خامنه اي از چه چيز احساس خطر مي كند ؟
فاطمه رمضانی
آخوند يزدي در اولين اجلاس مجلس خبرگان فعلي پس از انتخابات از «هويت ولايت فقيه» صحبت كرد .
سئوال اين است كه چرا وي گفت «مراقبت از تغيير هويت ولايت فقيه» مهمترين وظيفة خبرگان است ؟
پاسخ:
يك كلام معني «هويت ولايت فقيه»، سلطنت مطقة ولي فقيه بر مردم و جامعه است. چيزي فراتر از شاه. چيزي كه خميني بارها تاكيد كرده بود و در نوشته هايش هم هست.بنابراين وقتي يزدي ميگويد مراقبت از اين هويت، اين نتيجه بايد گرفت كه اين هژموني مورد تهديد قرار گرفته است . تلويزيون رژيم هم كه دست باند خامنه اي است ، در گزارش كوتاهي كه از جلسة خبرگان ارتجاع پخش كرد، فقط همين قسمت حرفهاي يزدي را پخش و برجسته كرد. پس بيش از پيش روشن ميشود كه حرف فقط حرف يزدي نيست، اين در واقع حرف خود خامنه اي است و احساس خطر از جانب خود خامنه اي است .چه خطري ؟ خطر، به چالش كشيدن هژموني ولي فقيه توسط رفسنجاني،كه در نمايش انتخابات نيز به صورت جنگي شديد در صحنة نشان داده شد و پس از انتخابات اوج بيشتري گرفته است .
سئوال : مگر رفسنجاني منكر اصل ولايت فقيه است ؟
پاسخ
ترديدي نيست طرف جنگ خامنه اي بر سر هژموني، رفسنجاني است ؛ اما نه به معني اينكه رفسنجاني بخواهد كل اصل ولايت فقيه را نفي كند. رفسنجاني خودش ولايت فقيه را عمود خيمة نظام تعريف كرده است كه اگر اين ستون ضربه بخورد و فرو بريزد، كل نظام فرو ميريزد، بنابراين رفسنجاني ميخواهد ولي فقيه سر جايش باشد، اما اختياراتش محدود بشود و بخشي از آن داده بشود به رئيس قوة مجريه و رئيس جمهور نظام و بخشي از آن هم در اختيار خبرگان ارتجاع باشد و اين مجلس بتواندرهبري و نهادهاي وابسته به آن را، كنترل وحسابرسي كند.
بنابراين دعوا بر سر هژموني ولايت فقيه است. يزدي و جنتي و خود خامنه اي ميگويند كه اگر سر سوزني از اختيارات مطلقة ولايت كم بشود، از آنجا كه كل نظام متكي بر ولايت فقيه است ، نظام فروميريزد. اما رفسنجاني حرفش اين است كه ولايت فقيه در شرايط كنوني ديگر نميتواند به اين شكل بماند، اختياراتش بايد تقسيم بشود و به عنوان يك مقام معنوي باقي بماند، چيزي شبيه انگلستان كه سلطنت در آن نقش نمادين و تشريفاتي دارد. در اواخر دوران سلطنت شاه هم اين بحث مطرح شده بود كه شاه سلطنت بكند و نه حكومت؛ رفسنجاني و روحاني هم الان حرفشان همين است ؛ روحاني هم در اولين موضعگيري اش به عنوان رئيس جمهور گفت كار روحانيت اين است كه رابط بين خدا و مردم باشد. منظورش از روحانيت ولي فقيه بود. اما بعد چون خامنه اي و باندش سر اين قضيه به طور جنون آميزي حساسيت نشان دادند، اين موضوع را مسكوت گذاشتند.
واقعيت اين است كه با نتايج نمايش انتخابات، ديگر تعادل قبلي درون رژيم تغيير كرده و الان رفسنجاني و روحاني احساس ميكنند كه با تعادل جديد ميتوانند به سمت اين خواسته پيش بروند و اكثريت اعضاي خبرگان را هم دور اين خواسته جمع كنند و باصطلاح يارگيري كنند.
از طرف ديگر روشن است كه خامنه اي به هيچ عنوان حاضر به تقسيم هژموني و كوتاه آمدن از هژموني مطلقه نيست. خامنه اي كه به طور مستمر نسبت به نفوذ هشدار ميدهد، منظورش همين است .
خامنه اي در تاريخ 20 آبان هم گفت: «هدف اصلي... استحاله... و تغيير باطن و سيرت, با حفظ صورت و ظاهر آن است». بعد هم گفت ميخوان يك «معمَم» بالاي نظام باشه، اما در باطن و سيرت، كارهاي نباشه.
اين كه رفسنجاني يا خامنه اي كداميك ميتوانند پيش ببرند، برميگردد به اينكه كي در خبرگان دست بالا را داشته باشه. اين موضوع هم در گام اول در تعيين رئيس جديد خبرگان ارتجاع، روشن ميشود.
فاطمه رمضانی
آخوند يزدي در اولين اجلاس مجلس خبرگان فعلي پس از انتخابات از «هويت ولايت فقيه» صحبت كرد .
سئوال اين است كه چرا وي گفت «مراقبت از تغيير هويت ولايت فقيه» مهمترين وظيفة خبرگان است ؟
پاسخ:
يك كلام معني «هويت ولايت فقيه»، سلطنت مطقة ولي فقيه بر مردم و جامعه است. چيزي فراتر از شاه. چيزي كه خميني بارها تاكيد كرده بود و در نوشته هايش هم هست.بنابراين وقتي يزدي ميگويد مراقبت از اين هويت، اين نتيجه بايد گرفت كه اين هژموني مورد تهديد قرار گرفته است . تلويزيون رژيم هم كه دست باند خامنه اي است ، در گزارش كوتاهي كه از جلسة خبرگان ارتجاع پخش كرد، فقط همين قسمت حرفهاي يزدي را پخش و برجسته كرد. پس بيش از پيش روشن ميشود كه حرف فقط حرف يزدي نيست، اين در واقع حرف خود خامنه اي است و احساس خطر از جانب خود خامنه اي است .چه خطري ؟ خطر، به چالش كشيدن هژموني ولي فقيه توسط رفسنجاني،كه در نمايش انتخابات نيز به صورت جنگي شديد در صحنة نشان داده شد و پس از انتخابات اوج بيشتري گرفته است .
سئوال : مگر رفسنجاني منكر اصل ولايت فقيه است ؟
پاسخ
ترديدي نيست طرف جنگ خامنه اي بر سر هژموني، رفسنجاني است ؛ اما نه به معني اينكه رفسنجاني بخواهد كل اصل ولايت فقيه را نفي كند. رفسنجاني خودش ولايت فقيه را عمود خيمة نظام تعريف كرده است كه اگر اين ستون ضربه بخورد و فرو بريزد، كل نظام فرو ميريزد، بنابراين رفسنجاني ميخواهد ولي فقيه سر جايش باشد، اما اختياراتش محدود بشود و بخشي از آن داده بشود به رئيس قوة مجريه و رئيس جمهور نظام و بخشي از آن هم در اختيار خبرگان ارتجاع باشد و اين مجلس بتواندرهبري و نهادهاي وابسته به آن را، كنترل وحسابرسي كند.
بنابراين دعوا بر سر هژموني ولايت فقيه است. يزدي و جنتي و خود خامنه اي ميگويند كه اگر سر سوزني از اختيارات مطلقة ولايت كم بشود، از آنجا كه كل نظام متكي بر ولايت فقيه است ، نظام فروميريزد. اما رفسنجاني حرفش اين است كه ولايت فقيه در شرايط كنوني ديگر نميتواند به اين شكل بماند، اختياراتش بايد تقسيم بشود و به عنوان يك مقام معنوي باقي بماند، چيزي شبيه انگلستان كه سلطنت در آن نقش نمادين و تشريفاتي دارد. در اواخر دوران سلطنت شاه هم اين بحث مطرح شده بود كه شاه سلطنت بكند و نه حكومت؛ رفسنجاني و روحاني هم الان حرفشان همين است ؛ روحاني هم در اولين موضعگيري اش به عنوان رئيس جمهور گفت كار روحانيت اين است كه رابط بين خدا و مردم باشد. منظورش از روحانيت ولي فقيه بود. اما بعد چون خامنه اي و باندش سر اين قضيه به طور جنون آميزي حساسيت نشان دادند، اين موضوع را مسكوت گذاشتند.
واقعيت اين است كه با نتايج نمايش انتخابات، ديگر تعادل قبلي درون رژيم تغيير كرده و الان رفسنجاني و روحاني احساس ميكنند كه با تعادل جديد ميتوانند به سمت اين خواسته پيش بروند و اكثريت اعضاي خبرگان را هم دور اين خواسته جمع كنند و باصطلاح يارگيري كنند.
از طرف ديگر روشن است كه خامنه اي به هيچ عنوان حاضر به تقسيم هژموني و كوتاه آمدن از هژموني مطلقه نيست. خامنه اي كه به طور مستمر نسبت به نفوذ هشدار ميدهد، منظورش همين است .
خامنه اي در تاريخ 20 آبان هم گفت: «هدف اصلي... استحاله... و تغيير باطن و سيرت, با حفظ صورت و ظاهر آن است». بعد هم گفت ميخوان يك «معمَم» بالاي نظام باشه، اما در باطن و سيرت، كارهاي نباشه.
اين كه رفسنجاني يا خامنه اي كداميك ميتوانند پيش ببرند، برميگردد به اينكه كي در خبرگان دست بالا را داشته باشه. اين موضوع هم در گام اول در تعيين رئيس جديد خبرگان ارتجاع، روشن ميشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر