۲۰ تیر ۱۴۰۲

اعترافات سلیمی نمین از مهره‌های امنیتی و مطبوعاتی خامنه‌ای سلیمی نمین اعتراف میکند در حوادث سال گذشته نقش میدانی ویژه مجاهدین را مشاهده می‌کنیم

 اعترافات سلیمی نمین از مهره‌های امنیتی و مطبوعاتی خامنه‌ایسلیمی نمین اعتراف میکند در حوادث سال گذشته نقش میدانی ویژه مجاهدین را مشاهده می‌کنیم

سلیمی نمین - ۱۷تیرماه

سلیمی نمین - ۱۷تیرماه

سلیمی نمین از مهره‌های امنیتی و مطبوعاتی خامنه‌ای

سر دبیر سابق کیهان هوایی

سایت جماران -۱۷تیر۱۴۰۲

 

در حوادث سال گذشته نقش میدانی ویژه مجاهدین را مشاهده می‌کنیم

هم در کشورهای مختلف اروپایی و جاهای مختلف

هم در اغتشاشات داخل که مجاهدین سهم عمده‌یی داشتند

 

برخیها معتقدند مجاهدین در آلبانی برایشان مشکل ایجاد شده

و اینها نابود خواهند شد

خیر نابود نخواهند شد یک جریانی است که متدهای خودش را تغییر می‌دهد

 

چی شد که سازمان توانست از یک تعداد محدودی که در زندان بودند

بعد بیاید بیرون و از درون نهضت ملی ایران جذب نیرو بکنند

چه کارهایی کرد؟ اینجا هم خودش یک تجربه بسیار بسیار مهمی ست

 

سال ۵۹ ما یک هیأتی با سرپرستی آیت‌الله خامنه‌ای به هند رفتیم

و در بازگشت رفتیم اتاق کوچک امام

آن موقع اتحادیه اروپا امام را کلاً محوریت نمی‌داد

رهبری فکری را به امام می‌داد رهبری سیاسی را به مجاهدین خلق می‌داد

در مورد مرحوم دکتر شریعتی و مجاهدین خلق یک نوع همتراز امام مطرح می‌شد

 

خمینی:

کار مسلمانها با این منافقین مشکل‌تر است با کارشان با محمدرضا

محمدرضا ایستاده بود و می‌زد و می‌کشت و تکلیف ملت باهاش معلوم بود

اما یک دسته‌ای که در ظاهر اظهار اسلام می‌کنند

لکن زیر پرده با اسلام مخالفند مخالفت با اسلام می‌کنند

در زیر پرده با اینها باید چه بکنیم

 

خامنه‌ای:

در داخل کشور در خود تهران جنگ داخلی بود

در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود

 

سلیمی نمین از مهره‌های مطبوعاتی خامنه‌ای ۱۷تیر ۱۴۰۲

محمد حسین رنجبران مجری و سردبیر: توی این یک هفته اخیر بعد از اتفاقی که در آلبانی افتاد و مصادف با سی‌ام خرداد حمله شد به مقر سازمان منافقین در آلبانی دوباره بحثهای زیادی در مورد این گروهک تروریستی مطرح شد که لازم دیدیم واکاوی بکنیم اندیشه‌های امام را در مورد این گروهک تروریستی از قبل از انقلاب اسلامی تا بعد از انقلاب اسلامی و وارد شدن به فاز مسلحانه...

در خدمت کسی هستیم که در تاریخ معاصر ایران کاملاً مسلط است و مدیریت بخشی از تاریخ ایران را برعهده‌داره و قبل از انقلاب اسلامی به‌عنوان یکی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان اروپا در انگلیس فعالیت می‌کرد و بعد انقلاب هم بعد از تسخیر لانه به‌خاطر اعتراضی که در مقابل سفارت آمریکا داشت بازداشت شد و از انگلیس اخراج و در طول انقلاب اسلامی هم به جرگه اهالی قلم پیوست و در روزنامه‌های مختلف مدیریتهای گوناگون را تجربه کرد و حرفهای گفتنی برای ما در این برنامه خواهد داشت تا هم اندیشه‌امام را واکاوی بکنه و هم از موضع امروز بگه...

سلیمی نمین: راه امام یک راه کاملاً فرهنگی بود اما در مجاهدین خلق اصلاً این حرفها نیست سازمان یک گرایش خاصی داره که مبنا با گرایش امام متفاوت بود

خمینی: کار مسلمانها با این منافقین مشکل‌تر است با کارشان با محمد رضا، محمدرضا ایستاده بود و می‌زد و می‌کشت و تکلیف ملت باهاش معلوم بود

... آقای سلیمی نمین از این‌که توی جماران هستید و حسینیه جماران چه حس و حالی دارید؟ اصلاً اولین باری که در زمان حیات امام آمدید حسینیه جماران خاطرتان هست؟

عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران: بله سال۵۹ ما یک هیئتی رفتیم هند با سرپرستی آیت‌الله خامنه‌ای و در بازگشت ما رفتیم اتاق کوچک امام اونجا

مجری: او موقع عضو انجمن اسلامی دانشجویان اروپا بودید دیگه ولی خب به‌هرحال جز نیروهای انقلابی هم شناخته می‌شدید دیگه یعنی جز جریان انقلاب

سلیمی نمین: بله منتهی ببینید اون موقع اتحادیه اروپا امام را کلاً محوریت نمی‌داد امام را رهبری سیاسی را ببخشید رهبری فکری را به امام می‌داد رهبری سیاسی را به مجاهدین خلق می‌داد یعنی یک تقسیم داشت شریعتی رو به‌عنوان تئوریسین می شناخت ما توی اتحادیه چنین تقسیمی داشتیم

مجری: این در واقع این دیدگاه خود حضرت امام هم بود دیگه احیاناً که بتونه انقلاب رو اون در واقع به جریان مردمی را هدایت بکند دیگه درست است؟

سلیمی نمین: یک مقداری متفاوت بود یعنی در واقع یک نوع هم‌طرازی به اونها هم برای مثلاً مجاهدین خلق قائل بودند البته مجاهدین خلق در برابر انقلاب نایستاده بودند و اون شناخت لازم هم نبود نسبت به اونها مگر این‌که بعضی مثلاً بچه‌های زندان بحثهایی رو به ما منتقل کردند یا وقتی در سال پنجاه و چهار یک سری حوادثی رخ داد که ما نسبت به مجاهدین خلق اطلاع پیدا کردیم ولی درعین‌حال نسبت به‌حالا اون چه گفته می‌شد که اونها مثلاً فرض کنید جریان چپ بودن خود جریان مجاهدین خلق خیر قابل اتکاست و به‌لحاظ استراتژیک به‌لحاظ استراتژی عملی ما هم‌چنان می‌تونیم مجاهدین خلق رو به‌عنوان پیشتاز و پیشقراول در این زمینه بشناسیم

مجری: و حتی نهضت آزادی رو؟

سلیمی نمین: حالا نهضت آزادی رو خیر این بحث راجع به نسبت به نهضت آزادی نبود اما در مورد مرحوم دکتر شریعتی و مجاهدین خلق یک نوع عرض کردم همتراز امام مطرح می‌شد

مجری: سازمان مجاهدین خلق خوب شما الآن دیگه خودتون هم اشاره کردید دیگه تا سال پنجاه و چهار که با نهضت بودند و تغییر ایدئولوژی اتفاق نیفتاده بود پنجاه و چهار بود دیگه اشتباه نکنم درست است؟

سلیمی نمین: ببینید اینها تا سال چهل و چهار با نهضت آزادی بودند یعنی ۴۴ از نهضت فاصله گرفتند شاخه جوانان نهضت بودند نهضت ۴۰ تأسیس شد اینها ۴۴ در واقع در انتقاد به مشی نهضت از نهضت فاصله گرفتند

مجری: نه نهضت آزادی را نمی‌گویم نهضت انقلاب اسلامی را می‌گم میگم تا پنجاه و چهار که سازمان مجاهدین خلق در واقع تغییر ایدئولوژی نداده بود همراه با نهضت امام اومد دیگه

سلیمی نمین: نمی‌شه گفت همراه با امام اومد خیر این درست نیست این مفروض غلط است اونا راه خودشون رو می‌رفتند و به هیچ‌وجه نمی‌شه گفت که راه امام بود راه امام یک راه کاملاً فرهنگی بود یعنی کار کردن رو مبانی فکری جامعه بازگردوندن جامعه به خویشتن خویش و در واقع روشن کردن چراغ معرفت در انسان‌ها اما در مجاهدین خلق اصلاً این حرف‌ها نیست

مجری: حتی تا قبل از تغییر ایدئولوژی

سلیمی نمین: بله حتی قبل از تغییر ایدئولوژی سازمان یک گرایش خاصی داره که مبنأ با گرایش امام متفاوت بود اما امام هرگز تفاوت تفاوت رو تو جامعه بیان نکرد یعنی امام دعبش این بود که اجازه بده خود جامعه درک کنه گرچه امام خیلی محققانه در سال پنجاه آثار اینها رو کاملاً خوانده بود با تئوریسین یکی از تئوریسینهای برجسته مجاهدین خلق بحث کرده چندین جلسه و بعد به یک جمع‌بندی رسید اما این جمع‌بندی خودش رو حتی بچه‌های اتحادیه که حرف شنوی داشتند از امام منتقل نکرد امام

مجری: یعنی سیاست‌ورزی امام بود

سلیمی نمین: این مشی امام در ارتباط با امکان مواجهه خود مردم با پدیده‌ها

سلیمی نمین: اما در مورد سازمان مجاهدین خلق ما هم‌چنین رهنمودی ندادند به‌دلیل این‌که عرض کردم تا ماها خودمون به یک رشدی در این زمینه برسیم... بنابراین مشی مجاهدین خلق با مشی امام اصلاً هیچ تطبیقی نداشت

امام طبیعتاً تأثیر داشت در جامعه و اینا می‌خواستن از این تأثیر بهره ببرند و به نفع خودشون در این زمینه یک گامی بلندی بردارند امام به‌صورت خصوصی خیلی صریح بهشون گفت این خیلی مهمه امام در مواجهه رویاروی اصلاً ملاحظه نمی‌کنند وظیفه خودشون می‌دونند که آنچه را که بهش رسیدند رو بیان کنند ایشان گفتند مبارزه مسلحانه شما تباه کردن خودتون است

 

مجری: آقای دکتر بعد از انقلاب اسلامی حالا بعضی‌ها می‌گن که بعضی‌ها که روی منافقین مطالعه کردند سازمان مجاهدین خلق آن زمان مطالعه کردن می‌گن اونا به‌شدت امیدوار بودند که خوب این مقطع مثلاً اوایل انقلاب یکی دو ساله بگذره و اونها کل مدیریت کشور را در دست بگیرند آیا واقعاً چنین تفکری داشتند؟

سلیمی نمین: قطعاً من خودم سال پنجاه و پنج اومدم ایران با آقای ابوذر ورداسبی یک جلسه‌یی داشتم ابوذر ورداسبی اون موقعی مقداری فاصله گرفته بود ولی همسرش با سازمان هنوز ارتباطات رو داشت

خوب اینا چون اون خودشون رو پیشقراول می‌دانستند و طبیعتاً معتقد بودن که اگر خودشون در رأس هرم انقلاب نباشن اون انقلاب به کجراهه خواهد رفت

مجری: بعد از پیروزی انقلاب راهبرد امام با اینها چگونه شد تغییری نکرد یعنی باز ادامه پیدا کرد این مسیر

سلیمی نمین: ببینید بذارید یه مقداری ما راجع به مجاهدین خلق دقیق‌تر صحبت کنیم ببینید مجاهدین خلق وقتی از یک نهضت آزادی جدا می‌شه نگاهش همون نگاه مادی است یعنی ببینید شما نگاه نهضت آزادی یک نگاه کاملاً مادی است منتها مادی گرایش با التقاط به راست اینها همون نگاه مادی رو داشتند منتهی با التقاط چپ گرچه بچه‌های اولیه سازمان نیروهای که نفسانیات درشون خیلی بالا نبود این خیلی مهم است یعنی تا حدی نفسانیات خودشون رو کنترل کرده بودند

مثلا حنیف زاده (از گوینده است) خیلی متفاوت بود با بعضی از نیروهای جوان‌تری که بعدها اومدند که هوای نفس تمام اونها رو در بر داشت ببینید منتهی درعین‌حال حنیف‌نژاد التقاط چپ رو خیلی نمی‌تواند از خودش دور کنه چون معتقد به این‌که مبارزه با استبداد و سلطه بدون برخورداری از نیروی مادی ممکن نیست یعنی چی؟ یعنی بدون داشتن تسلیحات بدون داشتن یک سازمان نظامی قوی که همه‌اش نگاه مادی است ممکن نخواهد بود بنابراین در وادی قرار می‌گیره که درست عکس نهضت آزادی است

یعنی چی؟

یعنی با مبارزه مسلحانه ما قادر خواهیم بود گره‌های ذهنی خودمون رو باز کنیم در حالی‌که این خیلی خطاست

شما دادگاه هاشون رو نگاه کنید برای‌شان خیلی مهمه که جامعه در مورد اونها چی فکر کنه هر کسی که مثلاً سال‌ها زندانش بیشتر باشه او شأنیت بیشتری داره هر کسی چند بار حکم اعدام داشته باشه این شأنیت بالاتری داره یعنی باز هم اینجا یک نگاه تبدیل مادی بسیار متفاوت

حکم کم گرفتن یک نقطه منفی بود در سازمان لذا بعضی‌هاشون شما تعجب می‌کنید که در دادگاهی که هیچکسی نبود دقت می‌کنید یک دادستان بود چند تا نیروی ارتشی و نیروها هیچ کسی نبود که مثلاً حالا اونجا اینها رجز بخوانند و تأثیر داشته باشه در جامعه حتی بعضی از اینهایی که حکم کم گرفته بودن در در دادگاه تجدید نظر اومدن لنگه کفش انداختن طرف عکس شاه تا حکم اعدام بگیرند تو این قضیه و گرفتن این برایشان حائز اهمیت بود

مسأله بعدی که باید در مورد سازمان مجاهدین خلق بهش توجه بشه یک سازمان محوری تشکیلات محوری در ارتباط با دوران مبارزه شاید قابل توجیه بود که البته اونجا هم محل بحث است حالا لااقل اینجا نمی‌شه خیلی ایراد جدی گرفت مدعی بودند که خوب و نیروهای مبارز زیر نگاه اطلاعاتی ساواک و موساد و سیا قرار داره و طبیعتاً هر چه تشکیلاتش آهنین تر باشه می‌تواند از ضربه‌ها راحت‌تر بگریزه خب این تا حدی شاید قابل پذیرش باشه

جالب است تو این قضایای اخیر یکی از نیروهای جبهه ملی از مجاهدین خلق دفاع کرده بود که ما الآن تو این شرایط نباید اینها را تنها بگذاریم و ازشون دفاع نکنیم چون اینها نیروی تأثیرگذاری هستند به‌لحاظ تشکیلاتی تشکیلات خاصی دارند که کمتر جای دیگه‌ای می‌تونه سراغ گرفت

در سال شصت آقای بازرگان از مجاهدین خلق دفاع می‌کنه

مجری: سال هزار و سیصد و شصت

سلیمی نمین: فرزندان مجاهدم رو ایشون در این مقطع می‌گه که دیگه تقریباً همه متوجه در واقع انحرافات اساسی سازمان شده بودند

یعنی واقعاً اینا تهدیدات جدی بودند نه حالا مجاهدین خلقها چریک‌های فدایی خلق هم ترورهای درون سازمانی متعددی داشتند تفاوت چریک‌های فدایی خلق با مجاهدین خلق این است که فدایی خلق بعد از انقلاب توبه می‌کند از این کارشون و عذر می‌خواهند از سازمان که ما فلانی و فلانی رو ترور درون سازمانی کردیم اما مجاهدین خلق توی این قضیه نه تنها این مسیر رو اصلاح نمی‌کنند بلکه بسیار بسیار با شدت بیشتر ادامه می‌دهیم پیچیده‌تر عمل می‌کنند برای همین است که چریک‌های فدایی خلق نابود شدند اینها نابود نشدند چون شیوه‌های بسیار شیطانی‌تری به کار گرفتند تا بتوانند تداوم پیدا کنند حیات شون

و برخلاف برخیها که معتقدند مثلاً حالا در آلبانی برایشون مشکل ایجاد شده اینها دیگه نابود خواهند شد خیر نابود خواهند نشد یک جریان شیطان صفتی است که متدهای خودش رو چی‌کار می‌کنه؟ تغییر می‌ده

این بحث مهمی است که در مورد قبل از انقلاب سازمان این‌که چی شد که سازمان توانست از یک تعداد محدودی که در زندان بودند بعد بیاید بیرون و از درون نهضت ملت ایران جذب نیرو بکنند چه کارهایی کرد؟ اینجا هم خودش یک تجربه بسیار بسیار مهمی ست کارهایی که در این مقطع یعنی بین بیست و دو بهمن سال پنجاه و هفت تا خرداد شصت شیوه‌هایی که به کار گرفت اون هم به نظر من بسیار حائر اهمیت است برای رشد ما به‌لحاظ سیاسی حالا یک بخش اش رو شما راحت می‌گید نفاق داشت در حالی که ما از قبل از انقلاب با اعضای اینها توی خارج کشور ارتباط داشتیم به هیچ‌وجه به امام اعتقاد نداشتند بلکه به‌شدت علیه امام جوسازی می‌کردند

ارزیابیهای میدانی خودشون این بود که امام جایگاهش در جامعه بسیار وسیع هست خوب چرا مسعود رجوی که اعتقادی بر این قضیه داشت سازمان رو به طرف دست بردن به سلاح پیش برد می‌دونست یک در واقع یک انتحار است این مطلب یک خودکشی سیاسی است

مجری: یعنی چاره دیگه‌ای وجود نداشت

سلیمی نمین: هیچ راه دیگه‌ای در خودش نمی‌دید یعنی برای این‌که بتواند نظر نیروهای ضدانقلاب اسلامی رو جذب کنه باید این انتحار رو انجام می‌داد تا یک ببینید تا تغییری در روند انقلاب ایجاد کنه

خوب وقتی مشی تغییر می‌کنه یه سری نگرانی‌هایی در غرب ایجاد می‌شه نسبت به امکاناتی که به برخی از نیروهای اپوزیسیون در اروپا داد

قطعاً نباید این ابزارها در اختیار مجاهدین خلق باشد باید از اون گرفته بشه پهپاد باید حتماً گرفته بشه و چون چرا یک تغییر در مشی ایجاد شده اما آیا بازار اینها تمام خواهد شد آیا ناتو از اینها استفاده نخواهد کرد این تصور تصور غلطی است باز هم مجاهدین خلق در ترورهای آینده ما در هر عرصه‌ای که ما برتری داشته باشیم چیه؟

مجری: حضور خواهند داشت

سلیمی نمین: حضور خواهند داشت و از اینها استفاده خواهند کرد

مجری: ولی سؤال اینجاست آقای دکتر که چه جوری اینها به این تشکیلاتی که به‌هرحال مردم قاطبه مردم این در شناختنش دیگه اون آگاهی بخشی که امام کردند

سلیمی نمین: نه این را اجازه بدهید من قبول نکنم

مجری: جدی

سلیمی نمین: بله ببینید الآن خود نسل اول انقلاب هم خیلی از مسائل مجاهدین خلق چیه فراموش کرده یعنی داره به فراموشی می سپرد انتظار نداشته باشید نسل جدید مجاهدین خلق رو بشناسن حالا من نمی‌خواهم اسم اینها با ببرم مثلا رقبای حکومتی در ایران یا اپوزیسیون ببینید یک فریبی داشت راجع به مجاهدین خلق رقم می‌خورد چی بود یعنی غربی‌ها به هم‌پیمانان سنتی خودشون این بحث را مطرح کردند که ما اصلاً مجاهدین خلق نمی‌خواهیم تو این بازی بیاریم در حالی که پشت صحنه چیه کاملاً مجاهدین خلق بودند کدام گروه دیگه‌ای مثل سلطنت طلب‌ها نمی‌دونم گروه‌های دیگه پهپاد در اروپا در اختیار دارد

 

عباس سلیمی‌نمین: مجاهدین خلق در خیابانهای اروپا در تظاهراتها هیچ نقشی نداشتند درست است اما واقعیت امر این بود ها نبود یک دانه پرچم از مجاهدین خلق اون تو نبود در حالی که الآن آلبانی حمله کرده فهمید که چیه خودشان اذعان می‌کنند که این قوی‌ترین تشکیلات علیه ایران است، مجاهدین خلق بود اما در قالب یک فریب مجاهدین خلق را پنهان کردند یعنی بیشتر گروه‌های خارج کشور با مجاهدین خلق زاویه دارند زاویه جدی داشتند در حالی که در این پروسه سال گذشته مجاهدین خلق محوریت داشتند اما آن‌چنان فریبکارانه آمریکایها عمل کردند که هیچ نشانی از مجاهدین خلق پیدا نشد ولی بعد که این مسأله لو رفت که خیر غرب دارد چکار می‌کند واقع‌بینانه به‌خصوص صهیونیستها واقع‌بینانه عمل می‌کنند و می‌دانند که آقا سلطنت‌طلبها حداکثر برد، بردشان چقدر است دقت می‌کنید این خاطرات یکی خویشاوندانشان شما این ربع پهلوی را بخوانید

خب معلوم این است که این نمی‌تواند کاری بکند و واقعاً مجاهدین خلق برایشان محوریت داشت

خیلی‌ها می‌گویند آقا و مثلا اینها چند هزار نفر توانستند تو آلبانی چیه جمع کنند این معنی قدرت، چند هزار نفر انسان اداره کردن اینها کاری ندارد که هیچ شورشی در اینها صورت نمی‌گیرد هیچ اعتراضی صورت نمی‌گیرد

ما برای شناخت یک پدیده خطرناکی که در واقع خیلی بالاتر از فرقه است خیلی بالاتر از مزدور است دقت می‌کنید خیلی بالاتر است پدیده جدیدی است تو این قضیه ما آنچه که باید مطالعه می‌شد کار می‌شد در موردش اصلاً ما تو این قضیه غفلت جدی کردیم

خمینی: کار مسلمانها با این منافقین مشکل‌تر است با کارشان با محمدرضا، محمدرضا ایستاده بود و می‌زد و می‌کشت و تکلیف ملت باهاش معلوم بود ملت می‌رفت به جنگش اما یک دسته‌ای که در ظاهر اظهار اسلام می‌کنند در ظاهر برای اسلام دعوت می‌کنند در ظاهر حرف اسلام می‌زنن قلم و قدم هاشون برای اسلام است لکن زیر پرده با اسلام مخالفند مخالفت با اسلام می‌کنند در زیر پرده با اینها باید چه بکنیم

تلویزیون رژیم -خامنه‌ای: در داخل کشور تو خود تهران جنگ داخلی بود در خود این خیابانهای تهران جنگ داخلی بود منافقین ریخته بودند با هر چی دستشان می‌آمد از تیغ موکت‌بری بگیرید تا هر چیز دیگری که در اختیارشان بود افتاده بودند به جان مردم و پاسدار کمیته و پاسدار سپاه و

خمینی‌: و اونهایی که که این‌طور هم با قلم هایشان علاوه با تفنگ هایشان هم با ما معارضه دارند ما به اونها کراراً گفته‌ایم و حالا هم می‌گوییم که ما مادامی که شما تفنگها را در مقابل ملت کشیدید یعنی در مقابل اسلام با اسلحه قیام کرده‌اید نمی‌توانیم صحبت کنیم و نمی‌توانیم مجلسی با هم داشته باشیم

احمد خمینی: مگر نمی‌بینید که هر روز در گوشه‌یی جمع می‌شوند و دست به خرابکاری می‌زنند شما مردم عزیز هوشیار باشید و آرام آرامش خودتان را حفظ کنید و به انتظار حکم خدا باشید

امام چه تصمیم کلان گرفتند در واقع در مورد این سازمان مجاهدین می‌بینیم که چه نجاتی برای مردم ما به ارمغان آمد البته آسیب‌هایش را داریم بعضاً می‌خوریم و اگر اینها داخل کشور بودند و یک گوشه‌یی از کشور دست می‌گرفتند و به نوعی حذف نمی‌شدند از داخل جمهوری اسلامی ما مخاطراتش خیلی بیشتر بود یک اتفاقی که خیلی‌ها اینها ناجوانمردانه به امام در واقع می‌تازند بعضی از رسانه‌ها هم خارجی‌ها بیشتر داخلی بعضاً مورد نقد قرار می‌دهند سر قضیه سال شصت و هفت و برخورد با عناصر منافقین هستش که چسبید به قضیه مرصاد

امام می‌گویند اگر اعلام کرد که اگر مرا آزاد کنید من می‌روم دوباره با مجاهدین خلق می‌پیوندم حکم اون اعدام است یعنی اگه خودش گفت حتی فریب‌کاران هم گفت بپذیرید و او را آزاد کنید و خیلی از کسانی که الآن رفتن تو اروپا دارند جوسازی می‌کنند علیه ما تو همان ایام زندان بودند

در حوادث سال گذشته هم نقش میدانی ویژه منافقین را مشاهده می‌کنیم هم در کشورهای مختلف اروپایی و جاهای مختلف که تجمع علیه جمهوری اسلامی برای مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی انجام دادن هم در اغتشاشات داخل که منافقین سهم عمده‌یی داشتند رهبر معظم انقلاب تو مراسم سالگرد امام امسال اشاره کردند که این فتنه بزرگ برطرف شد اما خساراتی هم زدند ما خیال نکنیم این تمام شد آخرینش است تا الآن بود یعنی ما حتماً پیش رو هم خواهیم داشت همون‌جور که خود شما اشاره کردید ما باید چی‌کار بکنیم در مواجهه با این جریان به‌قول شما تغییر شکل‌پذیرشیطانی که می‌تواند کاملاً خوب نفوذ بکنه کاملاً در واقع تو جاهای مختلف نقش ایفا بکنه و ضربش رو بزند الآن ما باید چکار بکنیم به‌خصوص در بعد مسائل سیاست داخلی ما و گروه‌های مختلف سیاسی مون تو این قصه چه نقشی خواهد داشت

سلیمی نمین: راه‌حلش همین است به نظر من برگردیم به همون نقطه قوت انقلاب اسلامی نقطه قوت انقلاب اسلامی توان فکریش است توان اقناعی شه ما اگر امروز در خیلی از صحنه‌ها دچار حالا حتی صحنه‌های اجتماعیها دچار مشکلیم به‌دلیل توان اقناعی خودمون رو که تا حد زیادی در خیلی از صحنه‌ها از دست دادیم اگر بتوانیم توان اقناعی خودمون رو تقویت کنیم خوب این پیچیدگی‌ها ساده خواهد شد.

(سایت جماران رژیم ۱۷تیرماه ۱۴۰۲)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر