۱۸ خرداد ۱۳۹۴

خامنه اي - گریز خامنه‌ای از بحران اتمی و... چرا؟

گریز خامنه‌ای از بحران اتمی و... چرا؟

خامنه‌ای روز 14خرداد در سخنرانی خود بر سر قبرخمینی، گذشته از تعریف و تمجیدهای مشمئز کننده از امام دجالش، سعی کرد از این فرصت استفاده کند و با علم کردن راه خمینی، باند رفسنجانی ـ روحانی را زیر ضرب بگیرد، به‌نحوی که گویا بحران مهم دیگری، روی میز رژیم قرار ندارد. او گفت: ”اگر، اگر راه امام را گم کنیم، یا فراموش کنیم، یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد... . در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته تحریف می‌کردند، حتی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که به نظر شون پسندیده بود به امام نسبت می‌دادند. در حالی‌که ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم، همین جریان ادامه داشته است، حتی تا آن‌جائیکه بعضی حرفها و بعضی اظهارات، امام را به‌صورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینه‌های سیاسی، حتی در زمینه‌های فکری و فرهنگی وجود ندارد معرفی می‌کنند... . امروز کسانی می‌آیند و طبق میل خود و سلیقه خود یک جور امام را معرفی می‌کنند، ممکنه در فرداها کسان دیگری بیایند بر طبق سلایق دیگری، بر طبق حوادث دیگری که در دنیا پیش میاد، مصلحت بدانند، امام را جور دیگری معرفی کنند، این نمی‌شود“.

خامنه‌ای با عمده کردن این مسأله یعنی شقه و شکاف داخلی، آگاهانه کوچکترین اشاره‌یی به مهمترین بحرانهایی که رژیم با آن روبه‌روست یعنی بحران اتمی و منطقه‌یی نداشت.

خامنه‌ای مدتی با دوگانه گوییهایی خود در مورد بحران اتمی سعی می‌کرد این بحران را کنترل کند اما محصول این تناقض گوییها تنها جنگ و جدال بیشتر باندهای درونی رژیم بود که هر باندی با گرفتن قسمتی از صحبتهای ولی‌فقیه ارتجاع، خوراک لازم را برای این جنگ و جدال به دست می‌آورد.

این بار اما خامنه‌ای در سخنرانی خود اساساً در مورد بحران اتمی صحبتی نکرد و مانند سخنرانی قبلی خود برای نمایندگان مجلس ارتجاع که تنها گفت مواضع حول اتمی همان حرفهای قبلی است، این بار نیز از این مسأله فاصله گرفت. در حالی که با نزدیک شدن ضرب‌الاجل و حساس شدن بیشتر شرایط مذاکرات اتمی، علی القاعده انتظاری غیر از این می‌رفت. خامنه‌ای در حالی که هفته‌ای نیست که در سوریه یا عراق کشته و زخمی ندهد اما در مورد بحران منطقه‌یی که رژیم به‌شدت درگیر آن است اساساً سخنی نگفت.

واقعیت این است از آنجا که خامنه‌ای در رابطه با این بحرانها و به‌طور مشخص در مورد بحران اتمی در بن‌بست است و توان تصمیم‌گیری و تعیین‌تکلیف را ندارد، سعی می‌کند به این ترتیب آنها را دور زده و به‌زعم خودش از آن فاصله بگیرد. البته واقعیت صحنه و نزدیک شدن ضرب‌الاجل اتمی او و رژیمش را مجبور می‌کند که با انتخاب اجباری یکی از دو راه به کابوسی که از آن فرار می‌کنند تن بدهند. کابوسی که خامنه‌ای را عاجز از تصمیم‌گیری کرده است زیرا می‌داند چه توافق و نوشیدن جام زهر و چه زدن زیر میز توافق را انتخاب کند، هر کدام برای وی و رژیمش عواقب دردناکی دارد که البته این عواقب دردناک در هر دو راه‌حل در نهایت در امر سرنگونی به هم می‌رسند. به‌خصوص که شرایط خاورمیانه، شکست رژیم در سیاستهای مداخله‌گرانه‌اش در کشورهای منطقه و انزوای بین‌المللی رژیم، فشار روی رژیم را پشت میز مذاکرات برای پذیرش شرایط خفت‌بارتر بیشتر می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر