ده انفجار در ده روز آخر ماه رمضان در کشورهای اسلامی رخ داد که همه آنها را مسلمانی انجام دادند که نه حرمت ماه رمضان و نه حرمت طاعات و عبادات روزه‌داران را نگاه نداشتند. در نتیجه این انفجارها، صدها مسلمان کشته شدند و خون مسلمانانی به دست مسلمانانی دیگر ریخته شد. خطرناک‌ترین و ناگوارترین این انفجارها، انفجار "الکراده" در عراق بود که فارغ از دیگر خسارات، 200 کشته برجای گذاشت.

برای اولین بار یک انفجار در مالزی رخ داد. گویی که اینان وجود یک کشور مسلمان پیشرفته، دموکراتیک و دارای آزادی و تکنولوژی و صنایع را تاب نیاورده و این آزادی‌ها را برای ضربه آزادی استفاده کرده تا در نهایت دیکتاتوری و استبداد جای آزادی و دموکراسی را در این کشور بگیرد.

سومین انفجار در بنگلادش بود و در کویت نیز سه انفجار در آخرین لحظات خنثی و ناکام شدند. از سه انفجار در پادشاهی سعودی، یکی مسجدی در القطیف را هدف قرار داد ودیگری کنسولگری آمریکا در جده. اما انفجاری که، احساسات همه مسلمانان را به سان حرم شریف نبوی لرزاند، انفجاری بود که در شهر رسول اکرم «صلى الله عليه وسلم» مدینه منوره که مزین به پیامبر و اصحابش در زمان حیات و مماتشان است، رخ داد.
مقدار مواد انفجاری در این حادثه تنها یک کمربند انفجاری بود، که حج‌گذارانی که در مسجد النبی بودند، آن را احساس نکردند، لیکن تاثیر معنوی و انسانی این انفجار بسیار عظیم بود. انفجار مسجد نبوی ناگوارترین و سخت‌ترین اتفاقی بود که بر جان همه مسلمانان و به ویژه سعودی‌ها رخ داد.

اینان بزرگ‌ترین حرمت ممکن را شکستند. مدینه و مسجد النبی محدوده‌ای بود که پیش از این کسی جرات تعدی و جسارت به آن را نداشت. پیش از این عملیات تروریستی زیادی در پادشاهی سعودی انجام شده بود. در 390 عملیات تروریستی که پیش از این رخ داده بود، افراد بیشتری از انفجار مدینه کشته شده بودند لیکن انفجار در مدینه و در نزدیکی مسجد النبی و مزار شریف پیامبر، حساسیت روح و وجدان اسلامی را برانگیخته است. جسارت و اهانتی چنین عظیم به مدینه منوره نشان می‌دهد اینان همه حرمت‌ها را شکسته‌اند و آنچه از عقل‌شان باقی مانده بود را نیز از کف داده‌اند.
داستان انفجار مدینه با یک جوان سعودی از استان‎های دور افتاده سعودی به نام «نائر مسلم حماد»، 26 ساله آغاز می‌شود. سابقه مصرف مواد مخدر او، در سوابق پلیس ثبت شده است. کسی مواد مخدر مصرف نمی‌کند، مگر اینکه از ضعفی در شخصیت خود و امکان گول خوردن از دیگران و بی عقلی رنج ببرد. او به دروغ به خانواده‌اش گفته بود که برای ادای عمره به حج می‌رود، در حالی که در حال تهیه کمربند انفجاری بود تا در زیباترین شب سال، یا آنگونه که دوست دارم " شب زندگی" بناممش، یعنی شب قدر و در حالی که تنها یک روز به پایان ماه رمضان مانده بود وارد مسجد شود. او در نزدیکی زمان افطار، چهار سرباز روزه‌دار می‌بیند که خود را برای افطار آماده می‌کنند و پس از آنکه به آنان می‌گوید می‌خواهد با آنها افطار کند و آنان نیز با مهربانی و سخاوت او را دعوت می‌کنند تا با آنها روی سفره بنشیند. آنها خواستند غذایش دهند ولی او خواست آنها را بکشد، آنها برایش خیر خواستند ولی او برایشان شر خواست، آنها دوستش داشتند ولی او آنها را کشت. آنها به برادرانه و مهربانانه نگریستند ولی او به آنها به نامردی و کینه نگریست. آنها با نیت مهربانی به او نزدیک شدند ولی او با نیرنگ به سمت آنها آمد. اگر چه آنان سرباز بودند ولی گمان نمی‌بردند به مزار پیامبر اکرم «صلى الله عليه وسلم»، جسارت کند، لذا برخلاف معمول با دقت او را بررسی نکردند و او را برادر دینی خود پنداشتند.
زمانی که به آنها نزدیک شد، کمربند انفجاری را منفجر کرد و همه و اول از همه خود او کشته شدند؛ لیک دو گروه مختلف از حیث اهداف و نوایا و جایگاه معنوی شدند. آنها نگهبان مزار شریف پیامبر و مدینه بودند و او آنها را منفجر کرد. آنها برای مردم زندگی خوب را در کنار مزار پیامبر و مدینه می‌خواستند ولی او می‌خواست در مقدس‌ترین مکان دنیا مردم را بکشد.
گویی او و آنان که به او دستور داده‌اند، هیچ‌گاه نخوانده که اگر کسی میخی با صدای بلند در مسجد النبی می‌کوبید، "عائشه" سراسیمه فریاد می‌زند " مواظب باشید رسول الله را نیازارید" زیرا که آزردن مرده پیامبر به مانند آزردن زنده اوست و این در حالی است که کوبندگان میخ اساسا قصد آزار رسول خدا را نداشتند. پس در مورد اینان که منفجر می‌کنند و آتش می‌زنند و رسول خدا و جانشینش ابوبکر و عمر و صحابه را می‌آزارند و مردم روزه‌دار در مسجد پیامبر را ترسانده و وحشت‌زده می‌کنند، چه باید گفت؟
اینان صدای خود را بر صدای پیامبر بلندتر نکردند لیکن در مقابل او اسلحه بالا برده و او را با مواد منفجره روبرو کردند و دو جانیشین را با خون سرآسیمه کردند.
"نائر" آن کسی که مواد مخدر مصرف می‌کرد، ناگهان و بدون اینکه کسی بفهمد چگونه و چه زمانی، به خشونت و تروریسم و افراط‌گرایی روی آورد. چه کسی به او آموزش دارد و او را با مواد منفجره مسلح کرده و به او دستور داد این کار گناه را انجام دهد؟ آیا این کار داعش بود؟ و یا شاید یک سازمان امنیتی دشمن پادشاهی سعودی او را به کار گرفت تا بطور غیر مستقیم بزرگترین مرز و حرمت دینی و روانی را نزد سعودیان و مسلمانان بشکند.

آیا داعش جرات چنین کاری را دارد؟ از آنها همه چیز بر می‌آید؟ یا شاید دشمنان باهوش و زیرک سعودی، همانان که فرمان داعش را در دست دارند، غیر مستقیم اینکار را برنامه‌ریزی کردند. "نائر" کشته شد و با مرگ او رازهای بسیاری ناگشوده ماند، رازهای که می‌تواند به حل معمای افراط‌گرایی و تروریسم کمک کند. نفرین بر هر کسی که رسول خدا را، زنده یا مرده، بیازارد و یا فتنه‌ای در مکه یا مدینه درست کرده و یا نیت شومی برای آنها داشته باشد.

منبع: روزنامه الوطن
سه شنبه 12 ژوئیه