۲۱ مهر ۱۳۹۴

روحانی در برابر خامنه‌ای، تشدید رویارویی

روحانی در برابر خامنه‌ای، تشدید رویارویی


در حالی که دعوای برجام و تصویب یا عدم تصویب آن در مجلس ارتجاع، در خود مجلس و در روزنامه‌های حکومتی به‌شدت داغ است، حسن روحانی روز شنبه 18مهر طی سخنرانی خود در «همایش بین‌المللی صنعت و تجارت» آن را امری انجام شده تلقی کرد و توجه خود را معطوف به مرحله پسا برجام نمود. وی ضمن آن که «توافق هسته‌یی» را «یکی از فرازهای بزرگ در سیاست خارجی و در تاریخ دیپلوماسی جهان» توصیف کرد، اما تصریح نمود که اهمیت مذاکرات و اهمیت این توافق نه به‌خاطر موضوع هسته‌یی، بلکه به‌خاطر نتایج آن است که فراتر از هسته‌یی می‌باشد: «ما دنبال توافق هسته‌یی نبودیم، که مشکل هسته‌یی را حل بکنیم، البته مشکل هسته‌یی هم می‌خواستیم حل بشود، دنبال مذاکره… بودیم برای ایجاد فضای جدید در منطقه و جهان، این فضاست که برای ما اهمیت دارد». این حرف 180درجه معکوس حرف خامنه‌ای است که بارها تأکید کرده است: «مذاکره وسیله‌ای است برای نفوذ و تحمیل خواستها، ما فقط در قضیه هسته‌یی با مذاکره با آمریکا به‌دلایل مشخص موافقت کردیم» (تلویزیون رژیم ۱۸/۶/۹۴). خامنه‌ای مجدداً نیز تصریح کرد: «مذاکره با آمریکا ممنوع است!» (تلویزیون رژیم ـ ۱۵/۷/۹۴).

روحانی در سخنان خود به بیان فرمولهای کلی درباره «تعامل» و «توسعه» بسنده نکرد، بلکه در نقطه مقابل خامنه‌ای که «نفوذ» و مشخصاً «نفوذ آمریکا» را خطر برای رژیمش قلمداد کرد، وی سرمایه‌گذاری را تنها راه نجات رژیم دانست و به‌خصوص با تأکید بر سرمایه‌گذاریهای آمریکاییها گفت: «هیچ‌وقت ایران مانع حضور سرمایه‌گذاران آمریکایی در ایران نبوده هر زمان بوده تحریم از طرف آنها شروع شده، امروز هم اگر آنها بتونند موانع را بردارند راه پیش پای همه باز است».

به این ترتیب تضاد و اختلاف روحانی با خامنه‌ای فراتر از اختلاف در سیاست، تعارض دو استراتژی است. خامنه‌ای می‌گوید: آمریکا دشمن است و همه مسائل و مشکلات ما ناشی از آمریکاست و در مقابل روحانی در سخنرانی 18مهر خود، می‌گوید، مشکلات ناشی از متوقف شدن روند برجام است: «افراطیون آمریکا که یک سنگی را انداختند جلو این راه» او علت این سنگ‌اندازیها را، هم در آمریکا و هم در ایران در پیش بودن انتخابات و رقابتهای انتخاباتی دانسته و می‌گوید: «در آمریکا به‌خاطر در آستانه انتخابات قرار گرفتن، دچار این فراز و نشیب شدند، در ایران هم اگر فراز و نشیب مختصری هست باز موضوع انتخابات است».

به این ترتیب، دامنه این تعارض استراتژیک، تمام موضوعات و بحرانهای گریبانگیر رژیم را فرا می‌گیرد و وقتی تضاد بین دو جریان استراتژیک است، بقای یکی در گرو نفی دیگری است. بی‌جهت نیست که دلواپسان ولایت چنین به تکاپو افتاده‌اند و موقعیت کنونی را دجالگرانه با جنگ صفین و توطئه برای کنار گذاشتن حضرت علی مقایسه می‌نمایند و تلاش می‌کنند «ادامه روال غیرقانونی بررسی طرح… برجام» متوقف شود، چرا که از دید آنها « «… امکان سلطه‌جویی دشمنان ملت، مشهود… است» (از نامه 17تن از دلواپسان مجلس به لاریجانی ـ ۱۸/۷/۹۴).

این دو قطبی شدن فضای درون رژیم در قبال توافق هسته‌یی و برجام، ولی‌فقیه ارتجاع را در موقعیتی بسیار بغرنج و در یک بن‌بست ناگشودنی قرار داده است؛ از یک طرف می‌داند که ادامه روندی که برجام اولین ایستگاه آن است، به فرو ریختن پایه‌های ولایتش راه می‌برد و از طرف دیگر می‌داند که زدن زیر برجام و توافق هسته‌یی در حالی که به‌طور بالفعل زهر هسته‌یی را خورده، جز خودکشی سیاسی نیست.

سرمقاله روزنامه وطن امروز (۱۸/۷/۹۴) با اشاره به همین الزام و عامل فشار که در گنجانده شدن «مکانیسم ماشه» در قطعنامه 2231 شورای امنیت خود را نشان می‌دهد می‌نویسد: «مکانیسم ماشه در این قطعنامه در برآوردهای سیاسی، به‌عنوان اهرم نفوذ و متضمن حضور تعریف می‌شود… آمریکاییها… اهدافی غیرهسته‌یی از برجام دارند و تضمین‌هایی گرفته‌اند که این اهداف در ایران محقق شود. توسط چه کسانی؟ همان کسانی که برجام آنها را در رقابت با سایر گروه‌های سیاسی تقویت می‌کند!».

به هر حال این جنجال دلواپسان اگر با دستور خامنه‌ای نبوده باشد، دست‌کم با تأیید و حمایت اوست و از آنجا که نمی‌توان تصور کرد که هدف از آن واژگون کردن برجام است، تنها یک کاربرد می‌تواند داشته باشد و آن منسجم کردن صفوف نیروها برای ورود به نمایش انتخابات آتی است. نتایج این جنگ قدرت در شرایطی که رژیم به‌طور همزمان توسط چندین بحران مرگبار احاطه شده، به‌راستی برای رژیم فاجعه‌بار و برای مردم ایران مبارک است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر