روحانی وباندش باسیاه بازی و لفاظی شیادانه که میخواهد زهر هستهیی را شهد جلوه دهد-
امسال، دولت حسن روحانی جشن بهاصطلاح فناوری هستهیی را یک روز زودتر و در روز 19فروردین برگزار کرد. احتمالاً به این خاطر که جشن هستهیی بهانه بود تا او بتواند حرفهای سیاسی خود را بزند و میخ خود را در برابر ولیفقیه بکوبد. تلویزیون رژیم هم در این زمینه «همدلی و همزبانی» تمام نشان داد و به ضرب تبلیغات به سبک احمدینژادی تلاش کرد وانمود کند که گویا در سال گذشته هیچ زهر هستهیی در کار نبوده و پیروزی پشت پیروزی و دستاورد پشت دستاورد نصیب رژیم شده است.
جشن هستهیی را احمدینژاد راه انداخت و با رقص و نمایشهای موزیکال میخواست وانمود کند که رژیم آخوندی، قدرت اتمی گردیده و وارد باشگاه اتمی جهان شده، اما حالا روحانی بهرغم انهدام پروژه هستهیی و سیمان ریختن در قلب رآکتور اراک که کانون اصلی بمبسازی رژیم بود، میخواهد با شارلاتان بازی، عکس آن را جلوه دهد. حسن روحانی در سخنرانیاش در این مراسم گفت: «امسال سالی است که حق ملت ایران در زمینه فنآوری هستهیی از سوی جهانیان و سازمانهای بینالمللی بهرسمیت شناخته شده است. امسال 20فروردینی هست که جهان به صلحآمیز بودن برنامه هستهیی ایران اذعان و اعتراف کرده است. امسال 20فروردینی هست که دنیا همکاری را با ایران در زمینه فنآوری هستهیی آغاز کرده است» (تلویزیون رژیم – 19فروردین).
این سیاه بازی و لفاظی شیادانه که میخواهد زهر هستهیی را شهد جلوه دهد، تنها بازیگرش روحانی نیست، سایر اعضای دولت او هم گوشهیی از این نمایش را برعهده گرفتهاند؛ اما قضیه وقتی از چارچوب کلیگویی خارج شده و وارد امور مادی و فنی میشود، رسوایی هم به اوج خود میرسد. در همین رابطه صالحی، رئیس سازمان انرژی هستهیی رژیم طی گفتگویی با تلویزیون رژیم گفت: «نمونهیی کوچک شده از مجتمع سوخت رآکتور اراک را ساختیم و در قلب رآکتور تهران گذاشته میشود. آنها این انتظار نداشتند که ما بتوانیم به این سرعت این نمونه را بسازیم» (تلویزیون رژیم ـ 19فروردین 95).
معنی نمونه کوچک شده همان ماکت است، چرا که رژیم مجبور شد قلب رآکتور اراک را در آورد و به جای آن سیمان بریزد. حالا چطور ممکن است یک رآکتور واقعی مشابه در جای دیگر بسازد؟
صالحی در قسمت دیگری از صحبتهایش گفت: «ما توانستیم سانتریفوژهای توبیولاری که مورد نیاز بخش سلامت بود و سالها بود که نمیتوانستند آن را تأمین بکنند، چون دستگاهی در زمره دستگاههای استفاده دوگانه تلقی میشد و در اختیار ایران قرار نمیدادند، ما توانستیم تأمین بکنیم تا بخش سلامت از این دستگاهها در تولید واکسنهای دامی و انسانی استفاده بکند».
از این حقهبازیها درجشن مسخره فنآوری حسن روحانی، بسیار بود. یک نمونه دیگر صحبتهای کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم است. او گفت: «ما دو رقم سانتریفوژ که مربوط به حوزه سلامت و بهداشت هست که اینجا داریم که کاربرد اینها در حوزه پزشکی و سلامت و واکسنسازی هست» (تلویزیون رژیم ـ 19فروردین 95).
به این ترتیب، این شیاد میخواهد دستگاه سانتریفوژ را که در هر بخش علمی و صنعتی کاربرد خاص خود را دارد، با حقهبازی، بهعنوان سانتریفوژهای غنیسازی اورانیوم جا بزند. در حالی که رژیم حدود 15هزار از سانتریفوژهای خود را جمع و اوراق کرد و بقیه هم بهطور نمایشی و بدون تزریق گاز میچرخند و آژانس با سختگیرانهترین نظام بازرسی، 24ساعته تمام مراکز هستهیی رژیم را رصد میکند تا در هیچ زمینهیی دست از پا خطا نکند.
اما برخلاف آنچه اعضای دولت روحانی میکوشند وانمود کنند که گویا آب از آب پروژه هستهیی تکان نخورده، اما بهدلیل متوقف شدن پروژه هستهیی، رژیم در سطح وسیعی کارکنان مراکز هستهیی را که عملاً بیکار شدهاند، اخراج کرده و حتی معدن اورانیوم ساغند را هم که دیگر محصولاتش مصرفی ندارد، بسته و کارگران و کارکنانش را هم اخراج کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر