معنی شکست سفر اشتاین مایر به ایران و عربستان
لينك به منبع
اکنون با گذشت چند روز از سفر وزیر خارجه
آلمان به ایران و سپس سفرش به عربستان، میتوان با اشراف و وضوح بیشتری به این سفر
نگریست و نتایجی را که به دست آمد، ارزیابی نمود. این سفر که در قالب برگزاری نشست
مقدماتی کنفرانس امنیتی مونیخ انجام گرفت، اساساً بهمنظور حل و فصل سیاسی بحران سوریه
و پیدا کردن راهی برای انتقال قدرت در سوریه بدون بشار اسد بود. این هدف، بهخصوص با
سفر اشتاین مایر به عربستان و مذاکراتی که او با سران این کشور انجام داد، بیش از پیش
آشکار شد. وطن امروز، روزنامه وابسته به باند ولیفقیه از این قضیه و نشست مقدماتی
تهران، با عنوان طعنهآمیز «برشام» اسم برد که منظورش، حل مسأله شام (سوریه) با الگوی
برجام بود که همچون توافق هستهیی و برجام، متضمن کوتاه آمدن رژیم و امتیاز دادن در
مورد سوریه است.
اما سفر و مأموریت اشتاین مایر شکست خورد؛
دویچه وله (28مهر) صراحتاً به «دیپلماسی بیثمر اشتاینمایر در عربستان و ایران» اذعان
کرد. اما علت این شکست دلواپسان و باند خامنهای نبودند. آنها در این رابطه بجز غر
و لند اقدام دیگری نکردند. اما در همین غر و لندها واقعیتهایی را لو دادند؛ از جمله
آنچنان که روزنامه «وطن امروز» (28مهر) نوشته، صحبت از «انتظارات فرامتنی» (یعنی یک
قول و قرارهای شفاهی بین تیم مذاکره رژیم و طرفهای غربی) در میان بوده است که شامل
«حل موضوعات عراق، سوریه و لبنان نیز شامل تعهدات رژیم در برجامه».
اما جواب رد عربستان به وزیر خارجه آلمان
این طرح را با شکست مواجه کرد. عادل الجبیر آب پاکی روی دست طرف آلمانی ریخت و در کنفرانس
مطبوعاتی مشترکی که با اشتاین مایر داشت، تأکید کرد: «رژیم ایران نمیتواند هیچ نقشی
در حل و فصل مسأله سوریه داشته باشد چرا که این رژیم در کشتار مردم سوریه دست دارد.
رژیم ایران اشغالگر است و باید از سرزمنیهای عربیخارج شود. دخالتهای این رژیم در لبنان،
عراق، یمن و سوریه امری بسیار نگرانکننده است» (تلویزیون الجزیره ـ 27 مهر 94).
عربستان به این ترتیب نشان میدهد که
در راستای حفظ امنیت و حاکمیتش، ماهیت تجاوزگرانه و تروریستی رژیم را به خوبی درک کرده
است و بر اساس تجارب مکرر میداند که با چنین رژیمی نمیتوان نشست و راجع به صلح صحبت
کرد. کمااینکه این رژیم طی 4سال و نیم که از آغاز قیام مردم سوریه علیه دیکتاتوری
خونریز بشار اسد میگذرد با تمام قوا و با صرف دهها میلیارد دلار از رژیم اسد و جنایات
هولناک روزمرهاش علیه مردم سوریه حمایت کرده است.
از طرف دیگر رزمندگان سوری و ارتش آزاد
سوریه نیز اعلام کردهاند هیچ گفتگویی با رژیم اشغالگر ایران و با رژیم اسد ندارند.
بنابراین اگر امروز رژیم پای مذاکره آمده، چون دیده است وارد کردن روسیه و آن همه بمبارانهای
وحشتناک هم دردی از آن در سوریه دوا نکرده، بلکه تحولات را به زیان رژیم و رژیم اسد
شتاب بخشیده است.
از سوی دیگر روشن است که اظهارات روز
سهشنبه 28مهر خامنهای مبنی بر اینکه «فاجعه منا در اثر کوتاهی دولت عربستان رخ داده
و در هر صورت، این مسأله، یک مسأله سیاسی نیست» بازتاب تعادل قوای موجود است که هم
در عرصه نظامی و جبهههای جنگ (در سوریه و یمن) و هم در عرصه سیاسی و انزوای منطقهیی
به زیان رژیم است. بنابراین رزمندگان سوری هیچ دلیلی نمیبینند که با قاتلان و اشغالگران
میهنشان که اکنون به زانو درآمده، وارد مذاکره شوند. تجربه نیز نشان داده که تنها این
موضع قاطع و انقلابی است که میتواند به درد و محنت مردم سوریه پایان دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر