۱۸ شهریور ۱۳۹۵

زیبا کلام خطاب به روحانی گفت «ما را چه می‌شود که این‌قدر مفاسد اقتصادی در جامعه‌مان عمومیت پیداکرده است؟»

زیبا کلام خطاب به روحانی گفت «ما را چه می‌شود که این‌قدر مفاسد اقتصادی در جامعه‌مان عمومیت پیداکرده است؟»



از آنجا که بنیاد ولایت فقیه بر فساد جنگ کشتار وغارت استوار است وهرروز گوشه ای از این غارت ها ودزدی ها در دعواهای باندی بیرون میزند ومیبینیم که علاوه بر مردم ومقاومت ایران که بارها در این باره سخن گفته اندافتضاحات این فساد صدای وابستگان فعلی وسابقشان را هم در آورده است.
در این رابطه اینک مطلبی که خواهید دید از صادق زیبا کلام است که به روحانی که شاگرد خمینی وکارگذار خامنه ای است واز روز اول تا همین الان در همه دزدی ها کشتار وخرابی ها وفساد دست داشته وبهتر بگوییم که فرمان این دستگاه باطل وفاسد در دست او بوده است با یک نوع شک به روحانی در باره همین فسادها مینویسد که روحانی فیگور مبارزه با آن را گرفته بود
نامه سرگشاده صادق زیباکلام به رئیس‌جمهور درباره ریشه مفاسد اقتصادی
 سایت فرارو
13 شهریور 1395 
بسمه تعالی
سرور مکرم
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران شیدالله ارکانه
 با سلام و تحیات، در آخرین سخنرانی‌تان برای چندمین بار به‌گونه‌ای بسیار قاطع سخن از ضرورت مبارزه با فساد به میان آوردید. با این تفاوت که برای نخستین بار ضرورت ریشه‌یابی فساد را مطرح فرمودید و اینکه بدون پرداختن به اسباب و علل عمیق‌تر به وجود آمدن فساد، نمی‌توان به صرف گرفتن، زدن بستن امید چندانی به پیشرفت در از بین بردن آن داشت. هنوز سخنانتان در فضا بود که موضوع فساد در «صندوق فرهنگیان» مطرح شد؛ و هنوز کم و کیف پرونده این مورد جدید فساد روشن نشده بود که باز خبر فساد دیگری آمد. این بار پای شهرداری و برخی از اعضاء شورای شهر به میان آمده بود. البته در این فقره چون پای «خودی‌ها» در میان است سروصدایی که برای «فیش‌های حقوقی» به راه افتاد اتفاق نخواهد افتاد و برعکس سعی خواهد شد تا موضوع جمع‌وجور شود. من فرضم بر آن است که جنابعالی در خصوص معضل عظیم فساد صادق هستید و واقعاً آن‌گونه که فرمودید به دنبال اسباب و علل به وجود آمدن و ریشه‌یابی آن هستید.
 تصور می‌کنم جنابعالی هم با بنده هم‌رأی باشید که حجم مفاسد اقتصادی آن‌قدر در جامعه‌مان زیاد شده که کمتر هفته‌ای می‌گذرد که در آن خبر یک فساد اقتصادی جدید بیرون نیامده باشد. جوامع پیشرفته که جای خود را دارند، آیا در هیچ جامعه هم‌ردیف خودمان هم آمار مفاسد اقتصادی حتی نزدیک به آمار مفاسد اقتصادی در ایران می‌شود؟ جنابعالی بالاترین خدمتی که در مبارزه با فساد می‌توانید بنمایید آن است که از جایگاه رئیس‌جمهور کشور این پرسش ابتدایی و ساده را مطرح فرمایید که «ما را چه می‌شود که این‌قدر مفاسد اقتصادی در جامعه‌مان عمومیت پیداکرده است؟» آیا در ساختار ژنتیکی ما ایرانیان کمبودی وجود دارد که این‌همه تمایل به مفاسد اقتصادی در میانمان رواج دارد؟ یا بقول عباس میرزا به موسیو ژوبر فرانسوی در ۲۰۰ سال پیش: «در آبی که می‌نوشیم، در خاکمان و یا در آفتابی که بر سر ما می‌تابد عناصری وجود دارند» که ما ایرانیان را این‌همه متمایل به مفاسد اقتصادی می‌نمایند؟ آیا در کشورهای دیگر هم این‌همه دستگاه، سازمان، نهادهای مراقبتی، حفاظتی، حراستی، بازرسی، نظارتی، تعزیراتی، اطلاعاتی، امنیتی و... که در نظام ما برای کنترل و مراقبت تشکیل شده، وجود دارند؟ آیا در جوامع دیگر هم این‌همه دقت، وسواس، بررسی، موشکافی و رسیدگی‌های عقیدتی، سیاسی، اخلاقی، اطلاعاتی و امنیتی که ما در جریان انتصاب، انتخاب، استخدام و گزینش مدیرانمان به کار می‌بریم، اساساً وجود دارند و اعمال می‌شوند؟ می‌دانیم که پاسخ به همه این پرسش‌ها منفی است. در جوامع دیگر نه این‌همه دستگاه‌های عریض و طویل مراقبتی، نظارتی و «مچ‌گیری» وجود دارند و نه این‌همه بررسی، دقت و مته به خشخاش گذاردن بهنگام استخدام و یا عزل و نصب‌های مدیران و مسئولینشان صورت می‌گیرد؛ مع ذالک نه این‌همه فساد در جوامعشان وجود دارد و نه مدیران و مسئولینشان این‌همه مثل ما خطاکار و «کج دست» از آب درمی‌آیند.
 جناب دکتر روحانی بزرگوار، بزرگ‌ترین گامی که در جهت مبارزه با فساد و بقول خودتان «ریشه‌یابی» آن می‌توانید بردارید، طرح همین پرسش ساده است که «ما را چه می‌شود که این‌همه فساد در جامعه‌مان به وجود آمده؟» طرح این سؤال باعث می‌شود که بجای رفتن به دنبال آدرس‌های بیهوده‌ای که یک‌عمر است در مبارزه با فساد به دنبال آن‌ها رفته‌ایم همچون «ضرورت یک عزم و اراده ملی (به‌منظور مبارزه با فساد)»؛ «همکاری و هماهنگی میان سه قوه»؛ «برخورد قاطع و انقلابی با مفسدین (تا دیگران درس عبرت بگیرند)»؛ «وضع قوانین و اجرای مقررات سخت‌گیرانه‌تر» و سایر راه‌حل‌های بی‌حاصل، برای یک‌بار هم که شده از خودمان بپرسیم که چرا در جوامع دیگر که نه این‌همه دستگاه‌های بگیروببند دارند، نه این‌همه اصرارمی ورزند که مدیران و مسئولینشان متدین و طرفدار نظام‌هایشان باشند، نه جرمی به نام «مفسد فی‌الارض» دارند و نه کسی را به این اتهام تاکنون اعدام کرده‌اند، یک‌دهم و شاید یک‌صدم ما مفاسد اقتصادی ندارند؟ شاید اگر جنابعالی این پرسش را مطرح نمایید سرانجام موفق به این کشف بزرگ شویم که ریشه فساد نه در آب ایران است نه در خاک آن؛ نه ما ایرانی‌ها بیشتر از دیگران تمایل به فساد داریم و نه مشکل در توطئه‌های دشمنان نظام است و نه در نبود قوانین و مقررات. مشکل در نظام اقتصادی بیمار، ناکارآمد و فاسد دولتی حاکم بر کشورمان است. ظرف ۲۵۰ سالی که از انقلاب صنعتی و شکل گرفتن اقتصاد آزاد می‌گذرد تا به امروز حتی محض نمونه یک اقتصاد دولتی موفق نتوانسته ظاهر شود. اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی حاکم بر ایران هم نخواهد توانست استثنایی بر این قاعده تاریخی شود. تنها محصول موفق اقتصاد دولتی ایران فساد و فساد و بازه فساد بیشتر بوده است.
 بیست‌وهفت سال پیش جناب هاشمی رفسنجانی که قدرت و اقتدارشان بسی بیش از جنابعالی می‌بود بعلاوه مخالفینشان هم به همان نسبت از مخالفین امروزی شما کم عده وعده تر می‌بودند، با یک عزم و اراده راسخی به سودای تخریب اقتصاد درمانده دولتی کشور (که آن روز یک‌صدم فساد امروزی هنوز در آن ظاهرنشده بود) وارد پاستور شدند؛ اما هنوز به نیمه‌راه ریاست‌جمهوری‌شان نرسیده بودند که مجبور شدند سودای اقتصاد آزاد آدام اسمیت را ازسر بدر کنند و به همان «سازندگی» بسنده نمایند. هنوز بعد از گذشت سه دهه ایشان متهم هستند که «نسخه بانک جهانی را می‌خواسته‌اند در کشور اجرا نمایند و الگوی توسعه‌شان این بوده که ایران را تبدیل به ژاپن اسلامی نمایند». واقعاً هم باورنکردنی نیست که کسی خواسته باشد چنین ضربه و لطمه‌ای به کشورش وارد کرده باشد و آن را تبدیل به ژاپن نماید. احتمال موفقیت جنابعالی در دست‌به‌گریبان شدن باریشه‌های عمیق‌تر مفاسد اقتصادی و جایگزین نمودن اقتصاد فاسد دولتی ایران با اقتصاد آزاد آدام اسمیت یقیناً و به‌طریق‌اولی از آقای هاشمی رفسنجانی هم به‌مراتب کمتر می‌باشد.
 می‌ماند این پرسش که پس چرا می‌نویسم و امیدم به چیست؟ می‌نویسم چون امیدم به حضرت باری‌تعالی است. می‌نویسم تا جنابعالی را وادار نمایم تا مرتبه بعدی که در تلویزیون ظاهر شدید، به این پرسش مجبور شوید پاسخ دهید که چرا روزبه‌روز ما داریم بیشتر و بیشتر در فساد فرومی‌رویم؟ می‌نویسم تا شاید فردا روزی فرزندانمان توانستند گامی را که نسل ما نتوانست بردارد و نتوانستیم این بنای اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی را از جای برکنیم و بر روی ویرانه‌های آن بنای اقتصاد مدرن و موفق آدام اسمیت را بنا نهیم تحقق ببخشند. می‌نویسم تا نسل‌های بعدی بدانند که اجدادشان آن‌قدر ایدئولوژیک زده بودند که اقتصاد آزاد و ژاپن شدن را ننگ و عار می‌پنداشتند.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
سیزدهم شهریورماه یک هزار و سیصد و نودوپنج

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر