مسیو باتااوش جاسوسی که دست خمینی را روی پله هواپیما گرفته وخمینی دیوی که همراهانش را خورد وسرنوشت همراهان خمینی در هواپیمای ایرفرانس
سرنوشت همراهان خمینی در هواپیمای ایرفرانسگفته ها ونگفته ها از يك تصوير
نفر سمت راست گوشه، ابوالحسن بنی صدر است.
او که با 11 میلیون رای نخستین رئیس جمهور ایران شده بود، با جمله تاریخی آیت الله خمینی در 25 خرداد 60:" 35 میلیون نفر بگویند بله، من میگویم نه." کنار زده شد. 7 تن از مشاورانش اعدام شدند، هزاران تن از هوادارنش به زندان رفتند و خودش رهسپار تبعید شد.
( اگر چه لياقت را نداشت كه با مردم ومقاومت بماند چون معتاد خميني بود به كارگاه سفيد سازي وامداد رساني وزارت اطلاعات تبديل شد. )
درست بالای سر خمینی، مرد روحانی با عمامه سفید آیت الله لاهوتی است.
او که از زندانیان با سابقه قبل از انقلاب به همراه منتظری و طالقانی بود، بعد از پیروزی انقلاب از سرسخت ترین هواداران رئیس جمهور بنی صدر، به شمار میرفت. به فاصله 2 ماه پس از کنار زدن بنی صدر توسط لاجوردی به زندان اوین برده شد وتوسط لاجوردی با خوراندن سم استرگنین بقتل رسید
دو سال بعد در سال ۱۳۶۰ نیزهنگامی که آیتالله لاهوتی با اکثریت مجلس برای برکناری ابوالحسن بنیصدر همراه نشد، رابطه وی با جریان حاکم سردتر و تیرهتر شد. (۶)
آیتالله لاهوتی سپس به سخنرانیهای انتقادی روی آورد و طرفداران جریان حاکم نیز به سخنرانیهای وی حمله کرده و رسانههای طرفدار حکومت نیز به انتقاد از او روی آوردند.
سرانجام در آبانماه ۱۳۶۰ که درگیریهای خیابانی بین نیروهای حکومت و سازمان مجاهدین خلق اوج گرفت، آیتالله لاهوتی همراه با افرادی چون مهدی بازرگان به نحوه برخورد حکومت با اعضای سازمان مجاهدین اعتراض کرد. اما حکومت وحید لاهوتی، پسر وی، را در چهارم آبان بازداشت کرد و در بعدازظهر ششم آبان نیز نیروهای دادستانی به منزل آیتالله لاهوتی یورش برده و خود وی را بازداشت کردند (۷) و کمتر از ۲۴ ساعت بعد جنازه وی را از اوین بیرون آوردند.
حتی در روز تشییع جنازه نیز مسئولان نمیخواستند جنازه آیتالله لاهوتی را تحویل خانواده وی بدهند یا اجازه دهند که جنازه او تشییع شود كه موضوع با توصیه اکبر هاشمی رفسنجانی تا حدودی حل شد.
بعدها فاطمه هاشمی رفسنجانی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی و عروس آیتالله لاهوتی، اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده است که برای حفظ مصالح نظام درباره نحوه مرگ پدرشان سکوت کنند. (۸)
دو سال بعد در سال ۱۳۶۰ نیزهنگامی که آیتالله لاهوتی با اکثریت مجلس برای برکناری ابوالحسن بنیصدر همراه نشد، رابطه وی با جریان حاکم سردتر و تیرهتر شد. (۶)
آیتالله لاهوتی سپس به سخنرانیهای انتقادی روی آورد و طرفداران جریان حاکم نیز به سخنرانیهای وی حمله کرده و رسانههای طرفدار حکومت نیز به انتقاد از او روی آوردند.
سرانجام در آبانماه ۱۳۶۰ که درگیریهای خیابانی بین نیروهای حکومت و سازمان مجاهدین خلق اوج گرفت، آیتالله لاهوتی همراه با افرادی چون مهدی بازرگان به نحوه برخورد حکومت با اعضای سازمان مجاهدین اعتراض کرد. اما حکومت وحید لاهوتی، پسر وی، را در چهارم آبان بازداشت کرد و در بعدازظهر ششم آبان نیز نیروهای دادستانی به منزل آیتالله لاهوتی یورش برده و خود وی را بازداشت کردند (۷) و کمتر از ۲۴ ساعت بعد جنازه وی را از اوین بیرون آوردند.
حتی در روز تشییع جنازه نیز مسئولان نمیخواستند جنازه آیتالله لاهوتی را تحویل خانواده وی بدهند یا اجازه دهند که جنازه او تشییع شود كه موضوع با توصیه اکبر هاشمی رفسنجانی تا حدودی حل شد.
بعدها فاطمه هاشمی رفسنجانی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی و عروس آیتالله لاهوتی، اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده است که برای حفظ مصالح نظام درباره نحوه مرگ پدرشان سکوت کنند. (۸)
رادیو فردا در باره مرگ مشکوک لاهوتی نوشت
روایت رسمی جمهوری اسلامی از درگذشت آیتالله لاهوتی سکته قلبی اعلام شده است(۲)، ولی دو سال قبل و پس از گذشت ۲۵ سال از این واقعه، خانواده لاهوتی از جمله حمید، فرزند وی، و نیز فائزه و فاطمه هاشمی، عروسهای وی، در مصاحبه با هفتهنامه شهروند امروز اعلام کردند که پزشکی قانونی در معده آیتالله لاهوتی اثر سم استریکنین به دست آورده و این نشان میدهد که آیتالله لاهوتی در زندان به مرگ طبیعی نمرده است. (۳).
جمله معروف او خطاب به سران حزب جمهوری اسلامی (بهشتی،خامنه ای و رفسنجانی) این بود: "مردم انقلاب نکردند تا من وشما بر آنها حکومت کنیم . اگر قرار بود با چماق و زورگویی بتوانند حکومت کنند قبل از شما آریامهر بود.حاکمیت تک حزبی است که صدای پای فاشیزم را به گوش میرساند. وای به حال آن انقلابی که 8 درصد به 80 درصد حکومت کنند. اگر زور میتوانست آدم را جای خودش بنشاند، پیش از شما زورمند تر از شما بودند. شما جز اینکه خفقان ایجاد کنید و برای مردم مشکل درست کنید کار دیگری نمیکنید."( روزنامه انقلاب اسلامی، ۲۲ فروردین ۱۳۶۰- انقلاب اسلامی، ۸آذر۱۳۵۹)
نفرایستاده میان آیت الله مطهری و لاهوتی، صادق قطب زاده است.
او که به همراه ابراهیم یزدی و بنی صدر راه انقلاب را در پاریس هموار کرده بود، 24 شهریور 1361، به اتهام توطئه انفجار جماران، زندانی و اعدام شد. آیت الله منتظری بعدها در خاطراتش نوشت:"بعدا شنيدم آقاي حاج احمد آقا در زندان سراغ آقاي قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا اين مطالب را بگوييد و اقرار كنيد و بعد امام شمارا عفو ميكنند، ولي او را اعدام كردند. بعدها از طريق موثقي شنيدم كه جريان ريختن مواد منفجره در چاه نزديك محل سكونت مرحوم امام بكلي جعلي است و واقعيت نداشته است."(خاطرات آیت الله منتظری،ج۱،ص۴۸۵) قطب زاده دردادگاه پرسيده بود:"روشنفکران و روحانيانی که بنيادگذار انقلاب بودند کجا هستند؟ آيا حتی يک تن از آنها در کاری هست؟ اينها که امروز بر کارند در جريان انقلاب چه می کردند؟"(ایستاده بر آرمان،ص ۲۷) پی نوشت :
آن که در کنار بنی صدر ایستاده، صادق طباطبایی است. سخنگوی دولت مهندس بازرگان بود. بعد به بازرگان پشت کرد و به صف حکومتی ها پیوست.در سال 61 به دلیل قاچاق 3.75 پوند تریاک توسط پلیس آلمان دستگیر و در دادگاه دوسلدورف به 3 سال زندان محکوم شد.( پس از بحران،خاطرات هاشمی رفسنجانی،صص۳۵۹،۴۱۱،۴۱۹) با پادرمیانی وزیرخارجه آلمان و مصونیت سیاسی به عنوان عنصر نامطلوب از آن کشور اخراج شد. او همچنان به حمایت از جمهوری اسلامی ادامه میدهد. منبع نقل قول ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر