۲۵ تیر ۱۳۹۴

خامنه اي زهر خورد- خامنه اي (ارتجاع) در تلۀ مقاومت: هادی مظفر



خامنه اي (ارتجاع) در تلۀ مقاومت: 

هادی مظفر
سرانجام «نرمش قهرمانانه» تبدیل به «کرنش ذلیلانه» گردید و شعارهای گوشخراشِ «حق مسلم هسته ای» با خواری و خفت، در زیر بار تحریمها تبدیل به ناله های «دلواپسان» گردید و اندک اندک به خاموشی گرائید.
آری! عواقب این نرمشهای قهرمانانه که چیزی جز شل و ول شدن و وارفتگی و سر تعظیم فرود آوردن در برابر خواست جامعۀ بین المللی نبوده است به آنجا ختم گردید که ظرفیّـت غنی سازی به دو سوم کاهش یافته و استفاده رژیم از سانتریفوژهای پیشرفته تا دَه سال آینده غیر ممکن شده است.
بر همین اساس نود و هشت درصد از ذخایر اورانیوم غنی شده دود شده وبه هوا رفته است. کار البته به همینجا ختم نگردیده وآخوندها موظف شده اند که درهای اندرونی را هم چارطاق باز کنند و به بازرسان آژانس آنگونه که «باراک حسین خان» اعلام کرده به صورت بیست و چهار ساعته و هفت شبانه روز در هفته، بفرما بزنند.
وقتی که آخوند جماعت مجبور می شود درهای اندرونی اش را باز کند و به بیگانه و به قول خودش اجنبی اذن دخول بدهد، البته بهتر و بیشتر می شود به عمق و طول و عرض این نرمش های خیلی قهرمانانه و متعاقب آن درماندگی و استیصال حکومتشان پی برد.
اجنبی ها بر پیشانی دو سوگلی آخوندها یعنی فردو و آب سنگین اراک هم مُهر سه طلاقه زده اند تا خیال حضرات هم از جهت غنی سازی اورانیوم و هم تولید پلوتونیوم جهت ساخت سلاح، راحت راحت بشود.
از اینها گذشته رژیم باید با آژانس درخصوص تحقیقات بر سر ابعاد نظامی تحقیقات اتمی در گذشته نیز همکاری نماید و شمشیر داموکلس تحریمها روی گردۀ آخوندها پیوسته یادآوری شان خواهد کرد که تخطی از توافقات به عمل آمده، بازگشت سریع تمامی تحریمها را برایشان رقم خواهد زد.
خدا وکیلی اینهمه عقب نشینی و خفت و خواری جایی برای جشن و تکرار مضحک عبارت «برد-برد» که از ابتدای مذاکرات عنوان می شد، باقی گذاشته است؟!
در این میان میلیاردها دلار از سرمایه های ملی و مردمی و حتما میلیونها ساعت کار، صرف ماجراجویی های آخوند-میلیتاریسمی به نام سید علی گردیده است. او نیز سرانجام همانند نکبتی به نام خمینی همینکه تحت فشار قرار گرفت، به همه عربده ها از نوع «حق مسلم هسته ای» پشت پا زد و از ترس مرگ، جام زهر را بالا کشید.
آخوندهای دین و دنیا بر باد ده اگر اندکی و فقط اندکی از درایت و دوراندیشی بهره می بردند، به جای ماجراجویی های جنگی و اتمی، دلارهای نفتی را خرج آبادانی کشور، رفاه و آسایش مردم و اشتغال زایی می کردند، آنگاه می دیدند و بر همگان نیز ثابت می شد که بمب اتم هم توانِ جابجا کردن یک حکومت ملی و مردمی را نخواهد داشت. اما هیهات که این نابخردانِ عمامه به سر هدفی جز نیستی و نابودی ایران و ایرانی در سر نداشته و ندارند و بر همین اساس مادامی که بر سرزمین ما حکومت می کنند، در این راستا عمل خواهند کرد.
هر چند که اربابان جهان اگر می خواستند، می توانستند فراتر از آنچه که انجام داده اند عمل نموده و درب دکان هسته ای آخوندها را برای همیشه تخته کنند، اما از عمّال مماشات بیش از اینهم نباید انتظار داشت.
فراموش نکنیم این مقاومت خستگی ناپذیر مردم ایران بود که با افشاگریهای خویش جامعه بین المللی را رو در روی حکومت فاشیستی آخوندها قرار داد و موجبات از کار افتادن چرخش فاجعه بارِ سانتریفوژهای مرگ آفرین را فراهم نمود.
درست در زمانی که جهان نسبت به اعمال رژیم تروریستی غافل بود و یا سعی در ندیدن و نشنیدن داشت، مقاومت ایران با ارائه اسناد و مدارک محکم و مستدل، دولتهای غربی را ناچار به دیدن و شنیدن و مقابله با آخوندها نمود. از اینرو جهان و در راس آن منطقۀ خاورمیانه، عدم دسترسی رژیم به سلاح اتمی را (حداقل تا  این لحظه) مرهون و مدیون تلاشهای بی وقفه و شبانه روزی مقاومت ایران در این راستا می باشد.
بی شک عواقب جام زهر خورانده شده به خلیفۀ ارتجاع و حکومتش، اندک اندک ظاهر خواهند شد. دلواپسان به زودی از «کما»ی اینهمه کرنش و عقب نشینی ذلیلانه بیرون خواهند آمد. یاس و ناامیدی به خاطر بر باد رفتن آرزوهای اتمی، موجبات درگیریهای روزافزون باندهای متخاصم درونی را بیش از پیش فراهم خواهد کرد. خلیفۀ ارتجاع، تحقیر شده بر سر میز مذاکرات افسارگسیخته تر از همیشه بر سر و روی آزادیخواهان چنگ خواهد کشید.
ضربۀ نهایی را اما رژیم از مردم و مقاومتی دریافت خواهد کرد که طی بیش از سه دهه با وجود تمامی وحشیگریها و جنایتهایش، صحنه را خالی نکرده اند. عواقب این جام زهر برای رژیم ارتجاع، بسیار سنگینتر و خطرناکتر از جام زهری است که همین مقاومت در حلقوم خمینی فرو ریخت. یک قلم بازرسی های بیست و چهار ساعته در هفت روز هفته به معنای تداوم و گردش زهر در رگهای حکومتی است که اصل «پنهانکاری» را از نان شب هم واجتبر و لازمتر می داند.
 بر خلاف تصور روحانی و شرکاء روزهای سخت و سیاه رژیم علیرغم هجوم کمپانی ها و شرکتهایی که جهت غارت سرمایه های ملی و مردمی از همین حالا کفش و کلاه کرده اند و آب از لب و لوچه شان آویزان است، در راهند. ضعف رژیم بر سر میز مذاکرات و کوتاه آمدن در خصوص تمامی مواردی که آنها را «خط سرخ» خویش معرفی می کرد، یکبار دیگر نشان داد که آخوندها فقط و فقط عربده کش کوچه های خلوتند و در مقابل عزم و ارادۀ ملتی که از این پس بیش از پیش مومن به آزادی و پیروزی خویش است، هیچ غلطی نمی توانند بکنند. رژیم آخوندی در راه «اتمیزه» شدن به تلۀ مقاومت افتاده است. یک فرصت استثنایی و تاریخی برای یک ملت دربند و مقاومت هوشیار و خستگی ناپذیرشان.  
15 ژوییه 2015 میلادی (24 تیر ماه 1394)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر