۹ مرداد ۱۳۹۴

خامنه اي وخميني وسران رژيم جنايتكاران جنگي هستند(قسمت چهارم ) كشتار در زندانهاي گيلان همراه با اسامي تعدادي از آنها

 قطره اي از درياي قساوت وجنايت عليه بشريت توسط خميني وپاسداران جونريزش
 در تابستان خونين وداغ  سال 67 13در گيلان



دست نوشته هائي از يك زنداني
خميني در 27مرداد 1367 از اوج قله داشتن يك امپراطوري اسلامي با پذيرش آتش بس 598 با مخ به قعر دره درماندگي وتسليم وشكست افتاد وآبروي نداشته اش را با خدا معامله وجام زهر را سركشيد ودق كرد ومرد خاطرات عبدالله نوري بنقل از احمد خميني را كه بخوانيد 
به حال زار خميني در آنروزگاربيشتر پي خواهيد برداما خميني از ابتدا يك رقيب ويك هماورد بيشتر نداشت وخود او هم در يك سخنراني آنرا بخوبي معرفي كرده بود بعد از متينگ امجديه درتهران رسما گفت دشمن نه آمريكا ونه شوروي بلكه همينها (مجاهدين در تهران )هستند بدتر از كفارند واز صد احتمال اگر من يك احتمال ميدادم كه اينها (بمن تن بدهند)از موضع خود كوتاه بيايند من با آنها مصالحه ميكردم و...
والان هم همان رقيب سر موضع مقاوم وجنگجو ووطن پرست كه حاضر نشد مثل توده داغ ننگ خيانت به مردم ووطن به پيشاني شان بخورد تا مهران آمده ووعده آمدن به تهران را هم داده بودند (امروز مهران فردا تهران)(حتما ببينيد) نبرد سرنگوني فروغ جاويدان را انجام دادند تا ميز ارتجاع واستعمار را چپ كنند كه ميخواستند وانمود كنند مجاهدين زايده جنگ ايران وعراق بودند وحالا هم با آتش بس تمام وذوب شدند واثبات كردند كه نه خير جنگ تنها يك جنگ وآنهم بين مردم ومقاوت ايران با خميني وحاكميت خونريزش از قبل از جنگ ايران وعراق بوده والان هم تا سرنگوني خميني ادامه خواهد داشت قيمت آن هم هرچه باشد خواهيم داد 
وخميني وتنها خميني اين را خوب ميدانست وميدانست كه همين جنگجويان مسلمان ووطن پرست اين زهر آتش بس را به حلقومش ريختند واو را از اوج قله غرورصدور ارتجاع از عرش به فرش كشيدند وحالا او قبل از دق كردن ومردن بايد انتقام گرفته واز اين دشمن ويا از نفرات مبارز ديگر  كه اسير دارد بكشد واينگونه فتواي قتل عام تابستان داغ سال1367 را داد وآنرا خونين كرد. 



خاطراتي از اين جنايت عليه بشريت در زندانهاي گيلان همراه با اسامي تعدادي از قتل عام شده ها را خواهيد ديد (قطره اي از دريا).
................... 
اگرچه در آغاز تخلیه ی زندانیان از بند، پاره ای از مسئولان نظام سخنرانی هایی دال بر انتقام گرفتن از زندانیان به تلافی عملیات «فروغ جاویدان» مجاهدین ایراد كرده بودند. از جمله موسوی اردبیلی، رییس‌ دیوان عالی كشور، در نماز جمعه ی ٧ مرداد ماه بعد از عملیات «مرصاد» خواستار قتل عام زندانیان شده بود، با این همه ما به جز حدس‌ و گمان هیچ گونه شواهدی مبنی بر اعدام و قربانی شدن زندانیان بی گناه كه بدون دخالت در اتفاقات بیرون از زندان، دوران محكومیت را می گذراندند نداشتیم. نگهبان ها نیز گاه به صورت سربسته تهدیدهایی می كردند. وقتی روی پاره ای مشكلات بند اعتراض‌ می كردیم می گفتند: شكر كنید كه همین را دارید و هنوز زنده هستید، كاری نكنید كه شما را هم پیش‌ دوستان تان بفرستیم.
وسایل و ساك های زندانیان كه در داخل راهرو جمع شده بود پس‌ از چند روز به بیرون از بند انتقال داده شد. پس‌ از گذشت یك ماه هنگامی كه مشغول قدم زدن در راهروی بند بودیم به ما گفتند داخل اتاقهایمان برویم. بعد از دو ساعت كه اجازه دادند بیرون بیاییم دیدیم تمام پنجره های اتاق ١٠ با پتو پوشانده شده تا كسی نتواند داخل را ببیند. دور از چشم نگهبان توانستیم به داخل نگاه كنیم. تمام ساك های بچه ها را به بند برگردانده و در داخل اتاق ١٠ چیده بودند. فكر این كه بچه ها را اعدام كرده باشند ما را دچار خفقان كرده بود. بغض‌ بر گلوهایمان چنگ می¬انداخت. مگر ممكن بود چنین اتفاقی بیفتد؟ نظام شاه بیژن جزنی و هم رزمانش‌ را كه دوران محكومیت خود را می¬گذراندند با توطئه¬ی فرار از زندان روی تپه¬های اوین به رگبار بسته بود، هرگز نتوانست خود را از فشارهای تبلیغاتی ترور آن نه فدایی و مجاهد قهرمان رها كند. چگونه می توانستیم باور كنیم كه در سطحی چنین گسترده مجاهدین و مبارزین کمونیست زندان را به مسلخ برده باشند؟ وقتی فقط در بند ما ٩٠ درصد زندانیان را اعدام كرده باشند در كل زندان های كشور؟.. نه! نه! چنین فاجعه ای! در تصور هم نمی گنجید و نمی توانستیم یا نمی خواستیم باور كنیم و همواره دنبال روزنه ای بودیم كه امید را جایگزین باور چنین اقدام فاجعه آمیزی كنیم. چطور ممكن بود دیگر نتوانیم آن عزیزان را ببینیم. رفقایی كه شادی ها و دردهایمان را باهم تقسیم كرده و در كنار هم استوار مانده بودیم. هفت سال در زندان ها، بندها و سلول های مختلف در شرایط عمومی و انفرادی، تبعید و دوری از خانواده ها در كنار هم زندگی كرده بودیم. باهم درد كشیده و باهم لبخند زده بودیم، شلاق بر گرده و كف پاهایمان نشسته بود، اینك یك شبه، یك باره همه بدون این كه امكان فرار داشته باشند، بدون این كه بتوانند از خود دفاع كنند، بدون این كه بتوانند فریادی بركشند، این چنین دور از تمام معیارهای انسانی، دور از تمام قوانین بین المللی به قربانگاه فرستاده شدند. آن هم به جرمی ناكرده. كدام عقل سلیم می توانست باور كند. حتی در خیال هم چنین جنون وجنایتی نمی گنجید.
هر روز كه می گذشت شواهد عریان تر و عمیق تر می شد و ما را باهمه ی ناباوری مان مجبور به پذیرفتن واقعیات تلخ می كرد. اگرچه هنوز دلمان می خواست خود را فریب دهیم و امیدوار باشیم كه لااقل عده ای از بچه ها زنده اند. اما واقعیت تلخ تر از آرزوهایمان خود را بر سر سفره مان می گسترد. چند ماه بعد خانواده های همه زندانیان را به جلوی زندان فراخواندند. همه در التهاب و سراسیمه گی به سر می بردند. همه دنبال روزنه ای بودند تا بدانند فرزندشان، برادرشان، خواهرشان و همسرشان، عزیز دربندشان، چه به روزشان آمده و سرنوشت شان چگونه رقم خورده است. بعد از چند ماه كه هیچ كس‌ خود را موظف به پاسخگویی نمی دانست خانواده ها را جمع كرده بودند تا از وضعیت فرزندانشان با آن ها صحبت كنند. نفس‌ها در سینه ها حبس‌ بود، كسی را یارای برزبان راندن كلامی نبود، همه پریشان در فضای التهاب آور و در هاله ای از امید و انتظار، چشم بر دهان مسئولان زندان دوخته بودند تا ببینند و بشنوند كدامین شان دیگر هرگز قادر به دیدار با عزیزانشان نخواهند بود. اسامی چند زندانی خوانده شد. از خانواده های آن ها خواسته شد به یك طرف بروند. بغض‌ بر گلوی همه چنگ می انداخت. نگاه های آن ها كه نام زندانی شان خوانده شده در نگاه بقیه گره خورد. هیچ كس‌ نمی¬دانست اسامی خوانده شده جزو قربانیان هستند یا جزو بازماندگان. لحظه به لحظه بر التهاب جمع افزوده می شد. هنوز نتیجه برای جمع روشن نشده بود. كم كم گونه ها لغزندگی قطرات اشك را بر خود احساس‌ می كرد. صدای رئیس‌ زندان دوباره جمع را به خود آورد. اسامی دیگری ‍خوانده و از خانواده¬های آن ها خواسته شد جلو بروند. به هر كدام كاغذ كوچكی تحویل دادند. روی كاغذ تاریخ دریافت ساك¬های قربانیان به خانواده هایشان ابلاغ شده بود. ناگهان بغض‌ ها تركید و فاجعه عریان تر از مرگ بر سر خانواده ها آوار شد. پس‌ از سال ها دربه دری بر در زندان ها، حالا تكه كاغذی برجای مانده است؛ در دست های مادری داغدار، پدری غمگین، همسری سوگوار و فرزندی بی قرار كه از همه ی نشانه ها تنها نشانه ی گوری باقی مانده است 

(٥٠). اینک ما مانده ایم با میهنی که در سوگ آن یاران سربلند، از درد بیداد غریب ستمگران بر گونه اش اشکی نشسته است. ‍
ما مانده ایم با میهنی سوگوار
كه از سوگ این همه یاران سربلند
كه از درد این همه بیداد ستم¬گران
بر گونه اش‌ اشكی نشسته است.
توضیح: در قتل عام سراسری زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧، حدود ٧٠ نفر نیز در بند ٢ نیروی دریایی رشت و تعدادی هم در بند بازداشتگاه این زندان به دار آویخته شدند. که من به دلیل نبودن در این بندها، اسامی جانباختگان را نمی دانم.
پانوشتها:
١- عبداله لیچایی: هوادار سازمان چریك های فدایی خلق اقلیت، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد .
٢ - منصور عباسی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ‍١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد .
٣ - فرزان ببری: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤ - علی باقری: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٥ - اسماعیل سنجدیان: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٦ - حسن فرقانیان: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٧ - حجت هوشمند: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٨ - هادی كیازاده: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٩ - مظاهرآزاد: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٠ - مسعود ببری: هوادار آرمان مستضعفان، در قتل عام¬زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد. او در زندان گرایش‌ مذهبی خود را از دست داده بود و با تمایل به چپ مناسبات خود را با زندانیان ماركسیست تنظیم كرده بود.
١١ - سعید ببری: هوادار آرمان مستضعفان، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد.
١٢ - ایرج ببری: هوادار آرمان مستضعفان، که در زندان به مجاهدین پیوست و در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد.
١٣ - محمود اصغرزاده: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٤ - مصطفی عابدینی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٥ - فرید هندیجانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٦- فرهاد سلیمانی: هوادار سازمان چریك¬های فدایی خلق اقلیت، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد.
١٧ - آرامائیس‌ داربیانس‌: هوادار سازمان چریك¬های فدایی خلق اقلیت، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد.
١٨ - رضا شهربانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٩ - صابر پورنصیر: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٠- شهباز شهبازی (پدر): زندانی سیاسی زمان شاه. به ملی- مذهبی ها گرایش داشت. در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢١- علی شهبازی (پسر): هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٢- علی قربان نژاد: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٣- قاسم ناطقی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٤ - حسین خداپرست: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٥ - محمد صفری: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٦- محمد نجاتی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٧- علی شعبانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٨- موسی قوامی: هوادار سازمان انقلابی راه کارگر، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢٩- مهدی محجوب : هوادار سازمان انقلابی راه کارگر، در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٠- حسین طراوت: هوادار سازمان مجاهدین خلق، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ در زندان رشت ابه دار آویخته شد.
٣١- محمد اقبالی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٢- محمد پاک سرشت: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٣- بهروز رجائی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٤- رضا و رشید متقی طلب: دو برادر هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٥ – خالق کوهی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٦- نقی زاهدی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٧– حسن نظام پسند: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٨- ابراهیم طالبی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣٩- خسرو دانش: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٠- احمد محتشمی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤١- نادر سهرابی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٢- محمد غلامی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٣- فخرالدین کوچکی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٤- موسی محبوبی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٥- حسین حقانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٦- ایرج فدائی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٧- حسن محرمی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤٨ – جواد مشعوف: هوادار سازمان انقلابی راه كارگر، در قتل¬عام زندانیان سیاسی در تابستان ٦٧ در زندان رشت به دار آویخته شد.
٤٩– فرشید سلطانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٥٠- خواهرم در روزی که اسامی قتل عام شدگان و بازماندگان کشتار سال ١٣٦٧ را می خواندند، در مقابل زندان رشت حضور داشت. شرح ثانیه های مرگ بار این ماجرا را از زبان او نوشته ام.
و اسامی زنانی که در تابستان ٦٧ اعدام شدند:
١- حوری رمضانی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٢- زهرا خباز: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٣- ملیحه خوش سلیقه: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٤- شهین سامی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٥- طاهره موسوی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٦- مریم واحدی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٧- فرانک طاووسی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٨- نارسیس: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
٩- بهشته بابائی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٠- فرشته: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١١- خدیجه گلچین: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد. ١٢- فخری: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٣- کتایون داد امیری فرد: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد. وی در زندان تغییر ایدئولوژی داده و به چپ پیوسته بود.
١٤- سیمین: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٥- مریم (ماریا) رستمی: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٦- عطیه: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
١٧- ویدا غفوری: هوادار سازمان مجاهدین خلق در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ١٣٦٧ در رشت به دار آویخته شد.
بيداران

خامنه اي وخميني وسران رژيم جنايتكاران جنگي هستند(قسمت سوم) اسامی ۳۸۹ نفر از عوامل اعدامهای دهه شصت و قتل های زنجیره ای!


اسامی ۳۸۹ نفر از عوامل اعدامهای دهه شصت و قتل های زنجیره ای
خمینی نوشت: امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایند.
 

در راس همه اين جنايت كاران
 خميني رهبر
خامنه اي رئيس جمهور
رفسنجاني مليجك خميني رئيس مجلس وهمه كاره امر جنگ وسركوب بود
روحاني از معاونان اول رفسنجاني در امور امنيتي ونظامي وشوراي امنيت نظام
 وافراد سه قوه قرار داشتند كه بهمراه كميته مرگ فرمان خميني را اجرا كردند

…فتوا و دستورشخص خمينی که نوشت:” ازآنجا که منافقين خائن به هيچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه ميگويند از روی حيله و نفاق آنهاست و به اقرارسران آنها از اسلام ارتداد پيدا کرده اند، وباتوجه به محارب بودن آنها درشمال غرب و جنوب کشور با همکاريهای بعث عراق ونيزجاسوسی آنان برای صدام عليه ملت مسلمان ما، باتوجه به ارتباط آنان با استکبارجهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان ازابتدای تشکيل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که درزندانهای سراسرکشور برسر نفاق خود پافشاری کرده و می کنندمحارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با رای اکثريت آقايان حجت الاسلام نيری وجناب آقای اشراقی(دادستان تهران) و نماينده ای از وزارت اطلاعات میباشد، اگرچه احتياط دراجماع است ، و همين طور در زندانهای مراکزاستان کشور رای اکثريت آقايان قاضی شرع، دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد، رحم برمحاربين ساده انديشی است، قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا، از اصول ترديدناپذير نظام اسلامی است، اميدوارم با خشم و کينه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمايند، آقايانی که تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و ترديد نکنند و سعی کنند “ اشدءعلی الکفار“ باشند۰ترديد درمسائل قضايی اسلام انقلابی ناديده گرفتن خون پاک ومظهرشهدا می باشد۰ والسلام۰ روح الله الموسوی خمينی “ (خاطرات آیت الله منتظری ،به نقل ازنشریه ؛ انقلاب اسلامی درهجرت ، شماره ۵۰۵، تاريخ ۲۵ دسامبر ۲۰۰۰)
برپایه تحقیق يرواند آبراهامانيان: “هيات تهران ، که ازشانزده نفرتشکيل می شد ، شامل نمايندگانی ازسوی شخص امام ، رييس جمهوری ، دادستانی کل ، دادگاه انقلاب ، وزارتخانه دادگستری ، اطلاعات ومديريت زندان اوين و گوهردشت بودند۰سرپرستی هيات برعهده آيت الله اشراقی گذارده شده بود که دو دستيارويژه داشت ، حجت الله نيری(حسینعلی نیری) – وحجت الاسلام مبشری- ( علی مبشری رياست دادگاه انقلاب اسلامی مرکز) درپنج ماه بعدی اين هيات توسط بالگرد از اوين به گوهردشت در رفت و آمد بود ۰ نام اين هيات را“ هيات مرگ“گذارده بودند “( يرواند آبراهامانيان ، اعترافات شکنجه شدگان زندان ها و ابراز ندامت های علنی درايران نوين ، ترجمه : رضا شريفها‌، نشرباران( سوئد)، صفحات ۳۲۹و۳۲۸)
۶ــ محمدی گلپايگانی رئيس دفترخامنه ای رابط رهبری با روحانيون قم وسه قوه وزمانی معاونت وزارت اطلاعات راهم داشت.
۷ – آشيخ ابوالقاسم خزعلی عضو سابق شورای نگهبان وازشاخه فتوا دهنده گان سازمان تروربوده است.
۸ ــ علی مشکينی امام جمعه قم ورئيس مجلس خبرگان بود که به تازگی فوت کرد.
۹ــ عبدالکريم موسوی اردبيلی رئيس ديوان عالی کشور، جانشين محمد بهشتی بود.
۱۰ ــ مهدی ربانی املشی(دادستان کل کشور) بود.
۱۱ــ يوسف صانعی عضو شورای نگهبان بود بعد جايگزين ربانی املشی ودادستان کل کشورمی شود، نامبرده رئيس بنياد ۱۵خرداد که برای سرسلمان رشدی جايزه تعيين کرد
۱۲ــ سيدمحمدموسوی خوئينی ۱۶تير۶۴دادستان کل کشورمی شود . و …. نقش داشته است .
۱۳ــ مرتضی مقتدايی سخنگوی شورای عالی قضايی ورئيس ديوان عدالت بود.
۱۴ــ محمد محمدی گيلانی قاضی القضات وحاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی مرکز بود.
۱۵ــ حجت الاسلام جعفرنيری قايم مقام ريس ديوانعالی کشوروقاضی شرع دادگاههای انقلاب، معاون گيلانی ازسال۶۳تا۶۸ دراين مسند ماند
۱۶ــ آيت الله مهدوی کنی سرپرست کميته انقلاب اسلامی تهران وبنيانگذاردانشگاه امام محمدباق(جامع الصادق) یک موسسه جهت آموزش مشاوران امنيتی واطلاعاتی است .
۱۷ــ هادوی دادستان کل انقلاب دولت موقت بود.
۱۸ــ غلامحسين رهبرپوررياست دادگاه انقلاب اسلامی مرکزازسال۶۸تا۷۸دراين مقام بود
۱۹ ــ علی مبشری رياست دادگاه انقلاب اسلامی مرکز بعدازرهبرپوربه اين مسندرسيد
۲۰ــ حجت السلام محمد نيازی دادستان دادسرای نظامی ورئيس سازمان قضايی نيروهای مسلح (رياست سازمان قضايی نيروهای مسلح بعدازعلی يوسفی دست يافت
۲۱ــ مرتضی الويری عضوهئيت رئيسه مجلس ، بازجووشکنجه گربود.
۲۲ــ مرتضی فهيم کرمانی (حاکم شرع ورئيس دادگاههای کرمان)نماينده مجلس ازکرمان، معاون لاجوردی دراوين بود.
۲۳ـــ علی اکبرناطق نوری وزيرکشور،رئيس مجلس و مسئول اطلاعاتی بيت رهبری است . خامنه ای شبکه ای داشت به نام ” شبکه عیون” که مسئولش ناطق نوری است. ناطق نوری درسال ۵۹ بازجويی علی اکبرگودرزی رهبرفرقان رابه عهده داشت
۲۴ــ عباسعلی آقاعليجانی معروف به شيخ قدرت عليجانی(حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی قزوين) نماينده مجلس هم بود
۲۵ــ عبدالمجید معاديخواه(وزيرارشاد) شاگرد محمد بهشتی ، نقش حاکم شرع اوین را بازی می کردورياست دادگاه تقی شهرام رابعهده داشت
۲۶ـــ علی اکبرولايتی، وزيرامورخارجه کابينه هاشمی رفسنجانی وی بعنوان وزيرامورخارجه ،گروه های تروررادرسفارتخانه هامستقروبرای تيم های ترورگذرنامه های جعلی صادروسفارتخانه هارامامورخدمت رسانی به آنها می کرد،پرونده همکاری وی درتروردکتر شرفکندی ویارانش دردادگاه میکونوس(برلین)چهره ولایتی را به جهانیان نمایانده است
۲۷ــ حبيب الله عسکراولادی مسلمان ازبنيانگزاران جمعيت موتلفه اسلامی ، وزيربازرگانی دولت ميرحسين موسوی واسدالله عسکراولادی برادرحبيب الله به اتفاق مسئوليت کميته امداد امام نهادی موازی سازمان بهزيستی رابعهده گرفتند. هردوازسردمداران موتلفه وفدائيان اسلام اند ، بخش مالی اقدامات گروههای فشاروحزب الله را اینهادرپیوند با حاجی امانی ها وخاموشی های بازار تامین می کنند
۲۸ــ سرهنگ صيادشيرازی از سرکردگان ارتش بعد از انقلاب و نماینده خمینی بود.
۲۹ــ فتح الله اميدنجف آبادی(حاکم شرع دادگاههای اصفهان)نماينده مجلس ازاصفهان بود.
۳۰ــ محمدعلی حيدری(حاکم شرع نهاوند) بود.
۳۱ ــ غلامحسين نادی(حاکم شرع)نماينده مجلس ازنجف آباد بود.
۳۲ــ عباس شریفی معروف به ابوشريف ،يکی ازپايه گذاران و فرماندهان سپاه بود.
۳۳ــ هاشمی شاهرودی، حاکم شرع ورئيس قوه قضاییه بود.
۳۴ـــ حاجی جوهری فردبانام مستعارمهدوی ازسال۶۰دوباره به مقام رياست زندان ها رسيد
۳۵ ــ صادق خلخالی حاکم شرع وقاتل خلق ترکمن وکردستان بود.
۳۶ــ هادی غفاری نماينده مجلس، بازجو وشکنجه گر بود.
۳۷ــ علی قدوسی ، دادستان کل انقلاب بود.
۳۸ــ سيدحسين موسوی تبریزی(دادستان کل انقلاب)شهريور۶۰بعد ازکشته شدن علی قدوسی بود.
۳۹ــ مجيد قدوسی پسرآيت الله قدوسی سازمانده اعترافات توابين درحسينیه اوين بود.
۴۰ــ محمد محمدی ری شهری، رياست دادگاه انقلاب ارتش وروحانيت ازسال ۵۸تا۶۲ونخستين وزيرسازمان اطلاعات بود.
۴۱ــ ابوالفضل موسوی تبريزی(رياست ديوان عدالت اداری ودادستان کل انقلاب)وجايگزين محمد محمدی ری شهری شد
۴۲ــ علی يونسی با نام مستعارادريسی معاون محمد محمدی ری شهری ازسال۶۳تا۶۸براين مسندبود بعد ازانتصاب علی رازینی به ریاست دادگاه ویژه روحانیت ودادگستری تهران به مقام ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح دست یافتند وبعدا وزیراطلاعات شد
۴۳ــ علی رازينی مدیر کل قضایی استان تهران از دی ۶۳جانشين لاجوردی شد ورياست دادگاههای تهران وسازمان قضايی نيروهای مسلح شد
۴۴ــ محمديزدی (رياست قوه قضائيه)که ازانتخابات سال۶۷ازمجلس اسلامی برکنارماندبه اين مقام رسيد.
۴۵ ــ اتابکی، دادستان انقلاب ارتش بود.
۴۶ ــ شيخ علی فلاحيان رئيس دادگاه ، دادستان ويژه روحانيت ، معاون و مائم مقام وزارت اطلاعات و ۸ سال وزيراطلاعات و بعد درمقام مشاوررهبربودند ۰ بعد نيزکانديد مجلس خبرگان ازخوزستان و مجلس شورای اسلامی ازاصفهان شدند
۴۷ــ احمدجنتی، امام جمعه دراهوازوقاتل دههاوصدها دانشجودراهواز و مقامات عدیده ای در این نظام داشته و دارد.
۴۸ــ محسن رضايی فرمانده وقت سپاه پاسدارا ن وسخنگوی شورای مصلحت نظام است .
۴۹ ــ غلامرضا ملاحسنی، نماينده ولی فقيه و امام جمعه اروميه، قصاب اروميه بوده و است .
۵۰ ــ سيداسدالله لاجوردی (رياست دادستانی انقلاب اسلامی مرکز)ازسالهای ۵۹ تا۶۳معروف به جلاد اوين بود و ترور گردید.
۵۱ ــ محسن رفیقدوست ازپایه گذاران سپاه پاسداران و در دزدی ها زبان زد بوده است .
۵۲ ــ مرتضی اشراقی دربهار ۶۵ به جای رازينی نشست.
۵۳ ــ ابوالقاسم سرحدی زاده رياست شورای سرپرستی زندانها ووزيرکارهم شد
۵۴ ــ جزایری امام جمعه اهوازدراعدام وکشتارسال۶۷حضورداشت ومراقب اجراء صحیح کشتاربود
۵۵ ــ هادی خامنه ای یکی ازبازجویان اوین بوده است . هادی خامنه ای گفت
:” ما کابل ها ی مورد استفاده دربازجویی رابه نزد “امام” برده، ایشان آن هایی راکه شرعی هستند،
۵۶ ــ محمدغرضی وزيرنفت بعدا وزيرپست وتلگراف وتلفن ، چندی معادن استانداری کردستان بودبعدبه دستورخمينی استاندارخوزستان بود ازاول انقلاب تا امروزدرعمليات تروريستی گوناگونی شرکت داشته است ۰نقش اودرقتل بختيارودرکشتاربرلين ووين آشکارگرديد
۵۷ ــ مرتضی اشراقی (دادستان وقت انقلاب تهران) مشاورحقوقی کنونی بنيادشهيد شد.
۵۸ ــ اخوان آخوندی که نماینده خمینی در سپاه پاسداران گیلان بود
۵۹ــ موسی واعظی ازمسئولان وزارت اطلاعات تهران، سرپرستی زندان را درسال ۶۸ به عهده گرفت
۶۰ــ ناصريان نام اصلی اش حاجی مغيثی مديرداخلی زندان گوهردشت وداديارزندان اوين که زندانیان وبويژه مخالفان وسرموضعی ها رابا شديدترين شيوه ها زيرفشارمی گذاشت ۰ازمامورين اجرايی اعدام هاوکشتار۶۷بود وبه دارآويختن زندانيان حضورفعال داشت۰ اکنون مسئول دايره مبارزه با فساد درخيابان مطهری است
۶۱ــ محمدکچوئی(از۸تير۶۰رياست زندان های دادستانی انقلاب) رسید و ترور گردید.
۶۲ــ حسنی بعد از ترور کچويی، به اين مقام رسيد
۶۳ــ حاج داوود لشکری( رئيس ومدیرداخلی زندان گوهردشت از عوامل کشتار۶۷)
۶۴ــ حاج داوود رحمانی(مسئول قزل حصار) بود.
۶۵ ــ حاج احمد معاون حاج داوودرحمانی درقزل حصار بود.
۶۶ــ حاج ميثم (رئيس زندان اوين و بعدارياست واحد يک قزل حصار)ا زسال ۶۳ تا۶۵را بعدازحاج داوود رحمانی بعهده گرفت وفروشنده آهن آلات بازارتهران بود
۶۷ــ محمد خاموشی مسئول واحد يک قزل حصار بود.
۶۸ــ پيام فضلی نژادازمعاونان سابق سعيدمرتضوی ، معاون اطلاعات ناجا بود.
۶۹ــ حجت اسلام ابراهيم ، رئيس سابق سازمان بازرسی کل کشورومعاون اول قوه قضاييه کشوراسلامی منصوب شد.
۷۰- حاج مجتبی معاون دادستانی لاجوردی ومسئول امنيتی زندان اوين وازقديمی ترين مامورين آنجا بود۰ درزمان لاجوردی دست راست اوبه حساب می آمد۰ بعد ها همچنان ماموريت خود را داشت هرجا که نيازبه شلاق و تنبيه بو، مجتبی هم حاضربود۰ درتابستان۶۷ وکشتارزندانيان وشلاق زدن کمونيست ها فعال بود وبعداازمسئولان وشکنجه گران زندان گوهردشت کرج شد
۷۱ – محمود سالارکيا معاون دادستان تهران سعيد مرتضوی بود.
۷۲- حاج نصيريان
۷۳- عباسعلی عليزاده (رئيس کل دادگستری تهران ورئيس هیات نظارت وبازرسی حفظ حقوق شهروندی )
۷۴- حاج آقا پيشوا سربازجوی سابق شعبه یک وبعدا رئيس سرپرستی زندان اوین بود.
۷۵- حاج سید حسین مرتضوی(اداره زندان گوهردشت بعد به ریاست زندان اوین رسید)
۷۶- مهندس فروتن ( رئيس زندان اوين دوباره به ریاست گوهردشت هم رسید)
۷۷- حاج شکاری رئيس بند جهاد، زندان گوهر دشت بود.
۷۸- حاج صمد
۷۹- محمد علی بشارتی قايم مقام وزارت خارجه علی اکبر ولايتی شدبعدوزيرکشورگرديدویکی ازپایه گذاران سپاه پاسداران بود
۸۰ – بهرام گشتاپو(مسئول دارزدن ها دراوين تابستان ۶۷)
۸۱ – رمضان چوپان شکنجه گراوين بود.
۸۲- محمد کاظم بهرامی ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح را بعهده داشت .
۸۳- فاطمه جباری (پاسداراوین زن خشن و بيرحم) بود.
۸۴ – تیمسار صدرالاسلام مسئول اداره اطلاعات ناجا، معاونت اطلاعات نیروی انتظامی بود.
۸۵ – عباس دوزدوزانی ازپایه گذاران سپاه پاسداران بود.
۸۶ – آیت الله ربانی شیرازی نماینده خمینی درحوادث ویژه استان های کردستان وآذربایجان غربی وعضوفقهای شورای نگهبان شد
۸۷ – صالح (شکنجه گروسرپرست بند ۲۰۹ )
۸۸ – برادرلاجوردی (نماينده دادستانی انقلاب مرکزدرفرودگاه مهرآباد) بود.
۸۹- عربشاهی با نام مستعارمطهری (گرداننده وسربازجوی کميته مرکز) بود.
۹۰- حسن گشتاپو(شکنجه گر اوين) بود.
۹۱- سراج الدين موسوی (سرپرست امورکميته های مسلح) بود.
۹۲- حاج فکور نام اصلی اش اکبرکبيری آرانی بازجوی شعبه ی هفت بود ودرسالهای ۶۴و۶۵ به رياست زندان اوين رسيد. فکورهميشه کابلی به دستش پيچيده بود
۹۳- شاه محمدی پاسدار بند که ریشی حنا بسته و دندان های طلایی داشت و بد جنس بود
۹۴- پاسدار رحيمی (بازجوی زندانيان توده ای واکثريتی و شکنجه گراوين) بود.
۹۵- حاج رضائی (بازجوی زندانيان بهائی واقليت های مذهبی دراوين) بود.
۹۶ – امامی وابسته به انجمن اسلامی يکی از دانشگاههای آمريکا، سربازجوی شعبه ۲ و۲۱دادستانی اوين ) بود.
۹۷- حاج جواد ( بازجوی پرونده مبارزان شهرستانی در اوين) بود.
۹۸ – جليل حسنی ازپاسداران کميته اروميه و ازمحافظان ملا حسنی و الان به تجارت مشغول است
۹۹ – نگهبان صديقه مسئول بند زنان بود.
۱۰۰- سردار پاسدار محمد رضا نقدی (بازجوو شکنجه گر) و بعدا فرمانده حفاظت واطلاعات نيروهای انتظامی بود.
۱۰۱- حسين الله کرم ازسخنگویان انصارالله بود.
۱۰۲- سعيدامامی معروف به(سعيد اسلامی ) و نام اصلی اش مجتبی قوامی است ، درزمان وزارت فلاحيان به عنوان معاون امنيتی وزارت اطلاعات منصوب شد
۱۰۳- قربانعلی دُری نجف آبادی(حاکم شرع شيراز، اصفهان، قم ووزيراطلاعات بعدی) بود.
۱۰۴- سید حسن شاهچراغی نماینده مجلس ازدامغان، رئيس دفتر دادستانی کل انقلاب بود و ازنزدیکان علی قدوسی بود
۱۰۵ – آخوند زرقندی (حاکم شرع دادگاههای کرج) بود.
۱۰۶- حسين آيت الهی (نماينده خمينی درجهرم) بود.
۱۰۷- موحدی قمی (حاکم شرع دادگاههای استان کرمانشاه) بود.
۱۰۸- کريمی معروف به سه کنج کله( دادستان لاهيجان وشرق گيلان) بود.
۱۰۹- اسعدالهی (رئيس خشن زندان آمل) بود.
۱۱۰- حاج برخورداری طلبه شکنجه گر یکی ازپست ترین ودرعین حال ورزیده ترین شکنجه گران رژیم درآمل بود
علی اکبرپرورش (وزيرآموزش وپرورش) بود.
۱۱۲- احمدمعتمدی ( وزيرپست و تلگراف و تلفن) بود
۱۱۳- نادری (زن پاسدارخشن زندان گوهردشت) بود.
۱۱۴- علی معتمد از دوستان نزدیک لاجوردی ، بخش خیاطی جهاد زندان گوهردشت را اداره می کرد
۱۱۵- پاسدارحميد يا حامد تُرکه بازجوی شعبه۶ ویژه گروههای چپ وشکنجه گر اوين) بود.
۱۱۶- دکتر احمد پورنجاتی ،معاون اسبق وزارت اطلاعات و قایم مقام سازمان صداوسیما به عنوان یک چهره مطلع وموثق فعالیتهای محفل اطلاعاتی بود.
۱۱۷- برادر مسعود(بازجوی اوين)که ” شلوارآمریکایی، کفش نوک تیز و ورنی می پوشید. قوی جثه و خیلی مغرور و لاتی حرف می زد”( در راهروهای خون، یادداشتهای زندان (۲) ،سازمان اتحاد فداییان خلق ایران ، در۵۰ صفحه ،پاییز۱۳۷۷)
۱۱۸- برادر رحيم(بازجوی اوين) بود.
۱۱۹- آخوند رحمانی رييس عقيدتی – سياسی نيروهای انتظامی بود.
۱۲۰- حاجی رضا( رئيس پاسداران اوين) بود.
۱۲۱- سيد مجيد( عهده دارمصاحبه درحسينيه اوين) بود.
۱۲۲- سعيده(مسئول بند ۲۰۹ زنان گوهردشت) بود.
۱۲۳- نگهبان لکاته ای به نام بختياری زن نگهبان و شکنجه گر بخش زنان گوهردشت از هیچ جنایتی علیه زندانیان مضایقه نمی کرد
۱۲۴- اصغرپور رئيس زندان قزل حصارسال ۱۳۷۲ بود.
۱۲۵- حمید شریفی رئيس موسسه تنظیم و نشر آثارخمینی از عوامل وابسته به سعید مرتضوی است
۱۲۶- یوسف کلاهدوز از پایه گذاران سپاه پاسداران بود.
۱۲۷- معلمی رابط سپاه با زندان عادل آباد شيراز و يکی از درنده خوترين اعضاء دادستانی شيراز۱۲۸
۱۲۸- سید مرتضی نبوی مدیر روزنامه رسالت ازعوامل اطلاعاتی مرتبط به سعید مرتضوی ،پشتوانه مالی حزب الله را به همراه باهنر وبادامچیان وعسکراولادی تامین می کردند
۱۲۹- روح الله حسينيان (خسرو خوبان) ازسوی دوستان قديمش درحوزه(روحی)خطاب می شد، عضوهيات منصفه دادگاه ويژه روحانيت وازهمپالگی های حسین شریعتمداری در کیهان بوده است .
۱۳۰- مهندس صدرالاسلام معاون اطلاعات نيروی انتظامی را بعهده داشت.
۱۳۱- مهندس کلانتری مديرکل اداره اطلاعات نيروی انتظامی بود.
۱۳۲– شورجه فرمانده جوخه های اعدام و دستيارخلخالی که بيش از۵۰۰ را اعدام کرد.
۱۳۳- ــ موحدی کرمانی رابط رهيری با سپاه پاسداران۰ مسئول ايدئولوژيک سپاه پاسداران را داشت.
۱۳۴- قاسم شکنجه گر و بازجوهای معروف شعبه ۶ مخصوص گروههاو سازمانهای موسوم به” کمونيست های محارب“ بود ، چندين نفررا در حين بازجويی به قتل رسانده است
۱۳۵- رشيد جلالی جعفری ، معاون امنيتی و انتظامی وزيرکشورمعاون وزيراطلاعات بود.
۱۳۶- هاشم علوی معاون امنيت وزارت اطلاعات بود.
۱۳۷- برادر مصطفی،نگهبان زندان اوین که تکیه کلامش ” ایجاب مزاحمت نکنید” بود ودرمیان بچه ها به ” برادر ایجاب” معروف بود
۱۳۸- مقدم معاون فرهنگی نيروی انتظامی بود.
۱۳۹- جدی مديرکل سياسی وزارت اطلاعات بود.
۱۴۰- سرتيب پاسدار بحرينی معاون اداره اطلاعات بود.
۱۴۱- قاضی مظاهری رييس دادگاه اصفهان بود.
۱۴۲- مرتضی شاه مرادی بازجوبعدابه سمت بازپرسی رسيد
۱۴۳- پاسدار بوذری معروف به سرگرد سعدحداد که هميشه مانند کماندوها لباس می پوشيد
پاسدار جانثاری مسئول بندزنان و پاسداری رزل در اصفهان بود.
۱۴۵- کاظمی مامور جوخه اعدام اصفهان بود.
۱۴۶- پاسدار دايی جليل ،محافظ ویژه اسدالله لاجوردی، بعدها مسئول اعدام زندانيان سياسی زندان اوين گرديد
۱۴۶- پاسدار صادقی شکنجه گر زندان دستگرد بود.
۱۴۷- پاسدار عباسی شکنجه گر زندان دستگرد بود.
۱۴۸- پاسدار فلاحی شکنجه گر زندان دستگرد بود.
۱۴۹- پاسدار ابوذر شکنجه گر زندان دستگرد بود.
۱۵۰- پاسدار فرزانه معروف به گشتاپو بود.
۱۵۱- پاسدار زهرا معروف به چماقدار بود.
۱۵۲- پاسدار صفا معروف به جغدشوم بود.
۱۵۳- پاسدار نجمه معروف به جلاد مسئول بازداشتگاه سيد علی خان واقع در کمال اسماعیل اصفهان بود .
۱۵۴- ناصر احمدی مسئول شعبه ۵ در آن زمان شعبه حزب توده وسازمان اکثريت بود.
۱۵۵- رضا فروزان صاحب سونای زعفرانیه وازعوامل باند سعید امامی بود.
۱۵۶- حاج آقا سعید پاسدارنگهبان اوین بود.
۱۵۷ــ دزفولی دادیار زندان قزلحصار بود.
۱۵۸ـ ایران فر، شکنجه گرومسئول امورفرهنگی ومعاون دایره ی اجرایی احکام درزندان گوهردشت ره بعهده داشت .
۱۵۹ـــ بصیرت مسئول کلاسهای آموزشی اوین بود.
۱۶۰ ــ مجید انصاری درسال ۶۳ به عنوان نماينده ی شورای عالی قضايی به زندان هاراه يافت ودرسال ۶۴ به رياست سازمان زندان هابرگزيده شد
۱۶۱ ــ یوسفی نگهبان زندان اوین بود.
۱۶۲- موسوی مسئول آموزش ایدیولوژیگ زندانهای دادستانی در اوین ،قزلحصار، گوهردشت که از جهاد سازندگی زنجان به درخواست خودش به بخش آموزش زندان اوین منتقل شد ، صاحب کتابی با عنوان: ” ۲۰۰تناقض از مارکسیسم” بود.
۱۶۳ــ سید مجید پورسیف درسمت منشی” قاضی حداد” درشعبه۲۶دادگاه انقلاب اسلامی تهران. نامبرده اکنون به شعبه اجرایی احکام مجتمع قضایی ” میرداماد” منتقل گردید
۱۶۴ــ رحیم پورازغدی ازشکنجه گران و بازجویان مخوف دهه۱۳۶۰،اکنون عضو” شورای عالی انقلاب فرهنکی” است
۱۶۵- اکبرشرفی ازعوامل حسین الله کرم وازاعضاء نوپو، نیروی ویژه سپاه پاسداران بود.
۱۶۶ – پورمحمدی نماينده وزارت اطلاعات در اوين بود.
۱۶۷- حاج سعيد مرتضوی داديار زندان اوين بود.
۱۶۸- پاسدار گوهری
۱۶۹- فريده استکی قاچاقچی بين المللی زندانبان بود.
۱۷۰- پاسدار امينی در آسايشگاه اوين بود.
۱۷۱- عباسی معاون داديار ناصری بود.
۱۷۲- رحيمی مسئول بند زنان بود.
۱۷۳- عباس شمس از قصابان قزل حصارکرج درسالهای ۱۳۶۱ بود” عباس شمسی ، مصطفی و مرتضی پاسدارانی بودند که چهل زن و کودک را در دهکده ای در کردستان در جریان جنگ نابرابر ارتش و سپاه با حزب دمکرات وکومله به گروگان گرفته بودند . به دستورعباس ، همه چهل نفررا به رگبار بسته بودن. …” (کابوس بلندتيزدندان ويراستار: بهروزشيدا ، ص۱۵۰و ۱۵۱ ناشرباران استکهلم سال ۱۳۸۲)
۱۷۴- فروتن رئيس زندان بود.
۱۷۵- پاسدار محمدی ….
۱۷۶- پاسدارجباری …..
۱۷۷- پاسدار صادقی پای ثابت شکنجه در زندان اوين بود.
۱۷۸- طيبه شکنجه گر و رابط با حاجی در قزل حصار بود.
۱۷۹- فرزانه نيز دستيار حاجی درقزل حصار بود.
۱۸۰ – قاسم يکی ازبازجويان معروف شعبه۶ مخصوص گروههاوسازمانهای موسوم به” کمونيست های محارب“ بود .
۱۸۱- مجتبی حلوائی معاون رئيس زندان و بازجوومسئول اعدام ها دراوين بود.

روح الله بازجوی شعبه ۶ اوين باافتخاربرای ترساندن زندانی مي گفت : “ما دراين رژيم مارخورده ايم وافعی شده ايم“( گفتگو های زندان شماره۳،ص۳۴)
۱۸۳ــ حسين مويدعابدی بازجو و رئيس زندان انزلی بود.
۱۸۴ــ بلندکيش از عوامل کشتار و سرکوب قيام دو روزه صيادان در روزهای ۲۳ و۲۴مهر ۱۳۵۸درشهر انزلی بود، نامبرده (بلند کيش) درسال ۱۳۶۲ به فرماندهی سپاه منطقه سه گيلان ومازندران ارتقاء مقام يافت!
۱۸۵- کوشا دادستان زندان انزلی و غرب گیلان بود.
۱۸۶- قتيل زاد حاکم شرع انزلی بعدها رئيس کل دادگستری گيلان شد.
۱۸۷ــ پاسدار احمد دنيامالی ، اکنون معاون وزير راه و مسئول کل اداره بنادر و کشتيرانی است.
۱۸۸ــ صادقی پاسدار و بازجوی زندان انزلی بود.
۱۸۹ ــ خوشه چين سرنگهبان زندان بود.
۱۹۰ــ جواد ميری از زندانبانان ونگهبانانی بود که خوی آزار زندانيان در تمام وجود او سرشته بود .
۱۹۱ــ يوسفی بازجوی زندان انزلی بود.
۱۹۲ ــ علی يکتا دوست بازجو و يکی از مسئولين زندان انزلی بود.
۱۹۳ ــ احسانی وحشی ترين شکنجه گر زندان چالوس و برای همه زندانيان چهره ی منفور بود.
۱۹۴ ــ جعفر پوررز از مسئولین تيم عملياتی برای دستگيری فعالين سياسی ،بعدا مسئول زندان شده بود و تلاش می کرد با برخوردهای فاشيستی ، کاريکاتوری از حاج داوود تبديل شود
۱۹۵ــ داوودی نگهبان و پاسدارزندان انزلی بود.
۱۹۶ــ عزيز رامش مسئول بندقزل حصار بود.
۹۷ ــ رضا نگهبان زندان چالوس بود.
۱۹۸ ــ ميرزايی ازنگهبانان لنگرود و رودسر و يکی از زندانبانان و شکنجه گران زندان رشت بود.
۱۹۹ ــ موسوی مسئول بخش تواب سازی و ايدئولوژيک بندانفرادی بود.
۲۰۰ــ رمضان کشاورز يکی از نگهبان ها، تنها استعدادش آزار زندانيان بود.
۲۰۱ ــ ابراهيم فلاحيان از نزديکان فلاحيان در وزارت اطلاعات ودر بخش اقتصادی کار مي کردند .
۲۰۲ ــ اسماعيلی از نگهبان های صومعه سرا، جثه ی کوچکی داشت و از همه نگهبان ها بدجنس تر بود
۲۰۳ ــ احمدی رئيس جديد زندان بود۰ وی داديار سابق دادگاه ارتش رشت بود بعدها به دليل دزدی و فروش جيره مواد بهداشتی زندان دستگير و برکنار شد
۲۰۴ــ دميار رئيس زندان لاهيجان بعدا به رياست سازمان زندان های گيلان منصوب شد، وی همواره ادای صوفيان را درمی آورد
۲۰۵ــ مصباح که پيشتر کارمند آگاهی بود به عنوان معاون زندان معرفی شدند
۲۰۶ــ زارع به عنوان يکی ازمسئولين سپاه فومن و صومعه سرا، نقش بسزايی درسرکوب و کشتارنيروهای انقلابی درسالهای ۶۰و۱۳۶۱ ايفاءکرده است ۰ نامبرده معاون انتظامی سازمان زندان های استان گيلان هم بود زارع “ازتابستان سال ۶۰ به صورت مستقيم بازندانيان فومن و صومعه سرا درگير بود و در اعدام زندانيان و شليک تيرخلاص به شقيقه ی آن ها مهره ای انگشت نمابود“ (احمد موسوی ، شب بخير رفيق ، صفحات ۲۶۴و۲۶۵،چاپ اول ، نشر باران سوئد )
۲۰۷ ــ مسرور معاون دادستانی و از بازجويان شهرستان انزلی بود
۲۰۸ ــ محمد سياه پست ترين زندانبان بازداشتگاه رشت بود و به اشکال مختلف زندانيان را آزار می داد ، سيه چرده و ژوليده بود۰ يک چشمش هم کمی چپ بود
۲۰۹- علی سرنگهبان بند بود، بعدها معاون رئيس زندان رشت شد .
۲۱۰ – کلاهدوز
۲۱۱– صالح سربازجوی بند ۲۰۹ در برخوردش با زندانیان خوف انگیزبود.
۲۱۲- صبحی(مرتضی صالحی) از مهرماه سال۶۱ رئيس زندان گوهردشت بود.
۲۱۳- علی ربيعی (عباد) مشاور رئيس جمهوری خاتمی در امور امنيت ملی و معاون دبير شوراي عالی امنيت، مديرمسئول روزنامه کار و گارگر بود.
محسن رفيق دوست عضو مرکزيت موتلفه ، رياست بنياد مستضعفان وجانبازان را بعهده داشت.
۲۱۵- اسدالله بادامچيان ازهيات اصفهانی ها واز پايه گذاران موتلفه اسلامی بوده است .
۲۱۶ – محسن سازگارا ، هيات موسس وعضويت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی( ماجرای اطلاعیه۱۰ماده ای دادستانی یکی از طرح های بهزاد نبوی ودستیارش محسن سازگارا دربهمن ۱۳۵۹برای پایه ریزی سرکوب گسترده نیروهای مترقی وانقلابی بود …” (ايرج مصداقی ، نه زيستن نه مرگ ، جلد اول ،ص۲۸ ناشر: آلفابت ماکزيما چاپ اول ۱۳۸۳سوئد
۲۱۷- شفيعی مديرکل دانشجويی وزارت اطلاعات، معاون حفاظت و معاونت مردمی بود.
۲۱۸- کميل کاوه طلبه جوان ، رهبر انصارحزب الله دراصفهان بود.
۲۱۹- عبدالحميد محتشم مدير مسئول ارگان انصارالله بود.
۲۲۰- مهدی نصيری حزب الله از مجله زن روز به اتاق مديريت روزنامه کيهان پا گذاشت.
۲۲۱- مصطفی تاج زاده از بنيانگذاران کميته های انقلاب اسلامی بود.
۲۲۲- محسن آرمين از بنيانگذاران کميته های انقلاب اسلامی تا سخنگويی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی
۲۲۳- عليرضا علوی تبار از عضويت در سپاه پاسداران تا سایر مقامات در دوره های مختلف کارکرد داشت.
۲۲۴- سعيد حجاريان يا (جهانگيرصالح پور) از مهندسین اطلاعاتی و اصلاحات و مشاور رئيس جمهور محمد خاتمی بود.
۲۲۵- امين زاده معاون وزير امورخارجه بود.
۲۲۶- بهرامی نهاوندی يا همدانی از قضات سازمان مسلح قضايی بود.
۲۲۷ – خزاعی رئيس دفتر وزيراطلاعات و ازمعاونان فلاحيان ، قبلا مسئول اطلاعات شهر قم بود
۲۲۸- آزاد معاون امنيتی وزارت اطلاعات بود.
۲۲۹ – عباد معاون پارلمانی وزارت اطلاعات که پيش ازآن مديرکل اطلاعات آذربايجان غربی بود
۲۳۰- تهرانی معاون پارلمانی وزيراطلاعات بود.
۲۳۱- حميدسرمدی، معاونت امنيت وزارت اطلاعات، وی پيشتر در بخش مربوط به امور پاکستان و افغانستان کار می کرد و الان سفير ايران در تاجيکستان است
۲۳۲- تاجيک معاونت آموزشی وزارت اطلاعات بود.
۲۳۳- آقای خليل از سيستان و بلوچستان به معاونت ضدجاسوسی گماشته شد .
۲۳۴- عباس سليمی نمين مدير مسئول سابق کيهان هوايی و مدیر روزنامه تهران تایمز از دوستان نزدیک فلاحیان ، سعید امامی و از اعضاء شبکه خبررسانی و محفل رسانه ای وزارت اطلاعات در دوران فلاحیان بود. هم اکنون در خدمت دفتر ویژه تحقیقات اطلاعات سپاه پاسداران است که ریاست آنرا حسین شریعتمداری مدیر فعلی کیهان به عهده دارد.
۲۳۵ – حجت السلام پروازی او می گويد : “هرکه خائن شود اورا می زنيم ” ( محمد قوچانی ، پدرخوانده و چپ های جوان ، نشرنی ، چاپ دوم سال ۷۹ ، ص ۷۱)
۲۳۶ – سيد مصطفی کاظمی (موسوی) شيرازی از زمان شکل گيری اطلاعات سپاه درآن بود۰ بعد مدير اداره کل اطلاعات در استان فارس شد، بعدا در زمان وزارت قربانعلی دُری نجف آبادی در جايگاه جانشين معاون امنيت منصوب شدند
۲۳۷- مصطفی پورمحمدی دادستان انقلاب اسلامی خوزستان ، بندرعباس ، کرمانشاه و مشهد از سالهای ۵۸ تا ۶۵ ، رئيس اطلاعات خارجی از سال ۶۵ تا ۷۸،مشاور رياست دفتر و مدير گروه سياسی و اجتماعی مقام رهبری ازسال ۸۱ تاکنون ، استاد دانشگاه امام صادق از سال ۷۹ تا به اکنون ، معاون و جانشين وزير اطلاعات از سال ۶۶ تا ۷۸ ، نماينده ری شهری وزير وقت اطلاعات و يکی از مجريان قتل عام زندانيان سياسی درسال ۶۷ بود، پور محمدی معاونت بخش خارجی وزارت اطلاعات را در دوران علی فلاحيان و قربانعلی دُری نجف آبادی در اوايل دهه ۷۰ را به عهده داشت و در دوران دری نجف آبادی نيز همچنان مرد دوم وزارت اطلاعات بود سپس به عنوان يکی ازمسئولان دفتر ويژه اطلاعات وامنيت خامنه ای منصوب شد.
۲۳۸- مير عباد مسئوليت دادگاههای انقلاب در شهر گرگان را بعهده داشت و به تندی و سختگيری شهرت داشت.
۲۳۹- مرتضی حقانی کارگزار سعيدامامی درقتل های زنجيره ای بود.
۲۴۰ – نظرعلی کريمی از مسئولان اطلاعات شهرستان گرگان بود.
۲۴۱- مظفرحسينی چهره مرموز پرونده جنايات گرگان در زمان فلاحيان وسعيد امامی بود.
۲۴۲ – رضا ايئجی در قتل فرزين مقصودلو و شبنم حسين در گرگان دست داشتند .
۲۴۳ – موحد فرمانده سابق سپاه در مشهد بود.
۲۴۴- جواد آزاده از معاونان دری نجف آبادی و مهره بدنام در وزارت اطلاعات بود
۲۴۵- مهرداد عليخانی از نزديکان سعيد امامی بود.
۲۴۶- احمد شيخا(احمدنياکان) از سربازجويان وزارت اطلاعات بود.
۲۴۷- علی محمدی رئيس کميته تبليغات و اطلاع رسانی شورای عالی امنيت ملی بود.
۲۴۸- سرفراز معاون علی لاريجانی مديرعامل صدا وسيما و کارگردان فيم بازجويی ها بود.
۲۴۹- مرتضی قبه معروف به رضا اصفهانی رئيس دفتر سعيد امامی بود.
۲۵۰- محی الدين انواری از پايه گذاران موتلفه اسلامی وظيفه تائيد مشروعيت اقدامات ضد رژيم جمعيت موتلفه را بعهده داشت.
۲۵۱- حجت الاسلام عاملی ( عامری ) ازمسئولان سازمان قضايی نيروهای مسلح بود .
۲۵۲- قوام از بازجويان وزارت اطلاعات بود.
۲۵۳- قاسمعلی نصيری پورمعروف به قاسم مرشدی بود.
۲۵۴- محمد رضا سليمی معروف به محمد صداقت بود.
۲۵۵- مهدی پرورده موسوم به مجيدی بود.
۲۵۶- کريم اسد زاده معروف به امين بود.
۲۵۷- خسرو قنبری معروف به تهرانی بود.
۲۵۸- احمد و حيدی از ياران حلقه امنيتی فلاحيان بودند
۲۵۹- غيوری از باندهای مالی فلاحيان بود.
۲۶۰- حسين صفاری در اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات کار می کرد و در درگيريهای خارج از کشور شرکت داشت.
۲۶۱- حسن محمدی مدير کل وزارت اطلاعات درزمان فلاحيان بود.
۲۶۲- حسين موسويان سفير وقت ايران در آلمان در شبکه ترور خارج از کشور دست داشته است.
۲۶۳- محمدحسن قاتل تيم ترور دکتررضا مظلومان ، به ايران بر می گردد مدتی به وزارت اطلاعات رشت فرستاده می شود، چندی بعد به عنوان فردی ناراضی پناهنده می شود.
۲۶۴- حاج حسين معصومی شوهرخواهر فلاحيان در يکی از ماموريت های خارجی زخم برداشته ولی به ايران برمی گردد و از عوامل مالی وزارت اطلاعات بوده است.
۲۶۵- حاج حسين فلاحيان برادر شيخ علی فلاحيان، مدتی در وزارت اطلاعات مسئول دفتر فلاحيان بوددر بازرسی نيروی انتظامی درکميته انقلاب نيزنقش داشت.
۲۶۶ــ خسرو براتی در تمام قتل های زنجيره ای حضورداشت۰ راننده اتوبوس قتل ۲۱تن از نويسنده گان به طرف ارمنستان بود.
۲۶۷ ــ خسرو تهرانی معاونت اطلاعات و تحقيقات نخست وزيری و ری شهری بود.
۲۶۸ ــ محمدعراقی سرپرستی گروههای متعلق به نهضتهای اسلامی خارج ازکشورومسئول فعاليتهای تروريستی درسازمان تبليغات اسلامی بعهده داشت.
۲۶۹ ــ مهدی خزعلی فرزند آشیخ ابوالقاسم خزعلی مدیر موسسه انتشاراتی حیان در زدوبند با شبکه ترور و مافیا
۲۷۰- اسعدالهی رئيس زندان آمل بود.
۲۷۱ ــ هاشم علوی معاون امنیت وزارت اطلاعات بود.
۲۷۲- سرتیپ پاسدار بحرینی معاون اداره اطلاعات بود.
۲۷۳- مهندس صدرالسلام معاون اطلاعات نیروهای انتظامی بود.
۲۷۴ – مهندس کلانتری مدیر کل اداره اطلاعات نیروی انتظامی بود.
۲۷۵- حجت الاسلام رحمانی رئيس عقیدتی وسیاسی نیروهای انتظامی بود.
۲۷۶ سيدمحمود محتشمی ازرهبری حزب الله لبنان ، وزيرکشور، نماينده مجلس هم شد.
۲۲۷ – کاظم جلالی مخبر کمسيون امنيت ملی و سياست خارجی بود.
۲۷۸ــ علی حسین پناه مسئولتهیه بولتن ها ی محرمانه سپاه وازعوامل امنیتی است.
۲۷۹ ــ حسین زاده مسئول داخلی اوین بود.
۲۸۰ ــ پاسدار محمد صادقی ازگوهردشت بود.
۲۸۱ ـــ اسماعيل شوشتری نماينده مجلس درسال ۶۴ به رياست سازمان زندان ها برگزيده شد۰ بعدا درزمان رفسنجانی به وزارت دادگستری رسيد.
۲۸۲ ــ رضا روزان با نام مستعارموسوی از زندان فومن به انزلی منتقل شد و جای حسين عابدی و يوسفی راگرفته بود۰ رضا روزان سربازجو و خود راب الاترين مسئول زندان در انزلی می دانست و از همان آغاز سياست های فاشيستی خود را نشان داد.
۲۸۳ ــ محمد خاموشی مسئول واحد يک قزل حصار بود.
۲۸۴ ــ انصاری معاون ميثم، رياست واحد يک قزلحصار را بعهده داشت.
۲۸۵ ــ حسين زاده شوهر خواهر محمد کچويی که در زندان شاه به “آقای بيگناه “ معروف بود، مديريت داخلی اوين را بعهده داشت.
۲۸۶ــ مرتضی صالحی با نام مستعار صبحی رياست گوهردشت را در سالهای ۶۱و۶۳ بعهده داشت و ميرمحمدی هم معاون ايشان بود.
۲۸۷ ــ بازجو حاج آقا صفايی “ صفايی يک وحشی تمام عيار بود که از صافی عبور کرده بود“ ( کتايون آذرلی ، مصلوب ، ص ۱۰۸)
۲۸۸ــ حاج آقا کرباسی بازجوی زندان مشهد
۲۸۹ ــ اسماعيل افتخاری معروف به “ اسی تيغ کش “ مسئول گروه ضربت کميته ی منطقه ۱۲، اسماعيل قبل ازانقلاب و سقوط شاه يکی از باج گيرهای منطقه جمشيد تهران بود۰اسماعيل بد دليل کارهای خلاف درسال ۷۷ دستگيرشدوبه زندان افتاد. “اسماعيل درخلال دادگاهش مدعی شد که ۶ هزارنفررا دستگير و روانه زندان ها کرده است ( ايرج مصداقی خاطرات زندان ، نه زيستن ونه مرگ جلد اول ، ص ۱۷ )
۳۰۰ ــ اکبر خوش کوش قبل ازانقلاب درمحله نازی آباد تهران مورد سوء استفاده های جنسی زيادی قرارگرفته بود و به همين دليل به “ اکبرخوش گوشت“ معروف بود۰ اکبر در سيستم سرکوب رژيم به پاس خدماتی که کرده بود ،ارتقاء يافت و به سمت مشاور عملياتی وزير اطلاعات در دوران فلاحيان و بعد از آن رسيد(ایرج مصداقی ، ماخذ پیشین، صفحه۱۷)
۳۰۱ ــ صالح سربازجوی بند ۲۰۹ زندان اوين بود.
۳۰۲ ــ طباطبايی بازجوی زندان اوين بود.
۳۰۳ ــ بصيرت مسئول کلاسهای آموزشی زندان اوين بود.
۳۰۴ ــ پاسدار ايمانی …..
۳۰۵ ــ پاسدار زن ساداتی ….
۳۰۶ــ مرتضی بختياری رئيس سازمان زندان ها و اقدامات تامينی وتربيتی ايران بود.
۳۰۷ ــ خانم اکبری مسئول بخش انفرادی زنان بود که بعد ها مسئول تمام بخشهای زنان شد ۰ “خشک وبداخم، نگاهش کينه توزوزهرآگين بود“ (حقيقت ساده جلد ۳ ، ص ۱۸۱ )
۳۰۸ــ عرب داديار ناظر زندان قزل حصار بود.
۳۰۹ ــ حاج محمودافسرنگهبان زندان قزل حصار بود.
۳۱۰ ــ عباس فتوت يکی ازسرشيفت های پاسداران زندان اوين بود.
۳۱۱ ــ مجيد تبريزی مديرداخلی زندان گوهردشت بود.
۳۱۲ ــ حسن آيت عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ونماينده اولين دوره مجلس اسلامی وسازمانده اغلب تحرکات درسالهای اول انقلاب بود.
۳۱۳ ــ عباس عبدی يکی ازاشغال کننده گان سفارت آمريکادرتهران ، همکاردردادستان انقلاب اسلامی ، ازدست اندرکاران مرکزمطالعات استراتژيک بوده است.
۳۱۴ــ جمال کريمی راد، دادياردادسرای عمومی وانقلاب به مدت ۲۵ سال، دادستان عمومی کردستان ، رئيس دادگاه حقوقی يک زنجان ورئيس دادگاه انقلاب ودادگاه اصل ۴۹ دراستان قزوين ، مدير کل تعزيرات حکومتی استان قزوين ، سخنگوی قوه قضاييه ازسال ۱۳۸۲ تاکنون بوده است .
۳۱۵ ــ آزادمعاون پارلمانی وزيراطلاعات بود.
۳۱۶ ــ منوچهرمتکی دردهه ۱۳۶۰سفيرجمهوری اسلامی درترکيه ، طراح درسازماندهی عمليات تروريستی درخارج از کشور۰ ايشان تعيلم تروريستهای خارجی برعهده داشته است.
۳۱۷ ــ سيما مسئول بندزنان سپاه پاسداران بود.
۳۱۸ ــ رحيمی پاسدارزن مسئول بندزنان ۲۱۶اوين بود.
۳۱۹ ــ مصطفی محمد نجار، عضويت درسپاه، حضوردرکردستان ودرگيری منطقه نقده، مسئول تعاون کل سپاه، مسئول منطقه خاورميانه درسپاه ، حضوردروزارت سپاه درسال ۱۳۶۴ ، قايم مقام گروه جنگ افروزوزارت سپاه بود.
۳۲۰ــ قدوسی پاسدارمسئول گرفتن مصاحبه اززندانيان زندان اوين بود.
۳۲۱ ــ نصرت خوفناک را ميثم به عنوان مسئول بندقزلحصارقرارداده بودندونصرت “استوارارتش بودکه دوستش زن خودرا به اومی سپاردوبه مسافرت می رود۰ اوبه زن دوستش تجاوزکرده وپستان هايش رابريده وبه قتل رسانده بود“ (گفتگوهای زندان شماره ۲، ويژه سرکوب، اختناق وزندان های تهران ، ص ۶۳)
۳۲۲ ــ ريش قرمز از پاسداران لنگرود و رودسر و از نگهبانان و شکنجه گران زندان رشت بود “ وحشی گری اش سبب شده بود ، پس از مدت کمی جايگاه خاصی نزد عبدالهی ـــ رئيس زندان رشت ــ پيداکرد (احمدموسوی ، شب بخيررفيق ، ص ۲۲۶ چاپ اول ، نشرباران سوئد)
۳۲۳ ـــ محمدحسين صفارهرندی ، جانشين فرماندهی سپاه منطقه ۶ کشوری درسالهای ۵۹ تا۶۴ ، جانشين و سپس مسئول دفترسياسی سپاه، معاون مدير مسئول و سردبير روزنامه کيهان، عضو شورای تعيين خط مشی خبرگزاری جمهوری اسلامی بود.
۳۲۴ ــ مصباح بعد از اعدام های تابستان ۶۷ در زندان رشت به عنوان معاون زندان معرفی شد۰او کارمند اداره آگاهی بود.
۳۲۵ ــ آيت الله توسلی رئيس دفترخمينی و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و کارگزار خمينی در سالهای حيات ايشان بود.
۳۲۶ ـــ سرتيب پاسدار رمضانی چندی رئيس گذرنامه شد.
۳۲۷ ــ نصيرپور خبرگزاری جمهوری اسلامی را بعد از خرازی اداره می کرد.
۳۲۸ــ فاضل لنکرانی از هئيت مشاوران مذهبی که احکام قتل ها را تهيه می کنند.
۳۲۹ـــ منيرالدين شيرازی ( روحانی) نماينده رهبر در نيروهای ويژه ترور و نيز از سری مشاوران مذهبی که احکام قتل ها را تهيه و به ذوالقدر ابلاغ می کنند.
۳۳۰ ــ محمدتقی ذوالقدر از فرماندهان ضد شورش و واحدهای ترور خيابانی بوده است .
۳۳۱ ـــ رحيم صفوی از فرماندهان سپاه پاسداران و عضوسازمان ترور و سرکوب بوده است .
۳۳۲ ـــ فرهاد نظری از فرمانده هان ضدشورش و واحدهای ترور(که درحادثه کوی دانشگاه دست داشت) و از فرماندهان نيروی زمينی بود.
۳۳۳ ــــ عبدالهی بانام مستعار محتشم فرمانده ثارالله بود.
۳۳۴ ـــ علي اکبری از مسئولان بلندپايه وزارت اطلاعات وعضو سازمان ترور و سرکوب بود.
۳۳۵ ـــ کوسه چی فرمانده بسيج بوده است .
۳۳۶ ـــ پورقناد معاون پورمحمدی در بخش اطاعات خارجی وزارت اطلاعات وازمسئولان بلندپايه اين وزارتخانه و عضو سازمان ترور بوده است .
۳۳۷ ـــ سليم آبادی فرمانده ثارالله بود.
۳۳۸ ـــ حيدرزاده فرمانده ثارالله بود.
۳۳۹ ــــ محمد ايمانی مقاله نويس کيهان و از ياران حسينيان و حسين شريعتمداری و در شاخه سرکوب اند.
۳۴۰ ــــ کوهکی مدير نشريه صبح و از اصحاب سرکوب و امدادهای غيبی بوده است !
۳۴۱ ــــ مسيح مهاجری سرپرست ومديرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی ، نماينده ولی فقيه وعضوهيات منصفه دادگاه ويژه روحانيت بود.
۳۴۲ ــــ اشک تلخ از سری فرماندهی انصار حزب الله بود.
۳۴۳ ـــ بابائيان از فرماندهان انصارحزب الله بود.
۳۴۴ ــــ ذوالنور از فرماندهان انصارحزب الله بود.
۳۳۵ ـــ نکودهی از فعالين ستاد امر به معروف ونهی از منکر بود.
۳۳۶ ــــ ابراهيم رازينی از فعالين ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود.
۳۳۷ ــــ فردوسی پور از فعالين سازمان قضايی نيروهای مسلح بود.
۳۳۸ ــــ احمد وحيدی رئيس اطلاعات سپاه پاسداران بود.
۳۳۹ ــــ زرگر رئيس ستاد امربه معروف ونهی ازمنکرب.د.
۳۴۰ ـــ نمازی رابط خامنه ای با لشکرهای ۱۰تا ۲۷سپاه پاسداران بوده است.
۳۴۱ ـــ حسين نجات فرمانده ثارالله بود.
۳۴۲ ـــ احمدی عامل جنايت کوی دانشگاه بوده است .
۳۴۳ ــــ حسن پورصالحی از عوامل حزب الله مسجد شهدا
۳۴۴ ــــ علی فضلی فرمانده بسيج بود.
۳۴۵ ـــ علی کوثری فرمانده بسيج بود.
۳۴۶ ـــ اکبر نوجوان از حزب الله مسجد شهدای بوده است
۳۴۷ ـــ معزی مسئول فرهنگی بيت رهبری و رابط خامنه ای باشاخه تبليغات سازمان ترور و نماينده خامنه ای در اوين بود.
۳۴۸ ـــ محمود ژوليده از عوامل فرماندهی سپاه ذوالقدر بود.
۳۴۹ ـــ شريعتی فرمانده لشکر۳۱عاشورا بود.
۳۵۰ ـــ نواب داماد مصباح يزدی از اعضاء هيات منصفه دادگاه ويژه روحانيت ورئيس سازمان تبليغات اسلامی و درخدمت سازمان ترور است.
۳۵۱ ـــ ملکه يزدی دختر محمد يزدی مسئول زنان قوه قضاييه بوده است .
۳۵۲ ـــ احمد کاظم زاده مدير اجرايی نشريه شلمچه بود.
۳۵۳ ـــ اعلاء توراتی از سرکرده گان شاخه سرکوب های خيابانی است.
۳۵۴ ـــ احمد ناطق نوری برادر علی اکبرناطق نوری با محافل امنيتی در ارتباط است.
۳۵۵ ـــ شهيدی مسئول امنيت استان اصفهان بود.
۳۵۶ ـــ حسين لاجوردی فرزند اسدالله لاجوردی که درجنايات چندی از جمله در تهاجم به خانه فروهرها نقش داشته است.
۳۵۷ـــ فريدون چوپان نام مستعار مجيد بابايی معاون رئيس اداره التقاک وزارت اطلاعات بوده است .
۳۵۸ ـــ مصباح يزدی از مهمترين اعضاء شاخه فتوای سازمان ترور، سرپرست مجله پرتو ولايت و از رابطين گروهای انصار و حزب الله بود.
۳۵۹ ـــ حجت الاسلام اصغرحجازی مسئوليت اداره بيت رهبری(خامنه ای) ورابط سازمان ترور با وزارت اطلاعات است. وی ابتداء قاضی شرع درخوزستان بود.
۳۶۰ ـــ محمدعلی رامنی سرپرست مجله رامين و در شاخه سرکوب خيابانی نيز فعال است.
۳۶۱ ـــ حميد اکبری مدير بنيادهمگرايی انديشه ۰ دفتر پوششی علی اکبرفلاحيان که در جوار آن به کارهای خلاف قانون واخلاق صورت می گيرد.
۳۶۲ ــــ امام جمعه شيمرانات عضوهيات منصفه دادگاه ويژه روحانيت ۰اعلام می دارد : ” برای حفظ انقلاب گاهی اوقات مجبور می شويم، دوستانی را هلاک کنيم و از روی جسدشان بگذريم“ ( دکتر نصرالله نجات بخش ، شبکه های ترورجمهوری اسلامی ايران ، ص ۸۲ ، ناشرانقلاب اسلامی آلمان سال۱۳۸۱)
۳۶۳ ــ خطيب مسئول وزارت اطلاعات قم که مامور قتلهای سياسی بوده است.
۳۶۴ ـــ غلامعلی رشيد در قتل های خارج از کشور فعال بوده است.
۳۶۵ ــــ محسن روحانی سرپرست مجله ۱۵ خرداد، همکارروح الله حسينيان درمرکزاسناد اسلامی
۳۶۶ ـــ ابراهيم رازينی برادرعلی رازينی ، جلاددادگاه ويژه روحانيت و از اعضاء ستاد امربه معروف و نهی ازمنکر، يکی ازشاخه های سازمان ترور و سرکوب نظام اسلامی ايران بود.
۳۶۷ ـــ محسن صفوی برادررحيم صفوی فرمانده فعلی نيروهای مسلح رژيم وازعوامل امنيتی رژيم
۳۶۸ ــــ محمدعلی مقدمی از نماينده گان و از واحد اطلاعات يگان تدارکات حفاظت مجلس و سپاه پاسداران است.
۳۶۹ ــ مدرس زاده از مديران وزارت اطلاعات است.
۳۷۰ ـــ علی آقا محمدی نماينده سابق همدان ۰ مسئول تدارکات مجلس درسازمان ترورنقش فعالی داشته وباشگاه تاج ( استقلال فعلی ) دراختياراومی باشد
۳۷۱ ـــ حجت اسلام نظام زاده ازفعالين شاخه ترور بوده است .
۳۷۲ ــــ محمدسياه ، پست ترين زندانبان بازداشتگاه رشت بودوبه اشکال مختلف زندانيان راآزارمی داد.
۳۷۳ – عبدالهی رئيس زندان و عامل مستقیم سرکوب عریان زندانیان رشت بود.
۳۷۴- باقری زندانبان زندان انزلی بوده است .
۳۷۵- هاشمی مسئول بند۴درقزل حصار بود.
۳۷۶- پاسدار پاکوتوله يا پاکوتاه اهل لاهيجان و از نگهبان های دوران قيامت حاج داوود بود
۳۷۷-همتی زندانبان ساده که بعدا به درجه سرنگهبان زندان انزلی رسيد.
۳۷۸- کرامتی نگهبان زندان انزلی بود.
۳۷۹ – عاشوری از نگهبانان انزلی بود.
طاهر بهاريه از عوامل حزب الله و چماقداران شهر انزلی بود.
۳۸۱- حمید طلوعی در پل رومی علاوه بر ریاست بخش زندانیان سیاسی ، بازجویی از آنان را نیز بعهده داشت.
۳۸۲ – قاسم کبیری و حمید کریمی از پرسنل گرداننده ی سلولهای انفرادی قدیم بودند که با راه اندازی آموزشگاه اوین ، دو معاون مجید قدوسی بودند که اداره آموزشکاه را بعهده گرفته بودند.
۳۸۳ – مصطفی شعبانی یکی از بی رحم ترین نگهبانان بند های اوین بود که به خاطر دارا بودن کلیه صفت های جنایت کارانه، ارتقای مقام یافت و به سرعت به کار بازجویی و شکنجه در شعبه هفت اوین پرداخت.
۳۸۴ – سرلک پاسدار وحشی زندان اوین بود.
۳۸۵- طاهری شکنجه گر بود.
۳۸۶ – اختری رابط راهبری با شاخه تبلیغات وسرکوب خیابانی بود.
۳۸۷ – معزی رابط بیت رهبری با شاخه تبليغات بود.
۳۸۹ – منصور ارضی از عوامل حزب الله و مرتبط با بیت رهبری و…..بود.
صدها آدمکش ديگری که دربازجوئيهاوشکنجه دادنها باچشمان بسته ظاهرمی شدند وياعمدتاً چهره کريه خود را می پوشاندند ازاينروتابه امروزناشناخته باقی مانده اند. برماست که اين فهرست را تکميل کنيم تادرسطح جهان چهره اين جانيان، درتجاوزبه کشتارو به تباهی کشاندن زندگی جانسوزدهها،صدها وهزاران هزارتن ازفرزندان برومند، کشورمان (ايران) بهمگان آشکارگردد.
در امر دادخواهی خانواده های اعداميان وزندانيان سياسی درايران ، می توان و بايد همه اين جانيان چه مرده و چه زنده را ، بجرم “ جنايت عليه بشريت“ درپيشگاه تاريخ دردادگاههای بين المللی به محاکمه کشاند.
شاهد تنها ازاين طريق ، بتوان ابعاد اين کشتار، آمارواسامی واقعی جانباختگانِ اين جنايتِ فجيع قرن را اززبان اين جنايتکاران ، درجريان محاکمه آنان بازشنيد . بايد ومی توان اين امررا به کارزاربزرگ اپوزيسيون ترقيخواه و تحول طلب که ابعاد جنايات دونظام شيخ و شاه را با پوست *اشتراک eshtrak