خامنه اي وبد اعتباري نظام ولايت - چهرههای
خندان دولت ایران! عبدالرحمن الراشد
مقدمه
از سايت
بعد
از سياستهاي بي دنده و ترمز احمدي نژادي خامنه اي در 8 سال ،
كه خامنه اي بشدت به
آن نيازمند بودولي مقاومت ايران با شكست
كشاندن اين سياست سبب شد كه نهايتا بجاي
اينكه احمدي نژاد
دردي از خليفهارتجاع خامنه اي دوا كند شقه وشكاف در درون
نظامش را سبب شد .
اگر
چه خامنه اي توانست رفسنجاني را با احمدي نژاد از صحنه
موقتا دور
كند اما در
قدمهاي بعدي تبديل به بلائي به جان
ولايت فقيه شد كه همه عالم از آن با خبرشد .
همين
سياست بي دنده وترمزي احمدي نژاد كه خامنه اي پشت آن
بود درمنطقه هم زيراب تشنج
زدائي 8ساله خاتمي را زد وتا
توانست دشمن تراشيكردوخامنه اي را در منطقه منزوي
ومنفور
تر كرد ودر سطح بين الملليهم با جمله مسخره ومضحك
”آنقدر قطع نامه بدهيد تا
قطعنامه دانتانپارهشود ”،طناب داري
براي ولي فقيه ساخت كه زمينه سينه خيز رفتن
خامنه اي پيش پاي شيطان بزرگ وحتي كوچك ومتوسط شد تا
نهايتا تن به يك توافق ننگينيدادوبه
همه سياستهاي 8ساله
احمدي نژادي غلط كردن گوئي نمود .
اما
احمدي نژاد هم كه حاله نور را روي سرش ميديد ومست قدرت ،
هوا هم برش داشته بود درماه هاي آر
حكومتش كه خيز كشيدن دندان
ولايت فقيه را بر داشته بودسوخت واز مدار سياسي خارج
شدوبا
سوختنش يك حكومت ورشكسته ويكولايت فقيه مفلوك همراه با يك
خزانه خالي براي
دولت جديد بهارث گذاشت.
بعد از سوختن احمدي نژادروحاني به حكومت رسيد
(اين خودداستانها دارد كه چرا خامنه اي به آن تن داد. )
روحاني
دولت تشكيل داد ودولتي خندان شد اما با خنده فريب وريا
ماهيترژيم ايران وولي
وفقيه را در رابطه با خصومت با
همسايگان خليج وصدور تروريزم وبمب سازي رانميتوان پوشاند
وجامعه بين المللي رنگ نخواهد شد بهاي سياست هاي جنايت
كارانه وضد بشري
داخلي منطقه اي وبين المللي را بايد اول بپردازد
،هر چند مماشات هم بخواهد دوباره
چوب زير بغلخامنه اي
زهر خورده وروحاني وظريف خندان شود.
رژيم وجنايتش كهماهيت
اوست هست مقاومت ايران هم هست واين
جنگ تا سرنگونيادامه خواهد داشت.
در
اين رابطه ميخواستم توجه شما را به يك مقاله از سردبير شرق
الاوسط جلب كنم .
چهرههای خندان دولت ایران!
خامنه اي وبد اعتباري نظام ولايت - چهرههای
خندان دولت ایران! عبدالرحمن الراشد
كشاندن اين سياست سبب شد كه نهايتا بجاي اينكه احمدي نژاد
دردي از خليفهارتجاع خامنه اي دوا كند شقه وشكاف در درون
نظامش را سبب شد .
اگر
چه خامنه اي توانست رفسنجاني را با احمدي نژاد از صحنه
موقتا دور
بود درمنطقه هم زيراب تشنج زدائي 8ساله خاتمي را زد وتا
توانست دشمن تراشيكردوخامنه اي را در منطقه منزوي ومنفور
تر كرد ودر سطح بين الملليهم با جمله مسخره ومضحك
”آنقدر قطع نامه بدهيد تا قطعنامه دانتانپارهشود ”،طناب داري
براي ولي فقيه ساخت كه زمينه سينه خيز رفتن
نهايتا تن به يك توافق ننگينيدادوبه همه سياستهاي 8ساله
احمدي نژادي غلط كردن گوئي نمود .
ماهيترژيم ايران وولي وفقيه را در رابطه با خصومت با
همسايگان خليج وصدور تروريزم وبمب سازي رانميتوان پوشاند
وجامعه بين المللي رنگ نخواهد شد بهاي سياست هاي جنايت
كارانه وضد بشري داخلي منطقه اي وبين المللي را بايد اول بپردازد
،هر چند مماشات هم بخواهد دوباره چوب زير بغلخامنه اي
زهر خورده وروحاني وظريف خندان شود.
«بد اعتباری» که نظام حاکم در تهران به آن مشهور شده است، تنها پروپاگاندایی نیست که در شرایط جنگ سیاسی یا رسانهای از زمان انقلاب ایران، این نظام را دنبال کرده است. این «بد اعتباری» چهره واقعی سی و شش سال سیاست صادرات آشوب، انقلاب، خشونت و اندیشه تندروی ستیزهجو با تمام کسانی است که در سطح محلی، منطقهای و غربی، با آن مخالفت میکند. «اعتبار بد» نتیجه بسیاری از رفتارهای بد است که شامل آدم رباییها، ترورها، انفجارها، تهدیدها، آموزشهای نظامی و کمکهای مالی علیه شمار زیادی از کشورهای جهان میشود. اینها اقدامات بر سیاست مشت آهنین حکومت در داخل ایران افزوده میشود که طی آن، میلیونها ایرانی تحت پیگرد قرار گرفته و از زندگی سیاسی و اجتماعی به انزوا کشیده شدند؛ مسالهای که باعث شد تا بسیاری از آنان از کشورشان فرار کرده و امروز در تبعیدگاههای خود در سراسر جهان زندگی کنند.
این انباشتهای منفی باعث شد نظام حاکم در تهران شبیه نظامهای بدی همچون نظام صدام در عراق، اسد در سوریه، قذاقی در لیبی و کیم جونگ در کره شمالی شود. این تصویری نیست که دشمنان ایران در خارج آن را جعل کرده باشند.
اکنون دولت ایران به زبانی تازه سخن میگوید و سیگنالهای صریحی درباره تمایل خود برای بنای روابطی مثبت با رقبای خود در خاورمیانه میفرستد. رقبا به سرعت این سیگنالها را که از سوی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران ارسال میشود دریافت میکنند. واکنش هم به صورت استقبال اولیه از خواست ایران و در عین حال تشکیک در جدیت آن نمایان شد. باور کلی این است که تهران کمپینی برای آرام کردن افکار عمومی به راه انداخته که هدف از آن پایان دادن به مخالفت منطقهای با توافق هستهای با غرب است به ویژه مخالفتهایی که از سوی کشورهای خلیج، اردن و همچنین اسرائیل ابراز میشود. آنها معتقدند که توافق تنها بر روی کاغذ خوب است اما با جوهری امضا میشود که اهداف بد تهران را نمایانگر نمیکند. رقبای مخالف توافق، دلایل متفاوتی دارند. کشورهای عربی بر این باورند که ایران میخواهد غرب را از صحنه به در کرده و آن را بیطرف کند تا پروژه توسعه طلبانه و هیمنه خود را در منطقه تکمیل کند. اما اسرائیل در نیت ایران در متوقف کردن برنامه ساخت تسلیحات هستهای تشکیک کرده و میگوید که توافق، تضمین کافی ارائه نمیدهد و تهدیدی وجودی و نه تنها امنیتی برایش به وجود میآورد. طرفی دیگر نیز وجود دارد که در محافل سیاسی آمریکا حاضر است و در توافق تشکیک کرده و با آن مخالفت میکند. برخی از اعضای حزب دموکرات آمریکا که رئیس جمهوری این کشور از آن است نیز جزو این گروه هستند.
پیشتر ایران در تندروی خود صریح بود و اهمیتی به سخنانی که در باره نوایا و مواضعش گفته میشد، نمیداد چرا که این سخنان را هم هماهنگ با سیاستهای خود میدانست. امروز اما بیم آن دارد که منافع مخالفان توافق با یکدیگر تلاقی کرده و عربها، اسرائیلیها و آمریکاییها بر سر به بنبست کشاندن آنچه به دست آورده، گردهم آیند. البته باید بگوییم با وجود مخالفتهای شدید، همچنان شانس باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا برای به تصویب رساندن توافق هستهای در دو مجلس قانون گذاری، بالا است. او تنها به تامین موافقت یک سوم یکی از دو مجلس سنا و نمایندگان نیاز دارد.
. ادامه را از اينجا بخوانيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر