۱۲ مهر ۱۳۹۵

خامنه اي ووحشت از زیر سؤال رفتن جنگ ضد ميهني

خامنه اي ووحشت  از زیر سؤال رفتن جنگ ضد ميهني 


رسانه‌های رژیم روز یکشنبه 11مهر، اظهارات  علی خامنه‌ای  در دیدار با گروهی از نیروهای رژیم را پخش کردند. خامنه‌ای در این اظهارات، سخنان متفاوتی از حرفهای همیشگی درباره جنگ بر زبان آورد که حاوی اعترافهای قابل توجهی بود. از جمله گفت: «برخی سعی می‌کنند آرمانهای والای شهیدان را پنهان کنند و دفاع مقدس را در سطح جنگهای معمول دنیا و آرمان آن را در حدّ عقب راندن دشمن متجاوز تقلیل دهند…». روشن است که این «برخی» اشاره به برخی از بالاترین مقامهای رژیم است، از جمله رفسنجانی گفته است: «من و آقای روحانی، افتخار می‌کنیم که جام زهر را به امام نوشاندیم تا جنگ پایان یابد!» [1]

پاسدار رضایی نیز گفته است که بعد از فتح خرمشهر و بیرون رفتن نیروهای عراقی از خاک کشور، می‌بایست جنگ را خاتمه می‌دادیم و ادامه جنگ به مدت 6سال دیگر با آن همه ویرانی و فاجعه اشتباه بود. [2]

خامنه‌ای همچنین از «دشمن» ی سخن گفت که هدفش «دور کردن مردم از عرصه جهاد و مقاومت، بی‌اعتنا کردن آنها به آرمانها و تصرف فضای فکری و روحی کشور» است. او به این ترتیب و با این بیان دجالگرانه در واقع به نفرت مردم از جنگ‌افروزی رژیم تحت عناوین «فضای فکری و روحی» مردم که یکسره علیه رژیم و ایدئولوژی نکبت‌بار آن است، اعتراف کرد.

خامنه‌ای در ادامه سخنان خود «آرمان» کذایی را هم تعریف کرد: «حکومت اسلامی… و احکام دینی مهمی هم‌چون حجاب»!

 ولی‌فقیه ارتجاع  همچنین برای مقابله با این وضعیت، بر زنده نگه‌داشتن یاد جنگ تحت عنوان «زنده نگه‌داشتن یاد شهیدان» «با شیوه‌های مختلف به‌ویژه هنر» و برگزاری «کنگره‌ها و یادبودها» تأکید کرد.

نکته این‌جاست که این حرفها را، خامنه‌ای روز 5مهر بیان کرده بود، اما با یک تأخیر 6روزه پخش شده و پخش آن هم با یک طرح و برنامه مشخص در مصلای موسوم به خمینی در شهر یاسوج بوده و سپس در رسانه‌های حکومتی انعکاس یافته است. چرایی این موضوع و نیاز رژیم و شخص ولی‌فقیه به نشخوار جنگ شوم و فاجعه‌بار 8ساله نیز، موضوعی قابل تأمل است.

نقطه کانونی اظهارات خامنه‌ای، تلاش برای مشروع جلوه دادن جنگ شوم 8ساله و مقابله با موج عظیم اجتماعی به‌خصوص از ناحیه جوانان بر ضد جنگ ضدمیهنی است. این موج آن‌چنان نیرومند است که دست‌اندرکاران اصلی جنگ مثل رفسنجانی به‌عنوان نایب خمینی در امور جنگ و پاسدار محسن رضایی را که در تمام طول این 8سال به‌عنوان سرکرده کل  سپاه پاسداران  در به کشتن دادن و معلول و مجروح کردن بیش از یک میلیون تن از جوانان ایران مسئولیت مستقیم داشته، وادار کرده به صحنه بیایند و هر کدام به نوعی از مسئولیت ادامه جنگ ابراز برائت کنند.

و حالا خامنه‌ای هراسان از شکستن تابوی جنگ به صحنه آمده تا آنها و حرفهایشان را تخطئه کند: «برخی سعی می‌کنند… این جنگ را در سطح جنگهای معمول دنیا و آرمان آن را در حدّ عقب راندن دشمن متجاوز تقلیل دهند».

خامنه‌ای به این ترتیب اعتراف می‌کند که جنگ، آن‌چنان که تا کنون عمدتاً تبلیغ شده، «دفاع مقدس» و جنگ دفاعی برای بیرون راندن «دشمن متجاوز» از کشور نبوده، بلکه جنگی آرمانی بوده (روشن است که منظور از آرمان، در فرهنگ ارتجاع، صدور ارتجاع ننگین خمینی به عراق و بسط ولایت جنایتکارانه‌اش ابتدا به عراق و سپس به سراسر منطقه بوده است). سودای شومی که مردم ایران بهای بسیار سنگین آن را با جان یک میلیون نفر و با ویرانی هزار شهر و خساراتی بالغ بر هزار میلیارد دلار پرداختند و البته کل این خسارات مادی و انسانی در برابر فجایع و پیامدهای غیرقابل احصای جنگ، ناچیز می‌نماید.

اما چرا خامنه‌ای ناگزیر از چنین اعترافی است؟ چون بعد از آزادسازی خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی به پشت مرزها و اعلام آمادگی دولت عراق برای صلح که در تمام طول جنگ هم پیوسته آن را تکرار می‌کرد، دیگر حنای «دفاع مقدس» از خاک میهن رنگی ندارد در نتیجه خامنه‌ای مجبور است برای توجیه آن رنگ و لعاب آرمانی به آن بزند

البته آرمانی جلوه دادن جنگ بیشتر برای نیروهای رژیم ممکن است مصرف داشته باشد و در بین مردم و جوانان ایران که شلاق ایدئولوژی ننگین خمینی را با تمام وجود خود لمس می‌کنند، هیچ خریداری ندارد، از همین رو چه بسا رژیم ابتدا قصد نداشته این سخنان خامنه‌ای را به‌طور عام منتشر کند، اما از آنجا که اظهارات امثال پاسدار رضایی و تلاش برای این‌که جنگ 8ساله را جنگ دفاعی وانمود کنند، پاسخگوی توفان خشماگین مردم و جوانان نبوده، خامنه‌ای درصدد به‌اصطلاح آرمانی نمودن این جنگ شوم و خانماسوز برآمده است؛ تلاش مذبوحانه‌یی که بیشتر بیانگر در گل ماندگی رژیم در برابر «فضای فکری و روحی کشور» است[3]

جالب است که اظهارات علی خامنه‌ای نه تنها با توجیهات پاسدار محسن رضایی که در سلسله مراتب نظامی سمت رسمی ندارد در تعارض است، بلکه با اظهارات پاسدار  محمدعلی جعفری  سرکرده کل سپاه پاسداران نیز تعارض آشکار دارد که او نیز سعی کرده جنگ را دفاعی جلوه بدهد و با اشاره به کسانی در درون رژیم جنگ را زیر سؤال برده‌اند، گفته است: «برخی سیاسیون یا کسانی که مسأله دارند و عادت دارند همه مسائل را زیر سؤال ببرند می‌پرسند چرا بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ ادامه یافت؟!». [4]

اما این تناقض بین حرفهای خامنه‌ای و حرفهای سرکرده سپاهش ناشی از سردرگمی و بی‌جوابی رژیم در برابر امواج اجتماعی نفرت از جنگ است.

سرانجام بایستی به این سؤال هم پاسخ داد که چرا خامنه‌ای آن همه بر زنده نگه‌داشتن یاد جنگ ضدمیهنی، جنگی با آن همه نکبت و فاجعه تأکید کرد؟ این از چه نیازی ناشی می‌شود؟

پاسخ در همان نیازی است که خمینی را ناگزیر از زمینه‌سازی جنگ و اصرار بر ادامه آن به مدت 6سال دیگر کرد؛ آری مشابه همان نیاز خامنه‌ای را هم ناچار می‌کند که با انواع ترفندهای دجالگرانه فضای جنگ را در کشور زنده نگه‌دارد؛ تا از یک سو، آن را سرپوش و توجیه‌گر سرکوب و اختناق و بستن فضای جامعه سازد و از سوی دیگر با آن بحرانهایی را که از هر طرف رژیمش را احاطه کرده، تحت‌الشعاع قرار دهد. اما این تلاشها بی‌فایده است و حتی تأثیرات معکوس دارد؛ چون هنگامی که ماهیت جنگ و ماهیت خود خمینی این‌چنین برملا شده، از نشخوار آن دیگر چه آبی ممکن است برای رژیم گرم شود؟!



[1]  سایت دولت بهار 9مهر 95
[2]  مصاحبه پاسدار محسن رضایی با شبکه خبر تلویزیون رژیم ـ 4مهر 95
[3]  از سخنان خامنه‌ای ـ سایت خامنه‌ای 11مهر 95
[4]  اظهارات  پاسدار جعفری  در نمایشگاه کتاب جنگ ـ سایت حکومتی عصر خبر ـ 9مهر 95.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر