لینک به منبع
تلویزیون رژیم: همکاری راهبردی ترکیه و عربستان. رئیسجمهور ترکیه: بشار اسد عامل بحران در سوریه است و در آینده این کشور جایی نخواهد داشت (9دی94).
سخنگوی وزارت امور خارجه رژیم در مورد اظهارات روز گذشته اردوغان مبنی بر اینکه ایران در سوریه فرقهگرایی را تشدید میکند: ما مسئول سخن دیگران نیستیم (9دی94).
سایت حکومتی الف: «درباره این ائتلافها باید گفت که سوریه، ایران، حزبالله و روسیه در صحنه درگیریهای سوریه در یک طرف قرار گرفته و ترکیه، عربستان، قطر و آمریکا در مقابل این کشورها صفبندی کردهاند» (10دی94).
خبرگزاری حکومتی میزان: آل سعود و دولتمردان ترکیه دست در دست هم علیه ایران. این ائتلاف بیشتر برای دشمنی با جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است (9دی94).
سپاه پاسداران بهنقل از نشریه روسی وزگلاد: اردوغان در اندیشه تقویت ائتلاف با عربستان علیه ایران و روسیه است (9دی94).
سایت حکومتی تی نیوز: همکاری ترکیه، عربستان راهبردی یا نمایش سیاسی؟ (9دی94)
اینها چکیدهیی از رویکرد خبری و تحلیلی رژیم در قبال اعلام شورای همکاری استراتژیک ترکیه و عربستان است. نگران وحساب شده در اظهارات رسمی، وحشتزده در اظهارات غیررسمی. این نوع واکنش بیانگر چیست؟
دو عنصر در آن آشکار است: اول قفل شدگی و بنبست. دوم، وحشت در عین تلاش برای کوچکنمایی این اتحاد منطقهیی. رژیمی که تلاش میکند با ایجاد دود و دم موشکی و ایجاد فضا با راکت پرانی در خلیج فارس قدرقدرتنمایی کند و به مزدوران وارفته داخلی و منطقهیی خودش دلگرمی پوشالی بدهد، اگر وحشتزده و در بنبست نبود باید با موضعگیری شدیداللحن رسمی به ائتلافی که خودش میگوید علیه او شکل گرفته پاسخ میداد. ولی بهرغم نیاز شدیدش به سرخ کردن صورت با سیلی حتی در لفظ هم نمیتواند پای چنین موضعگیری بیاید. میتوان گفت که همین نمایش اولیه گویای بنبست رژیم در تحولات منطقهیی است و این نتیجهگیری میتواند پایان این سخن باشد. اما برای پاسخ به یک سؤال دیگر بحث را تا رسیدن به درک عمیقتری از اهمیت تحولات منطقه ادامه میدهیم. سؤال این است: اگر آن چنان که رژیم مینماید و یک سایت حکومتی تیتر مقاله خود را به آن اختصاص داده است این ائتلاف «سیاسی و نمایشی» است، پس این همه وحشت و قفل شدگی برای چیست؟
اظهارات مفسران سیاسی رسانههای منطقهیی پاسخ این سؤال را در بردارد. این تفسیرها را میتوان به شکل زیر خلاصه کرد:
در میان کشورهای خلیج فارس یک نگرانی از نقش آینده آمریکا در منطقه وجود دارد. آنها قانع شدهاند که آمریکا کسی نیست که در مقابل تهدیدات و حملات رژیم ایران از آنها دفاع کند. بنابراین چون نقش آمریکا کاهش یافته، ائتلافهای جدید شکل میگیرد تا کشورهای منطقه بتوانند با تهدیدات مقابله کنند.
مفسران بر این نکته انگشت گذاشتهاند که: سیاستهای فرقهگرایانه رژیم ایران در طی سالهای گذشته بیش از پیش، منبع نگرانی ترکیه شده است و نقش رژیم ایران در داخل خاک ترکیه و گسترش فرقهگرایی سیاسی در این کشور نیز به یک خطر تبدیل شده است. به همین علت مقامات رسمی ترکیه، سران رژیم ایران را هدف قرار میدهند. این مسأله حاکی از اشراف ترکیه به این خطرات و نقش رژیم ایران در آن است».
مفسران علاوه بر کاهش نقش آمریکا در منطقه، دخالت روسیه در سوریه و منطقه را مورد توجه قرار داده و نتیجه میگیرند: تهدیدات روسی - سوری- عراقی و رژیم ایران، روابط ترکیه با رژیم ایران را به قدری دستخوش تغییر کرد که برای اولین بار نگرانی عمیق آنکارا با نگرانی ریاض پیوند خورده و سرانجام مقامات ترکیه، هشدارهای 8سال اخیر سعودی در مورد رژیم را جدی گرفتند و این میتواند باعث یک تحول استراتژیک شود. این تحول استراتژیک تنها مبتنی بر شناخت رژیم ایران نیست بلکه ترکها هم در مرزهایشان احساس خطر میکنند».
نتیجه: بر اساس نظر کارشناسان عربی و جهانی «شورای همکاری استراتژیک میان ترکیه و عربستان» در حکم یک کلاهک برای پیکانی است که بدنه آن از کشورهای شرکت کننده در «ائتلاف نظامی کشورهای اسلامی» تشکیل شده است.
این اقدام گامی در راستای بلوغ قطببندی مهم منطقهیی است که به اعتراف رسانههای آخوندی بر اساس آن «سوریه، ایران، حزبالله و روسیه» و «ترکیه، عربستان، قطر و آمریکا» «در صحنه درگیریهای سوریه در مقابل هم صفبندی کردهاند».
از آن جا که شورای همکاریهای استراتژیک میان ترکیه و عربستان بر اساس خطیرترین نیازهای امنیتی کشورهای منطقه تشکیل شده است باید گفت به همین میزان از جدیت برخوردار است. این جدیت در دو بخش بالقوه و بالفعل ارزیابی میشود. آنچه در گام اول صرفاً با اعلام این اتحاد محقق شده انزوای بیش از پیش سیاسی رژیم آخوندی است. این بخش بالفعل تشکیل این ائتلاف است. بخش بالقوه آن نقش نظامی آن در منطقه بهویژه در سوریه است که رژیم نتوانسته بهرغم هر گونه دجالگری در واکنشهایش آن را بپوشاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر