“صدايي“ كه شنيده شد
لینگ به منبع
جدال و مناقشه دو باند در مورد 16آذر به جنگ آنها بر سر انتخابات راه برده است. در 16آذر، روحانی فرصتطلبانه تلاش کرد با حضور در دانشگاه شریف و مصادره روز دانشجو ، از آن بهعنوان حربهیی در جنگ انتخابات علیه باند رقیب استفاده کند. سایر اعضای باند رفسنجانی روحانی هم که در دانشگاههای دیگر سخنرانی کردند، با همین هدف به میدان آمده بودند و حرفهایشان نیز همین مضمون و سمت و سو را داشت. متقابلاً باند خامنهای نیز در همه جا عوامل خود را بسیج کرده بود تا با آنها مقابله کنند؛ اما در 16آذر یک صدای دیگر که در واقع صدای اصلی دانشگاه و دانشجویان و صدای مردم ایران است، برخاست و آن دو صدا را که هر کدام به طریقی میخواستند روز دانشجو را مصادره کنند، تحتالشعاع قرار داد و خودش را به گوشها رساند. این در واقع نمادی از صورت مسأله صحنه کنونی سیاسی ایران هم هست. هر یک از باندهای حکومتی میکوشند چنین وانمود کنند که گویا آنچه در ایران میگذرد، صرفاً جنگ میان آنها یا نمایش آنهاست؛ اما در روز 16آذر، دانشجویان از یک طرف با شعار «مرگ بر استبداد» و از طرف دیگر با شعار «اصلاحات دروغی نمیخوایم نمیخوایم!»، بر دهان هر دو باند کوبیدند و تصویر واقعی دانشگاه و جامعه ایران را به دنیا ارائه دادند.
جنگ و جدال باندها بر سر 16آذر و حرف هر کدام خطاب به باند دیگر، این است که تو نمیتوانی و نباید از دانشگاه و دانشجویان در جهت اهداف خودت و در جنگ هژمونی استفاده کنی. مثلاً روزنامه بهار (16آذر) از باند رفسنجانی روحانی با گرفتن ژست اپوزیسیون به باند رقیب طعنه میزند: «اقتدارگرایی هیچگاه نخواهد نتوانست درک کند… که تهدید و محدودیت به وجود آوردن، راهحل نیست» و اعلام خطر میکند: «رویارویی اقتدارگرایی و جنبش دانشجویی در آینده مجدداً وارد فاز نظامی خواهد شد و فجایعی دیگر خواهد آفرید».
تکمیل و ادامه این حرف را در روزنامه شرق (16آذر) یکی دیگر از روزنامههای این باند میتوان یافت که به دورهیی اشاره میکند که دانشگاه بهلحاظ سیاسی و فکری در قبضه «گروههای معتقد به مشی مسلحانه (بود که) اغلب از درون دانشگاهها عضوگیری میکردند؛ دانشگاه میدانی برای تبدیل دانشجو به چریک شد».
در مقابل، باند ولیفقیه نیز به باند رقیب هشدار میدهد شکافی که یاز میکنند، دودمان رژیم را به باد خواهد داد؛ از جمله روزنامه سیاست روز مینویسد: «دانشجویان ظرفیتهای مناسبی برای دولتها محسوب میشوند، اما نباید از این ظرفیت خوب، بهره نامناسب برد». این روزنامه سپس تجارب تلخ رژیم در مورد بهاصطلاح فتنه 78 و فتنه 88 را یادآوری میکند و هشدار میدهد با شکافی که بر اثر عملکرد «اصلاحطلبان» باز شد، این قیامها سر برداشت.
کیهان خامنهای هم این هشدارها را با یادآوری تجربه شکست خورده آخوند خاتمی با دانشگاه، تکمیل کرده و در یادداشت روز (18آذر) تحت عنوان «روحانی صدای پای دشمن را میشنود؟» نوشت: «آقای روحانی در ابتدای راهی پرخطر ایستاده که خاتمی 16آذر 1383 به ته آن خط رسید». اشاره کیهان به مراسم 16آذر 11سال پیش است که دانشجویان، خاتمی را به جایی رساندند که نتوانست خود را کنترل کند و گفت اگر شما خلق هستید بله، من دشمن خلق هستم!
کیهان در این مقاله به روحانی هشدار میدهد که «از اردوگاه اصلاحات، صدای پای دشمن به گوش میرسد». اگرچه روشن است که «دشمن» کیست، اما کیهان برای محکمکاری با اندکی پیچ و تاب، تا به قول معروف نه سیخ بسوزد نه کباب، با همان فرهنگ منحط خمینی ساخته، از مجاهدین تحت عنوان «جماعت یاغی و محارب» اسم میبرد. این در واقع بیان و تأیید این واقعیت است که طرف پیروز جنگ هژمونی نه در داخل رژیم بلکه در خارج آن است که همان مردم و مقاومت آزادیستان ایران میباشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر