۲۶ آبان ۱۳۹۴

حمله مستقیم به روحانی، تشدید روند دو قطبی شدن رژیم



مطالب مرتبط

جنگ قدرت در راس نظام صدیقی به نیابت خامنه ای به حسن روحانی حمله کرد


اظهارات آخوند صدیقی نماینده خامنه‌ای در نمایش جمعه تهران، در حمله به روحانی، از جهات مختلف قابل تأمل است؛ به‌ویژه آن که یک تک نمود نیست و حلقه‌یی از یک سلسله حملات جریان‌وار است که از رئیس قوه قضاییه تا امام‌جمعه‌های سایر شهرهای کشور و تا رسانه‌های باند ولی‌فقیه را در برمی‌گیرد.

این تهاجمهای مستقیم و سنگین باند خامنه‌ای به روحانی یک کیفیت جدید است، که دارای ویژگیهای قابل تأملی است:

از طریق مهمترین تریبونهای رسمی نظام و به‌خصوص از طریق نماز جمعه مطرح می‌شود و همه می‌دانند امام جمعه‌ها رسماً نمایندگان ولی‌فقیه هستند و آنچه می‌گویند، اساساً از بیت خامنه‌ای و توسط «شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه» به آنها دیکته می‌شود. این آش چنان شور است که حتی آخوند علم‌الهدی امام جمعه و نماینده خامنه‌ای در مشهد طی سخنانی در جمع امام جمعه‌های استان خراسان از برخورد پادگانی ستاد سیاست‌گذاری نماز جمعه با ائمه جمعه، شکوه کرد.

این حملات، دیگر نه به‌طور غیرمستقیم و با ایماء و اشاره، بلکه کاملاً صریح و با ذکر نام یا عنوان صورت می‌گیرد.

اتهاماتی هم که علیه روحانی مطرح می‌شود، اتهامات بسیار سنگینی بود. از جمله آخوند صدیقی نماینده خامنه‌ای در جمعه‌بازار تهران گفت: یک رئیس‌جمهور را با نفوذ، فکرش را عوض می‌کنند. تصمیمش را مطابق میل آمریکا انجام می‌دهند».

روزنامه وطن امروز (8/23) نیز طی مقاله‌یی نوشت: «پروژه بزرگ نفوذ برای باز کردن جای پای آمریکا در ایران حالا با اظهارات  حسن روحانی  درباره بازگشایی سفارت آمریکا در ایران، وارد مرحله جدیدی شده است… دستگاههای امنیتی توانستند تعدادی از عوامل نفوذ را در ایران دستگیر کنند… در این میان اما ناگهان واکنش عصبی حسن روحانی به این دستگیریها باعث شد برخی احتمالات درباره ماجرای نفوذ تقویت شود!». به این ترتیب، بعد از آن همه تأکیدهای مکرر خامنه‌ای درباره «نفوذ» و «نفوذ دشمنان» این سخنان، مصداق آن را بیان می‌کنند که رئیس‌جمهور نظام «سر لیست» آن است.

حمله باند خامنه‌ای به‌لحاظ موضوعی، اساساً روی خط باند رفسنجانی روحانی، یعنی آویختن به دامن غرب و راه باز کردن برای سرمایه‌گذاری خارجی متمرکز است؛ بی‌جهت نیست که این حملات در آستانه سفر روحانی (اگر چه به‌خاطر وقایع پاریس منتفی شده) به اروپا بالا گرفته است. چرا که این خط به‌لحاظ سیاسی به جامهای زهر بعدی و نهایتاً کشیدن قالی قدرت از زیر پای ولی‌فقیه راه می‌برد و به‌لحاظ اقتصادی نیز مزاحم انحصار مالی و اقتصادی است که در قبضه بیت ولی‌فقیه و  سپاه پاسداران  است، بی‌جهت نیست که در این قبیل مواقع، معمولاً سر و کلة سرکردگان سپاه هم پیدا می‌شود. کمااین‌که این بار هم پاسدار غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم وارد شده تا کسانی را که به‌دنبال بزک کردن آمریکا هستند، تهدید کند که ما مقابل آنها که یا «ساده‌اندیش» اند یا «خائن و نفوذی» می‌ایستیم.

عاملی که باعث شده غلظت حمله به روحانی این چنین بالا برود، در یک کلمه بن‌بست است. رژیم بعد از خوردن زهر هسته‌یی و در حالی که هم در منطقه و مشخصاً در سوریه به بن‌بست رسیده و هم در اقتصاد و هم در مهار اعتراضات و خیزش‌های اجتماعی، به آخر خط رسیده است. این بن‌بست ریشه در جنگ هژمونی و در واقع در دو قطبی شدن رژیم دارد. این جنگ با نزدیک شدن نمایش انتخابات رژیم هر روز شدت می‌یابد و تا این جنگ که در رأس نظام، میان خامنه‌ای و رفسنجانی جریان دارد، تعیین‌تکلیف نشود، یعنی هژمونی یک دست و یک پایه نشود، بحران هر روز شدیدتر و عمیق‌تر می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر