خامنه ای وتاکتیک های نسنجیده و بی نتیجه سالیان - پنجم خاصهخرجی در خارج بصورت تروریزم جنگ وخونریزی
تجربهٔ بوسنی میتوانست درس آموزندهای برای خامنهای و فرماندهان نظامیاش باشد. در دوران جنگ در بوسنی، جمهوری اسلامی تلاش کرد با اعزام نیرو و صرف هزینهٔ بسیار جای پایی برای خود در اروپا باز کند، اما بلافاصله بعد از جنگ بوسنیاییها علی خامنهای و احمد جنتی (او به بوسنی سفر کرد) را فراموش کردند. اکنون حکومت همین تجربه را در سوریه تکرار میکند: نیروهای شبیهه با اتکا بر حمایت مالی و تدارکاتی جمهوری اسلامی کودکان و زنان را قتل عام میکنند تا جمهوری اسلامی بتواند همپیمانان خونریز خود را حفظ کند. فرماندهان سپاه نیز بدون هیچ گونه شرم و پردهپوشی از بیان حمایت نظامی رژیم اسد ابایی ندارند.
طرحهای انبوه خانهسازی در سوریه یا آمریکای لاتین با کمکهای مالی جمهوری اسلامی به برخی دولتهای ظاهرا چپ نیز در روز مبادا چندان به کار حکومت نخواهد آمد.
تغییر یک رئیس جمهور (مثلا از سیلوا به روسف در برزیل) میتواند هر آن چه را علی خامنهای و دستیارش در قوهٔ مجریه (رئیس دولت) میخواسته در یک دوره بنا کند به باد دهد.
مشکل این خاصهخرجیها در خارج، فقر و بیکاری فزاینده در داخل است.
اکثریت جامعه که از منابع نفتی کشور برخوردار نمیشوند از این خاصهخرجیها ناراضیاند، حتی اگر در مواردی مثل لبنان و فلسطین جرات ابراز آن را نداشته باشند.
این خاصهخرجیها علی خامنهای و سپاهیان همراه را به صورت
مزدورپرور به جامعهای فقیر و مستاصل معرفی میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر