«دوئل تمام عیار» رفسنجانی و خامنهای
با گذشت هر روز جنگ هژمونی در درون رژیم یک گام تشدید میشود. علت این است که با گذشت هر روز، یک روز به زمان رویارویی تمامعیار و نهایی دو باند رژیم در نمایش انتخابات اسفند ماه نزدیکتر میشویم.
آخوند موحدی کرمانی بهعنوان نماینده خامنهای در نمایش جمعه 6آذر، این جنگ را یک گام دیگر تشدید کرد. او برای بسیج کردن باند خامنهای در جنگ انتخابات میگوید: «انتخابات مهمی در پیش داریم، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی. از همین حالا مردم ما، مردم بصیر ما، باید در شناسایی کاندیداهای محتمل، کوشا باشند. هر دو مجلس مهم است، اما خبرگان مهمتر».
جالب این جاست که باند رقیب هم عیناً به همین ترتیب بر اهمیت انتخابات رژیم در اسفندماه تأکید میکند. مثلاً رفسنجانی میگوید: «انتخابات اسفند ماه یکی از سرنوشت سازترین انتخابات در تاریخ انقلاب اسلامیاست» (سایت رفسنجانی 5آذر94).
چرا چنین است؟ جواب را آخوند موحدی کرمانی داده است: «تمام دغدغهها آن زمان است که خدای نکرده برای معظم له اتفاقی بیفتد. در آن صورت باید حواسمان جمع باشد نگرانی پیش نیاید» (نمایش جمعه تهران 6آذر).
همین «دغدغه» در عموم نمایشهای زنجیرهیی جمعه در 6آذر موج میزند. با عبارتهایی از این قبیل: «کسانی که با رهبری و ولایت زاویه شفاف دارند، اگر وارد مجلس شوند خوراک نفوذی و جلبی دشمن هستند» (آخوند علمالهدی ـ نمایش جمعه مشهد ـ 6آذر94).
به این ترتیب موضوع کانونی جنگ هژمونی در رأس نظام آشکار میشود. از قرار معلوم مرگ خامنهای به «دغدغه» اصلی سردمداران نظام ولایت بهویژه در باند خودش تبدیل شده است. آخوند موحدی کرمانی در این مورد میگوید: «از آنجا که موضوع بسیار مهم است، باید احتمالات را هم از نظر دور نداشت». معنی این «دغدغه» این است که احتمال مرگ خامنهای در دوران مجلس خبرگانی که در اسفند ماه بهاصطلاح انتخاب میشود وجود دارد. در این صورت این مجلس باید مشخص کند که چه کسی بر تخت ولایت جلوس میکند. در این صورت اگر رفسنجانی آنچنانکه خیز برداشته اکثریت این مجلس را در دست داشته باشد، میتواند به رویاهای اکبر شاهی خود رنگ تحقق بدهد.
نتیجه اینکه جنگ اصلی که در رأس نظام جریان دارد و انعکاس تمامی بحرانهای رژیم در آن ظاهر میشود بر سر هژمونی خبرگان ارتجاع است، این هژمونی است که میتواند بقای ولایت در کشتی شکسته نظام را تضمین کند.
در چنین شرایطی به صحنه آمدن رفسنجانی و اعلام شرکت در خبرگان ارتجاع به یک خبر بسیار مهم در درون رژیم تبدیل میشود.تا آنجا که یک روزنامه باند رفسنجانی اعلام کاندیدا شدن او را «دوئل تمامعیار بین همه بزرگان نظام در این دو انتخابات» تفسیر میکند (روزنامه حکومتی مردمسالاری 5آذر94). معنی دوئل روشن است. گامی فراتر از جنگ. در پایان یک جنگ سران دو نیروی متخاصم میتوانند حضور داشته باشند، یکی پیروز و دیگری شکست خورده. اما در پایان دوئل یکی هست و دیگری نیست. البته در این جا بهمعنی نابودی فیزیکی یا از دور خارج شدن کامل بهصورت حبس خانگی یا هر شکل دیگر.
آخوند صدیقی نماینده خامنهای چشمانداز این صحنه را چنین توصیف کرده است: «کسانی که فتنه کردند، هنوز رها نکرده و برخی پستها را گرفتهاند و فعلاً خیالشان جمع است؛ کسانی که موجودیتشان با بحرانها و آشوبها به وجود میآیند، با یک آشوب از بین میروند» (سایت حکومتی انتخاب 6آذر94).
کاندیدا شدن رفسنجانی برای خبرگان، خامنهای را در یک بنبست تازه قرار میدهد، از یک طرف هیچ بهانهیی برای حذف او از طریق شورای نگهبان ندارد، حذف او میتواند دهانه شکاف درونی رژیم را چنان باز کند که قیامی بسا بزرگتر از 88 از آن بیرون بزند. اما حذف نکردن رفسنجانی بهمعنی تندادن به هژمونی احتمالی او در خبرگان و پیامدهای خطیر آن در رأس نظام است.
در روزها و هفتههای آینده شاهد اوجگیری هر چه بیشتر جنگ در رأس نظام خواهیم بود. جنگی که هیچ برندهای در درون نظام ندارد.
جالب این جاست که باند رقیب هم عیناً به همین ترتیب بر اهمیت انتخابات رژیم در اسفندماه تأکید میکند. مثلاً رفسنجانی میگوید: «انتخابات اسفند ماه یکی از سرنوشت سازترین انتخابات در تاریخ انقلاب اسلامیاست» (سایت رفسنجانی 5آذر94).
چرا چنین است؟ جواب را آخوند موحدی کرمانی داده است: «تمام دغدغهها آن زمان است که خدای نکرده برای معظم له اتفاقی بیفتد. در آن صورت باید حواسمان جمع باشد نگرانی پیش نیاید» (نمایش جمعه تهران 6آذر).
همین «دغدغه» در عموم نمایشهای زنجیرهیی جمعه در 6آذر موج میزند. با عبارتهایی از این قبیل: «کسانی که با رهبری و ولایت زاویه شفاف دارند، اگر وارد مجلس شوند خوراک نفوذی و جلبی دشمن هستند» (آخوند علمالهدی ـ نمایش جمعه مشهد ـ 6آذر94).
به این ترتیب موضوع کانونی جنگ هژمونی در رأس نظام آشکار میشود. از قرار معلوم مرگ خامنهای به «دغدغه» اصلی سردمداران نظام ولایت بهویژه در باند خودش تبدیل شده است. آخوند موحدی کرمانی در این مورد میگوید: «از آنجا که موضوع بسیار مهم است، باید احتمالات را هم از نظر دور نداشت». معنی این «دغدغه» این است که احتمال مرگ خامنهای در دوران مجلس خبرگانی که در اسفند ماه بهاصطلاح انتخاب میشود وجود دارد. در این صورت این مجلس باید مشخص کند که چه کسی بر تخت ولایت جلوس میکند. در این صورت اگر رفسنجانی آنچنانکه خیز برداشته اکثریت این مجلس را در دست داشته باشد، میتواند به رویاهای اکبر شاهی خود رنگ تحقق بدهد.
نتیجه اینکه جنگ اصلی که در رأس نظام جریان دارد و انعکاس تمامی بحرانهای رژیم در آن ظاهر میشود بر سر هژمونی خبرگان ارتجاع است، این هژمونی است که میتواند بقای ولایت در کشتی شکسته نظام را تضمین کند.
در چنین شرایطی به صحنه آمدن رفسنجانی و اعلام شرکت در خبرگان ارتجاع به یک خبر بسیار مهم در درون رژیم تبدیل میشود.تا آنجا که یک روزنامه باند رفسنجانی اعلام کاندیدا شدن او را «دوئل تمامعیار بین همه بزرگان نظام در این دو انتخابات» تفسیر میکند (روزنامه حکومتی مردمسالاری 5آذر94). معنی دوئل روشن است. گامی فراتر از جنگ. در پایان یک جنگ سران دو نیروی متخاصم میتوانند حضور داشته باشند، یکی پیروز و دیگری شکست خورده. اما در پایان دوئل یکی هست و دیگری نیست. البته در این جا بهمعنی نابودی فیزیکی یا از دور خارج شدن کامل بهصورت حبس خانگی یا هر شکل دیگر.
آخوند صدیقی نماینده خامنهای چشمانداز این صحنه را چنین توصیف کرده است: «کسانی که فتنه کردند، هنوز رها نکرده و برخی پستها را گرفتهاند و فعلاً خیالشان جمع است؛ کسانی که موجودیتشان با بحرانها و آشوبها به وجود میآیند، با یک آشوب از بین میروند» (سایت حکومتی انتخاب 6آذر94).
کاندیدا شدن رفسنجانی برای خبرگان، خامنهای را در یک بنبست تازه قرار میدهد، از یک طرف هیچ بهانهیی برای حذف او از طریق شورای نگهبان ندارد، حذف او میتواند دهانه شکاف درونی رژیم را چنان باز کند که قیامی بسا بزرگتر از 88 از آن بیرون بزند. اما حذف نکردن رفسنجانی بهمعنی تندادن به هژمونی احتمالی او در خبرگان و پیامدهای خطیر آن در رأس نظام است.
در روزها و هفتههای آینده شاهد اوجگیری هر چه بیشتر جنگ در رأس نظام خواهیم بود. جنگی که هیچ برندهای در درون نظام ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر