۱۴ بهمن ۱۳۹۵

وعده‌های خمینی به آمریکا یا همان شیطان بزرگ

وعده‌های  خمینی به آمریکا یا همان شیطان بزرگ




سه روز بعد از خروج شاه از ایران، آیت‌الله خمینی به آمریکا می‌گوید که اگر هوادارنش به قدرت برسند شیر نفت را به روی غرب نخواهند بست و با آمریکا رابطه‌ دوستانه‌ای خواهند داشت. بنا بر یک سند مورخ ۱۹ ژانویه ۱۹۷۹ (۲۹ دی ۱۳۵۷) او همچنین می‌‏گوید که از جمهوری اسلامی، انقلابی به کشورهای همسایه صادر نخواهد شد.
رهبر انقلاب تأکید می‌کند: «ما از مردم عربستان سعودی، کویت و شیخ‌نشینان خلیج فارس یا عراق نخواهیم خواست که بیگانگان را بیرون کنند. سیاست ما این نیست که در امور ملت‌های دیگر دخالت کنیم.»
این وعده‌ها بخشی از جوابیه محرمانه شخص آیت‌الله خمینی به چهار سوال مشخص دولت کار‌تر درباره آینده منافع آمریکا در ایران است که سندش پس از ۳۵ سال در نوامبر ۲۰۱۳ از حالت طبقه بندی خارج شد.
رهبر انقلاب در برابر تمام آن وعده‌‌ها فقط یک چیز می‌خواست: این که دولت آمریکا راه را برای بازگشت او به ایران هموار و از نفوذ خود برای کنار زدن شاپور بختیار و تسلیم شدن ارتش استفاده کند.
آیت‌الله خمینی در جواب به پیام دولت کارتر می‌گوید: «اگر دولت آمریکا به جای حمایت از گروهی سیاستمدار و نظامی فاسد که از حمایت مردمی برخوردار نیستند، تصمیم به تغییر سیاست خود بگیرد -‌‌‌‌همان طور که پرزیدنت کار‌تر و سایر مقامات خاطرنشان کرده‌اند- و دخالت در امور داخلی ایران را متوقف کند، ما روابط آینده را دوستانه می‌بینیم.»

منافع آمریکا

کارتر و آیت‌الله خمینی کانال تماس محرمانه خود را یک روز پیش از خروج شاه از کشور برقرار کرده بودند. به نظر می‌رسد که رهبر انقلاب و فرستاده‌اش از آن کانال نهایت استفاده را برای کاهش نگرانی‌های آمریکا از پیامدهای سقوط حکومت پهلوی کرده باشند.
برای نمونه، در دیدار دوم، که در روز خروج شاه از ایران برگزار می‌شد، ابراهیم یزدی به دیپلمات آمریکایی اطمینان می‌دهد که «ما نمی‌خواهیم ارتش را نابود کنیم» و آمریکا تسلیحات پیشرفته‌‌اش مانند جنگنده‌های اف-۱۴ و موشک‌های فونیکس و هارپون را از ایران خارج نکند.
فردای آن روز که صحبت از مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی و نحوه برخورد با اقلیت‌های دینی می‌شود، آقای یزدی به‌صراحت می‌گوید: «شما می‌توانید به یهودیان آمریکا بگویید که نگران آینده یهودیان ایران نباشند.»
اقلیت یهودی ۸۰ هزار نفری ایران آن روزها گروه گروه در حال ترک کشور بودند، ولی آمریکا هنوز به ماندن در ایران و حفظ منافع کلان خود امید زیادی داشت.
در پایان دیدار سوم (۲۸ دی ۱۳۵۷) ‌فرستاده دولت کارتر می‌خواهد که رهبر انقلاب در چهار مورد نظرش را روشن کند: آینده سرمایه گذاری‌های آمریکا در ایران، روابط سیاسی - نظامی حکومت اسلامی با آمریکا، روابطش با شوروی و مسئله فروش نفت به غرب.


کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در آبان ماه ۱۳۵۶ در کاخ سفید میزبان شاه بود
آمریکا در واقع می‌خواست بداند که اگر آیت‌الله خمینی و هوادارانش به قدرت برسند تا چه حد منافعش به خطر خواهد افتاد. جواب‌ رهبر انقلاب در ظرف کمتر از ۲۴ ساعت آماده و صبح ۲۹ دی ۱۳۵۷ به اطلاع مأمور سفارت آمریکا در پاریس می رسد.
در جواب‌های آیت‌الله خمینی تصویری از یک حکومت اسلامی ترسیم می‌شود که شاید مانند حکومت پهلوی در عرصه‌های نظامی-امنیتی به آمریکا نزدیک نباشد ولی ضد کمونیست خواهد ماند؛ روابطی دوستانه با واشنگتن خواهد داشت؛ ثبات منطقه را بر هم نخواهد زد و مهم‌تر از همه شیرهای نفت را به روی غرب و آمریکا نخواهد بست.

هشدار نفتی کار‌تر به شاه

دسترسی به نفت ایران یکی از دغدغه‌های مهم آمریکا بوده است. ایران پیش از آغاز اعتصاب‌ها روزانه پنج و نیم میلیون بشکه نفت تولید و ۹ درصد نفت وارداتی آمریکا را تأمین می‌کرد. از طرف دیگر، کار‌تر نگران بود که شاه از طرح افزایش ۱۰ درصدی بهای نفت اوپک حمایت کند. رئیس جمهوری آمریکا پاییز آن سال به شاه هشدار تندی داده بود که افزایش بهای نفت باید «بسیار ناچیز» باشد در غیر این صورت به اقتصاد آمریکا و جهان ضربه بزرگی وارد خواهد شد.
در اسناد آمریکا مدرکی که ثابت کند رهبر انقلاب یا فرستاده‌اش بر سر بهای نفت به آمریکا وعده‌ای داده باشند پیدا نکرده‌ام ولی در هر صورت آیت‌الله خمینی به واشنگتن اطمینان می‌دهد که حکومت آینده شیرهای نفت را به روی غرب نخواهد بست.
رهبر انقلاب می‌گوید: «ما به درآمد خود از چاه‌های نفت برای توسعه کشور نیاز داریم. ما نمی‌خواهیم از گرسنگی بر سر چاه‌های نفت بمیریم. ما به هر کسی که به قیمت عادلانه بخرد [نفت] می‌فروشیم.» نماینده‌اش در عین حال توضیح می دهد که جمهوری اسلامی فقط به اسرائیل و آفریقای جنوبی ‍ (رژیم آپارتاید) نفت نخواهد فروخت و ایران در ازای نفت فقط ارز قبول خواهد کرد نه اقلامی چون تسلیحات.
آیت‌الله خمینی همچنین می‌گوید که خرید تسلیحات عظیم را برای ایران مفید نمی‌داند ولی پیش بینی می‌کند که برای توسعه اقتصادی و کشاورزی «به خصوص به آمریکایی‌ها» نیاز خواهد داشت.
در مورد آینده سرمایه‌گذاری‌های آمریکا در ایران رهبر انقلاب از کم و کیف‌ آن ابراز بی اطلاعی می‌کند ولی می‌گوید که خط‌مشی حکومتش بر مبنای مصالح و توسعه کشور خواهد بود. به طور نمونه: «اولویت دولت آینده احیای صنعت کشاورزی خواهد بود که به طور کامل نابوده شده» و برای این کار ممکن است به کمک و همکاری کشورهای دیگر از جمله آمریکا نیاز باشد.
فرستاده رهبر انقلاب که هر جا لازم بود مثالی می‌زد‌ می افزاید: «هر کشاورز آسیایی برای پنج نفر مواد غذایی تولید می‌کند. هر کشاورز اروپایی برای ۱۰ تا ۱۱ نفر. هر کشاور آمریکایی برای ۵۹ تا ۶۰ نفر غذا تولید می‌کند. این نشان می‌دهد که آمریکا سیستم‌های بسیار پیشرفته کشاورزی دارد که امیدواریم دولت آینده در برنامه‌هایش از آن استفاده کند.»

'شما به خدا اعتقاد دارید، آن‌ها ندارند'

آیت‌الله خمینی در مورد روابط آینده با شوروی می‌گوید اگر روس‌ها به منافع و استقلال ایران احترام بگذارند روابط با آنها هم دوستانه خواهد بود.
او می‌گوید: «سیاست ما در برابر روس‌ها مانند سیاست ما در برابر آمریکایی‌ها خواهد بود. ما علاقه خاصی نسبت به آن‌ها یا خاطرات بهتری از آن‌ها نداریم. اگر بخواهند در امور ما مستقیم یا غیرمستقیم دخالت کنند قطعا مقاومت می‌کنیم.»
در اینجا ابراهیم یزدی قدری توضیح می‌دهد: «دولت روسیه ملحد و ضد دین است. قطعا برای ما مشکل خواهد بود که با روس‌ها تفاهم عمیقی داشته باشیم.
شما مسیحی هستید و به خداوند ایمان دارید، آن‌ها ندارند. ما به شما بیشتر از روس ها احساس نزدیکی می‏کنیم.»
ابراهیم یزدی تاکید می‌کند که سیاست حکومت آینده «بی‌طرفی مثبت» خواهد بود و ایران رویه گذشته «انزوا طلبی آمریکا» را در پیش خواهد گرفت و به جای دخالت در امور داخلی کشور‌های دیگر بر حل و فصل مشکلات داخلی تمرکز خواهد کرد.
البته آیت‌الله خمینی هم در این خصوص پاسخ صریحی به واشنگتن داده بود: «ما نه به صورت ژاندارم منطقه خلیج عمل خواهیم کرد و نه به صورت صادر کننده انقلاب به سایر کشورهای منطقه».
اوضاع ایران بسیاری از دوستان آمریکا را در منطقه نگران کرده بود. بنا بر یک ارزیابی سازمان سیا «همسایگان عرب شاه می‌خواهند که اوهرج و مرج را کنترل کند در غیر این صورت ویروس انقلاب گسترش پیدا خواهد کرد.»
در گزارش سیا آمده که دولت‌های عرب حوزه خلیج فارس تصور می‌کنند که ‌آیت‌الله خمینی و هواداران اسلام‌گرایش توان اداره کشور را ندارند و دیر یا زود چپ‌های تندرو با به راه انداختن «انقلاب دوم» قدرت را در ایران در دست خواهند گرفت.
آن طور که سیر تاریخ نشان داد، محاسبات همسایگان عرب ایران اشتباه بود. این طرفداران رادیکال آیت‌الله خمینی بودند که پیشدستی کردند و در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با اشغال سفارت آمریکا «انقلاب دوم» به راه انداختند و میانه‌روهای نهضت آزادی را به اتهام دوستی با آمریکا از گردونه قدرت کنار زدند؛ از جمله ابراهیم یزدی را که در نوفل لوشاتو تمام آن پیام‌های دوستی را با رعایت جوانب احتیاط به نماینده آمریکا منتقل کرده بود.
حدود سه ماه بعد از اشغال سفارت، آیت‌الله خمینی در روز ۲۲ بهمن ۵۸ به «مستضعفان جهان» پیام داد که بار‌ها گفته و الان هم می‌گوید: «ایران باید با قطع تمام وابستگی‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی، ‌فرهنگی خود به آمریکا، به مبارزات علیه این جهانخوار بی‌رحم ادامه دهد.»
«ما تا آخرین قطره خون خویش شدیدا با آنان می‌جنگیم. چرا که مرد جنگیم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم، چرا که انقلاب ما اسلامیست.»

  • 5 ژوئن 2016 - 16 خرداد 1395

بیشتر بخوانید:

+ کارتر چطور دستش را مقابل آیت‌الله خمینی رو کرد؟
+ تماس مستقیم آمریکا و آیت‌الله خمینی چطور شروع شد؟
+ آمریکا چطور از شاه قطع امید کرد
+ پیام محرمانه آیت‌الله خمینی به دولت کندی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر