه ای ونظام ولایت فقیه نظامی بنا شده بر فساد و چپاول


لینگ به منبع
بیکاری جوانان، به‌ویژه جوانان تحصیل کرده یکی از بحرانهایی است که نظام ولایت‌فقیه را به وحشت انداخته و روزی نیست که کارگزاران رژیم در رابطه با این بحران و پیامدهای آن، به‌ویژه پیامدهای امنیتی، که نظام ولایت‌فقیه را تهدید می‌کند، هشدار ندهند. از جمله به چند نمونه زیرتوجه کنید:

رحمت‌الله پورموسی عضو مجلس ارتجاع: «نرخ بیکاری در  خراسان رضوی  بسیار زیاد است، نسبت به گذشته وضعیت بدتری پیدا کرده‌ایم... هم‌اکنون نرخ بیکاری استان به بیش از دوبرابر رسیده است». (خبرگزاری ایسنای رژیم ۴/۱۱/۹۴)

امید کریمیان عضو مجلس ارتجاع: «میانگین بالای بیکاری، پایین بودن شاخصهای توسعه از جمله صنعت، بهداشت و درمان، راه، آموزش و پرورش، رفاه اقتصادی و سطح پایین امید به زندگی... بیداد می‌کند».... (رادیو فرهنگ رژیم۴/۱۱/۹۴)

علی جلیلیان عضو مجلس ارتجاع: «متأسفانه در هر خانواده چند نفر جوان تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده بیکار وجود دارد که متأسفانه از طرف دولت هیچ اقدامی و عملی جهت استخدام و اشتغال جوانان بیکار مشاهده نمی‌گردد انگار که بیکاری اهمیت چندانی ندارد».... (رادیوی رژیم بهمن 94)

محمد رضا رضایی  کوچی عضو مجلس ارتجاع: «بیکاری به بیماری مزمن تبدیل شده و جوانان ما بیکارند.. اگر امروز فکری نکنیم شاید فردا دیر باشد». (رادیوی رژیم بهمن 94)

این چند نمونه از هشدارهای اعضای مجلس ارتجاع در رابطه با بیکاری است. جالب این‌جاست که کارگزاران رژیم در دولت آخوند روحانی و مجلس ارتجاع بحران بیکاری را بین هم پاسکاری می‌کنند و هر کدام طرف مقابل را مسئول حل این بحران می‌دانند. کیهان آخوندی در یادداشت روز  3 بهمن 94 با نام «جابه‌جایی صندلی‌ها» این‌طور می‌نویسد: «روحانی در آغاز سخن پیرامون انتخابات می‌گوید ”کسی که می‌خواهد نماینده مجلس شود، البته که باید به دین اسلام متعهد باشد و التزام به قانون اساسی و ولایت داشته باشد... اما محیط‌ زیست، صنعت، توسعه کشور، حل بیکاری و رکود چه می‌شود ”؟! در این خصوص باید از آقای روحانی پرسید؛ از کی تا به‌حال، حل مسائلی نظیر محیط‌زیست، صنعت، توسعه کشور، حل بیکاری و رکود از شرح وظایف قانونی دولت خارج شده و برعهده نمایندگان مجلس گذارده شده است؟

واقعیت این است که کارگزاران رژیم از هر دو باند تلاش می‌کنند باند رقیب را مقصر بحران بیکاری جلوه بدهند. این در حالی است که آخوند روحانی حل تمامی مشکلات کشور را به برجام احاله داده بود، از مشکلات محیط زیست و ریز گردها گرفته تا مشکل بیکاری، اما پس از اجرایی شدن برجام، هر دو باند رژیم می‌گویند که چشم‌اندازی برای گشایش وجود ندارد و تا سالیان متمادی، بحران بیکاری ادامه خواهد داشت، اما چرا؟!... چرا اجرای برجام و رفع تحریمها که این همه برای آن تبلیغ کرده بودند، هیچ تحولی در جهت حل بحران اقتصادی ایجاد نمی‌کند؟ ؟


پاسخ را باید در بنیادها و ساخت و بافت چپاولگرانه این رژیم جستجو کرد. دینامیزم و موتور محرک کارگزاران و باندهای مختلف نظام ولایت‌فقیه چپاول و غارت اموال عمومی و خصوصی مردم است و فساد مالی در تار و پود نظام ولایت‌فقیه را شکل داده، بنابراین هر چه هم مهره‌های اقتصادی یا کارگزاران سیاسی رژیم در این رابطه به هم هشدار بدهند، باز هم فایده‌ای ندارد! چرا که آنها نمی‌توانند به ریشه این بحران نزدیک بشوند. آخوندها نظامی را بنا کردند که تک به تک آجرهایش از غارت و چپاول و دزدی و فساد تشکیل شده، در نتیجه برای حل بحران بیکاری باید کل این بنا واژگون شده و بنای جدیدی ساخته شود.

۶ بهمن ۱۳۹۴

روحانی در رم - واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند. چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنندچون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.
موزه رم مجسمه‌های لخت را پوشاند تا روحانی شرمنده نشود
العربیه.نت- فارسی
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در سفر خود به اروپا روز دوشنبه 25 ژانویه وارد رم، پایتخت ایتالیا شد و از موزه کاپیتولین دیدن کرد. 

روحانی و ماتئو رنزی، نخست وزیر ایتالیا، بعد از عقد چندین قرارداد به مبلغ 17 میلیارد یورو، راهی موزه کاپیتولین شدند تا از مجموعه ای از آثار باستانی روم دیدن کنند. 

به گزارش سایت خبری کورییر تی.وی، رنزی برای آنکه شریک تجاریش ناراحت نشود، از مقامات موزه خواسته بود تا تمامی مجسمه های برهنه را با کارتن بپوشانند. 

به گزارش رسانه ها، در مهمانی ای هم که به برای روحانی ترتیب داده شده بود، خبری از مشروبات الکلی معمول در مهمانی های رسمی نبود. 

این اولین بار نیست که اختلافهای فرهنگی در سفرهای رسمی مقامات ایران به اروپا نمایان می شود. در ماه نوامبر گذشته سفر روحانی به فرانسه بخاطر اصرار پاریس برای سرو مشروبات الکلی لغو شد.

خامنه ای وتیغ رد صلاحیت بر گردن نوه خمینی - شورای نگهبان نوه خمینی را رد صلاحیت کرد

خامنه ای وتیغ رد صلاحیت بر گردن نوه خمینی - شورای نگهبان نوه خمینی را رد صلاحیت کرد
دبی-العربیه.نت فارسی
در حالی که قرار است شورای نگهبان قانون اساسی ایران به زودی نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را اعلام کند، گزارش‌ها از رد صلاحیت حسن خمینی نوه بناینگذار جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کند.
خبرگزاری ایلنا در این باره گزارش داده است که حسن خمینی رد صلاحیت شده است. احمد خمینی فرزند حسن خمینی هم در صفحه خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام، نوشته که رد صلاحیت پدرش از سوی شورای نگهبان قطعی شده است. احمد خمینی در این باره نوشته است: «دیشب دیگر قطعى شد که شوراى نگهبان نتوانسته صلاحیت علمى بابا را احراز کند و نتوانستند از شهادت ده‌ها مرجع و عالم و فقیه به اجتهاد پى ببرند. به نظرم براى همگان علت عدم احراز، احراز شده است، مخصوصا که برخى دیگر هم بدون امتحان اجتهادشان احراز شده است».
پیش‌تر نیز محمد علی موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، از رد صلاحیت حسن خمینی نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که برای نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت‌نام کرده بود، خبر داده بود.
موحدی کرمانی در پاسخ به نظر جامعه روحانیت مبارز درباره نامزدی حسن خمینی در انتخابات خبرگان چیست؟ گفت: «ظاهرا به وی گفته بودند که امتحان دهید و امتحان نداده است، بنابراین دیگر نمی‌تواند شرکت کند».
خبرگزاری ایلنا در گزارش خود افزوده اشت: «صلاحیت حسن روحانی، رئیس جمهوری، و اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت به تایید رسیده است».
به گزارش این خبرگزاری، صلاحیت احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، و محمود علوی، وزیر اطلاعات هم تایید شده است.
ایلنا با ذکر نام خانوادگی شمار دیگری از داوطلبان، آنان را از جمله تایید یا رد صلاحیت شدگان گزارش کرده است. براساس این گزارش، امینی، باقری، بطحایی، تسخیری، جنتی، حائری، دری نجف آبادی، مصباحی یزدی، محسن قمی، مجتهد شبستری، هاشم‌زاده هریسی، امامی کاشانی، اعرافی، عباسعلی اختری، محمد یزدی از تایید صلاحیت شدگان و رسول منتجب نیا، امجد، مرتضی آقاتهرانی و مجید انصاری که پیش‌تر نماینده مجلس خبرگان بود از رد صلاحیت شدگان هستند.
هنوز اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده رسما اعلام نشده و خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) به نقل از «یک منبع نزدیک به بیت امام» گفت که «رد یا تایید صلاحیت سید حسن خمینی رسما به وی اعلام نشده است». این منبع به ایرنا گفته است که «آنچه تا کنون منتشر شده، فقط گمانه زنی‌های رسانه‌ای بوده است و هیچ کدام مورد تایید ما نیست».

روحانى تداركچى قاطر نظام در پاريس چه ميخواهد؟



سینادشتی:‌
در يك نگاه سطحى بايد دنيا را به كام روحانى و خامنه اى ديد. امريكا سكاندار سياست مماشات از هيچ تلاشى براى كمك به رژيم كوتاه نيامده است، روساى جمهور روسيه و چين هم كه به خدمت عظما شرفياب شده و ميلياردى قرار داد نوشته اند، تحريم هاى مرتبط با اتمى هم كه تمام شد، هئيت هاى اقتصادى اروپا هم كه پشت هم قطار شده و به تهران امده و خلاصه انچه در چنته دارند براى عرضه و فروش آورده و مثلا كشور بشر دوست سوئد اعلام ميكند كه ايران به شريك اول تجارتى سوئد در خاورميانه تبديل ميشود و خلاصه هى هى جبلى قم قم!
حضرات فقط به يك مشكل، به طور علنى اشاره ميكنند كه بحث قيمت نفت است و در حالى كه روحانى ميگفت "دولت با نفت سى دلارى اداره خواهد كرد" الان با بشكه اى ٢٣ دلارى چه خواهند كرد؟.
اما اين كمبود قيمت نفت روى بودجه ى ارگان سركوب و سهم سپاه براى دخالت در سوريه و عراق و لبنان و يمن و ... تاثير نداشته است.
رژيم هم بارها بر  حفظ اعماق استراتژيك خود در لبنان و عراق و يمن و سوريه تاكيد كرده است.
اما چرا از اين همه نكات مثبت براى رژيم كه واقعا مهم هست، نشانى در روزمره ى سياسى درون نظام ديده نميشود؟ چرا جشن گشادگى حلقه ها به دور گردن نظام برپا نميشود؟ چرا در صحنه ى مهمترين مسئله روز رژيم هر چه هست بوى انقباض و حذف ميدهد و از وليمه خورى به "قاطر" خطاب كردن رسيده اند؟.
روزنامه ى واشنگتن پست در مقاله اى به رد توهم باز گشائى سياسى و اجتماعى در اين دوران پرداخته است و هشدار ميدهد كه خوشباورى در مورد تغيير ماهيت رژيم را كنار بگذاريم.


گسترش اختناق اجتماعى و بر دار كشيدن علنى  بى سابقه در كل كشور خبر از پتانسيل عظيم اجتماعى ميدهد كه در جامعه ى ايران در صدد انفجار است. نگرانى حضرات عظما، قاطر اعظم، و تداركچی دوم يعنى روحانى، به اين معنى است كه رژيم از تعادل اجتماعى و داخل كشورى اين تبليغات سرسام آور تثبيت و گشادگى به شدت وحشت دارد.
آمار دلارهاى آزاد شده توسط امريكا اختلاف فاحشى با رقم هاى اعلام شده توسط رژيم دارند. اختلاس هاى نجومى و هزينه ى سرسام آور دخالت هاى نظامى سپاه  هم سهم شير را ميطلبند.
اما پتانسيل انفجارى اجتماع در بستر بيكارى، فقر، ظلم عريان، تبعيض هاى جنسى، ستم مليتى و به روز سياه نشاندن بخشهاى عظيمى از جامعه در مرداب اعتياد، نبود اعتماد بين مردم و دولت، نبود اميد به بهبود تدريجى وضعيت كه خود را در قالب هزل هاى تلخ بارز ميكند، دوران پسا برجام و پسا برشام را زهر فلج كننده اى براى كل نظام تبديل كرده است. جناحى از حكومت براى استمرار كل نظام به دخيل بستن به امريكا و اروپا از لحاظ سياسى چشم دوخته است. جامه ى پسا كمپرادور نظام اقتصادى در ايران بسيار پوسيده تر از اين است كه با وصله هاى روسى- چينى رفو بشود. صنعت نفت در نياز مبرم به بازساخت و تعمير زيرينايى به سر ميبرد و استانداردهاى اين صنعت بيشتر در هماهنگى با صنعت امريكا و اروپا ست و تطبيق با استاندارد روسى را بر نميتابد.
روحانى به پاريس ميايد تا در تعادل درونى رژيم دست بالاترى را نصيب جناح خودى بكند كه شديدا در تقابل انتخاباتى به ان نيازمند است. وزنه ى  روانى تعامل با فرانسه در ايران بسيار بالاتر از كارت چين و روسيه هست. انگار كه دوران قاجار و سياست موازنه ى مثبت روس و انگليس در دربار، اينك به سياست امتياز دادن چند طرفه تبديل شده است. فرق اين دوران اما با دوران ناصرالدين شاه اين است كه مردم ما از سه انقلاب مشروطيت، نهضت ملى و بهمن ٥٧ عبور كرده اند. ذهن مرتجع نظام فقاهتى، حتى در پيچيده ترين و حرامزاده ترين نوع آن از درك حركت تاريخ و انقلاب اجتماعى، عاجز است. مقاومت مردم ايران در شكل سازمان يافته ى ان در هيبت مجاهدين خلق و شوراى ملى مقاومت، بيش از هر چيز پاسخ به يك ضرورت تاريخى با پذيرش حداكثر قيمت، مى باشد.
اين ضرورت سرنگونى اين حكومت براى پاسخ مثبت به وجود و لا وجود كشورى به نام ايران است. خواست رهايى از شر ولايت فقيه، روياى روزمره هر ايرانى است، هيچ ايرانى را نميشود يافت كه در پاسخ كه آيا اين رژيم بماند يا برود، در اولين واكنش عكس العملى بگويد: بماند! حتى انهايى كه در مسير خدمتشان به اين رژيم و تحت تاثير دجالگريهاى خمينى به جبهه  جنگ با عراق رفتند و مجروح و معلول برگشتند، از آنچه كه برسر ميهن ميايد، غمگين و افسرده و ملول هستند و تغيير ميخواهند. اين تغيير در اصيل ترين و ناب ترين شكل خود، به ايجاد يك نظام دموكراتيك، سكولار، جمهورى خواه و با بردار صريح تساوى افراد و عدالت اجتماعى منجر خواهد شد.
اين تغييرات به طور خالص و جامع آن را در نام مريم رجوى خلاصه ميكنيم. كمااينكه رژيم فقاهتى با همه ى جنايتها، دزدى ها، تبعيض ها، تحقيرها و تجاوزهايش به پيكر بشريت، در كلمه ى خامنه اى خلاصه شده است. روحانى نفر خامنه اى است، نفر اپوزيسيون نيست! اصلاحگر دين و نظام نيست، عامل اجرائى است، آب و كاه عظما را تنظيم كرده و تداركچى سگوند محسوب ميشود، تدراكچى اوليه، خاتمى، فعلا از دور مصرف خارج شده است، اما در نظام فعلى هر چه ته انبان را كاوش كنند و اين توبره را زير و رو كنند، باز چيزى غير از دار و شلاق و روحانى و رفسنجانى و لاجوردى و قاضى مرتضوى و صلواتى از آن در نمى آيد، كما اينكه هزار هزار مجاهد را بكشند، اصلا از كابوس سرنگونى خلاصى نمى يابند. روحانى امده تا در پاريس به اميدى و حاصلى براى رهايى از اين افق دهشتبار براى او خلاص بشود. ما هم به پاريس ميرويم تا با سر كشيدن يك نام عزيز و براى ما مقدس، نام مريم رجوى، به روياى دست يافتنى آزادى براى ايران و ايرانى، شهادت بدهيم. تظاهرات پاريس براى ما فراتر از هر اكت سياسى، جشن تولد و زندگى شهدايمان و شهداى قيام است، مراسم بالندگى مقاومتى است كه نه، سر ايستادن ندارد.
با ما همراه شويد، جشن و جنگ بزرگى است.سینا دشتی

۵ بهمن ۱۳۹۴

خامنه ای وجنایت ضد بشری وفرقه گرایانه - سنی‌ها خواستار حمایت بین المللی در مقابل جنایات "بسیج مردمی عراق" شدند

سنی‌ها خواستار حمایت بین المللی در مقابل جنایات "بسیج مردمی عراق" شدند
دبی-العربیه.نت فارسی

فراکسیون سنی‌ها در پارلمان عراق و دیگر نیروهای سیاسی سنی در این کشور طی یک درخواست رسمی به سازمان ملل، خواستار حمایت بین المللی جامعه اهل سنت در مناطق مختلف عراق بویژه در دیالی در برابر جنایت های هولناک «بسیج مردمی » که توسط سپاه قدس شاخه برون مرزی سپاه پاسداران آموزش نظامی می بینند شدند.
سازمان های حقوق بشری طی هفته‌های گذشته از جنایت های هولناک «بسیج » گزارش‌های متعددی را به سازمان ملل متحد ارائه دادند.
این نهاد نظامی که برخی از دستورات خود را مستقیما از سپاه قدس دریافت می کند، در ماه‌های اخیر جنایت‌های متعددی از قبیل کشتن کودکان، زنان ، زنده سوزندان مردان و منفجر کردن منازل و مساجد اهل سنت در مقدادیه بغداد، دیالی، فلوجه رمادی و انبار مرتکب شده است.
در پی تکرار جنایت‌های «بسیج مردمی عراق»در مناطق سنی نشین و پاکسازی فرقه‌ای منظم علیه سنی‌ها توسط شبه نظامیان نهاد، فراکسیون سنی در پارلمان عراق و دیگر شخصیت های اهل سنت در صلاح الدین، دیالی، الانبار و بغداد با ارسال نامه ای به آیت الله سیستانی از او خواستند که همانگونه دستور تاسیس بسیج عمومی عراق را داده، اکنون وظیفه شرعی اش ایجاب می کند که در برابر جنایت های مکرر آن علیه اهل سنت موضعگیری کرده و دستور انحلال این نهاد قانون شکن را صادر کند.

خامنه ای وباز هم انزوای بیشتر - الجزایر..کمپین مردمی برای اخراج دیپلمات ایرانی


الجزایر..کمپین مردمی برای اخراج دیپلمات ایرانی
امیر موسوی، وابسته فرهنگی ایران در الجزایر
العربیه.نت- فارسی

فعالان الجزایری، در یک کمپین مردمی در شبکه های اجتماعی خواستار اخراج امیر موسوی، وابسته فرهنگی سفارت ایران در الجزیره، پایتخت الجزایر شدند. آنها می گویند که موسوی در پس گسترش روابط اقتصادی دو کشور "بشدت در کار ترویج مذهب شیعه" در این کشور است. 

انور مالک، نویسنده و فعال حقوق بشر الجزایری ساکن فرانسه، روز دوشنبه 25 ژانویه به العربیه گفت: "منابع موثق در الجزایر می گویند که این دیپلمات از وظایف دیپلماتیک خود فراتر رفته و بطور محرمانه ترتیبی می دهد تا شیعیان الجزایر برای سفر به تهران، قم و حتی نجف در عراق بروند. آنها در ایران با مقامات سپاه پاسداران و آخوندهای شیعه دیدار می کنند." 

مالک می گوید که موسوی "برای شیعیان الجزایر لابیگری کرده و برای شناسایی آنها تلاش می کند. به همین دلیل ما بر علیه او این کمپین را راه اندازی کردیم." او افزود: "این قابل قبول نیست که وابسته فرهنگی یک کشور از محدوده ماموریت خود فراتر رود و امنیت ملی را بخطر بیاندازد." 

در پاسخ به این پرسش که آیا مقامات الجزایر از این موضوع اطلاع دارند، مالک گفت: "من نمی دانم. اگر آنها می دانند و سکوت کرده اند، این باعث تاسف است، و اگر هم نمی دانند که این باز بدتر است. هیچ شکی در این مورد وجود ندارد. من مطمئن هستم اگر مقامات امنیتی در باره فعالیتهای موسوی تحقیق کنند به این موضوع پی خواهند برد. من از مقامات الجزایری خواسته ام تا موضوع را پیگیری کنند. هرچه ما از جنگهای زشت مذهبی در سوریه، عراق و یمن دیده ایم بس است." 

این نویسنده و فعال حقوق بشر تاکید می کند که سیاست خارجی ایران بر ترویج مذهب شیعه استوار است. "بعضی خواص شیعه در الجزایر به سفارت ایران نزدیک می شوند، و بدور از چشم مردم، در مقابل امتیازهایی که می گیرند، کار ترویج شیعه را به عهده دارند." مالک گفت که کمپین او فعال است و صدها نامه حمایتی دریافت کرده است. 

روزنامه "اخبار الیوم" الجزایر نیز به نقل از عبدالفتاح حمداش، رهبر گروه "بیداری مساجد آزاد" نوشت که سفارت ایران در الجزایر، " به روش اختاپوسی مذهب شیعه را ترویج می دهد." او می گوید که در الجزایر 3 هزار شیعه زندگی می کنند، و یک آخوند شیعه در بیشتر تجمع آنها شرکت می کند که در حسینیه ها و مکانهای مخفی برگزار می شود.


خامنه ای وبیتش منشا مافیای اعتیاد - ویکی‌لیکس:ایران بزرگترین ترویج دهنده مواد مخدر در جهان است

ویکی‌لیکس:ایران بزرگترین ترویج دهنده مواد مخدر در جهان است
دبی-العربیه.نت فارسی

اسناد و مدارک ویکی لیکس نشان می دهد که ایران بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر در جهان به شمار می رود. این کشور به تلاش ها خود برای ارسال گسترده مواد مخدر به کشورهای عربی ادامه می دهد.
بر اساس تلگرام های منتشر شده برخی مسئولان سپاه پاسداران در عملیات قاچاق مواد مخدر دست دارند. تلگرام محرمانه ای که در تاریخ 12 جون 2009 از سفارت آمریکا در باکو فرستاده شده بود نشان می دهد حجم محموله های هروئین ارسالی از ایران به آذربایجان از 20 کیلوگرم در سال 2006 به 59 هزار کیلوگرم تنها در سه ماهه اول سال 2009 افزایش یافته است.
به گفته این تلگرام که بر پایه گزارش های محرمانه بازرسان سازمان ملل برای تحقیق در این پرونده تهیه شده، آذربایجان یکی از مسیرهای اصلی قاچاق هروئین تولید شده از تریاک افغانی به کشورهای اروپایی به شمار می رود.
ایران به عنوان بزرگ ترین خریدار تریاک افغانستان و یکی از بزرگ ترین تولید کنندگان هروئین در جهان قلمداد می شود. به گفته دیپلمات های آمریکایی 95 درصد هروئین در آذربایجان از ایران تأمین می شود. بر اساس تلگرام دیپلماتیک منتشر شده در تاریخ 26 سپتامبر 2009 همین مقادیر نیز از آذربایجان به بازارهای اروپایی صادر می شود.
تلگرام دیگری در تاریخ 15 اکتبر 2009 منتشر شده که در گروه اسناد "محرمانه" طبقه بندی قرار دارد. در این تلگرام به اظهارات وزیر امور خارجه پیشین آذربایجان خلف خلفوف اشاره شده است. وی گفته "دستگاه های امنیتی در ایران مسئول عملیات قاچاق مواد مخدر هستند. قاچاقچیانی که توسط مقامات آذربایجان بازداشت و تحویل ایران داده می شوند پس از یک دوره کوتاه در زندان به سرعت آزاد می شوند".
مقام های افغانستان به همتایان آذربایجانی خود ابلاغ کرده اند که مقام های امنیتی در ایران با قاچاقچیان همکاری می کنند. بر اساس تلگرام های منتشر شده توسط "ویکی لیکس" عملیات شنود مسئولان در آذربایجان نشان می دهد که برخی مسئولان دستگاه های امنیتی در ایران به شکل مستقیم در خرید تریاک و تبدیل آن به هروئین دست دارند.

خامنه ای وجنگ مرکبار هژمونی - جامعه مدرسین به روحانی تذکر رسمی می‌دهد

جامعه مدرسین به روحانی تذکر رسمی می‌دهد
العربیه.نت- فارسی

محسن فقیهی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تصمیم این نهاد برجسته حوزوی برای تذکر رسمی به رییس جمهور خبر داد و تاکید کرد که آقای روحانی باید اظهاراتش را به نحوی جبران کند.

به گزارش سایت «النتخاب» با اشاره به اظهارات حسن روحانی مبنی بر این‌که احراز صلاحیت‌ها از آن مردم است، گفت: «آنچه که مسلم است این است که مسأله انتخابات اجرای آن به دست دولت و نظارت آن به عهده شورای نگهبان است و نظارت به این معنا است که شورای نگهبان اگر احساس کرد که تخلفی شده است می‌تواند اعمال نظر کند ولی اگر اختیاری نداشته باشد این نظارت بدون فایده است».

وی در ادامه با بیان این‌که نظارت همراه اختیار را به نظارت استصوابی تعبیر می‌کنند، ابراز داشت: «معنای ناظر این است که اگر ناظر اشتباهی را متوجه می‌شود باید جلوی آن را بگیرد و باید قدرت این اختیار را هم داشته باشد تا بتواند عمل کند».

فقیهی ابراز داشت: «از این رو شورای نگهبان مرجع اصلی نظارت بر مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان است و وقتی این ثابت شد دیگر کسی نمی‌تواند در این زمینه دخالت کند و در مورد وظایف این شورا تصمیمی بگیرد یا اظهار نظری کند».

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر این‌که آقای رییس جمهور می‌دانند که احراز صلاحیت وظیفه شورای نگهبان است، تصریح کرد: «علی القاعده این حرف رییس جمهور را می‌توان حمل بر صحت کرد و گفت برای ساکت کردن برخی افراد این حرف را زده‌اند و الا احساس ما این است که توطئه‌ای در پشت پرده است».

وی با بیان این‌که باید همه ما مواظب این توطئه باشیم، اظهار داشت: «ممکن است این توطئه زمینه یک فساد بزرگ در جامعه شود چرا که وقتی شخصیت بزرگ و یا مسؤول کلانی اظهار نظری کند و بعد عده‌ای دنبال آن را بگیرند و سبب ایجاد تنش در جامعه شوند مسؤولیت این تنش و فساد بر عهده همان مسؤولی است که این حرف را زده است».

فقیهی با تأکید بر این‌که رییس جمهور مسؤول سخنانی است که گفته است و به همین راحتی هم نمی‌شود از کنار آن عبور کرد، افزود: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز تصمیم دارد تذکری رسمی را در این باره به رییس جمهور بدهد و رییس جمهور هم باید به نحوی اظهارات خود را جبران کند».

هفته گذشته حسن روحانی رئیس جمهوری ایران، چهارشنبه
در همایش استانداران، معاونان و مدیران کل سیاسی و انتخابات و فرمانداران سراسر کشور، نسبت به رد صلاحیت‌های گسترده نامزدهای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی انتقاد کرد.

هیئت‌های نظارت بر انتخابات که وابسته به شورای نگهبان هستند، حدود ۹۰ درصد از نامزدهای اصلاح طلب یا وابسته به جریان «اعتدال» را رد صلاحیت کرده است. در صورتی که شورای نگهبان در بررسی شکایت‌ها، به همین رویه ادامه دهد، می‌توان گفت که رقابت حقیقی میان نامزدهای یک جناح خواهد بود که همه از اصولگرایان هستند.

حسن روحانی با تاکید بر اینکه باید بگذاریم خانه ملت آئینه ملت باشد، گفت: «مجلس خانه ملت است؛ نه خانه یک جناح، و دولت طرفدار جناح و حزب و کاندیدای خاصی نیست و با این وضعیت جهانی، باید بهترین ها به مجلس بروند».

۴ بهمن ۱۳۹۴

خامنه ای وآرزوهای برباد رفته بر سر دست یابی بمب اتمی - هسته ای و فرش ایرانی شرق الاوسط

هسته ای و فرش ایرانی

از زمانی که بادهای مذاکرات به سوی توافق بین غرب و ایران وزیدن گرفت،  بسیاری ها آن را یک پیروزی برای رهبران ایران، و بهای صبر و پافشاری آن ها دانستند. و تعبیری مجازی به کار بردند و برنامه هسته ایران را به فرش دستباف ایرانی تشبیه کردند که بافت آن سال ها طول می کشد و نیاز به پشتکار دارد. از نظر آنان، نظام صبر کرد و شکیبایی به خرج داد و در پایان نتیجه استقامت خود را گرفت.
با تمام احترامی که به ارزش های بزرگ فرهنگی ایران قائلم، اما در این جا استعاره بکار برده شده اشتباه است. تفاوت میان بافتن یک فرش با ساخت یک پروژه هسته ای بسیار زیاد است، زیرا مورد دوم شکست خورده است. داستان، عاری از توصیف و به دور از ستایش یا بدنام کردن است، زیرا تلاشی از نظام، برای برتری نظامی و ساخت و ساز توان نظامی خود بود، و او واقعاً تلاش کرد و اصرار ورزید و سرسختانه مقاومت کرد، اما در پایان پس از تخریب طولانی مدتی که او را در آستانه سقوط قرار داد، از پروژه خود عقب نشینی کرد. از برنامه هسته ای نظامی خود عقب نشینی کرد و متعهد شد لااقل تا پانزده سال آن را از سر نگیرد، و نظارت بین المللی بر تأسیسات خود را پذیرفت، به طوری که برخی از این تأسیسات در طول هفته به طور بیست و چهار ساعته، به مدت یک دهه و نیم، از طریق دوربین ها تحت نظارت قرار خواهند گرفت!
پروژه نظام ایران ساخت برنامه ای هسته ای با هدف نظامی بود که بنا به گفته نظام  برای دفاع از خود بود، و برخی ها معتقدند برای تسلط بر منطقه بود. در این راه، نزدیک به بیست سال تلاش را هدر داد و میلیاردها دلار هزینه کرد، و در زمینه فرصت های اقتصادی زیان های بزرگی متحمل شد، و نظام سرسختی بر ملت خود تحمیل کرد.. تمامی این  سماجت و سرسختی به منظور دستیابی به این پروژه بود، و در پایان با محدود کردن آن به یک برنامه هسته ای برای مقاصد صلح آمیز موافقت کرد، کاری که می توانست تحت نظارت سازمان بین المللی انجام دهد، بدون این که نیازی به این همه رنج و زیان های سنگین داشته باشد. برخی کشورها در جهان  انرژی هسته ای را در مقاصد صلح آمیز بکار می برند ، و حجم برنامه های آن ها از پروژه ایران بزرگ تر است و مجبور به گام برداشتن در چنین راه دشوار و پر هزینه ای نشدند. در حال حاضر، ایران از لجاجت و سرسختی، و پروژه اصلی خود دست برداشت؛ بر اساس توافق انجام شده ایجاد برنامه ای هسته ای با اهداف نظامی لااقل تا پانزده سال آینده امکان پذیر نیست. و هنگامی که در آن زمان بخواهد مجدداً تلاش کند، آیا نظام گمان می کند تا بعد از سال ۲۰۳۰ در سلطه باقی بماند؟ فقط خدا می داند. حتی پس از آن زمان هم به نظر می رسد راه جدید و دشواری خواهد بود.
بنابراین، بافت فرش هسته ای تکمیل نشد، بلکه در قفسه قرار داده شد؛ پس کجای این پروژه خردمندانه بود؟  آن چه نظام تهران انجام داد لجاجت احمقانه ای بود، و یکی از پروژه های سیاسی و ملی شکست خورده در تاریخ معاصر بود. از توسعه توانایی های نفتی و صنعتی خود محروم شد، و به نوبه خود  شهروندان را از یک زندگی در خور و شایسته محروم کرد، و مانند مردم کره شمالی زندگی کردند، در حالی که ایران بزرگترین منابع را در خود دارد  و  نسبت به همسایگان خلیجی خود  از فراوانی و  وفور نعمت برخوردار است.
این یک پروژه احمقانه با رهبری سرسختانه بود که وضعیت صدام حسین را به ما یادآوری می کند، که به بهانه حفاظت از عراق به ایجاد یک پروژه بزرگ ساخت و ساز نظامی اصرار داشت اما در واقع او می خواست سلطه خود را گسترش دهد. او بسیار هزینه کرد و در نهایت هم کرسی قدرت، و هم سر خود را از دست داد. همین لجاجت و سرسختی باعث وارد شدن ایران به جنگی خونین با عراق در دهه هشتاد شد، و در پایان دو طرف عقب نشینی کردند و توقف جنگ و جلوگیری از خون ریزی را پذیرفتند.
متأسفانه آن چه تا امروز در تهران می بینم، شکست خوردن در برخورد با واقعیت های موجود در ایران و تمام جهان است. هنوز هم نیروهای افراطی در تهران همان طور که در سال ۱۹۷۹ صحبت می کردند، فکر می کنند می توانند جهان را تسخیر کرده و تغییر دهند.  ایران کشور بزرگی با جمعیت هشتاد میلیونی است و امکانات و پتانسیل های اقتصادی عظیمی دارد که برای تحمیل جایگاه خود به اسلحه و ژنرال های جنگی نیازی ندارد. و اگر راه  همزیستی با همه کشورهای همسایه را انتخاب کند و بر توسعه علم و اقتصاد تمرکز کند، موفق به تسلط اقتصادی و علمی در منطقه خواهد شد، همان طور که بسیاری از کشورهای توسعه یافته چنین کاری را انجام می دهند.
ایران امروز باز شدن جهان به روی خود را جشن می گیرد، اما درست این است که او به روی جهان گشوده شده است. می گوید این توافق، به رسمیت شناختن جایگاه ایران است، ولی درست آن است که رهبران تهران نمی دانند چگونه جایگاه خود را وزن کنند، زیرا برای به رسمیت شناخته شدن از سوی جهان، نیازی به ارتش نیست!  از فرصت های عظیم اقتصادی که از این توافق به دست می آید سخن می گوید، این درست است اما ایران یک چهارم قرن را از دست داد در حالی که عینک های سیاهی به چشم داشت و فرصت های داخل کشور و اطراف آن را نمی دید.

آمریکا و راه حل نظامی در سوریه

آمریکا و راه حل نظامی در سوریه!

سوریه
سوریه
یک باره و بدون مقدمه، جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد در صورتی که امکان حل و فصل سیاسی بحران سوریه وجود نداشته باشد، ایالات متحده و ترکیه آماده راه حل نظامی هستند. البته، شانس موفقیت راه حل سیاسی در سوریه ضعیف به نظر می رسد، آیا دخالت نظامی الان ممکن شده است؟
پاسخ ساده است، هر چند برخی ها سعی کردند از آن طفره بروند و یا آن را انکار کنند، و آن این است که سوریه راه حلی غیر از راه حل نظامی ندارد.
مسئله نیاز به شرح زیادی ندارد، آن چه که روسیه در سوریه انجام می دهد،  اقدام نظامی است. همچنین ایران، آن چه که تهران و شبه نظامیان شیعه وابسته به آن در سوریه انجام می دهند نیز  اقدام نظامی است. اقدام بشار اسد از زمان آغاز انقلاب نیز دشمنی و جنایت در حق سوری ها است و اقدامی نظامی است. همین مسئله بر اقدامات ترکیه در سوریه نیز منطبق است، و آن چه مخالفان سوری برای دفاع از خود انجام می دهند نیز اقدامی نظامی است. ائتلاف بین المللی بر ضد داعش به رهبری آمریکا نیز وجود دارد. هر اقدامی در سوریه در حال حاضر نظامی است، بنابراین چرا اینک به دخالت نظامی  اشاره می شود؟ و به چه حقی روسیه اظهارات معاون رئیس جمهور آمریکا را محکوم می کند، در حالی که جنگنده های روسیه، سوری های بی دفاع، و مخالفان را هدف قرار می دهند؟.
بنابراین، هر آن چه در حال حاضر در سوریه اتفاق می افتد یک اقدام نظامی است. به همین علت برای استفاده از نیروی نظامی در آن جا نیازی به اشاره نیست. شاید برخی ها بگویند: بسیار خب، پس چه باید کرد؟
پاسخ این هم بسیار ساده است، اینک آن چه مورد نیاز هست، جدیت و پایبندی است، و این همان چیزی است که آمریکایی ها در سوریه و تمامی منطقه، به ویژه در عراق انجام نمی دهند، و این چیزی است که ایرانی ها و روس ها و اسد و همچنین «داعش»، آن را درک کرده اند. عدم جدیت آمریکایی ها، و تلاش برای هدر دادن زمان، برای این که بحران سوریه و غیره، مشکل رئیس جمهور آینده آمریکا باشد، چیزی است که روس ها را به مداخله در سوریه دفع کرد، و به ایرانی ها جرأت داد، و باعث شد اسد با کارت ایرانی روسی بازی کند تا زمان بیشتری برای خود بخرد.
بنابراین، تصور موفقیت راه حل دیپلماتیک در سوریه، آن هم در میان این همه خون و خرابی دشوار است. بدون این که طرف های حامی اسد درک کنند که هزینه سنگینی پراخت خواهد شد، و تا زمانی که متسبب از بین رفتن جان ها در سوریه شوند، مسؤلیت آن را متحمل خواهند شد.
اشاره معاون رئیس جمهور آمریکا به اقدام نظامی، و یا عدم اقدام نظامی، مهم نیست، زیرا دولت آمریکا بی اعتبار است، به خصوص آن که، دولت آمریکا، به خطوط قرمزی که توسط خود اوباما برای اسد ترسیم شدند، و نه یک بار، بلکه بارها و بارها آن ها را زیر پا گذاشت، متعهد نیست.
از این رو، مسئله اشاره به اقدام نظامی یا تهدید به ارسال نیروهای عربی و یا غربی نیست، بلکه مسئله واقعی ، میزان جدی بودن دولت آمریکا است. اقدامات زیادی وجود دارد که واشنگتن می تواند آن ها را با ارسال پیام روشنی به اسد، و حامیان او، انجام دهد، و آن این است که قواعد بازی تغییر کرده است،  و همان طور که یک جزیره وجود دارد، یک چوب هم وجود دارد، و این چیزی است که اوباما تا کنون انجام نداده است، بنابراین تهدیدات بایدن ارزش واقعی ندارد، زیرا کردار سنجیده می شود، نه گفتار؛ به خصوص که هر آن چه در سوریه انجام می شود، اقدامی نظامی است.

ماموریت سری روس‌ها برای قانع کردن اسد به کنارگیری از قدرت

ماموریت سری روس‌ها برای قانع کردن اسد به کنارگیری از قدرت
دبی-العربیه.نت فارسی
روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» روز جمعه به نقل از 2 مسئول امنیتی بلند پایه روسیه که نخواستند نام آنها فاش شود ، در گزارشی نوشت، ژنرال ایگور سرگون، یکی از ماموران کارکشته سری روسیه چند روز قبل از وفاتش از سوی پوتین مامور شده بود به دمشق سفر کند و به رئیس جمهور روسیه اطلاع دهد کرمیلین به این نتیجه رسیده که کناره گیری اسد از قدرت اینک فرارسیده است.
به نوشته این روزنامه، درخواست کرملین موجب خشم و عصبانیت اسد شده و پیشنهاد روسیه را رد کرد. ژنرال ایگور سرکون یکی از شخصیت های قرص و بسیار قوی سازمان جاسوسی قدیم اتحاد جماهیر شوری سابق «کا گ ب» است که در تاریخ فعالیت های خود ماموریت های بسیار پیچده ای را به عهده گرفته بود. این ژنرال کارکشته روسی همچنین یکی از جاسوسان اتحاد جماهیر شوروی در دمشق بود.
روزنامه بریتانیایی در گزارش خود نوشته است که برای روشن تر شدن موضوع با وزارت خارجه روسیه تماس گرفته اما وزارت خارجه روسیه حاضر به مصاحبه نشد و درخواست روزنامه را به وزارت دفاع روسیه محول کرد اما وزارت دفاع نیز قبول نکرد در این زمینه اطلاعی بدهد تا اینکه دیمتری پیسکوف، سخنگوی کاخ کرملین این مسئله را به کلی نفی کرد.

خامنه ای راهی جز برشام همانند برجام ندارد - هم اسد وهم پوتین کم کم به همدیگر بدبین میشوند روزنامه «فایننشال تایمز»،

خامنه ای راهی جز برشام همانند برجام ندارد - هم اسد وهم پوتین کم کم به همدیگر بدبین میشوند روزنامه «فایننشال تایمز»،

نگرانی مسکو از افزایش نفوذ ایران در منطقه

روزنامه بریتانیایی همچنین از طرح روسیه که در اواخر سال 2015 به برخی کشورهای غربی پیشنهاد شده بود اشاره می کند.در این طرح روسیه خواستار بقای ساختار رژیم اسد اما کناره گیری مسالمت امیز وی بود طرحی که کشورهای غربی با آن موافق بودند. مسکو در طرح مذبور همچنین خواستار یک جایگزین از اقلیت علوی‌ها برای اسد شده و مذاکره با مخالفان معتدل را بهترین راه حل پایان بحران این دکشور قلمداد کرده بود. اما اسد که ایالات متحده بقای او را یکی از بزرگترین دلایل ایجاد تنش فرقه ای در سوریه می داند، به روس خاطر نشان کرده بود که بدون وی هیچ آینده ای برای سوریه نیست.
اسد برای محدود کردن دخالت روس‌ها و نیز به منظور جلوگیری از هرگونه معامله احتمالی آنها با غرب در باره سرنوشت وی، به استراتژی اعتماد به یک قدرت خارجی در برابر نفوذ یکجانبه روس ها استفاده کند لذا او سراغ ایران رفت تا از وجود نظامی آنها در سوریه برای ایجاد تعادل با روس ها استفاده کند.
روزنامه «فایننشال تایمز»، از یک منبع اطلاعاتی اروپایی که نخواست نامش ذکر شود به این روزنامه گفته است که پوتین بدون در نظر گرفتن مشکلات و پیچدگی اوضاع سوریه وارد عمل شده و دلیلش هم این است که نسبت به توانایی خود نگرشی اغراق آمیز داشته است.
این روزنامه به نقل از نزدیکان اسد نقل می کند که سوری ها نیز نسبت به مواضع روسیه کم کم بدبین می شوند چون آنها خوب می دانند که روسیه در مقابل دفاع از سوریه خواهان گرفتن امتیازهایی هستند.

خامنه ای در مسیر کمین برشام - دخالت مسکو در سوریه برای بقای اسد نیست

خامنه ای در مسیر کمین برشام - دخالت مسکو در سوریه برای بقای اسد نیست


روزنامه بریتانیایی نوشت که اسد طی این مدت تلاش کرد هر شخصیتی را که به نظرش می تواند در آینده یک جایگزین برای او باشد به قتل رسانده یا سربه نیست کرده است .در این زمینه جوشوا لاندیس، پژوهشگر امور سوریه از دانشگاه اوکلاهما، می گوید :« ناپدید شدن عبدالعزیز الخیر، عضو ارشد هیئت هماهنگی ملی برای نیروهای تغییر دموکراتیک، یک نمونه آشکار از سیاست اسد در قتل یا ناپدید کردن رقیبان خود است».
به نوشته این روزنامه الخیر در سال 2010 به مسکو و سپس به پکن پایتخت چین سفر کرد، او شخصتی برجسته و به عنوان جایگزینی بالقوه برای رژیم فعلی بود و می توانست اطمینان اقلیت علویان را کسب کند.
در باره بازداشت عبدالعزیز الخیر و تنی چند از شخصیت های سیاسی همراه وی ، دیدبان حقوق بشر سوریه اعلام کرد، الخیر در 21 ماه سپتامبر سال 2012 هنگامی که از پکن به دمشق برگشت خود همفکرانش ایاس عیاش و ماهر طحان توسط اطلاعات نیروی هوایی اسد بازداشت شدند از آن روز تا حالا کسی از سرنوشت آنها اطلاعی در دست ندارد.
فایننشال تایمز، همچنین به نقل از دیمتری ترنین مدیر "کارنگی مسکو" (Carnegie Moscow ) نوشته است که مداخله پوتین در سوریه هرگز برای حفظ مسند قدرت برای اسد نیست بلکه بیشتر برای تحت فشار قرار دادن آمریکایی برای به رسمیت شناختن نقش کلیدی روسیه در حل و فصل اختلاف‌هاست و اکنون خواست مقامات مسکو برای اعتراف به نقش کلیدی روسیه در نشست «وین» برآورده شده است.
دیمتری ترنین افزود:« انجام کودتای نظامی در سوریه نیز بعید به نظر می آید چون در حال حاضر اپوزیسیون وجود ندارد که با تغییر هرم اصلی رژیم و باقی ماندن بقیه ساختار آن موافقت کند».