۶ آذر ۱۳۹۴

چهار دست و پا در باتلاق



ولی‌فقیه زهر خورده رژیم آخوندی، در چنبره مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، با چنان بحرانهایی مواجه شده که رشد آن از حالت تصاعد حسابی به‌حالت تصاعد هندسی تبدیل شده است. نتیجه این وضعیت فرو رفتن در باتلاقی از بحران و کشمکش درونی است. اینک رژیم قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه، ناتوان از مداوا و حتی تسکین دردهای بی‌درمان خود، از سر فلاکت و استیصال، چاره را در شدت بخشیدن به چهار سیاست شکست‌خورده خود می‌بیند:

 یکم؛ سیاست صدور بحران و دخالت در امور کشورهای منطقه از طریق تشدید افسارگسیخته تروریسم و بنیادگرایی. همان که رژیم دجال آخوندی اسم آن را «عمق استراتژیک» و «عملیات استشهادی» می‌گذارد. اما تصویب قطعنامه سازمان ملل در محکومیت نقض حقوق‌بشر در سوریه، که در آن، اخراج متجاوزان اشغالگر شامل نیروی تروریستی قدس،  سپاه پاسداران  و حزب‌الشیطان از این کشور، درخواست شده بود، ضربه‌ای کاری به این سیاست متجاوزانه رژیم بود.

 از دیگر مصادیق شکست این سیاست، به هلاکت رسیدن خرمهره‌هایی چون پاسدار همدانی و هلاکت رو به تزاید سلسله‌ای از پاسداران ریز و درشت در سوریه است که به‌اندازه کافی باتلاقی بودن این زمین برای ولی‌فقیه را نشان می‌دهد. یک پای ولی‌فقیه زهر خورده در این باتلاق فرو رفته و هر چه بیشتر او را به خود می‌کشد.

 دوم؛ سیاست تشدید سرکوب و پهن کردن هر چه بیشتر بساط اعدام و فشار بر اقشار مردم. تنها نگاهی به آمار خیزشها و اعتصابات سه ماه اخیر پس از برجام، گویای شکست خوردن سیاست تشدید سرکوب است. به‌ویژه ‌این‌که پنجشنبه ‌شب (۱۹نوامبر۲۰۱۵) کمیته سوم مجموع عمومی ملل متحد، قطعنامه‌یی را به تصویب رساند که نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق‌بشر در ایران تحت حاکمیت فاشیسم دینی را محکوم می‌کرد؛ و این برای رژیم دجال آخوندی به‌خصوص بعد از برجام و زهرخوران، بسان یک سیلی آبدار بر بناگوش و یک پس‌گردنی گیج کننده بود. روزنامه دلواپسان به نام وطن امروز، تصویب قطعنامه‌ها را «فاجعه دیپلوماسی» نامید و خطاب به وزارت‌خارجه رژیم نوشت: انتظار این بود که دستگاه دیپلوماسی این فاجعه را در سطحی بین‌المللی، پیگیری حقوقی، سیاسی و تبلیغی کند، اما وزارت امور خارجه رسماً پیش از ورود به چنین آوردگاهی، سپر از دست انداخته است.

 تشدید سرکوب در جامعه و همزمان بالا گرفتن جنگ درونی گرگها، آن روی سکه فرو رفتن پای دیگر ولی‌فقیه در باتلاق بحرانها است. تا این‌جا او هر دو پا و تا کمر در باتلاق است.

 سوم؛ ادامه فعالیت مخفیانه برای تولید سلاح هسته‌ای، به‌رغم جار و جنجال برجام و پسا مذاکرات. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز چهارشنبه 18نوامبر 2015 در گزارش جدید خود اعلام کرد: «طی سه ماه گذشته ذخایر اورانیوم غنی شده رژیم ایران ۴۶۰ کیلو افزایش یافته و در سایت هسته‌یی فردو، تعدادی سانتریفوژ از بخشی به بخش دیگر جابه‌جا شده است. در حالی که قرار بود رژیم ایران اورانیوم خود را کاهش دهد و سانتریفوژهای اضافی خود را زیر نظر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به انبار بفرستند». از سوی دیگر، یوکیو آمانو، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در گزارش جدید خود می‌گوید «در  سایت پارچین علائمی از یک بازسازی دیده شده است». اما واکنش رژیم به این گزارش آمانو شنیدنی است:

 «نجفی، نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نسبت به گزارش آمانو گفت: ”آمانو در گزارشش تکرار کرده که در پارچین علائمی از یک بازسازی دیده شده. آیا ساخت یک اتاق استراحت به‌معنای بازسازی پارچین است؟ (اخبار 2030شبکه خبر تلویزیون رژیم- پنجشنبه 28آبان)

 باید گفت، آن اتاق استراحت و اتاق خواب اتمی، همان باتلاقی است که پس از دو پا، حالا یک دست ولی‌فقیه زهر خورده هم در حال فرو رفتن در آن است.

 و سرانجام سیاست چهارم رژیم، موشک زدن به تنها همآورد و جایگرین بلامنازع خود برای از میان برداشتن آن. خوابی که 37سال است دارد می‌بیند، اما همواره پنبه دانه.

 رژیم ضدبشری ولایت‌فقیه، طی 4 دور موشک‌باران کمپ کوچک لیبرتی و مجاهدان بی‌دفاع، که از قضا هر بار بر قساوت و توحش آن می‌افزاید، نه‌تنها طرفی نبسته و چیزی عایدش نشده، بلکه هر بار با یک پاسخ دندان شکن و با مجاهدانی با صلابت‌تر و هشتاد بار مجاهدتر مواجه شده است. چرا که مجاهدان شکست ناپذیر رزمگاه لیبرتی، ساعتهایی بعد از آخرین موشک‌باران سهمگین، جواب دندان شکن او را دادند و از روی ویرانه‌های باقیمانده از موشکباران، در حالی‌که هنوز دود ناشی از آتش‌سوزیهای به هوا می‌رفت، به او حالی کردند که «می‌آید روز حساب».

پیتر متیوز، نماینده پارلمان، روز پنجشنبه 19نوامبر در اجلاس رسمی پارلمان ایرلند در این باره گفت: «… 12ساعت پس از کشتار ساکنان لیبرتی، آنها توانستند آهنگی را تنظیم کنند که فوق‌العاده است و ما در اخبارمان راجع به آن هیچ چیزی نشنیدیم. این آهنگ بسیار قوی است و مرا به یاد آهنگ «ریور دانس» میاندازد. شما باید این آهنگ را بشنوید. این آهنگ بیانگر روحیه مردمی است که برای به‌دست آوردن آزادی واقعی آماده فدا هستند».:

 این‌جا آغاز پایان توست،

 با روی سرسخت رزم ما،

 بنگر این‌جا گورستان توست.

 چون توفان پر شتاب،

 در راه است این انقلاب،

 این شه شیخ ذلیل،

 می‌آید روز حساب.

 به این ترتیب با شکست سیاست چهارم ولی‌فقیه زهر خورده، اکنون دست علیل او نیز در باتلاق فرو رفته و چهار دست و پا در آن در حال بعلیده شدن است. یک گام فراتر، این قلب شیطان و مغز اهریمن است که برای همیشه در باتلاق فرو خواهد رفت.


 ب. بهمنی- 29آبان 1394
برگرفته از سايت ایران اسرار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر