۲۳ تیر ۱۳۹۵

رژيم خامنه ای در سالروز امضاي برجام، در عزای «مرگ برجام»

رژيم خامنه ای در سالروز امضاي برجام، در عزای «مرگ برجام»

لینک به منبع
این روزها موضوع برجام، بار دیگر در ابعادی جدید، در درون رژیم و جنگ وجدال باندها اوج گرفته است که علت آن موج تازه‌یی از تحریمها و محدودیتها و فشارها علیه رژیم است.

فاکتها و موارد به‌روشنی این موضوع را نشان می‌دهند. بارزترین نمونه‌هایش هم موضعگیری دبیرکل ملل متحد، بان‌کی‌مون بود که درباره‌ های و هوی موشکی رژیم گفت این تست‌های موشکی با روحیه سازنده در توافق هسته‌یی ناسازگار است؛ خانم مرکل، صدراعظم آلمان هم نسبت به فعالیت موشکی رژیم ابراز نگرانی کرد و استقرار دفاع موشکی توسط ناتو را ناشی از همین فعالیتهای رژیم دانست. روزنامه حکومتی جام جم 22تیر، این ابراز نگرانیهای مقامات بین‌المللی را: « توطئه دومینووارِ غرب» علیه رژیم تعبیر کرد که آن را وارد دستور کار نشست ناتو هم کرده‌اند و ناتو نیز با صدور بیانیه‌یی همین ادعاها را تأیید و تأکید کرده است. این یک رشته از محدودیتها یا گامهایی است که کشورهای غربی و ناتو دارند برای تشدید فشار علیه رژیم بر می‌دارند. موضوع بعدی رأی کنگره آمریکا درباره ممنوعیت فروش هواپیما توسط شرکت بوئینگ به رژیم آخوندی است که حتی می‌گویند معامله ایرباس را هم تحت‌تاثیر قرار داده و زیر سؤال برده است. البته می‌دانیم که بحث حقوق‌بشر هم از مدتی پیش مطرح است و هرازگاهی بیانیه‌هایی مثل وزارت‌خارجه آمریکا که اخیراً بود، یا سازمانهای غیردولتی در کشورهای غربی مطرح می‌شود که خودش زمینه‌ساز فشارهای بیشتر است.

اما واکنش سران و باندهای رژیم در برابر افزایش فشارها کاملاً متضاد است و باندهای رژیم را بیش از پیش رودرروی هم قرار داده است، که البته این یک قانون است که وقتی فشارهای خارجی بر پدیده‌ای وارد می‌شود، اگر در این پدیده شکافی باشد، شکاف گسترش پیدا می‌کند. رژیم هم که از درون شقه شده هست، این فشارها مرتباً این شکاف را تعمیق می‌کند. حالا چطور ظاهر می‌شود؟ برای نمونه، باند دلواپسان تقصیر تشدید این فشارها را به گردن باند روحانی-رفسنجانی میندازند و می‌گویند به‌خاطر کوتاه آمدن شما در برابر غربی‌ها و تن‌دادن به برجام بوده است. مثلاً سایت حکومتی بسیج دیروز با طعنه نوشته: «صالحی، دلواپس چیست؟ خبر مرگ برجام!» . یا کیهان خامنه‌ای امروز با اشاره به این‌که درست یک‌سال از امضای برجام گذشته (23تیر، سالروز امضای برجام است) حالا کیهان با استفاده از همین تاریخ و گذشتن یک سال، به طعنه نوشته چقدر صبر کنیم که «ببینیم تخم‌مرغ‌های نهاده در سبد مذاکرات، کی جوجه می‌دهد؟» ؛ آیا «یک سال دیگر دست‌روی دست بگذاریم» . بعد هم دولت روحانی را موعظه کرده که «نیاز استراتژیک و اول» تو «ناامیدی از جبهه استکبار و هم‌آهنگ‌تر شدن با جبهه کلی نظام» باید باشد. این از یک طرف؛ از طرف دیگر باند رفسنجانی-روحانی هم حرف و جواب دارند که درست در نقطه مقابل همین اتهامات باند خامنه‌ای است. برای نمونه عراقچی تلاش می‌کند ثابت کند که کشورهای غربی و طرف حسابهای برجام هیچ‌کدام از اقداماتشان نقض برجام نیست و مثلاً می‌گوید: «۵+۱ تا کنون به تعهدات برجام پایبند بوده‌اند» یا طلبکار باند خامنه‌ای می‌شود و می‌گوید «مگر ما در فعالیت‌های موشکی خود تغییری داده‌ایم که انتظار داشته باشیم تحریم‌ها‌ی مرتبط با موشکی برداشته شود» و مجموعه‌یی از این حرفها را می‌زند که ثابت کند طرف حسابهای برجام چیزی را نقض نکردند و حرف دلواپسان بیجا و نادرست است. این واکنشهای متقابل تا بالاترین سطح این باند که خود رفسنجانی باشد، دیده می‌شود. همین دیروز رفسنجانی گفته: عده‌یی برای به شکست کشاندن برجام «با هم مسابقه می‌دهند» .

اما از آنجا که موضوع فشار و تحریم، برای نظام جنبه حیاتی دارد، تا آنجا که یک‌سال پیش در همین روز جام زهر اتمی را همه‌ با هم سر کشیدند و با توجه به این‌که پس از حساب و کتابهای زیاد به عقب‌نشینی اتمی تن دادند، سؤال این است که بالاخره حالا به سمت چه راه‌حلی پیش می‌روند؟

در پاسخ باید گفت که مسأله مهم این است که هیچ‌کدام از این دو باند راه‌حل واقعی برای برون‌رفت از این بحرانها ندارند. راه‌حلهایی هم که ارائه می‌دهند، بیشتر رودرروی یکدیگر است. باند خامنه‌ای برای کل این وضعیت همیشه یک چیز را تکرار می‌کنند. که خامنه‌ای هم آن را خیلی به زبون می‌آورد. چیزی تحت عنوان اقتصاد مقاومتی؛ که یک مفهوم کلی هست که الآن دیگر در رژیم هم به یک جک تبدیل شده. آن‌قدر هم کلی است که روحانی هم آن را تکرار می‌کند، اما کارهای خودش را انجام می‌دهد. در مقابل رفسنجانی و روحانی مرتباً بر طبل پر سر و صدا اما موهوم سرمایه‌گذاری خارجی می‌کوبند. که چند بار خامنه‌ای بر بی‌ثمر بودن این ادعاها انگشت گذاشته و حتی پیش روی هیأتهای خارجی هم این موضوع را مطرح کرده و به‌نحوی توی دهان روحانی زده است. بنابراین هیچ‌کدام طرح واقعی و موثری که بشود بر اساس آن به سمت اهداف آن طرحها حرکت کرد ندارند طبعاً این دو خط با هم سرشاخ هستند و تشدید شقه و جنگ باندی از همین ناشی می‌شود.

اما با توجه به این‌که وضعیت که نمی‌تواند بی‌حرکت و ساکن باشد، پس بالاخره کل رژیم به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟

واقعیت این است که بهترین پاسخ به این پرسش را، خامنه‌ای و رفسنجانی دادند و می‌دهند. خامنه‌ای از گیرکردن بر سر دوراهی تسلیم و فشار حرف می‌زنذ. دوراهی که هر دو راهش به سرنگونی می‌رسد و خامنه‌ای اسمش را «تنزل بی‌پایان» گذاشته است. رفسنجانی هم دیروز نهایت این وضعیت رژیم را این‌طور ترسیم کرده: «گروهی برای القای شکست برجام با هم مسابقه می‌دهند و گویا نمی‌دانند که تضعیف دولت، به تضعیف نظام می‌انجامد... عقلای قوم کم‌کم متوجه می‌شوند که سوراخ‌کردن کشتی انقلاب، همه را غرق می‌کند» .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر