فشارهای نانوشته، تا کجا؟
پس از گذشت یکسال از امضای زهر اتمی تحت نام برجام، فشارها و تحریمها نه تنها کم نشده، بلکه ادامه دارند و افزایش هم پیدا کردهاند. فشارهای مختلفی که رژیم را در برگرفته رسانههای رژیم را پرکرده، از جمله:
- خبرگزاری سپاه پاسداران -11مهر: روحانی: نمیدانم دیگران چه میگویند و چه میفهمند. ما باید همراه شویم و نمیتوانیم مقابل این قدرتهای بزرگ بایستیم آن هم با شعارهایی که توخالی است.
- -سایت حکومتی تهران نیوز- 10مرداد: مهدی محمدی: برجام گروگان چیست؟ پارادوکسی که وجود دارد این است که اگر آمریکا حقیقتاً خواهان ماندگاری جریان غربگرا در ایران است -که جان برنان، مدیر سیا دیروز دوباره تأکید کرده همینطور است- چرا به تعهدات خود عمل نمیکند تا با ایجاد گشایش اقتصادی، بهویژه در آستانه انتخابات ۹۶، بر محبوبیت این جریان افزوده و به پیروزی آنها در انتخابات کمک شود؟. در واقع، آمریکا علاقهمند است همانطور که انتخابات ۹۲ در ایران نرمش قهرمانانه هستهیی را تولید کرد، انتخابات ۹۶ منجر به نرمش قهرمانانه منطقهیی شود.
آمریکا مقامهای دولت روحانی در ایران را وادار کرده برای خروج از این وضعیت، بیآنکه مذاکرات منطقهیی رخ داده یا اساساً درباره آن تصمیم گرفته شده باشد، امتیازهای منطقهیی واگذار کنند.
امتیاز منطقهیی حتماً نباید در سوریه و عراق واگذار شود. ... وادار کردن دولت به توافق با کارگروه اقدام مالی، پذیرش کنوانسیون پالرمو و اقداماتی از این قبیل هم در واقع امتیازهایی است که ماشین تولید قدرت ایران در منطقه را هدف داده و تلاش میکند زیرساخت تأمین مالی مقاومت را تخریب کرده یا فرآیند شناسایی و حذف واسطههای کلیدی ایران در منطقه را تشدید کند.
- کیهان خامنهای-11مرداد: فواد ایزدی: در آمریکا کسی برجام را پاره نخواهد کرد، چرا که برجام برای آمریکاییها چیز خوبی است و چه آقای ترامپ یا خانم هیلاری کلینتون روی کار بیایند نمیگویند که برجام را پاره خواهند کرد اما وضعیت برای ما بدتر خواهد شد و آنها با توجه به ظرفیتهایی که در درون و بیرون برجام وجود دارد، فشار خود را بیشتر خواهند کرد.
- خبرگزاری سپاه پاسداران-11مرداد- بلکمن نماینده پارلمان انگلیس: ایران روح برجام را نقض کرده است. این قانونگذار انگلیسی، اقدام ایران در آزمایش موشکهای بالیستیک را مصداقی از نقض روح برجام دانست.
- خبرگزاری صدا و سیمای رژیم-10مرداد: پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس: معرفی ایران را بهعنوان پرخطرترین کشور جهان در امر پولشویی از جانب مؤسسه بازل سوئیس حرکتی کاملاً سیاسی خواند.
حالا با توجه به آنچه فوقا آمد آیا واقعاً میتوان گفت که فشارهایی که روی رژیم آخوندی هست باز هم تشدید شده است؟
واقعیت این است که با یک نگاه به این موارد که فوقا آمد و سایر موارد در رسانههای رژیم و آه و نالههایی که جریان دارد، میشود فهمید که فشارهای جهانی و منطقهیی بر روی رژیم در حال افزایش است. برای نمونه، هفته گذشته شاهد افشای اطلاعات سری اتمی رژیم، در رسانهها بودیم. جالب اینجاست در جواب رژیم که شکایت کرد آژانس بینالمللی اتمی این اطلاعات را درز داده، آژانس با بیاعتنایی گفت کار ما نبوده. همچنین شاهد فشارهای بیشتری در رابطه با برجام بر ضد رژیم هستیم. مثلاً کمالوندی سخنگوی آژانس انرژی اتمی رژیم، روز 9مرداد گفت: «از سوی ما نقض برجام رخ نداده اما طرف مقابل با برخوردهای سیاسی در قبال شرکتهای بزرگ، نقض برجام کرد است» . یا نمونه بارز بعدی، صحبتهای مهدی محمدی، عضو تیم مذاکرهکننده پاسدار سعید جلیلی هست که دیروز گفت: «پس از آغاز اجرای برجام و در حالی که ایران با عجله و بهطور کامل به همه تعهدات خود در انهدام و به عقب برگرداندن برنامه هستهیی عمل کرد، هیچ کدام از تحریمهای اصلی نه لغو شده و نه تعلیق و حتی کاهش هم نیافته است» . حتی کیهان امروز 11مرداد، درباره آینده برجام گفت: «وضعیت برای ما بدتر خواهد شد و آنها (طرفهای غربی) با توجه به ظرفیتهایی که در درون و بیرون برجام وجود دارد، فشار خود را بیشتر خواهند کرد» . بنابراین میشود نتیجه گرفت که فشارهای جهانی علیه رژیم نه فقط ادامه دارد، بلکه فزاینده هم هست.
حالا باید به این سؤال نیز پاسخ داد که این فشارها که کمال خرازی مشاور خامنهای اسم فشارهای نانوشته را بر آنها گذاشت، تا کجا ادامه خواهد یافت؟
روشن است که طرف مقابل در ادامه عملی تحریمها و افزایش آنها و سایر فشارها، هدفی دارد. هدف هم دست کشیدن رژیم از دخالتهای منطقهایش میباشد. به عبارتی، همان برجامهای 2و3و4. دیروز برخی از رسانههای رژیم مطلبی چاپ کردن با عنوان «برجام گروگان چیست؟»، و در بخشی از این مطلب نوشتند: «اگر آمریکا خواهان برجامهای بعدی است، آیا بهتر نیست برجام ۱ را بدل به یک مدل موفق کند تا راه برای سرایت دادن آن به سایر حوزهها، هموارتر شود؟ یعنی دقیقاً هدف از ادامه عملی فشارها، مجبور کردن رژیم به آمدن پای برجامهای بعدی، یعنی سرکشیدن جامزهرهای پیدرپی هست. اما رژیم ولایتفقیه هم که صدور بحران و تروریسم، یکی از پایههای مهم حیاتی و عنصر ماهوی او است، نمیتواند وارد چنین خطی بشود. همین الآن که جام زهر اتمی را خورده، شاهد هستیم که چنان این زهر در پیکر فرتوتش، به شکل جنگ باندی دارد عمل میکند که رفسنجانی میآید و میگوید: «فرزندان انقلاب به جان هم افتادند» . حالا تصور کنید اگر جامزهرهای بعدی را بخورد، به چه نقطهای میرسد. برای همین، این رژیم از نظر ماهوی توان دست کشیدن از تروریسم و صدور بنیادگرایی را ندارد. پس فشارهای نوشته و نانوشته، باز هم افزایش پیدا میکنند.
واقعیت این است که رژیم تا چند سال پیش، با انواع زد و بندها از مواهب مماشات استفاده میکرد و خواست طرفهای غربی هم با ادامه سیاست مماشات برای به دست آوردن هر چه بیشتر سرمایههای مردم ایران بود. اما در این میان یک عنصر و پارامتر جدی قرار دارد که نگذاشته خط مماشات مثل قبل ادامه پیدا کند. آن عنصر هم ایستادگی مقاومت ایران در برابر این رژیم و افشای طرحهای تروریستی، دخالتهای منطقهیی و پروژه ضد ملی اتمیش بود. تمام این داستان زهرخوری رژیم هم، از افشای سایت نطنز و اراک رژیم، در سال 2001 توسط مقاومت ایران شروع شد. اقدامی ملی که رژیم را مجبور کرد در نهایت، بر روی زانوان خونین، پای میز زهرخوری اتمی بیاید و الآن هم زیر فشارها نوشته و نانوشته، آن را به سمت خوردن زهرهای بعدی سوق بدهد. به همین دلیل هم در حال حاضر رژیم در نقطهای قرار دارد که تنها جیغ میکشد و بر سر و روی خودش میکوبد؛ یک روز تهدید میکند و روز بعد غلط کردم میگوید. پدیدهیی که بهروشنی در تعادل قوای سیاسی، چه در داخل و چه در خارج و در همه سطوح منطقهیی و بینالمللی، نشان از یک چرخش اساسی دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر