۸ مرداد ۱۴۰۲

بیداد فقر و منکر اول

 بیداد فقر و منکر اول

بیداد فقر
بیداد فقر

اگر کسی آزادی شما را برباید، مطمئن باشید که نان شما نیز در معرض خطر است (آلبر کامو).

این همان مصیبت عظیمی است که رژیم ولایت فقیه بر سر مردم ایران آورده است. با این تفاوت که دایره ربودن‌ها را در یک توتالیتاریسم مرتجع و وحشی به همه پهنه‌ها گسترش داده است. هم آزادی را ربوده و روزانه با بالاترین حجم سرکوب و گشت‌های خیابانی در شخصی‌ترین امور زندگی ملت دخالت می‌کند، هم جوانان را به بهانه‌های مختلف دستگیر کرده و در زندانها یا مراحل مختلف بازداشت نگه می‌دارد و یا در صف اعدام می‌برد؛ هم به مزار شهدا حمله می‌کند و سنگ قبر می‌شکند! هم تورم و گرانی افسارگسیخته را به جان ملت می‌اندازد و «نان خوردن، نان لواش را هم برای مردم به معضل تبدیل کرده است!» هم خانه‌های مردم فقیر و بی‌چیز بلوچستان را در بیابانهای خدا بر سرشان آوار می‌کند و در پی تلکه کردن صحرانشینان است؛ هم تمام ثروت کشور را خرج آدمکش‌های خود در سراسر منطقه و جهان می‌کند تا بحرا‌ن‌آفرینی و باج‌گیری کند؛ هم دست در جیب بازنشستگان می‌کند و صندوقشان را خالی می‌کند؛ هم با فجایع زیست محیطی، داشتن آب و هوای سالم بدون ریزگرد را به آرزو تبدیل کرده و فقط در یک استان «بیش از ۲۰هزار نفر را راهی بیمارستانها و مراکز درمانی» می‌کند و هم...

 

در این وضعیت اسفناک، خامنه‌ای و گماشته‌اش با آن دولت یکدست قاتل، در همان مسیر سرکوب داخلی و صدور تروریسم می‌تازند و دغدغه‌ای درباره‌ی آب و نان گرسنگان و محرومان ندارند. در منابر و رسانه‌هایشان از بام تا شام در شیپور «تبلیغ» یعنی همان وعده‌درمانی و دروغ‌درمانی و ارائه آمارهای مختلف از «مهار تورم» و پیشرفت قطار رییسی می‌دمند در حالی که گه‌گاه لو می‌رود که مثلا اقتصاد ویران‌شده نظام «بالاترین نرخ تورم را در سال گذشته با نزدیک ۶۰ درصد تجربه» کرده «و رکود هشتاد ساله را» شکسته است. (پازوکی، اقتصاددان حکومتی) و «اقشار کم‌درآمد جامعه رنگ گوشت را در سفره خود» نمی‌بینند و جایگزین گوشت یعنی مرغ هم «با کیلویی ۱۰۰ هزار تومان از سفره‌های مردم پر» کشیده است. (جهان صنعت، ۲ مرداد)

 

منکر اول

در کوران بحرانها در جهنم آخوندساخته، خامنه‌ای به‌جای پرداختن به اولویت اقتصادی و خورد و خوراک و نیازهای اولیه مردم، فیلی به اسم گشت ارشاد هوا کرده تا با گیر دادن به نیمی از جامعه یعنی زنان، از همه جامعه زهرچشم بگیرد و سالگرد قیام را از سر بگذراند. از این ستون به آن ستون. در این حالت دلسوزان نظام مستمرا به او نصیحت می‌کنند که با دست خودش آتش به خیمه نظام نزند و «خودبراندازی» نکند و از خشم مردم بترسد.

آخوند دلواپسی به اسم فاضل میبدی به او نهیب می‌زند: «کدام جامعه‌ای به خاطر بی حجابی به ورطه سقوط فرو افتاد؟ شوروی سابق با آن قدرت‌ عظیم نظامی، نه به خاطر بی‌حجابی بلکه بخاطر بی‌‌عدالتی و فقر و نابرابری سقوط کرد. چرا دربرابر ظلم‌های ساختاری فریادی از حلقومی بر نمی‌آید؟ منکر بزرگ جامعه ما بی‌حجابی است یا فقر؟ منکر بزرگ بی حجابی است یا اختلاس و رانت خواری و دست در جیب و‌سفره مردم بردن؟ مشکل و‌ منکر بزرگ بی‌حجابی است یا بانک‌های ربا خوار که مانند اختاپوس به جان جامعه افتاده‌اند؟» (بهارنیوز،‌ ۲ مرداد). البته او در سطح «حفظ نظام» این موضع را می‌گیرد و به عمق نمی‌رود و به ریشه مشکلات و سر اژدهای هفت‌سر فساد اشاره نمی‌کند. او اگر بخواهد دقیق‌تر آدرس بدهد، به همان بیت رهبر و امثال دولت رییسی و مخبر و مواضع اصلی تصمیم‌گیرنده در کل نظام می‌رسد و در نهایت باید به همان حقیقتی اذعان کند که سالها قبل رهبر مقاومت درباره سرمنشا پلید‌ی‌ها گفته بود که همانا «منکر اول ولایت فقیه است؛ معروف اول ارتش آزادی است».

وقتی منکر اول و بزرگترین شر زمانه، ولایت یزیدی خامنه‌ای است، پس پنجه در پنجه‌ی آن انداختن و سرنگونی آن، اولین «معروف» و مسئولیت جوانان باغیرت ایرانی است که در شعارهای خود در طی قیام بارها فریاد زدند «فقر، فساد، گرونی، می‌ریم تا سرنگونی».

در روزهای شورانگیز محرم، اینجا به همان معروف و اقدام عاجلی می‌رسیم که امام حسین به‌خاطر آن از سایر کارها و حتی عمل حج دست کشید و به سوی دشت کربلا شتافت. تشکیل کانونهای شورشی و هسته‌های اولیه ارتش آزادی‌بخش پرتوهایی از همان رویکرد شورشگرایانه عاشوراست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر