از زهر اتمی تا زهر منطقهیی
پایان مذاکرات هستهای در وین
مهمترين خبرها از سايت سازمان مجاهدين خلق ايران
- ادامه اعتصاب و اعتراض پرستاران در تهران و اهواز + عکس
- تجمعات و اعتراضات مردمی، کارگری و دانشجویی در تهران، بندرعباس، اصفهان، کرج، سقز، ساری و اهواز + عکس
- جان کری: اظهارات خامنهای بسیار نگرانکننده است
اخبار مرتبط
با
توافق وین، به نظر میرسد که بزرگترین دغدغه رژیم به هر حال به سرانجامی
رسید و از این پس رژیم میتواند بخشی ازتوجه خود را معطوف استراتژی و سیاست
منطقهیی خود کند؛ خط و سیاستی که بر پایه صدور تروریسم استوار است. کما
اینکه در دو سخنرانی علی خامنهای در روز عید فطر، وی بر ادامه خط و
استراتژی رژیم در منطقه و حمایت از نیروهای دستنشاندهش تأکید کرده بود.
اظهارات خلیفه ارتجاع را از دو منظر باید نگاه کرد، نخست از منظر ماهیت رژیم که صدور ارتجاع و تروریسم به قول خود خامنهای جزو سرشت این رژیم است و نمیتواند از آن دست بردارد. در وهله بعد، این اظهارات، دود و دم و تبلیغات برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که بر اساس توافقنامه وین آنچنان ممنوعیتها و محدودیتهایی بر رژیم اعمال شده، که رژیم دیگر امکان تاخت و تاز سابق را نخواهد داشت و هر گونه اقدامی در این زمینه، آن را با جامعه بینالمللی رو در رو قرار میدهد و بهطور مشخص بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت (مصوب 29تیر) به سختی مجازات خواهد شد.
تناقضی که اینجا جلب توجه میکند، آن است که از یک سو صدور تروریسم جزو ذات و ماهیت رژیم است و نمیتواند از آن دست بردارد، از سوی دیگر ممنوعیتهای بینالمللی و مشخصاً قطعنامه اخیر شورای امنیت عملاً به رژیم چنین مجالی نمیدهد؛ همین تناقض است که پاسدارها و عوامل دستگاه صدور تروریسم رژیم را، از سرکرده کل سپاه پاسداران تا سایر دلواپسها این چنین هراسان و آشفته کرده است.
بیتردید رژیم تلاش خواهد کرد با شیوههای مختلف این ممنوعیتها را دور بزند، اما هر کاری هم بکند، اولاً دستش نسبت به سابق خیلی خیلی بستهتر است، ثانیاً در صورت افشا، زیر تیغ شورای امنیت و فصل هفتم خواهد رفت.
اگر چه همه اینها مشروط به میزان جدیت جامعه بینالمللی و در رأس آن آمریکاست که میدانیم در مورد رژیم کارنامه رضایتبخشی ندارد؛ اما دو نکته در این زمینه قابلتوجه است، اولاً چنانچه هر یک از 5عضو دائمی شورای امنیت، تخلف و نقض تعهد از جانب رژیم را گزارش دهد و خواستار اعمال مجازات گردد، بهطور خودکار تحریمها اعاده خواهد شد و سایر اعضا نمیتوانند آن را وتو کنند. اما عامل تعیین کنندهتر، نه ساز و کارهای بینالمللی و نه ترتیبات تعریف شده در قطعنامه 2231، بلکه تعادل قوای منطقهیی و واقعیتهای میدانی است که بهشدت و بهطور فزایندهیی علیه رژیم است. بهعنوان نمونه، در همین روزها که هیاهوی مربوط به توافق وین فضای خبری را پر کرده بود، تحول بسیار مهمی در منطقه رخ داد و آن آزاد شدن عدن و استقرار دولت قانونی یمن در آنجا بود؛ تحولی که تعادلقوا را در یمن بهطور کیفی تغییر داد و به گفته خبرگزاری رویتر ورق را برگرداند. رژیم هم قادر به واکنشی در قبال آن نیست. فغان و فریادهای خامنهای در سخنرانی پیدر پی در عید فطر هم عمدتاً بهدلیل درماندگیش در قبال همین تحول بود.
به این ترتیب حتی اگر رژیم بخواهد وارد صحنه شود و در این رابطه، خطر مجازاتهای بینالمللی را هم بهجان بخرد، باز هم بهدلیل واقعیت تعادلقوا در منطقه، کاری از دستش ساخته نیست و به همین جهت هم هست که این وضعیت را بایستی جام زهر منطقهیی نامید؛ چرا که آثارش بر رژیم و بر ارگانهایی مثل سپاه پاسداران در داخل و نیروهای برون مرزی رژیم، مانند حزبالشیطان لبنان؛ دستکمی از زهر اتمی ندارد.
اظهارات خلیفه ارتجاع را از دو منظر باید نگاه کرد، نخست از منظر ماهیت رژیم که صدور ارتجاع و تروریسم به قول خود خامنهای جزو سرشت این رژیم است و نمیتواند از آن دست بردارد. در وهله بعد، این اظهارات، دود و دم و تبلیغات برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که بر اساس توافقنامه وین آنچنان ممنوعیتها و محدودیتهایی بر رژیم اعمال شده، که رژیم دیگر امکان تاخت و تاز سابق را نخواهد داشت و هر گونه اقدامی در این زمینه، آن را با جامعه بینالمللی رو در رو قرار میدهد و بهطور مشخص بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت (مصوب 29تیر) به سختی مجازات خواهد شد.
تناقضی که اینجا جلب توجه میکند، آن است که از یک سو صدور تروریسم جزو ذات و ماهیت رژیم است و نمیتواند از آن دست بردارد، از سوی دیگر ممنوعیتهای بینالمللی و مشخصاً قطعنامه اخیر شورای امنیت عملاً به رژیم چنین مجالی نمیدهد؛ همین تناقض است که پاسدارها و عوامل دستگاه صدور تروریسم رژیم را، از سرکرده کل سپاه پاسداران تا سایر دلواپسها این چنین هراسان و آشفته کرده است.
بیتردید رژیم تلاش خواهد کرد با شیوههای مختلف این ممنوعیتها را دور بزند، اما هر کاری هم بکند، اولاً دستش نسبت به سابق خیلی خیلی بستهتر است، ثانیاً در صورت افشا، زیر تیغ شورای امنیت و فصل هفتم خواهد رفت.
اگر چه همه اینها مشروط به میزان جدیت جامعه بینالمللی و در رأس آن آمریکاست که میدانیم در مورد رژیم کارنامه رضایتبخشی ندارد؛ اما دو نکته در این زمینه قابلتوجه است، اولاً چنانچه هر یک از 5عضو دائمی شورای امنیت، تخلف و نقض تعهد از جانب رژیم را گزارش دهد و خواستار اعمال مجازات گردد، بهطور خودکار تحریمها اعاده خواهد شد و سایر اعضا نمیتوانند آن را وتو کنند. اما عامل تعیین کنندهتر، نه ساز و کارهای بینالمللی و نه ترتیبات تعریف شده در قطعنامه 2231، بلکه تعادل قوای منطقهیی و واقعیتهای میدانی است که بهشدت و بهطور فزایندهیی علیه رژیم است. بهعنوان نمونه، در همین روزها که هیاهوی مربوط به توافق وین فضای خبری را پر کرده بود، تحول بسیار مهمی در منطقه رخ داد و آن آزاد شدن عدن و استقرار دولت قانونی یمن در آنجا بود؛ تحولی که تعادلقوا را در یمن بهطور کیفی تغییر داد و به گفته خبرگزاری رویتر ورق را برگرداند. رژیم هم قادر به واکنشی در قبال آن نیست. فغان و فریادهای خامنهای در سخنرانی پیدر پی در عید فطر هم عمدتاً بهدلیل درماندگیش در قبال همین تحول بود.
به این ترتیب حتی اگر رژیم بخواهد وارد صحنه شود و در این رابطه، خطر مجازاتهای بینالمللی را هم بهجان بخرد، باز هم بهدلیل واقعیت تعادلقوا در منطقه، کاری از دستش ساخته نیست و به همین جهت هم هست که این وضعیت را بایستی جام زهر منطقهیی نامید؛ چرا که آثارش بر رژیم و بر ارگانهایی مثل سپاه پاسداران در داخل و نیروهای برون مرزی رژیم، مانند حزبالشیطان لبنان؛ دستکمی از زهر اتمی ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر