پس از کمی فاصله گرفتن از جنجال و هیاهوی جلسه پرتشنج مجلس ارتجاع در روز یکشنبه 19مهر، اکنون بهتر میتوان به صحنه نظر افکند و آنچه را که واقع شده و سمت حرکت تحولات را روشنتر نگریست.
یک روز بعد از تصویب برجام، روحانی طی سخنانی در ساری، با کلماتی صریح، بر آغاز مرحله بعد و دور بعدی جنگ صحه گذاشت و گفت: «ما امروز در فرصت پسابرجام هستیم». وی از «رهبری با درایت» خامنهای در حصول توافق هستهیی تمجید کرد، اما با «فرصت خواندن «پسابرجام» که خامنهای و باند او آن را «تهدید» و «دریچهیی برای نفوذ» دشمن تلقی میکنند، نشان داد که چگونه بلافاصله پس از تصویب برجام در قطب مخالف ولیفقیه قرار گرفته و بهطور روزافزونی فاصله و واگراییاش از او بیشتر میشود.
روحانی که خود متوجه این واقعیت است، بارها در همین سخنرانی از «اتحاد و انسجام و همدلی» دم زد و هشدار داد که «برجام نباید فاصله ایجاد کند». اما منظور او بهروشنی آن است که این ولیفقیه است که باید قدم رنجه کرده و به خط او بیاید. روحانی در ادامه سخنان خود با زبان نیشداری به باند رقیب که آنها را «کاسبان تحریم» مینامد، خاطرجمعی داد که در «پساتحریم» منافع آنها محفوظ است: «بدانید شما هم ضرر نمیکنید؛ ناراحت نباشید، بعد از تحریم، این منفعت برای شما هم خواهد بود و دکان شما کساد نخواهد بود، نگران نباشید!».
روحانی در توضیح چگونگی استفاده از «فرصت برجام» و بیان ویژگیهای «پسابرجام» نیز صریح بود: «امروز باید برجام وسیلهیی برای انسجام و سکویی برای جهش اقتصادی… باشد». وی به شیوه شیادانه خود، بر علاقهاش برای نزدیکی به غرب تأکید کرد و گفت: «برخی تصور میکنند ما علاقه داشتیم به غرب نزدیک شویم… شرق و غرب برای ما فرق نمیکند؛ ما دنبال منافع کشور هستیم؛ آن چه برای ما مهم است، اشتغال جوانانمان و رونق اقتصادی است.»
البته روحانی خوب میداند که «نزدیکی به غرب» الزامات همهجانبه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و منطقهیی و بینالمللی خود را دارد؛ اما در این سخنرانی ترجیح میدهد سخنی از آنها به میان نیاورد، زیرا جور او را رفسنجانی میکشد و بخشی از این الزامات که سیاست منطقهیی و بهخصوص سیاست در رابطه با سوریه و یمن در جوف آن میباشد، بیان میکند و از جمله بهرغم تبلیغات هیستریک ضد عربستان که این روزها دستگاه تبلیغاتی رژیم را فرا گرفته، رفسنجانی به مذاکره با عربستان فرا میخواند و میگوید: «اصلاح روابط ایران و عربستان کاملاً شدنی است». (آرمان ۱۹/۷/۹۴)
وی همچنین در دیدار با رئیس مجلس سنای لهستان در حالی که از «شرایط جدید پس از اجرایی شدن برجام برای ایران و غرب» سخن میگوید، خاطرنشان میکند که «مجموعه بحرانها… در اوکراین، سوریه، یمن و… راهحل همه این مشکلات… مذاکره و گفتگوست» (روزنامه حکومتی آرمان ـ ۲۰/۷/۹۴(.
موضعی که 180درجه با موضع خامنهای که ولایتی آن را بیان میکند، در تعارض آشکار قرار دارد. ولایتی میگوید: «همانطور که از بیش از 4سال قبل جمهوری اسلامیایران از آقای بشار اسد حمایت کرده است، حالا هم با همان قدرت حمایت میکند و به این حرفها هم گوش نخواهد داد.»
مشابه همین موضع را پاسدار جعفری سرکرده سپاه پاسداران هنگام دفن پاسدار همدانی، طی سخنانی در همدان چنین مورد تأکید قرار داد: «امنیت منطقه غرب آسیا از جمله ایران… به سوریه و محور مقاومت در این جبهه وابسته است. باید با تمام توان از این جبهه حمایت کرد».
به این ترتیب روشن میشود که پس از عبور برجام از گردنه مجلس، اکنون قطار رژیم به کدام گردنه توفان خیز در منطقه که خامنهای و باند او، آن را عمق استراتژیک نظام میدانند، نزدیک میشود. گردنه و بحرانی که در مقایسه با بحران هستهیی، جنگ دو باند بر سر آن بسی جدیتر و سختتر خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر