پشتگرمی روحانی در زبان درازیهای اخیر
روحانی
روحانی
روز 9خرداد در سخنرانی برای فرمانداران رژیم فرصت را غنیمت شمرد و در
رابطه با بحران اتمی و مذاکرات هستهای، باند خامنهای را مورد کم
سابقهترین حملات لفظی قرار داد.
روحانی با زدن به دو قوه دیگر راه را برای طلبکاری حول اصلیترین مسأله امروز رژیم یعنی مسأله هستهی هموار کرد و گفت: ”هیچ قوهای امروز در کشور نیست که مردم بدون دغدغه و لکنت زبان (آن را) نقد کنند جز دولت، شما به یکی بگو بیا از مجلس انتقاد کن، مجلس چه جوری از کجای مجلس؟ از کدام قسمت مجلس؟ از قوه قضاییه انتقاد کنید، قوه قضاییه!...، از دولت انتقاد کنید از رئیسجمهور انتقاد کنید، زبون باز میشه، گل از گل شکفته میشود“.
روحانی سپس وارد اصل دعوا شده و میگوید: ”چرا در زمینه هستهیی دولت این همه تلاش میکنه و گاهی زخم زبانهای بسیار زشت رو تحمل میکنه، برای چیست؟ در دولت و دستگاه اجرایی یک مشت افراد صاحبنظر متخصص راستگوی متدین نشستهاند عاقلانه برای آینده کشور تصمیم میگیرند ”
روحانی باند مقابل را به تمسخر میگیرد و میگوید: ”حالا البته طبیعی است در این ایام خداوند نعمت نازل کرده همه جا ضمنا همه متخصص حقوق شدن، همه متخصص امنیت ملی شدن، همه سخنور شدن، همه سخنران شدن، مسائل ملی رو مطرح میکنند، ... متأسفانه یا خوشبختانه خواب هم نمیبینیم به فال و فالگیر و جنگیر هم از اول معتقد نبودیم“.
آخوند روحانی میگوید: ”کی حق دارد با لحن بیادبانه نسبت به سردار مقدم جبهه دیپلوماتیک حرف بزند، کی حق دارد؟ از کجا این بیادبی نازل شده، این زبان زشت، این زبان بد، تند حرف زدن، بیاحترامی کردن... بگذارید این مذاکرات هستهیی تمام بشود و به پایان برسد... بعد ما میآییم برای مردم شرح میدهیم که اینها چه کشیدند، چه سختیهایی بود، ... . گاهی مذاکرات دیپلوماتیک با قدرتهای بزرگ جهانی سختر، پیچیدهتر، دلهره آورتر نسبت به شب عملیات تو میدان جنگ است... “.
روحانی سپس ضمن بیاهمیت انگاشتن حرفهای خامنهای تحت عنوان اینکه تنها یک نصحیت است میگوید: ”حالا یک نصحیتی یک وقتی رهبری معظم انقلاب میکنه ایشون رهبرند باید نصحیت کنند باید ارشاد کنند. همه راه میافتند همه توصیه دارن، میگن وقتی دولت تشنه شدی باید آب بخوریها حواست باشه، میدانیم والله میدانیم اگر تشنه شدیم باید آب بخوریم، همه توصیه راه میافتند، دولت اکسیژن لازمهها، یکی دو دقیقه بیشتر نمیشه تحمل کردها، والا ما میدانیم اکسیژن لازمه... ! “
حالا این سؤال مطرح است که آخوند روحانی برای میزان زبان درازی آن هم بعد از این همه روضه وحدت خامنهای و تأکیداتی که کرده است به چه چیز پشتگرم است. بعبارت دیگر دست طرف مقابل را زیر چه تیغی میبیند که اینطور تهاجم میکند، به تمسخر میگیرد و خط ونشان برای آینده که حالا بگذارید مذاکرات به نتیجه برسد چنین و چنان... !
واقعیت این است که وضعیت رژیم و بحرانهایی که با آن درگیر است آن چنان جدی و بعبارت دیگر وضع آنقدر خراب است که آخوند روحانی تنها با پشتگرمی به این مساله، میتواند باند مقابل را این طور شلاقکش کند. اگر باند مقابل دستاوردی و یا موفقیتی در کویر بحرانزده آخوندی داشت بیتردید بهراحتی پاتک میکرد ضمن اینکه روحانی نیز آنقدر حواس جمع بود که اینطور پا برهنه وارد گود نشود
بنابراین وضعیت خراب اقتصادی ناشی از تحریمها که راه به امنیت رژیم برده است، آنچنان است که به روحانی این میزان دست باز برای زبان درازی داده است. از آنجا که این بحرانها بهمثابه باتلاقی است که رژیم در آن گیر است، این جنگ و دعواها، نه تنها تضادی حل نمیکند، بلکه بیش از پیش صاحبانش را در کام خود میکشد.
روحانی با زدن به دو قوه دیگر راه را برای طلبکاری حول اصلیترین مسأله امروز رژیم یعنی مسأله هستهی هموار کرد و گفت: ”هیچ قوهای امروز در کشور نیست که مردم بدون دغدغه و لکنت زبان (آن را) نقد کنند جز دولت، شما به یکی بگو بیا از مجلس انتقاد کن، مجلس چه جوری از کجای مجلس؟ از کدام قسمت مجلس؟ از قوه قضاییه انتقاد کنید، قوه قضاییه!...، از دولت انتقاد کنید از رئیسجمهور انتقاد کنید، زبون باز میشه، گل از گل شکفته میشود“.
روحانی سپس وارد اصل دعوا شده و میگوید: ”چرا در زمینه هستهیی دولت این همه تلاش میکنه و گاهی زخم زبانهای بسیار زشت رو تحمل میکنه، برای چیست؟ در دولت و دستگاه اجرایی یک مشت افراد صاحبنظر متخصص راستگوی متدین نشستهاند عاقلانه برای آینده کشور تصمیم میگیرند ”
روحانی باند مقابل را به تمسخر میگیرد و میگوید: ”حالا البته طبیعی است در این ایام خداوند نعمت نازل کرده همه جا ضمنا همه متخصص حقوق شدن، همه متخصص امنیت ملی شدن، همه سخنور شدن، همه سخنران شدن، مسائل ملی رو مطرح میکنند، ... متأسفانه یا خوشبختانه خواب هم نمیبینیم به فال و فالگیر و جنگیر هم از اول معتقد نبودیم“.
آخوند روحانی میگوید: ”کی حق دارد با لحن بیادبانه نسبت به سردار مقدم جبهه دیپلوماتیک حرف بزند، کی حق دارد؟ از کجا این بیادبی نازل شده، این زبان زشت، این زبان بد، تند حرف زدن، بیاحترامی کردن... بگذارید این مذاکرات هستهیی تمام بشود و به پایان برسد... بعد ما میآییم برای مردم شرح میدهیم که اینها چه کشیدند، چه سختیهایی بود، ... . گاهی مذاکرات دیپلوماتیک با قدرتهای بزرگ جهانی سختر، پیچیدهتر، دلهره آورتر نسبت به شب عملیات تو میدان جنگ است... “.
روحانی سپس ضمن بیاهمیت انگاشتن حرفهای خامنهای تحت عنوان اینکه تنها یک نصحیت است میگوید: ”حالا یک نصحیتی یک وقتی رهبری معظم انقلاب میکنه ایشون رهبرند باید نصحیت کنند باید ارشاد کنند. همه راه میافتند همه توصیه دارن، میگن وقتی دولت تشنه شدی باید آب بخوریها حواست باشه، میدانیم والله میدانیم اگر تشنه شدیم باید آب بخوریم، همه توصیه راه میافتند، دولت اکسیژن لازمهها، یکی دو دقیقه بیشتر نمیشه تحمل کردها، والا ما میدانیم اکسیژن لازمه... ! “
حالا این سؤال مطرح است که آخوند روحانی برای میزان زبان درازی آن هم بعد از این همه روضه وحدت خامنهای و تأکیداتی که کرده است به چه چیز پشتگرم است. بعبارت دیگر دست طرف مقابل را زیر چه تیغی میبیند که اینطور تهاجم میکند، به تمسخر میگیرد و خط ونشان برای آینده که حالا بگذارید مذاکرات به نتیجه برسد چنین و چنان... !
واقعیت این است که وضعیت رژیم و بحرانهایی که با آن درگیر است آن چنان جدی و بعبارت دیگر وضع آنقدر خراب است که آخوند روحانی تنها با پشتگرمی به این مساله، میتواند باند مقابل را این طور شلاقکش کند. اگر باند مقابل دستاوردی و یا موفقیتی در کویر بحرانزده آخوندی داشت بیتردید بهراحتی پاتک میکرد ضمن اینکه روحانی نیز آنقدر حواس جمع بود که اینطور پا برهنه وارد گود نشود
بنابراین وضعیت خراب اقتصادی ناشی از تحریمها که راه به امنیت رژیم برده است، آنچنان است که به روحانی این میزان دست باز برای زبان درازی داده است. از آنجا که این بحرانها بهمثابه باتلاقی است که رژیم در آن گیر است، این جنگ و دعواها، نه تنها تضادی حل نمیکند، بلکه بیش از پیش صاحبانش را در کام خود میکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر