علی خامنهای هفته گذشته با گروهی که از آنها بهعنوان رؤسای دانشگاهها و استادان دانشگاه نام برده شد، دیدار کرد و درباره مسائل مختلفی حرف زد، اما به نظر میرسد که حرف اصلی ولیفقیه ارتجاع درباره اجرای برجام بود که از روز 26مهر بهطور رسمی شروع شده اما گزارشها حاکی از این بود که چند روز است این کار به بهانه احتیاط در جمعآوری، متوقف شده است. این توقف، واکنش سریع مقامهای دولت آمریکا را بهدنبال داشت و هم سخنگوی کاخ سفید و هم سخنگوی وزارتخارجه آمریکا بلافاصله به صحنه آمدند و تأکید کردند که روند تخفیف تحریمها با توقف جمعآوری سانتریفیوژها و تأسیسات هستهیی، متوقف میشود و در واقع توپ را به زمین رژیم انداختند . به نظر میرسد که این موضعیگیریها باعث هراس علی خامنهای شده و به صحنه آورده است. البته او در صحبتهایش عمداً به برجام و اجرای آن اشاره نکرد، ولی گفت که در قضیه فروش سوخت ۲۰درصد، غربیها شروط خفتباری گذاشتند که البته به نفع ما تمام شد؛ بعد هم اضافه کرد که «زحمت عمده در غنیسازی، مربوط به تبدیل اورانیوم خام تا سطح ۲۰درصد است». خامنهای با این لفافه میخواست بگوید که ما به آنچه که خواستهمان بود رسیدیم. معنی مستتر در این حرف و پیام برای آنهایی که باید بفهمند این است که ما در جمعآوری بساط هستهیی دست از پا خطا نخواهیم کرد. ضمن اینکه میخواست به دلواپسان هم که نگران جمع شدن بساط بمبسازی هستند، دلخوشی و امیدواری بدهد که غصه نخورید که «شرایط خفتبار» ی که این بار به ما تحمیل کردند ما اصل کار را که دانش این هستهیی است، در چنگ خودمان داریم.
اما وقتی خلیفة ارتجاع ناچار میشود این طور با ایما و اشاره حرف بزند و تمام خط و نشان کشیدنهای ضداستکباری را غلاف بکند و به جای آنها به صحبت راجع به مسائل بسیار فرعی و حاشیهیی مثل اجرای کنسرت و کنسرت مختلط بپردازد، گر چه که نشانه خط انقباضی رژیم است، اما مهمتر ازآن، نشاندهنده نهایت ضعف و طلسمشکستگی ولیفقیه است، بهخصوص در شرایطی که بحرانهایی مثل سوریه، به جان هم افتادن دو رئیس قوه نظام و فضای بحرانی در چندین شهر و استان کشور روی میز رژیم است.
یک نمونه دیگر از این ضعف و درماندگی را در جوابیهیی که دفتر خامنهای به جهانگیری معاون اول روحانی داده است میتوان دید. دفتر خامنهای در جواب گزارش جهانگیری در مورد اجرای برنامه مسخره بهاصطلاح اقتصاد مقاومتی نوشت: «ایشان بنایی برای تأیید یا عدم تأیید برنامههایی که تنظیم و اجرای آنها بر عهدهی دولتهاست، ندارند».
به این ترتیب معلوم نیست اگر ولیفقیه بنا ندارد درباره برنامههای دولت حرف بزند، پس آن همه منبر رفتن و روضه اقتصاد مقاومتی خواندن چه بود؟! هیچ! میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد مقاومتی جز کشک و پوشال، چیز دیگری نیست و معاون روحانی هم قصد داشته با سرهمبندی پوشالهایی، صورت ظاهر را درست کند که خامنهای با این جواب، یک سطل آب سرد روی سر او و روحانی ریخته ا ست.
ماحصل اینکه خامنهای که در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در بنبست مطلق است چارهیی جز اینکه با این بندبازیها، روزگار بگذراند، کار دیگری از دستش ساخته!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر