ولایت فقیه سراپا فساد است امی این دیگر نمونه جدید است فساد در فوتبال پایه از زبان سایتهای رژیم
۷ اسفند ۱۳۹۵
خامنه ای وسایتهای وابسته از شکست داعش در الباب غمگین وازعملیات داعش علیه ارتش آزاد وترکیه ابراز شادمانی میکند
خامنه ای وسایتهای وابسته از شکست داعش در الباب غمگین وازعملیات داعش علیه ارتش آزاد وترکیه ابراز شادمانی میکند
گزارش زیر در عین حال یک گزارش بسیار جالبی است که برای اولین بار بخشی از واقعیت های صحنه را از زبان نیروهای خامنه ای وپاسداران میشود خواند
نکات بسیار برجسته این گزارش
- پاسداران یک سری قرار مدارهائی با داعش داشتند که میبایست انجام میدادند که داعش یا انجام نداده ویا نتوانسته انجام دهد
- رژیم وپاسداران در این گزارش با حقدو کین زایدالوصفی علیه ارتش آزاد وارتش ترکیه سخن میگوید
- از اینکه داعش نتوانسه الباب وشرق الباب را نگهدارد ابراز تاسف میکند
- نسبت به عملیات انتحاری داعش علیه ارتش آزاد ونیروهای احرار شام ابراز شادمانی میکند
حالا با این توضیحات به گزارشی که سایت خامنه ای "ماچی فردا را میسازیم" در باره فتح الباب نوشته میپردازیم وبا هم میخوانیم
با نهایی شدن سیطره درع الفرات بر الباب و دو شهر «قباسین» و «بزاعه» به عنوان سپرهای شمالی و شرقی الباب، تنها شهر «تادف» در حومه الباب در اشغال داعش باقی مانده است.
سرویس بین الملل فردا: با گذشت بیش از صد روز از مقاومت داعش در برابر ارتش ترکیه و مزدوران سوری آن در عملیات «درع الفرات» بالاخره نیروهای درع الفرات عصر پنجشنبه موفق شدند شهر بزرگ «الباب» و دو شهر «قباسین» و «بزاعه» را فتح کنند. همزمان حمله متحدان ترکیه به شهر «تادف» به عنوان آخرین شهر حدفاصل میان نیروهای درع الفرات و ارتش سوریه کلید خورد و همچنان ادامه دارد.
ارتش ترکیه در حالی توانست شهر الباب را به طور کامل فتح کند که در نیمه شرقی آن داعش مقاومت نکرد و طی توافقی با تسلیم باقیمانده این شهر و همچنین دو شهر «بزاعه» و «قباسین» به درع الفرات، نیروهای وفادار به خود را به دیگر مناطق تحت تسلط خود منتقل کرد. با این حال در فاصله کم تر از 12 ساعت از تسلیم شهر الباب، داعش با دو حمله انتحاری به دو شهر در اطراف الباب، توانست زهر چشم شدیدی از نیروهای درع الفرات بگیرد.
آخرین نقشه باب و حومه آن
ارتش ترکیه طی دو هفته اخیر عملیات فتح الباب را کلید زده بود. همان روزها تعدادی از کارشناسان پیش بینی می کردند اردوغان برای فتح کامل الباب، برنامه های زیر را دنبال خواهد کرد؛ برنامه هایی که با تأخیر چند روزه اجرایی شد. این مراحل به ترتیب زیر می باشند:
1- تکمیل محاصره شهر الباب و سیطره بر ارتفاعات جبل شیخ العقیل در غرب این شهر
2- هجوم به محلات داخلی شهر الباب و اعطای فرصت یک هفته ای به داعش برای تسلیم شهر و خروج با ضمانت ارتش ترکیه
3- پاتک شدید داعش و بیرون راندن ارتش ترکیه و متحدان سوری آن از بیش تر نقاط شهر الباب
4- ارسال حجم بیش تری از نیروهای ارتش ترکیه و متحدان سوری آن به حومه الباب و کلید زدن عملیات سریع السیر برای شکستن خطوط دفاعی داعش و فتح نیمی از شهر
5- تسلیم داعش در نقاط باقیمانده و سیطره ارتش آزاد سوریه و ارتش ترکیه بر شهر الباب و اطراف آن
6- انتقام داعش از طریق عملیات های انتحاری و تله های انفجاری بدون هیچ گونه عملیاتی برای اشغال مجدد شهر
مرحله نخست این عملیات دو هفته قبل کلید خورد. با سیطره نیروهای ارتش ترکیه بر ارتفاعات «جبل شیخ عقیل» در غرب شهر الباب، تمام این شهر تحت اشراف توپخانه ها و حتی سربازهای دیدبان ارتش ترکیه قرار گرفت و عملا داعش نمی توانست کاروان نظامی در سطح شهر جابجا و حتی ایستگاه ها و پایگاه های رسمی در خیابان ها ایجاد کند! به این ترتیب شهر عملا از نظر نظامی سقوط کرده بود، اما داعش با قراردادن شهروندان به عنوان سپر انسانی و سنگرگیری در خانه ها و کوچه ها مانع ورود نیروهای ارتش ترکیه و متحدان سوری آن به محلات داخلی شهر می شد.
در مرحله دوم، ارتش ترکیه و متحدان سوری آن عملیات در داخل شهر الباب را کلید زدند تا قدرت خود را به رخ داعش بکشند و به این سازمان تروریستی هشدار دهند که راهی جز تسلیم شهر ندارد. آن ها در این مرحله امیدوار بودند داعش حاضر شود در ازای موافقت با انتقال امن تروریست های خود به دیگر مناطق تحت سیطره این سازمان، شهر الباب را به درع الفرات واگذار کند. پایگاه خبری تحلیلی فردا در این زمینه چند گزارش میدانی منتشر کرده است.
در مرحله سوم، داعش به وسیله تکاوران خود با کمک وانت بارهای تویوتا و خودروهای همر توانست با حملات رعدآسا و سریع السیر به نیروهای درع الفرات، پاتک شدیدی به ترکیه و متحدان آن وارد کند. تروریست های داعش در این مرحله توانستند حدود 70 درصد از مناطقی که درع الفرات فتح کرده بود را بار دیگر اشغال کند و در نتیجه تنها حدود 10 درصد شهر تحت کنترل ارتش ترکیه و متحدان آن باقی ماند!
درع الفرات با حمله به تادف، میخواهد حاشیه امنیت مستحکمی برای شهر بزرگ الباب ایجاد کند
موفقیت داعش در این مرحله، بیش از هر عاملی به «سست بودن نیروهای ارتش آزاد سوریه» برمی گشت. در حالی درع الفرات برای فتح این مناطق بیش از 30 تن از تروریست های داعش را از پا درآورده بودند، در عملیات معکوس داعش تنها 3 شبه نظامی وابسته به ارتش آزاد کشته شد. این آمار نشان می داد نیروهای ارتش آزاد حاضر در درع الفرات، تحت ضربات شدید نظامی دشمن به جای مقاومت و جنگیدن، پا به فرار می گذارند تا ارتش ترکیه و دیگر گروه های مسلح به نجات آن ها بیایند! با این حال به علت حضور جدی سربازان ارتش ترکیه در حومه ارتفاعات شیخ عقیل، این منطقه و دروازه های جنوب غربی الباب همچنان تحت سیطره نیروهای درع الفرات باقی ماند.
همزمان با ضدحمله و مقاومت داعش در الباب، اردوغان اعلام کرد به نیروهای ارتش ترکیه و همپیمان خود دستور داده تا زودتر شهر الباب را به طور کامل فتح کنند. به همین علت گردان های نظامی جدیدی به حومه این شهر اعزام شدند تا هر چه سریع تر عملیات در این منطقه کلید بخورد. در این مرحله شاهد رقابت گروه های نظامی مختلف حاضر در عملیات درع الفرات بودیم که با انتشار تصاویر اختصاصی، از اعزام نیروهای بیش تر به الباب خبر می دادند.
ترکیب گروه هایی که در این مرحله به حومه الباب نیروهای ویژه ارسال کردند بیانگر اراده قطعی اردوغان برای نهایی کردن کار این شهر طی تنها یکی دو روز بود. در ترکیب این گروه ها می توان از گروه های کم سابقه عمیقا وابسته به ترکیه (مانند لواء سلطان محمد فاتح، لواء سمرقند)، گروه های فعال عملیات درع الفرات که از همان ابتدا وابستگی شدید آن ها به ترکیه مشهور بود (سلطان مراد، لواء معتصم و...)، گروه های مشهور ارتش آزاد (فیلق الشام، فاستقم کما امرت و...)، گروه هایی که اخیرا در حومه غربی حلب با النصره درگیر شده بودند (جبهه شامیه، جیش المجاهدین)، سازمان تروریستی «احرار الشام» و حتی گروه های مشهور به وابستگی به عربستان مانند «جبهه اصاله و تنمیه» و «جیش الاسلام» نام برد.
فاز پنجم این مرحله کم تر از 24 ساعت به طول انجامید! نیروهای همپیمان ارتش ترکیه به دستور طراحان عملیات درع الفرات در چهارمحور به نیمه جنوبی و غربی شهر الباب حمله کردند که در این حملات حداقل 18 تروریست داعشی کشته شدند. داعش با مشاهده سقوط سریع نیمی از شهر، به تسلیم این شهر و حفظ جان و سلاح نیروهای خود تن داد و ارتش ترکیه در حرکتی که تنها می توان آن را خیانت خواند، با داعش بر سر تسلیم این شهر و انتقال امن نیروهای آن توافق کرد!
بعد از فرار داعش از الباب، به سرعت شهرهای «قباسین» و «بزاعه» به ارتش ترکیه تحویل داده شد! در حالی که پیش از این داعش مقاومت جدی در این دو شهر از خود نشان می داد.
به این ترتیب نیمی از شهر الباب و دو شهر استراتژیک «قباسین» (به مثابه سپر شمالی شهر الباب) و شهر «بزاعه» (به مثابه سپر شرقی شهر الباب) بدون کم ترین درگیری به ارتش ترکیه تحویل داده شد! به راستی اگر آنکارا مدعی نبرد با داعش است، چرا با انتقال نیروهای آن به دیگر مناطق تحت اشغال این سازمان تروریستی موافقت کرد؟
برای اهمیت بیش تر این نکته کافی است در نظر داشته باشیم پیش از این نیروهای درع الفرات شهرهای «قباسین» و «بزاعه» را به ترتیب دو و سه بار فتح کرده بودند که هر بار با ضدحله شدید داعش و دادن تلفات زیاد مجبور به فرار از آن شده بودند؛ اما این بار داعش حتی یک گلوله به سمت نیروهای درع الفرات شلیک نکرد! همین مهم به وضوح نشان می دهد آنکارا در این مرحله با داعش بر سر انتقال امن تروریست های این سازمان به توافق رسیده بود.
با وجود موفقیت آنکارا، داعش باید به نیروهای سوری همپیمان آنکارا زهر چشم خود را نشان می داد. در واقع «انتقام از نیروهای سوری حاضر در درع الفرات» بخش نهایی سیطره ارتش ترکیه بر شهر الباب بود و همان طور که انتظار می رفت با فاصله کم تر از 12 ساعت از تسلط ترکیه بر الباب کلید خورد. یک انتحاری به پادگان وابسته به ارتش آزاد در شهرک «سوسیان» بیش از 50 نفر را کشته و 70 را زخمی کنند. به این ترتیب تنها در یک عملیات، حدود 130 کشته روی دست ارتش آزاد باقی ماند! در عملیات انتحاری دیگری نیروهای احرار الشام حاضر در درع الفرات هدف قرار گرفتند که در نتیجه آن 8 تروریست احرار الشام به قتل رسیدند! همزمان داعش یک فیلم تولیدی خود را منتشر کرد که در آن، بزرگ ترین مقام مذهبی یا «شرعی عام» گروهک «جبهه شامیه» به عنوان یکی از اصلی ترین گروه های حاضر در درع الفرات توسط تروریست های داعش با دستان بسته به قتل رسید. در این فیلم ادعا شد «» در شهر الباب توسط تروریست های داعش ربوده شده است!
بیانیه های اتاق فرماندهی عملیات درع الفرات (اتاق حوارکلس) در مورد فتح شهرهای الباب، بزاعه و قباسین به فاصله کم تر از نیم ساعت منتشر شد!
با نهایی شدن سیطره درع الفرات بر الباب و دو شهر «قباسین» و «بزاعه» به عنوان سپرهای شمالی و شرقی الباب، تنها شهر «تادف» در حومه الباب در اشغال داعش باقی مانده است. فرمانده نیروهای «ثوار الجزیره» بامداد جمعه از عملیات درع الفرات برای فتح شهر تادف خبر داد تا آن ها بتوانند کمربند امنیتی مطمئنی برای شهر الباب در برابر داعش و ارتش سوریه ایجاد کنند. جمعه عصر برخی منابع خبری از درگیری های پراکنده در حومه تادف خبر دادند؛ با این حال هنوز عملیات گسترده برای فتح تادف کلید نخورده است.
با سیطره ارتش ترکیه بر شهر الباب، عملیات درع الفرات به مهم ترین هدف خود در این مرحله رسید و باید منتظر ماند تا سرنوشت این عملیات و انبوه گروه هایی که در آن شرکت کرده اند مشخص گردد. در روزهای آینده، گزارشها و تحلیلهای دسته اولی در مورد آینده عملیات درع الفرات و برنامه های نظامی آنکارا در خاک سوریه منتشر خواهیم کرد.
با تسلیم الباب توسط داعش به ارتش ترکیه، شبه نظامیان سوری متحد آنکارا به استراحت و گشت زنی و بازی با موبایل(!) مشغول شدند!
فرمانده کل گروه مسلح "فرقة الحمزة" (وابسته به ارتش آزاد سوریه) در حال شادمانی بعد از فتح شهر بزاعه در شرق الباب
اجساد سربازان درع الفرات بعد از حمله انتحاری داعش به یکی از پادگان های آن در شهرک سوسیان؛ داعش انتقام سختی از فااتحین الباب گرفت؛ 130 نفر کشته و زخمی
عکس یادگاری شبه نظامیان ارتش آزاد با ویرانه های شهر الباب
آخرین درگیری شهر الباب، در محله زمزم در مرکز این شهر بود! با شکست خطوط دفاعی داعش در محله زمزم، مقامات محلی این سازمان تروریستی تصمیم گرفتند بدون شلیک حتی یک فشنگ کل شهر الباب و شهرهای "قباسین" و "بزاعه" را به ارتش ترکیه و متحدان ان تحویل دهند! این در حالی بود که بیش از نیمی از مساحت شهر همچنان تحت سیطره داعش بود!
روزنامه فارس متعلق به پاسداران سخنرانی ترامپ را سانسور کرد وجمله کسی حق ندارد مزاحم ارتش ما شود را حذف نمود
روزنامه فارس متعلق به پاسداران سخنرانی ترامپ را سانسور کرد وجمله کسی حق ندارد مزاحم ارتش ما شود را حذف نمود
فارس همه چیز را نوشت واشاره نکرد که منظور ترامپ چه کسی است چه کسی ویا چه کشوری برای آمریکا در منطقه دردسر میسازد وصدور تروریزم وجنگهای فرقه گرایانه وکشتارکرده و مزاحمت میکند اما فارس نوشت:
رئیسجمهور آمریکا بار دیگر در نشست محافظهکاران آمریکایی به انتقاد از رسانهها پرداخت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز جمعه در نشست محافظه کاران آمریکایی سخنرانی کرد.
وی در آغاز این سخنرانی به انتقاد از رسانهها پرداخت. وی گفت که تحلیلگران فکر نمیکردند که ما در انتخابات برنده میشویم. اما آنها قدرت مردم را دستکم میرفتند.»
ترامپ گفت:»ما داریم با رسانههای جعلی مبارزه میکنیم. آنها دشمن مردم هستند. آنها هیچ منبعی ندارند. آنها منبعسازی میکنند.»
ترامپ گفت که رسانهها بایستی نام منابعی که به آنها استناد میکنند را ذکر کنند، وگرنه اخباری که منتشر میکنند، صحیح نیست.
رئیسجمهور آمریکا به رغم این گفت که او با رسانههایی که اخبار را جعل میکنند و نه همه رسانهها مخالف است.
ترامپ در بخش دیگری از این سخنرانی گفت: «ما ملتی هستیم که شهروندان خودش را در اولویت قرار میدهد.»
وی اضافه کرد: «برای مدتها طولانی ما از مرزهای کشورهای دیگر دفاع کردهایم. در خاورمیانه شش تریلیون دلار هزینه کردهایم در حالی که خاورمیانه، در وضع به مراتب بهتری نسبت به 15 سال گذشته است.»
ترامپ اضافه کرد: «ما سالها برای دیگران جنگیدیم و از آنها دفاع کردیم اما از مردم خود مان غافل بودیم. من می خواهم امنیت کشور خودم را بالا ببرم.»
ترامپ همچنین درباره طرحش برای اخراج مهاجران غیرقانونی از خاک آمریکا گفت: «ما داریم آدمهای بد را از کشور بیرون میکنیم.»
وی اضافه کرد: «به سیاست خارجی مان نگاه کنید. آیا ما در هیچ جنگی در این سالها پیروز شدهایم؟ من دنبال سیاست خارجی موفق هستیم.»
ترامپ همچنین گفت که طبق وعدههایش از قرارداد TPP خارج شده است. او قرارداد NAFTA را یکی از بدترین قراردادها خواند و وعده داد که قراردادهای تجاری منعقد خواهد شد.
وی اضافه کرد: «ما بدهی ملی به ارث بردیم که پس از 8 سال دو برابر شده است و همچنین سیاست خارجی که شکست پشت شکست داشت را به ارث بردیم.»
رئیس جمهور آمریکا همچنین گفت که تمامی بخش های ارتش آمریکا اعم از دفاعی و تهاجمی را تقویت خواهد کرد.
وی گفت:«هیچ کس جرأت نخواهد کرد قوای نظامی ما را زیر سوال ببرد. ما بهترین تشکیلات نظامی در طول تاریخ را ایجاد خواهیم کرد.»
ترامپ اضافه کرد: «نگاهی بیندازید به اینکه در اروپا چه اتفاقی می افتد؟ درباره سوئد به من زیاد حمله شد. تنها یک روز بعد... سوال من این بود که آیا کسی اتفاقاتی که در آنجا می افتد را گزارش کرده است؟ اما معلوم شد که گزارش نکردهاند.»
ترامپ گفت: «ما تروریستهای رادیکال اسلامی را از کشور بیرون خواهیم راند. من هرگز برای محافظت از امنیت مردم آمریکا عذرخواهی نخواهم کرد. اگر قرار باشد که درباره من بد بنویسند، علیه من بدگویی کنند برای من مهم نیست. امنیت مردم، اولویت اول ما است.» منبع: فارس
“مفسران ايران را مخاطب ميدانند”دونالد ترامپ در کنفرانس سالانۀ محافظهکاران :که هیچکس نباید برای آمریکا دردسر درست کند امیدواریم که هیچگاه نیاز به استفاده از این ارتش نباشد- رادیو فرانسه، روز جمعه ٢۴ فوریه/۶ اسفند
“مفسران ايران را مخاطب ميدانند”دونالد ترامپ در کنفرانس سالانۀ محافظهکاران :کههیچکس نباید برای آمریکا دردسر درست کند امیدواریم که هیچگاه نیاز به استفاده از این ارتش نباشد- رادیو فرانسه، روز جمعه ٢۴ فوریه/۶ اسفند
ارتش آمریکا نیرومندتر و بزرگتر از همیشه خواهد شد. دونالد ترامپ بلافاصله پس از روی کار آمدن، فرمانی را برای "بازسازی" ارتش صادر کرده بود.
به گزارش رادیو فرانسه، روز جمعه ٢۴ فوریه/۶ اسفند، دونالد ترامپ در کنفرانس سالانۀ "حرکت سیاسی محافظهکاران" (CPAC) تعهد کرد که "ارتش آمریکا از همیشه کارآتر، قویتر و بزرگتر خواهد بود".
او گفت که "برای ارتش محبوبمان بودجۀ عظیمی خواهیم خواست و تمامییت آن را، چه در حمله و چه در دفاع، تقویت خواهیم کرد".
او در عین حال ابراز امیدواری کرد که هیچگاه نیاز به استفاده از این ارتش نباشد و سپس هشدار داد: "هیچکس نباید برای آمریکا دردسر درست کند".
رئیسجمهور آمریکا همچنین در مصاحبهای اختصاصی با خبرگزاری رویترز از عزم خود برای گسترش زرادخانه اتمی کشورش و پیش گرفتن از روسیه در این زمینه خبر داد.
۶ اسفند ۱۳۹۵
جنگ چهارم جناب هاشمی نژاد و معنای برعکس شدن قضایا- کاظم مصطفوی
جنگ چهارم جناب هاشمی نژاد و معنای برعکس شدن قضایا- کاظم مصطفوی
نام سید جواد هاشمی نژاد به گوشتان خورده است؟ این جناب یکی از مسئولان شناخته شده و بالای اداره کل التقاط در وزارت اطلاعات می باشد. او بیشتر با عنوان «دبیر کل هابیلیان» به صورت گسترده ای علیه مجاهدین فعالیت می کند. به گزارش خبرگزاری تسنیم هاشمی نژاد در ۱۵ آذر ماه گذشته گفتگویی با «مؤسسة راهبردی هابیلیان» داشته که بسیار خواندنی است. او گفته است رژیم آخوندی تا کنون سه «جنگ»(سرنگونی) را پشت سر گذاشته است.
در رابطه با دژخیم محمد جواد هاشمی نژاد بیشتر بخوانید
محمد جواد هاشمی نزاد سر دژخیم اطلاعات ومافیای هابیلیان اعتراف کرد که مجاهدین در جامعه ودانشگاه ها مطرح هستند باید کاری کرد
محمد جواد هاشمی نژاد یکی از شکنجهگران رژیم: مجاهدین قوهیی خطرناک و پرنفوذ
محمد جواد هاشمی نژاد هشدار داد که مجاهدین در منطقه قدرت گرفتند اگر بین المللی ودر سیاست خارجی آمریکا نقش پیدا کنند کار ما تمام است
جنگ اول «جنگ ایران و عراق»، جنگ دوم «عملیات مسلحانهمجاهدین در دهه ۶۰»، و جنگ سوم «تحریم های بین المللی» بوده اند. هاشمی نژاد تأکید می کند رژیم اکنون وارد «جنگ چهارم»، که آن را جنگ نیابتی می خواند، شده است.
جنگ چهارم، از نظر هاشمی نژاد، روی ۴ پایه زیر استوار است:
۱) مقابله با دخالتهای رژیم در منطقه، سوریه، عراق، بحرین، یمن با محوریت عربستان رژیم
۲) تخریب جامعه ایران از داخل: یعنی دامن زدن به تضادهای درونی و بالا بردن آثار جام زهر برجام و دامن زدن به نارضایتی های اجتماعی و ….
۳) شعلهور کردن جنگ مسلحانه در مناطق مرزی. هاشمی نژاد اشاره می کند در همین رابطه است که «استکبار» در جنوب «خلق عرب» را فعال کرد و “الاحوازیه» خط لوله نفت را منفجر کرد. در کردستان، حزب دمکرات کردستان بعد از ۲۰ سال اعلام جنگ مسلحانه کرده است. در بلوچستانهمگروههای بلوچ مسلحانه فعالاند. تلاشهای بسیار زیادی کردهاند که در ناحیه آذری نشین ایران یک قوم دیگری را علیه کشور فعال کنند…
براساس این تحلیل یک خط سیاسی خطرناک (برای سرنگونی) فعال شده است که عملا تلاش می کند تا گروههای سیاسی و نظامی ایران «تحت سرپرستی (رهبری) مجاهدین بهعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی ایفای نقش کنند».
هاشمی نژاد در توضیح «جنگ نیابتی» خود میگوید: «بعد از برگزاری جلسه مجاهدین با ترکیالفیصل در پاریس (کهکشان امسال) این محور بهشدت فعالشده و رسانههای عربستان من جمله العربیه تقریباً روزی نیست که اعضا و فعالین این گروه را به شبکه خودش دعوت نکند و به آنها نپردازد و اینها نشان از تلاش آنها برای محوریت مجاهدین است». او تأکید می کند که: «در پنجم مهرماه ۱۳۹۵ شبکه اسکای نیوز عربی هم با عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی با مریم رجوی مصاحبهای کرد، یا راهاندازی کمپین اعتراض به اعدام مجاهدین و طرح آن در شورای حقوق بشر و تلاش برای این که به این موضوعات جنبه حقوق بشری بدهند، تا از طریق ایران را در مجامع بینالمللی محکوم نمایند. … مجاهدین بعد از سقوط صدام که میدانستند به نفعشان است که به سمت این خواست آمریکا بروند، همکاریهای آنها با دیگر معاندین یکشکل علنیتری به خود گرفت و لذا با هر ابزار و فضایی که بتوانند این تقابلها (با رژیم) را تشدید میکنند. اینها (مجاهدین) به دنبال ارتباطگیری با جامعه بهاییت، بعضاً سلطنتطلبان و گروهکهایی که در غرب کشور اقدام تروریستی انجام دادهاند بودند….»
در ادامه تحلیل این مسئول وزارت اطلاعات به یک رؤیای از دست رفته اشاره می کند و در حسرت از دست دادن یک «فرصت تاریخی» می نویسد: ««نباید فراموش کنیم در ابتدای اشغال عراق توسط آمریکا تصور این بود که چون منافقین در لیست گروههای تروریستی هستند آمریکاییها این بساط را جمع خواهند کرد(اما) قضیه برعکس شد». به آخرین جمله این مقام اطلاعاتی توجه کنید! «قضیه برعکس شد» یعنی چه؟ حضرات انتظار داشتند و هزار و یک طرح و برنامه ریخته بودند و میلیاردها دلار خرج کرده بودند تا بعد از ۲۰۰۳ با حمله آمریکا به عراق «بساط مجاهدین» نه تنها در عراق که در تمامی جهان «جمع شود» عالیجنابان عمامه سفید و عمامه سیاه و پهلوان پنبه های گردآمده در سپاه پاسداران و لابی های فکل کراواتی خارجه نشین شان، ایضا مواجب بگیران و قلم به مزدهای حقیرشان، این صابون را به شکم زده بودند که در مراسم تدفین سازمان مجاهدین چهار دستماله برقصند و بر پیکر به خون نشسته آنان پایکوبی کنند. اما به هردلیل نشد آن چه که آنان در رؤیای خود داشتند. هرجنایتی هم در این سالهای پایداری از دستشان برآمد کوتاهی نکردند. ولی نه تنها آن «بساط» جمع نشد که اتفاقا «قضیه بر عکس شد». یعنی مجاهدین تمام رنجها را تحمل کردند. با اتکا به خط و خطوط درست سیاسی و استراتژیکی شان دست به عالی ترین مقاومت تاریخ ایران زدند، و از بذل هیچ فدا و ایثاری دریغ نکردند. و نهایت این که توانستند با حفظ تمامیت تشکیلاتی خود را از مهلکة لیبرتی نجات دهند و بزرگترین پیروزی پنجاه ساله تاریخ خود را رقم بزنند. هجرت بزرگ آنان به یمن پایداری شان و همراهی یاران «اشرف نشان» شان در اقصی نقاط جهان تحقق یافت و این بود که «قضیه برعکس» شد.
معنای نهفته در برعکس شدن قضایا!
هرچند تحلیل جناب متخصص وزارت اطلاعات در مبارزه با مجاهدین گوشه ای از تحلیل این وزارت بدنام را منعکس می کند اما باید به معنای نهفته در «برعکس شدن قضیه» مجاهدین توجه کرد. معنای اولیه و روشن برعکس شدن قضیه همان است که اشاره کردیم اما معنای نهفته در آن از درک دیالکتیکی رابطة مقاومت و رژیم وضوح بیشتری پیدا می کند. اگر بپذیریم که این رابطه از سالهای قبل نیز همچون دو کفه یک ترازو وجود داشته باید اذعان کنیم که وقتی این تعادل قوا برعکس می شود، با اثبات مجاهدین، به صورتی دیالکتیکی رژیم نفی می شود.
وقتی مجاهدینی که قرار بود یا با حمله های نیروهای مزدور مالکی و یا در موشکبارانهای متعدد از بین بروند با حفظ کامل ساختار تشکیلاتی و هویت سیاسی و ایدئولوژیک خود به آلبانی می رسند «قضیه برعکس» می شود.
اما در همین فاصله کوتاه وضعیت رژیم و به طور مشخص وضعیت «مقام عظما» را نگاه کنیم. آیا کسی، حتی از نزدیکترین دوستان خوش خدمت «ولی فقیه»، پیدا شده که به خامنه ای بد و بیراه نگفته باشد؟ اوضاع ولی فقیه به قدری مفتضح است که صورتش دیگر حتی با سیلی هم سرخ نمی شود. من فقط یک نمونه از این سیلی هایی که توسط دوستان «خوش خدمت» سابق و لاحق مقام عظما به صورت ایشان نواخته شده را نقل می کنم و شما خود می توانید حدیث مفصل از این مجمل را بخوانید.
حتما نام «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» به گوشتان خورده است. این به اصطلاح سازمان، از همان اول انقلاب، در ضدیت با مجاهدین تشکیل شد. و حتی نامش را هم برای استفاده از سابقه و شهرت مجاهدین به سرقت برد. آش در هم جوشی بود از افراد مختلف که بیش از هرچیز برای قبضه سهمی از قدرت دندان تیز کرده بودند. در این ملغمة هفت جوش هم مرتجعان راست و ابله بودند و هم شارلاتانهای بی اعتقاد فرصت طلبی همچون بهزاد نبوی و هم کله پوکهای احمقی که بعدها لباس پاسداری پوشیدند(مثل محسن رضایی) و هم مفتخوران از فرنگ رسیده ای همچون تاج زاده و واعظی. نقطة مشترک همه این اراذل داخله و خارجه ضدیت با مجاهدین بود و به صورت عملی و فعال وارد یک مبارزه آشکار و پنهان با مجاهدین شدند. تعدادی از آنها لباس پاسداری پوشیدند، و تعداد بیشتری در خدمت ارگانهای سرکوبگر و اطلاعاتی رژیم در آمدند. آنها بیشترین خدمات را به شکل گیری و سازماندهی ارگانهای اطلاعاتی رژیم کردند. تعداد زیادی از آنها از قبیل محسن آرمین بازجویان مستقیم ارگانهای اطلاعاتی در زندان اوین بودند. آنها باند معروف «۲۰۹» را از طریق واحد اطلاعات سپاه، که در رقابت با باند «دادستانی» به رهبری لاجوردی بود، شکل دادند. بعد هم که وزارت اطلاعات تشکیل شد به صورتی گله ای به آنجا منتقل شدند. این جماعت مفتخور و مرتجع که هرگز در پهنه اجتماعی نتوانستند جایی برای خود بیابند به قدری ورشکسته بودند که یک روز سعید حجاریان گفته بود تمام سازمانشان را می توان در یک مینی بوس جمع کرد! اما همان اندک «اعضا» از چنان روحیه فاشیستی برخودار بودند که مثل و مانند نداشتند.جنایتها و خیانتهای این باند فاسد و قدرت طلب جای بررسی بسیار دارد. آنها براثبات وفاداری خود به «ولایت فقیه» از هیچ دنائتی کوتاهی نکرده اند. با وجود این ورشکستگی ولی فقیه در سالهای اخیر به جایی رسیده که حتی همین مداحان و متملقان «مقام عظما» هم صدایشان در آمده است و به صراحت از استبداد «ولایت فقیه» سخن می گویند. به تازگی، بعد از نزدیک به چهل سال، یادشان آمده است که ولایت فقیه با آزادی و دموکراسی نمی خواند. و بعد از این که گذرشان به دباغخانة «ولایت» افتاد یک باره زبان باز کردند و کم و بیش حرفهایی زدند که در گذشته بسا مجاهدین و مبارزان را به خاطر زدن همان حرفها به صلابه کشیده بودند. از جمله این جماعت فردی است به نام ابوالفضل قدیانی است که تازه از نوع خوش خیم حضرات است و بگویی نگویی با امثال تاج زاده ها تفاوت دارد. او در تاریخ در ۱۷ آذر ۹۵ در مصاحبه با تلویزیون «دُر تی. وی» بعد از صحبت درباره رسوایی سعید طوسی، ملقب به «سعید جان دوم»، که یکی از آخرین دسته گلهای به آب داده مقام عظما است، به «نهادینه شدن فساد در رژیم» پرداخته و گفته است: «متأسفانه شکایت و پیگیری چندین ساله این نوجوانان مظلوم و قربانی آن دیو پلید (سعید طوسی) که قرآن کریم را نقاب نیرنگ و فریب خود کرده بود بهجایی نرسید چرا؟ چونکه او وابسته به بیت و موردحمایت مستبد و دستگاه قضا که وابسته و فرمانبر است که با یک اشاره چشم خودش را به روی این جنایت میبندد و حقوق آن قربانیان را زیر پا میگذارد. به نظر من علتالعلل نهادینه شدن فساد، استبداد دینی است که وجود دارد و پایه آن هم ولایتفقیه است که میخواهد به هر قیمت قدرت را مادامالعمر حفظ کند» شگفتا توجه کنید که این اعتراف به «استبداد دینی» که پایه اش «ولایت فقیه» است و می خواهد به هرقیمت قدرت را مادام العمر حفظ کند، از زبان مخالفان شناخته شده رژیم جاری نشده است. فراموش نکنیم که سابقه جنایتهای این باند فاشیستی چه بوده است. حالا همین حضرات بو کشیده و سمت و سوی باد را تشخیص داده و علیه «عظما» و «سعید جان دوم»ش شوریده اند. امروزه وضعیت عظما به قدری وخیم است که هرکس، از خودی و غیر خودی، قبل یا بعد از هربحث سیاسی، سیخ و سنبه ای نثار کودکی تا دوران ولایت او می کند. و این هیچ معنایی ندارد جز «برعکس شدن قضیه» و پائین آمدن کفة اعتبار سیاسی و اجتماعی در معادلة تعادل قوا بین مقاومت و رژیم.
اشتباه استراتژیک اوباما در سوریه - ژنرال جیمز جونز
اشتباه استراتژیک اوباما در سوریه
ژنرال جیمز جونز نخستین مشاور امنیت ملی اوباما شکست دولت قبلی آمریکا در اجرای مرز سرخ خود نسبت به استفاده بشار اسد از سلاحهای شیمیایی را یک اشتباه عظیم از نقطه نظر استراتژیک، توصیف کرد..
ژنرال جیمز جونز که با سی ان ان مصاحبه می کرد، افزود حداقل مجازات بشار اسد بهخاطر استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم این میبود که بخشی از سوریه را برای رسیدگی به پناهندهها تحت کنترل میگرفتیم و اگر این کار را میکردیم، احتمالاٌ مانع از رفتن پناهندگان به اروپا میشدیم.
جهانگیری معاون اول روحانی اعتراف کرد : اگر مسائل بانکها را بگویم عواقب آن غیرقابل کنترل خواهد بود
جهانگیری معاون اول روحانی اعتراف کرد : اگر مسائل بانکها را بگویم عواقب آن غیرقابل کنترل خواهد بود
بقلم ناصر اعتمادی
اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری ایران، در سخنانی هشدار آمیز در مورد مشکلات و مسائل گوناگون کشور به معضل بیکاری جوانان، به ویژه بیکاری فارغ التحصیلان اشاره کرد و گفت که هر ساله به طور متوسط یک میلیون نفر در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل می شوند، بی آنکه بازار کار کشور قابلیت جذب آنان را داشته باشد.
اگر چه اسحاق جهانگیری ادعا کرد که با جذب "منابع قوی" می توان سالانه بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد کرد، اما، خود او اعتراف نمود که در فاصلۀ سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که ایران بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است، حتا یک شغل هم در ایران ایجاد نشده است. او گفت که در دو سال اخیر کشور با موج جدیدی از متقاضیان کار روبرو بوده و سالانه ۱ میلیون و ٢۰۰ هزار متقاضی کار بر شمار بیکاران کشور افزوده شده است.
معاون اول رییس جمهوری اسلامی ایران که، روز پنجشنبه ٢۳ فوریه/ ۵ اسفند، در سومین «همایش دوسالانۀ بنیاد مطالعات و پیشرفت نصف جهان» سخن می گفت، تاکید کرد که ایجاد اشتغال به سرمایه و به ویژه سرمایه خارجی احتیاج دارد و جلب سرمایۀ خارجی به نوع رابطۀ جمهوری اسلامی با جهان بستگی دارد، زیرا، به گفتۀ اسحاق جهانگیری، "سرمایه را که نمی توان از افغانستان وارد کرد."
جهانگیری سپس گفت که نظام بانکی ایران نیز به دلیل مشکلات خاص خودش قادر به تأمین سرمایه لازم برای ایجاد شغل نیست. وی تأکید کرد که "مشکلات بانک های را هم نمی توان در جلسات علنی گفت، زیرا، اتفاقات پس از آن قابل کنترل نخواهد بود."
معاون اول رییس جمهوری همچنین گفت : دولت توان مالی رفع مشکلات کشور را ندارد. وی افزود که "در حال حاضر بودجۀ کشور صرف پرداخت حقوق کارکنان می شود، مضاف بر اینکه دولت در حال حاضر ۱۰۰ درصد حقوق نیروهای مسلح و ۷۵ درصد منابع صندوق بازنشستگی کشور را می پردازد."
اسحاق جهانگیری با اشاره به مشکلات زیست محیطی تأکید نمود که بیش از ۱۰۰ شهر کشور و هفت، هشت مرکز استان نیز با نگرانی نبود آب روبرو هستند.
ابراهیم رئیسی کاندیدای انتخابات ۹۶ نمیشود او در قتل عام 67 جزو هیئت مرگ بوده است
ابراهیم رئیسی کاندیدای انتخابات ۹۶ نمیشود
ابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی و داماد احمد علمالهدی، کاندیداتوری احتمالی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ را رسما رد کرد. گفته میشد که او گزینه مورد توافق اکثر اصولگرایان برای رقابت با روحانی است.
رئیس دفتر تولیت آستان قدس رضوی اعلام کرده که ابراهیم رئیسی، مسئولیت کنونی خود را از هر کار دیگری مهمتر میداند. خبرگزاری تسنیم به نقل از رضا خوراکیان نوشت: «ایشان عمل به حکم هفت بندی رهبر معظم انقلاب و خدمت به محرومین را بالاترین افتخار خود میدانند.»
ظاهرا اصولگرایان در مراحل مقدماتی مشورتهای خود، روی گزینه ابراهیم رئیسی توافق عمومی داشتهاند، اما محمد جواد ابطحی نماینده اصولگرای مجلس دهم، چهارشنبه چهارم اسفند خبر داد که فشار بر رئیسی بینتیجه بود.
بیشتر بخوانید: حسن روحانی با حمایت اصلاحطلبان نامزد انتخابات میشود
گفته میشد که تشکل اصولگرای "جبهه مردمی نیروهای انقلاب"، رئیسی را کاندیدای نهایی این جریان برای ورود به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ معرفی کرده است. این خبر روز پنجشنبه پنجم اسفند در خلال برگزاری مجمع عمومی این جبهه تکذیب شد.
در همین روز، مرضیه وحید دستجردی، سخنگو و عضو شورای مرکزی "جمنا" خبر داده بود که رئیسی در فهرست ۵۰ نفری این جبهه برای معرفی نامزد نهایی قرار داشته است: «اما خبر ندارم که انصراف دادهاند یا خیر.»
محافظهکاران پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ناکامی در انتخابات ۹۴ مجلس، برای هماوردی با حسن روحانی و عقبه اصلاحطلب او نیاز به چهرهای شاخص و تازه دارند.
ورود رئیسی ۵۵ ساله به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، مستلزم کنارهگیری از مقام کنونیبود. او پس از مرگ واعظ طبسی، به حکم خامنهای در ۱۷ اسفند ۱۳۹۴به تولیت آستان قدس منصوب شد.
بیشتر بخوانید: انتخابات ۹۶؛ تکاپوی اصولگراها برای معرفی نامزد اصلح
ابراهیم رئیسی عضو گروه چهار نفرهای بود که زندانیان سیاسی دهه شصت را در تابستان ۱۳۶۷ در دادگاههای چند دقیقهای به مرگ و اعدام محکوم کردند.
او پیش از انتصاب به تولیت آستان قدس رضوی، دادستان کل ایران، معاون اول قوه قضاییه و رئیس سازمان بازرسی کل کشور بوده است.
دویچه وله فارسی
دویچه وله فارسی
پاپ فرانسیس: جنگ نمیتواند مقدس باشد - درحالی که خمینی وخامنه ای جنگ را نعمت الهی میدانند
پاپ فرانسیس: جنگ نمیتواند مقدس باشد
رهبر کاتولیکهای جهان در مراسم سالانهی "دیدار صلحآمیز مذاهب" سرنوشت عیسی مسیح را با زندگی کنونی پناهجویان مقایسه کرد و "خودخواهی، بیتفاوتی و سکوت فلجکنندهی افراد بیتفاوت" را مورد انتقاد قرار داد.
پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکها، مؤمنان جهان را به تحقیر "خشونت بنیادگرایانه" فرا خواند. او روز سهشنبه (۲۰ سپتامبر) در پایان مراسم سالانهی "دیدار صلحآمیز مذاهب" در ایتالیا گفت: «اعمال خشونت در تضاد با ذات مذهب و نوعی تحریف آن است.» در این دیدار که از روز یکشنبه (۱۸ سپتامبر) آغاز شد، نزدیک به ۵۰۰ نمایندهی آئینهای گوناگون گرد هم آمده بودند.
رهبر کاتولیکهای جهان یادآور شد که استفاده از دین برای تشدید خشونت با جوهر اصلی آن مغایرت دارد. او تاکید کرد که "تنها صلح و نه جنگ، مقدس" است. پاپ فرانسیس سپس از پیروان تمام مذاهب خواست که خود را "از سنگینی بار بیاعتمادی، بنیادگرایی و نفرت" آزاد کنند و به درگیریها به گونهای مسالمتآمیز پایان دهند.
مذمت بیتفاوتی و خودخواهی
پاپ فرانسیس، پیشتر از "بیاعتنایی" برخی از گروههای اجتماعی نسبت به سرنوشت پناهجویان شدیدا انتقاد کرده و گفته بود: «پناهجویان بیش از اندازه با انسانهایی بیرحم روبرو شدهاند که درخواست کمک آنان را به همان آسانی که کانال تلویزیون را عوض میکنند، نادیده گرفتهاند.» او ضمن مقایسهی سرنوشت عیسی مسیح با زندگی کنونی پناهجویان "خودخواهی، بیتفاوتی و سکوت فلجکنندهی" انسانهایی را مورد نکوهش قرار داد که وجود پناهجویان آنان را "آزار" میدهد.
بیشتر بخوانید: مخالفت صریح پاپ فرانسیس با مجازات اعدام
مراسم سهروزهی "دیدار صلحآمیز مذاهب" با بیانیهای در نکوهش جنگ به پایان رسید. شرکتکنندگان در این دیدار خواهان پایان بخشیدن به جنگ و ترور به نام دین شدند. امضاکنندگان همچنین از دولتمردان جهان خواستند، "علل درگیریها را از بین ببرند، از قدرتطلبی بپرهیزند و با فقر و نابرابری مبارزه کنند."
بیشتر بخوانید: تشدید مقررات کلیسای کاتولیک در رسیدگی به آزار جنسی کودکان
در پایان این بیانیه آمده است: «در جنگ همهی طرفهای درگیر بازندهاند، حتی آنها که پیروز میشوند.»
قرار است مراسم "دیدار صلحآمیز مذاهب" در سال ۲۰۱۷ در شهرهای مونستر و اوزنابروک آلمان برگزار شود.
دویچه وله فارسی
پاپ: بیدینی بهتر از ریاکاری کاتولیکی است
پاپ: بیدینی بهتر از ریاکاری کاتولیکی است
پاپ فرانسیس، بار دیگر از کاتولیکهایی که بهظاهر ادعای مسیحیبودن میکنند، انتقاد کرد و گفت پارسانماهایی که زندگی ریاکارانهای را در پیشگرفتهاند، از کسانی که به مسلک و دین خاصی اعتقاد ندارند، بدتر هستند.
پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، در مراسم عبادی روز جمعه (۲۴ فوریه/ششم اسفند) از کاتولیکنمایی برخی از پیروان مسیح انتقاد کرد و گفت "بیدینان، بهتر از کاتولیکهای ریاکار" هستند. به گفته پاپ فرانسیس که به صراحت لهجه و رکگویی معروف است، برخی از مومننماهای کاتولیک، زندگی دوگانهای در پیش گرفتهاند و با ریاکاری امور خود را میگذرانند.
رهبر کاتولیکهای جهان در این رابطه گفت: «آدمهایی هستند که میگویند ما خیلی متدین هستیم، مرتب به کلیسا میرویم و به عضویت این و آن تشکیلات درآمدهایم...» به نظر پاپ فرانسیس، این افراد باید اضافه کنند: «ولی ما به گفتههای مسیح عمل نمیکنیم، حقوق درخوری به کارکنان و کارمندهایمان نمیدهیم، انسانها را استثمار میکنیم، دست به کارهای و معاملههای کثیف میزنیم و پولشویی میکنیم. ما زندگی دوگانهای داریم و ریاکاریم.»
بیشتر بخوانید: پاپ موفقیت پوپولیستها را به زمان قدرتگیری هیتلر تشبیه کرد
رهبر کاتولیکهای جهان، در توضیح نمونه یک "کاتولیک متظاهر" داستان ورشکستگی شرکتی را تعریف کرد که مدیر کاتولیک آن، به بهانه افلاس و زیان دیدن در کسب و کار از دادن حقوق به کارکنان خود سرباز زد: «ولی این مدیر در حالی که زیردستاناش قادر به برآوردن نیازهای اولیه خود نبودند، تعطیلاتاش را در ساحل دریایی در خاورمیانه گذراند.»
این نخستین بار نبود که پاپ فرانسیس در مراسمی عبادی از سیاستهای صاحبان سرمایه و مدیران اقتصادی انتقاد میکرد. او که معتقد است "دیکتاتوری اقتصاد" بر روابط و مناسبات اجتماعی کنونی حاکم است، در سال ۲۰۱۳ نیز گفته بود که «دیکتاتوری اقتصاد کشنده است.» رهبر کاتولیکهای جهان همچنین تاکید کرده بود که "انجام کارهای نیک، به باورهای مذهبی افراد بستگی ندارد."
کاپیتالیسم قربانیزا
پاپ فرانسیس، بهطور کلی معتقد است که "کاپیتالیسم" در حال حاضر با یک مشکل اخلاقی عظیم روبرو است. او در دیدار با هزار تن از مدیران شرکتهای تولیدی که مسایل اجتماعی ـ اخلاقی را نیز رعایت میکنند، گفت: «سرمایه بزرگ در حال حاضر مرتب زباله و مواد زاید تولید میکند و میکوشد آنها را پنهان یا بهطریقی نامریی سازد.»
بیشتر بخوانید: پاپ فرانسیس: جنگ نمیتواند مقدس باشد
به گفتهی رهبرکاتولیکهای جهان، نتیجه منطقی این گونه رفتار به آنجا میرسد که کنسرنهای تسلیحاتی مجبور به ساختن بیمارستانمیشوند تا کودکانی که قربانی بمبافکنهای این کنسرنها شدهاند، در آنجا مداوا شوند. پاپ فرانسیس، به صراحت این رفتار را "ریاکاری" خواند.
رهبرکاتولیکهای جهان در دیدار یادشده از مدیران "سیستمهای اقتصادی" خواست که تنها در صدد کاهش شمار قربانیان نباشند، بلکه برنامههای تولیدی خود را با روشی تنظیم کنند که اصولا قربانیای بهوجود نیاید.
دویچه وله فارسی
آیا تهدیدات ترامپ به نفع ایران است؟
آیا تهدیدات ترامپ به نفع ایران است؟
عبدالرحمن الراشدالعربیه
مجله اکونومیست مطلبی با تیتر هشدار دهنده "سخنان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به نفع افراطیها است" منتشر کرده است.
نویسنده این مطلب همچنین به سخنان رهبر ایران استناد کرده است که میگوید: "متشکریم آقای ترامپ. تو چهره حقیقی آمریکا را به ما نشان دادی". وزیر امور خارجه خندان ایران، از زمان روی کار آمدن ترامپ، لبخندش را از دست داده و از روزهای دشوار پیشروی کشورش گلایه میکند. موضوع اصلی مقاله مجله اکونومیست نتیجه میگیرد که جناح تندروی ایران، از سخنان ترامپ سود برده و این فرصت را به دست میآورد با کنار زدن نیروهای متعدل، زمام امور را به دست گیرد.
اگر چه به نظر میآید این نگرانیها منطقی و معقول باشند، لیکن با تطبیق آنها بر واقعیت سیاسی موجود در داخل نظام ایران، نادرستی آنها مبرهن میشود.
در دهه هفتاد، زمانی که هاشمی رفسنجانی رئیسجمهوری ایران شد، ما این استدلال را باور داشتیم که او میانهروی را نمایندگی میکند، لیکن گذر سالها نشان داد که رژیم ایران در واقع یک رژیم تندروی ایدئولوژیک است که فارغ از آنکه چه کسی (به عنوان رئیسجمهور) انتخاب شود و از سوی رهبر مورد تایید قرار گیرد، یک هسته مرکزی بر ایران حکومت دارد. این موضوع زمانی بیشتر روشن شد که محمد خاتمی در انتخابات پیروز شد و بعدها مشخص شد که او چیزی فراتر از یک رئیسجمهوری صوری نیست و قدرت حقیقی در اختیار بیت رهبری ایران و سپاه پاسداران است. پس از محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد به ریاست رسید؛ رئیسجمهوری که به دلیل نزدیکی به رهبر ایران و سپاه پاسداران، همه اختیارات را در دست داشت.
در سه دهه گذشته چیزی که رقابت واقعی میان تندروها و میانهروها در داخل حکومت ایران را نشان دهد، رخ نداده است، همه آنچه رخ داده ثابت میکند که تندروها حاکمان واقعی ایران هستند و هر آنکس در دایره میانهروها قرار گرفته، تنها نقش ویترین و بروننمای حکومت ایران را ایفا کرده است. حسن روحانی، رئیسجمهوری فعلی ایران و وزیر امور خارجهاش که چهرههای معتدل نظام ایران به شمار میروند، توانستهاند با لابی کردن با دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا، آنها را قانع کنند که برداشته شدن تحریمها و تشویق به گشایش به سمت ایران، به نفع میانهروها در ایران، منطقه و جهان است. بار دیگر دلایل زیادی نادرستی این تصور را ثابت کرد. حکومت ایران گستاختر از گذشته شد و برای اولین بار پس از برآمدن جمهوری اسلامی ایران، حضور نظامیاش در خارج از مرزها را بیشتر کرد و چهار جنگ را در خارج از مرزهایش را تامین مالی میکند. همه این اتفاقات در نتیجه توافق هستهای ایران و گشوده شدن درهای تجارت، روابط و حرکت براساس خواست ایران و همچنین سکوت در مقابل تهدیدهای ایران بر علیه کشورهای منطقه رخ داد.
شدت سخنان دونالد ترامپ، یک واکنش طبیعی به ناامیدی است که در نتیجه رفتارهای ایران پس از توافق هستهای، واشنگتن را در بر گرفته است و اگر یک واکنش جهانی واضح و مستحکم که بتواند مقابل ماجراجوییهای ایران بایستد و از ایران بخواهد هرج و مرجی را که در منطقه به راه انداخته و تامین مالی میکند، متوقف کند، وجود نداشته باشد، اوضاع به سمت شرایط ناگوارتری خواهد رفت.
آنها که با شیوه کار رژیم ایران آشنایی دارند، آنچه دوستان ایران، تحت عنوان "نرمش در مقابل ایران، موجب تعامل مثبت ایران با جهان خواهد شد" در حال ترویج آن هستند را باور نخواهند کرد.
ذات رژیم تهران دینی و ایدئولوژیزه شده انقلابی است و دارای یک برنامه سیاسی است که از زمان هجوم به سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن دیپلماتها تغییر چندانی نکرده است. خود همین منطق میگوید ایران از طریق به کارگیری زور از سوی دستنشاندههایش و گروههای شبهنظامی هوادارش و حمایت از گروههای محلی در کشورهای همسایه و تشویق آنها به آشوب، بر منطقه مسلط خواهد شد. ایران از زمان اعلام این موضوع که قصد دارد انقلاب را به جهان صادر کند، تغییری نکرده است و تنها تغییری که در این مدت رخ داده، بهتر شدن اوضاع مالی و نظامی ایران ایران در نتیجه توافق هستهای آنها با غرب است.
منبع: الشرق الأوسط
مترجم: ضياء ناصر
تمام مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است**
اشتراک در:
پستها (Atom)