قيام مرز سرخ ترين ،براي خامنه اي وحشت وهراس براي همين است كه نيروهايش ريزش كنند وجوانان ميهن قيام دست گرفته تماميت نظام را جارو كنند
سوال مطرح این است که حرف خامنهای که از اول سال، بهطور مستمر آن را به زبانهای مختلف تکرار میکند چیست؟ این نگرانیها و ابراز وحشتها از چه بابتی است؟ و آیا این نگرانیها، پایانی خواهد داشت؟
ترجمه حرفهای خامنهای را میشود از صحبتهای رفسنجانی در رابطه با جوانان بیرون کشید. حرفهایی که او در تلاش برای کشیدن فرش از زیر پای باند رقیب در روزهای اخیر و در صحبتهایی که با مقامات و رسانههای مختلف داشته، مطرح کرده است. او میگوید: «مایه اصلی ترویسم هم نارضایتیهای نسل جوان است که خیلی مشکل دارند و مخصوصاً فقرا و کسانی که در قدرتها نیستند و دستشان به جایی نمیرسد. ... وقتی که مستاصل میشوند، آخرین راه، راه سلاح است که سلاح را بر میدارند و انتقام میگیرند. ... طبیعی است که الآن جوانان دنبال این کارها بروند. خیلی زود و به آسانی جذب میشوند».
واقعیت این است که نگرانی خامنهای از همین است، خامنهای میترسد که آتشی که رفسنجانی اشاره کرده خودش و حاکمیتش را دود و خاکسترکند. در واقع باید حرفهای خامنهای را اعتراف به خشم انفجاری جوانان دانست. خشمی متراکم و پر جوش و خروش. خشمی که مستمراً زبانه میکشد و خودش را در شعارهای جوانان در اعترضات و درگیری با مزدوران، در آنچه بر دیوارها مینویسند و در مواردی مثل حمله به پایگاه بسیج ضدمردمی در هفشجان و شهرری و تخریب آلات سرکوب آنها، نشان میدهد. این روزها مشغلة اصلی هر دو باند نظام مهار و کنترل همین خشم بیپایان است. البته هر کدام از باندهای نظام تلاش میکنند هشدار در مورد همین خشم را به اهرمی برای کشیدن قالی از زیر پای باند رقیب تبدیل کنند اما نتیجه فرقی نخواهد کرد. این خشم، همچنان هست و بیشتر و بیشتر میشود همانطور که نگرانیها و ابراز وحشت آخوندها هم هست و بیشتر و بیشتر میشود.
بدون شک روز انفجار بشکه باروت خشم جوانان که پایانی بر حاکمیت ننگین آخوندهاست فراخواهد رسی
”دلسردی ” یا خشم
«غوغایی ست در دنیا... با یک اعتبار هزارها رسانه در حال بمباران افکار جوانهای ما هستن… سعی میکنن اونها را از نظام اسلامی منصرف کنن»... این جملات، اولین حرفهای خامنهای در رابطه با جوانان در سال نود و چهار است که در اول فروردین عنوان کرد، و حالا آخرین حرفهای خامنهای در این رابطه در22مهر94 قابل توجه است. او میگوید: «کسانی بیایند جوانهای ما را دلسرد کنند؛ هم دلسردی از حال، هم دلسردی از آینده؛ [این که بگویند] «آقا چه فایده دارد؟ برای که؟ برای چه؟ اینها دلسردکننده است، اینها خیانت است. هرکس بکند، خیانت است»سوال مطرح این است که حرف خامنهای که از اول سال، بهطور مستمر آن را به زبانهای مختلف تکرار میکند چیست؟ این نگرانیها و ابراز وحشتها از چه بابتی است؟ و آیا این نگرانیها، پایانی خواهد داشت؟
ترجمه حرفهای خامنهای را میشود از صحبتهای رفسنجانی در رابطه با جوانان بیرون کشید. حرفهایی که او در تلاش برای کشیدن فرش از زیر پای باند رقیب در روزهای اخیر و در صحبتهایی که با مقامات و رسانههای مختلف داشته، مطرح کرده است. او میگوید: «مایه اصلی ترویسم هم نارضایتیهای نسل جوان است که خیلی مشکل دارند و مخصوصاً فقرا و کسانی که در قدرتها نیستند و دستشان به جایی نمیرسد. ... وقتی که مستاصل میشوند، آخرین راه، راه سلاح است که سلاح را بر میدارند و انتقام میگیرند. ... طبیعی است که الآن جوانان دنبال این کارها بروند. خیلی زود و به آسانی جذب میشوند».
واقعیت این است که نگرانی خامنهای از همین است، خامنهای میترسد که آتشی که رفسنجانی اشاره کرده خودش و حاکمیتش را دود و خاکسترکند. در واقع باید حرفهای خامنهای را اعتراف به خشم انفجاری جوانان دانست. خشمی متراکم و پر جوش و خروش. خشمی که مستمراً زبانه میکشد و خودش را در شعارهای جوانان در اعترضات و درگیری با مزدوران، در آنچه بر دیوارها مینویسند و در مواردی مثل حمله به پایگاه بسیج ضدمردمی در هفشجان و شهرری و تخریب آلات سرکوب آنها، نشان میدهد. این روزها مشغلة اصلی هر دو باند نظام مهار و کنترل همین خشم بیپایان است. البته هر کدام از باندهای نظام تلاش میکنند هشدار در مورد همین خشم را به اهرمی برای کشیدن قالی از زیر پای باند رقیب تبدیل کنند اما نتیجه فرقی نخواهد کرد. این خشم، همچنان هست و بیشتر و بیشتر میشود همانطور که نگرانیها و ابراز وحشت آخوندها هم هست و بیشتر و بیشتر میشود.
بدون شک روز انفجار بشکه باروت خشم جوانان که پایانی بر حاکمیت ننگین آخوندهاست فراخواهد رسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر