خامنه اي واجراي برجام: خارج شدن قلب رآکتور اراک و پیامدهای آن در درون رژیم
«دیروز عصر یک خبرگزاری داخلی اعلام کرد قلب رآکتور اراک خارج و جای آن با بتون پرشده. سازمان انرژی اتمی به یک بیانیه بسنده کرد و اعلام کرد برخی کارهای مقدماتی در خصوص اراک انجام شده اما اقدامات در رابطه با خارج کردن قلب رآکتور تکمیل نشده است» (تلویزیون رژیم 22دی94).
تعجبآور است که تلویزیون رژیم که قاعدتاً بایستی منبع دست اول انتشار خبر داخلی باشد، این خبر را بهنقل از «یک خبرگزاری داخلی» بینام منتشر میکند و در همان خبر نقیض آن را بهنقل از «سازمان انرژی اتمی» رژیم میدهد.
عجیبتر اینکه تلویزیون رژیم در ادامه همین خبر، با نقل قولی از جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید آمریکا بر ابهام میافزاید و بهنقل از او میگوید: «الزاماتی درباره رآکتور آب سنگین اراک وجود دارد که لازم است ایران هسته این راکتور را خارج کند، تا وقتی آنها بخش عمدهیی از برنامه اتمی خود را برنچینند، نمیتوانند شاهد رفع تحریمها باشند. زمانی که ایران این اقدامات را انجام دهد و جهان از طریق آژانس انرژی اتمی مطمئن شود که این کار انجام شده، آنها شاهد رفع تحریمها خواهند بود».
این ابهامی که دستگاه تبلیغات رسمی رژیم میپراکند، چراست و از کجا ناشی میشود؟ چرا ارگان مربوطه، سازمان انرژی اتمی یا شورای عالی امنیت رژیم، یک اطلاعیه صریح و روشن در این باره صادر نمیکند؟
پاسخ، در بنبست و طلسمشکستگی ولیفقیه ارتجاع است و این ادامه همان شیوه دجالگرانهیی است که او طی تمام دو سالی که مذاکرات هستهیی جریان داشت، در پیش گرفته بود و در یک فضای ابهام آلود، زهرخوران را به انتها رساند؛ در حالی که تصمیم خود را برای خوردن زهر هستهیی گرفته بود که البته چارهیی هم جز این نداشت؛ اما عمداً سعی میکرد آن را تا روز آخر مخفی و مبهم نگهدارد. کما اینکه مفاد برجام را تا همین الان، حتی از چشم اعضای مجلس خودش هم مخفی نگهداشته است. علت روشن است، میخواهد با شیوه بهاصطلاح نمدمال این زهر را به خورد نیروهایش بدهد و با خبرهای ضد و نقیض و تأیید و تکذیبهای متوالی، حساسیت آنها را کاهش دهد؛ چون میداند درآوردن قلب رآکتور اراک و سیمان ریختن در جای آن، بعد از اوراق کردن سانتریفیوژها و بعد از خارج کردن اورانیوم غنیشده از کشور، در واقع تیر خلاص به پروژه بمبسازی رژیم و سوداهای این دیکتاتوری قرونوسطایی به یک قدرت برتر منطقهیی است. بنابراین روشن است که چنین خبری، موجب وارفتن و ریزش نیروهایی میشود که به میزان زیادی از این خواب و خیال انگیزه میگرفتند؛ کمااینکه متقابلاً مردم ایران که بهخاطر این سودای شوم، به خاک سیاه نشستهاند، از این خبر شاد و مسرور میشوند؛ چرا که میدانند رژیم با از دست دادن امکان دستیابی به بمب اتمی، تضمین استراتژیک بقای خود را از دست داده و کیفاً ضعیفتر و ضربهپذیرتر شده است.
این ترفند دجالگرانه، وجه مکمل دیگری هم دارد و آن نغمههایی است که مهرههای باند ولیفقیه، البته با صدایی بسیار فرو خوردهتر از قبل، در قبال وضع قوانین و تحریمهای جدید توسط کنگره آمریکا در رابطه با برنامه موشکی یا نقض حقوقبشر، ساز کردهاند و این اقدامات را نقض برجام قلمداد کرده و تهدید میکنند که رژیم هم متقابلاً در برجام تجدیدنظر خواهد کرد. از جمله آخوند آملی لاریجانی، سر دژخیم قوه قضاییه میگوید: «اینکه بگویند تحریمها را از حیث غنیسازی برداشتهایم اما از حیث فعالیتهای موشکی و موضوع حقوقبشر میتوانیم تحریمهای جدید تصویب کنیم، عاقلانه و پذیرفتنی نیست و ادامه چنین روندی جمهوری اسلامی ایران را به نقطهیی میرساند که درباره توافق برجام تجدیدنظر کند» (تلویزیون رژیم 21دی94).
این اظهارات نیز اساساً از یک سو مصرف تسکینی و تخدیری برای نیروهای روحیه باختة رژیم و از سوی دیگر مصرف باندی و انتخاباتی دارد؛ زیرا باند ولیفقیه در برابر رفسنجانی روحانی که میخواهند از برجام بهعنوان یک پیروزی و یک برگ برنده در جنگ انتخابات استفاده کنند، روی این نکته دست میگذارند که برجام چیزی جز شکست و سرشکستگی نبوده است. اتمی را از دست دادیم و به دست خودمان از بین بردیم، بدون اینکه چیزی به دست آورده باشیم و همچنانکه آخوند رسایی در جلسه علنی مجلس ارتجاع (21دی) گفت 11 تحریم هم در دستور کار است، این تحریمها نقض برجام است، دیگر منتظر چه هستند؟ آیا به قلب نیروگاه اراک هم بتون ریخته شود؟! اگر این کار را هم بکنند، تحریمهای دیگر میآید».
ظاهراً خواسته آنها این است که رژیم زیر برجام بزند و آن را باطل اعلام کند؛ در حالی که خودشان هم میدانند که به قول معروف «رفت آن که رفت…» ؛ چرا که هیچیک از مراحل واتابیدن پروژه اتمی قابل برگشت نیست.
به این ترتیب روشن است که مرحله پسابرجام و اجرایی شدن برجام، از یک سو باعث تشدید بحران درونی رژیم و جنگ و جدال باندها بهخصوص در آستانه نمایش انتخابات شده است و از سوی دیگر، موقعیت رژیم را در منطقه از سوریه و عراق تا یمن و لبنان، بهطور کیفی تضعیف کرده است که آثار آن در آینده بیش از پیش ظاهر خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر