۱۹ آبان ۱۳۹۴

ايران: سرکوب و انقباض بیشتر تحت عنوان «مقابله بانفوذ»

ولی‌فقیه ارتجاع در ايران در وحشت از وضعیت انفجاری جامعه و هراس از عملکرد جام زهر وشکستهای پی‌درپی در منطقه مثل همیشه چاره را در سرکوب و خفقان هر چه بیشتر مردم ايران جستجو می‌کند. 

خامنه‌ای در سخنانش در22مهر94 به افزایش نفرت عمومی مردم ايران از رژیم تحت عنوان ”دلسردی“ مردم و به‌ویژه جوانان اشاره کرد.

پیش از آن  هاشمی رفسنجانی  رئیس مجمع تشخیص نظام آخوندی نیز به نفرت نسل جوان از نظام آخوندی اعتراف کرده و هشدار داده بود که این وضعیت برای جوانان آخرین گزینه یعنی ”راه سلاح“ را باقی می‌گذارد.

نظام ولایت و در رأس آن  علی خامنه‌ای  از آنجایی که کشور را به ویرانه‌یی تبدیل کرده و هیچ امکانی را برای پاسخگویی به مطالبات مردم باقی نگذاشته، همیشه ناگزیر بوده که پاسخ مطالبات مردم را هم در زمینه‌های اقتصادی و هم در زمینه‌های اجتماعی، با سرکوب هر چه بیشتر بدهد.

اما اکنون شدت بحرانهای گربیانگر رژیم آن‌چنان است که در درون باندهای رژیم هم بازتاب پیدا می‌کند و خامنه‌ای به موازات سرکوب اجتماعی، درصدد است باندهای رژیم را هم با انقباض بیش از پیش دهنه بزند و شکاف درون حکومت را به این وسیله مهار کند.

بوق و کرنا کردن موضوعی به اسم «نفوذ» که این روزها رسانه‌ها و مهره‌های باند خامنه‌ای به آن مشغول هستند، بهانه‌یی است برای پیشبرد همین سیاست سرکوبگرانه بالاخص در مقابله با عناصر باند رقیب.

هدف خلیفه ارتجاع از علم کردن موضوع ”نفوذ“ و دمیدن شبانه روزی در آن، توجیه ابعاد سرکوبی است که به این بهانه راه انداخته است و با وارد کردن سپاه و اطلاعات آن، عواملی از باند رقیب را با همین اتهام یعنی «نفوذ پذیر» بودن روانه زندان کرده است.

به این ترتیب خامنه‌ای نه تنها در زمینه اجتماعی سیاست انقباض و سرکوب را پیش می‌برد، بلکه در رابطه با مهره‌های باند رقیب نیز چنین سیاستی را اتخاذ کرده، و دستگیری مهره‌هایی از این باند در روزهای اخیر نیز ناشی از اتخاذ چنین سیاستی است.

به همین دلیل است که آخوند  حسن روحانی  موضوع نفوذ را بازی باند رقیب می‌داند و علی مطهری نماینده مجلس رژیم می‌گوید: «نباید طوری رفتار شود که کلمه نفوذ هم مثل فتنه به‌صورت ابزاری برای به حاشیه راندن رقبای سیاسی و سرکوب منتقدان دربیاید».

حرف باند رقیب با باند ولی فقیه و خامنه‌ای این است که پس از زهرخوران برای جلوگیری از انفجار اجتماعی و حفظ نظام، الزاماً می‌بایست مسیر آویختن اقتصادی به غرب را هموار کرد و در زمینه مسایل اجتماعی نیز سوپاپ اطمینان تعبیه نمود.

باند خامنه‌ای و در رأس آن شخص خامنه‌ای نگران آن است که بعد از زهرخواران اتمی، کمترین عقب‌نشینی در هر زمینه دیگر شکاف درون رژیم را عمیق‌تر کند و این شکاف در نهایت راه را برای فوران نفرت مردم و شکل‌گیری قیام عمومی هموار سازد. به همین دلیل است که رژیم پس از زهرخوران فشار براقشار اجتماعی را بالابرده و به بهانه مقابله با هجوم فرهنگی بگیروببند جوانان و زنان در خیابانها را گسترش داده، اعدامها را افزایش داده و زندانیان سیاسی مقاوم را مورد اذیت و آزار قرارمی‌دهدو...

در ورای واقعیت روی آوری خامنه‌ای به سیاست انقباض و سرکوب و انجام اقداماتی در این زمینه، واقعیت برتر و بالاتری وجو‌د دارد که سیاست انقباض و سرکوب را با بن‌بست مواجه خواهد کرد. واقعیتی که وجود دارد مقاومتهای روز مره اقشار مختلف در مقابل انقباض و سرکوب است.

اضافه بر مقاومتهای روزانه مردمی علیه سیاست سرکوب رژیم ، مقاومت سازمان‌یافته‌ای هم درکمین نظام است وطبعا این مقاومت نمی‌گذارد که خلیفه ارتجاع به رویای پنبه‌دانه ای‌اش در زمینه سرکوب مردم جامه عمل بپوشاند.

خامنه ای در نهایت ضعف، استیصال و بن بست به چنین سیاستی روی آورده است، اتفاقا اتخاذ این سیاست، این فرصت تاریخی را بوجود آورده است که سیاستهای رژیم در زمینه سرکوب و انقباض را بر سرش آوار کرد، ونهایتا آن را به زباله‌دان تاریخ انداخت. امری که مقاومت ایران دست در دست جوانان و مردم به‌پاخاسته میهن‌مان آن را محقق خواهند کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر