۷ تیر ۱۳۹۶

آتش به اختیار «تمیز!»حرف خامنه ای این است که پاچه بگیرید! کم می‌گیرید، بگیرید! بیشتر هم بگیرید! اما «تمیز!» کار کنید.

آتش به اختیار «تمیز!»حرف خامنه ای این است که پاچه بگیرید! کم می‌گیرید، بگیرید! بیشتر هم بگیرید! اما «تمیز!» کار کنید.
میثم مطیعی، مداح و مهرة‌ خامنه‌ای

میثم مطیعی، مداح و مهرة‌ خامنه‌ای

 بعد از یک سکوت 4روزه، سرانجام خامنه‌ای در مورد ماجرای شعار دادن علیه روحانی توسط عوامل آتش به اختیار خود به حرف درآمد. این اگر ‌چه می‌تواند یک عقب‌نشینی تاکتیکی و مطابق مصحلت روز تلقی شود اما در باطن خود یک‌نوع تأیید و پافشاری بر خط داده شده در 17خرداد نیز هست.
  خامنه‌ای که در جریان انتخابات نمایشی هژمونی خود و سوگلی‌اش را بر باد رفته دید، درصدد است تا هر طور شده آب رفته را به جوی بازگرداند. او با این‌که در سخنرانی 22خرداد خود دو قطبی شدن نظام [زهر شقه] را «تجربه‌یی خطرناک» دانست و گفت:‌ «در سال 59، رئیس‌جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود» اما خودش به کرات در حال تکرار این تجربه خطرناک است. اندکی پس از سخنرانی او و این همانی روحانی با بنی‌صدر، آتش به اختیارهای او تا ته خط را خوانده و شقه را تعمیق کردند. آنها در روز به‌اصطلاح قدس که باید به روز نمایش وحدت نظام تبدیل می‌شد، آخوند روحانی را با شعار «مرگ بر آخوند آمریکایی» فراری داده و صدای زهر شقه و دوسرگی را در خیابان به صدا درآوردند. [این همان «تجربه‌ خطرناک» ی است که نباید رخ می‌داد و مرز سرخ خامنه‌ای بود].
   حال حرف جدید خامنه‌ای جز یک توصیة‌ آبکی به سگان قلاده‌ گسسته نظام نیست. حرف او این نیست که گاز نگیرید و آتش به اختیار نباشید! به‌طور مطلق، نه. حرف او این است که پاچه بگیرید! کم می‌گیرید، بگیرید! بیشتر هم بگیرید! اما «تمیز!» کار کنید. او پیشاپیش باند وابسته به خودش را «جریان انقلابی کشور» می‌خواند و باند مقابل را «مدعیان پوچ‌اندیش» خطاب می‌کند. به در می‌گوید تا دیوار بشنود. به ظاهر خطاب به چماقداران، قداره‌بندان و غیه‌کشان باند خودش سخن می‌گوید اما در اعماق جناح دیگر نظام را «طلبکار» قلمداد می‌کند. «کار فرهنگی خودجوش!» تعریف به‌اصطلاح «تمیز» تری از همان «آتش به اختیار» کثیف! است.
  همان‌طور که گفته شد، خامنه‌ای فقط یک مرز سرخ دارد؛ آن هم مرزسرخ قیام و به میدان آمدن عنصر اجتماعی است. حرف او به گلة آتش به اختیارها، هشدار در مورد این مرز سرخ تحت عنوان «بی‌قانونی»، «مراقب آرامش کشور» بودن و «عدم سوء‌استفاده دشمنان از وضعیت» است. ببینید!
  «نیروهای انقلابی در درجه اول و بیش از همه باید مراقب آرامش کشور و عدم سوء‌استفاده دشمنان از وضعیت کشور باشند».
   این حرف او نشان‌دهندة‌ بالغ شدن زهر شقه به مدار بازگشت‌ناپذیر است. علامت آن نیز به خیابان کشانده شدن مرزسرخ‌های نظام است. جالب این‌که درست در همان مصلای تهران که خامنه‌ای این حرفها را می‌زند، مداح دست‌آموز او به‌اصطلاح شعری می‌خواند که سراسر تعریض و کنایة خفیف‌کننده خطاب به آخوند روحانی است؛ شعری که با ترجیع‌بند «مرگ بر منافق همراهی می‌شود».

ای نشسته در صف اول نکنی خود را گم
منتظر اقدام تو هستند هنوز این مردم

سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد
و زمین خوار سرانجام زمین خواهد خورد

باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت

هرچه می‌شد برد از کیسه ما برد که برد
برد ـ برد این بود آری، همه را برد که برد

وقت آنست که سر جای خودت بنشینی
با دم شیر مکن بازی که بد می‌بینی

نوش جان همه‌اتان سیلی ۶ موشک ما
شترقش برسد به ریاض و حیفا. (1)
  بنظر می‌رسد مداح ناظم این نظم بند تنبانی، قبل از آن که «آقا!» لب از لب بازکند خط «آتش به اختیار تمیز!» را گرفته بوده است!
  ماحصل این که بازی خامنه‌ای با آتش به اختیارها و شل‌کن، سفت کن قلادة‌ آنها علیة باند مقابل، ریشه در وحشت وی از وضعیتی دارد که به‌وجود آمده. او به این وسیله سعی می‌کند  قدری کشمکش‌ها را تخفیف بدهد تا همان خط قرمز (قیام) را به‌زعم خودش حفظ کند. روند قضایا نشان خواهد داد آیا می‌تواند یا نه؟

پانوشت:‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خبرگزاری حکومتی انتخاب، 5 تیر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر