زهرخوران اتمی، زهرخوران منطقهای
سایت اتمی فردو
صدور تروریسم و بنیادگرایی و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه یکی از پایههای موجودیت نظام ولایتفقیه میباشد.
هدف سردمداران رژیم از این سیاست توسعهطلبانه این بوده که روی جنگ اصلی یعنی جنگ با مردم و مقاومت ایران در داخل کشور سرپوش بگذارند و به قول بعضی از سرکردگان رژیم جنگ را از خیابانهای شهرها و از مرزهای ایران دور کنند و...
واقعیت این است که زهرخوران اتمی و عقب نشینیهای رژیم از بسیاری از مرزسرخها و مواضع پیشین خود، سرآغاز یک نقشه مسیر جدید برای رژیم ضعیف شده ولایتفقیه است.
هدف سردمداران رژیم از این سیاست توسعهطلبانه این بوده که روی جنگ اصلی یعنی جنگ با مردم و مقاومت ایران در داخل کشور سرپوش بگذارند و به قول بعضی از سرکردگان رژیم جنگ را از خیابانهای شهرها و از مرزهای ایران دور کنند و...
واقعیت این است که زهرخوران اتمی و عقب نشینیهای رژیم از بسیاری از مرزسرخها و مواضع پیشین خود، سرآغاز یک نقشه مسیر جدید برای رژیم ضعیف شده ولایتفقیه است.
بعبارت دیگر خوردن زهر اتمی بهدنبال خود
سلسلهای از زهرخورانهای دیگر از جمله زهر منطقهیی را نیز لاجرم بهدنبال
خواهد داشت.
باند رفسنجانی- روحانی از همان اوایل همپای پیشبرد سیاست زهرخوران اتمی، تلاش داشتند که این خط را نیز در زمینه سیاستهای منطقهیی رژیم پیش ببرند، و بارها رفسنجانی و روحانی بر این مسأله تأکید کردهاند که بهدنبال ”تعامل“ با قدرتهای جهانی، و با کشورهای منطقه هستند.
اکنون بهدنبال زهرخوران اتمی، باند رفسنجانی- روحانی این خیز را برداشتهاند که از تنش با کشورهای منطقه کم کنند و زهر دیگری را به حلقوم نظام ولایتفقیه بریزند.
چنانچه آخوند حسن روحانی در سخنرانیاش در سنندج مدعی شد که: ”پیچیدهترین و مهمترین مسأله سیاسی جهان یعنی موضوع هستهیی را پای میز مذاکره حل و فصل کردهایم؛ بنابراین قادریم سایر مسائل را هم در منطقه و جهان پای میز مذاکره حل و فصل کنیم“.
جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی نیز در سفر جاریاش به کشورهای منطقه، در تمامی موضعگیریهایش بر این موضوع تأکید میکند.
وی در کنفرانس خبری مشترک با وزیر امور خارجه عراق بر اهمیت گفتگو با کشورهای منطقه بر سر مسایل منطقهیی تأکید کرد و گفت: «ابری از مشکل هستهیی که بر این کار سایه افکنده بود در حال کنار رفتن است و ما حالا میتوانیم به اولویت خود، یعنی همکاری با کشورهای منطقه بپردازیم». چنانچه دولت روحانی قصد داشته باشد مسایل منطقه را هم پای میز مذاکره حل کند، و به گفته ظریف به اولویت خود یعنی همکاری با کشورهای منطقه بپردازد، لازمه آن دست کشیدن از شعارها و سیاستهای مداخله گرایانه در امور کشورهای منطقه است. بهخصوص که کشورهای منطقه نیز قویاً به مقابله با سیاستهای تجاوزکارانه و تروریستی رژیم پرداختهاند، و ائتلاف کشورهای منطقه علیه سیاست مداخلهجویانه رژیم در یمن گویای آن است.
موضعگیری مهرهها و رسانههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز در این روزها بیانگر خط زهرخوران این باند در زمینه مسایل منطقهیی است.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی روحانی در 5مرداد94 مینویسد: ”اولویت رفع تنش در منطقه از موارد دیگری است که باید در اولویتهای دولت قرار بگیرد“، و دولت روحانی پس از توافق باید با رویکرد جدیدی نسبت به مناسبات بینالملل و منطقهیی نگاه کند. زیرا از نظر آنها سیاستهای گذشته رژیم و به قول بعضی از آنها بدگمانی برخی انقلابیون یا نگاه آرمان گرایانه (بخوانید سیاست صدور تروریسم و ارتجاع) موجب شد روزبهروز رویکرد اعتراضی و انتقادی نسبت به مناسبات نظام بینالملل تشدید گردد. برای حفظ دستاوردهای توافق و استفاده از فرصتهای اقتصادی، سیاسی و دیپلوماتیک آن در نظام بینالملل، مقامات و مسئولان ایرانی بایستی این فرصتها را به درستی کشف، حفظ و برای بسط آن در چارچوب مصالح و منافع ملی عمل کنند.
روزنامه دیگر همین باند در 5مرداد با صراحت بیشتری بر لزوم عقبنشینی از مواضع پیشین و خوردن زهر منطقهیی دست میگذارد. این روزنامه مینویسد: ”درد و آلام مردم افغانستان و عراق و همینطور مشکلاتی را که در سوریه است کم کنیم. ما وظیفه داریم با دولت عربستان سعودی در فرمولی توافق کنیم که ضمن تأمین حقوق شیعیان حوثی و دیگر گروههایی که در ساختار دولت قبلی زیر فشار بودند به یک جمعبندی منطقی برسیم“. (اعتماد 5مرداد 94)
حمیدرضا آصفی سخنگوی اسبق وزارتخارجه رژیم نیز در سرمقاله روزنامه آرمان 5مرداد94 مینویسد: ”کمبود تحرک دیپلوماتیک و رایزنیهای چند سال گذشته امری غیرمعمول و نامتناسب با ظرفیت و توان ایران بود که با تحولاتی که در مذاکرات با گروه 1+5 به وجود آمد و با به کارگیری دقیق دیپلوماسی منطقهیی کشور اکنون روابط ایران با کشورهای منطقهیی و فرامنطقهیی به سرعت رو به بهبود، گسترش و تعمیق است. نخستین اولویت کشورمان در روابط خارجی را در منطقه تشکیل میدهد“.
واقعیت این است که بر اثر زهرخوران اتمی، این نظام ولایت است که در تمامیتش بهطور کیفی تضعیف شده است.
باند رفسنجانی- روحانی از همان اوایل همپای پیشبرد سیاست زهرخوران اتمی، تلاش داشتند که این خط را نیز در زمینه سیاستهای منطقهیی رژیم پیش ببرند، و بارها رفسنجانی و روحانی بر این مسأله تأکید کردهاند که بهدنبال ”تعامل“ با قدرتهای جهانی، و با کشورهای منطقه هستند.
اکنون بهدنبال زهرخوران اتمی، باند رفسنجانی- روحانی این خیز را برداشتهاند که از تنش با کشورهای منطقه کم کنند و زهر دیگری را به حلقوم نظام ولایتفقیه بریزند.
چنانچه آخوند حسن روحانی در سخنرانیاش در سنندج مدعی شد که: ”پیچیدهترین و مهمترین مسأله سیاسی جهان یعنی موضوع هستهیی را پای میز مذاکره حل و فصل کردهایم؛ بنابراین قادریم سایر مسائل را هم در منطقه و جهان پای میز مذاکره حل و فصل کنیم“.
جواد ظریف وزیر خارجه دولت روحانی نیز در سفر جاریاش به کشورهای منطقه، در تمامی موضعگیریهایش بر این موضوع تأکید میکند.
وی در کنفرانس خبری مشترک با وزیر امور خارجه عراق بر اهمیت گفتگو با کشورهای منطقه بر سر مسایل منطقهیی تأکید کرد و گفت: «ابری از مشکل هستهیی که بر این کار سایه افکنده بود در حال کنار رفتن است و ما حالا میتوانیم به اولویت خود، یعنی همکاری با کشورهای منطقه بپردازیم». چنانچه دولت روحانی قصد داشته باشد مسایل منطقه را هم پای میز مذاکره حل کند، و به گفته ظریف به اولویت خود یعنی همکاری با کشورهای منطقه بپردازد، لازمه آن دست کشیدن از شعارها و سیاستهای مداخله گرایانه در امور کشورهای منطقه است. بهخصوص که کشورهای منطقه نیز قویاً به مقابله با سیاستهای تجاوزکارانه و تروریستی رژیم پرداختهاند، و ائتلاف کشورهای منطقه علیه سیاست مداخلهجویانه رژیم در یمن گویای آن است.
موضعگیری مهرهها و رسانههای وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز در این روزها بیانگر خط زهرخوران این باند در زمینه مسایل منطقهیی است.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی روحانی در 5مرداد94 مینویسد: ”اولویت رفع تنش در منطقه از موارد دیگری است که باید در اولویتهای دولت قرار بگیرد“، و دولت روحانی پس از توافق باید با رویکرد جدیدی نسبت به مناسبات بینالملل و منطقهیی نگاه کند. زیرا از نظر آنها سیاستهای گذشته رژیم و به قول بعضی از آنها بدگمانی برخی انقلابیون یا نگاه آرمان گرایانه (بخوانید سیاست صدور تروریسم و ارتجاع) موجب شد روزبهروز رویکرد اعتراضی و انتقادی نسبت به مناسبات نظام بینالملل تشدید گردد. برای حفظ دستاوردهای توافق و استفاده از فرصتهای اقتصادی، سیاسی و دیپلوماتیک آن در نظام بینالملل، مقامات و مسئولان ایرانی بایستی این فرصتها را به درستی کشف، حفظ و برای بسط آن در چارچوب مصالح و منافع ملی عمل کنند.
روزنامه دیگر همین باند در 5مرداد با صراحت بیشتری بر لزوم عقبنشینی از مواضع پیشین و خوردن زهر منطقهیی دست میگذارد. این روزنامه مینویسد: ”درد و آلام مردم افغانستان و عراق و همینطور مشکلاتی را که در سوریه است کم کنیم. ما وظیفه داریم با دولت عربستان سعودی در فرمولی توافق کنیم که ضمن تأمین حقوق شیعیان حوثی و دیگر گروههایی که در ساختار دولت قبلی زیر فشار بودند به یک جمعبندی منطقی برسیم“. (اعتماد 5مرداد 94)
حمیدرضا آصفی سخنگوی اسبق وزارتخارجه رژیم نیز در سرمقاله روزنامه آرمان 5مرداد94 مینویسد: ”کمبود تحرک دیپلوماتیک و رایزنیهای چند سال گذشته امری غیرمعمول و نامتناسب با ظرفیت و توان ایران بود که با تحولاتی که در مذاکرات با گروه 1+5 به وجود آمد و با به کارگیری دقیق دیپلوماسی منطقهیی کشور اکنون روابط ایران با کشورهای منطقهیی و فرامنطقهیی به سرعت رو به بهبود، گسترش و تعمیق است. نخستین اولویت کشورمان در روابط خارجی را در منطقه تشکیل میدهد“.
واقعیت این است که بر اثر زهرخوران اتمی، این نظام ولایت است که در تمامیتش بهطور کیفی تضعیف شده است.
بنا بر ابن بر اساس قانون ظروف مرتبطه، تسلیم شدن رژیم در
یکی از پایهایترین اهرمهای قدرتش، لاجرم به عقبنشینی در زمینههای دیگر
راه میبرد، که یکی از اصلیترین و مقدمترین آنها، عقبنشینی از مواضع
دخالتگرانه منطقهیی (زهر منطقهای) است بهخصوص که با تشکیل ائتلاف
گسترده منطقهیی علیه دخالتهای رژیم، در تعادل قوای موجود منطقه، ضعف رژیم
ضریب میخورد. سفر منطقهیی ظریف دقیقاً در همین راستاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر