۹ خرداد ۱۳۹۴

مافياي حذف فيزيكي وتروردر نظام ولايت فقيه( 3مصطفي چمران جرا كشته شد


 خميني  چمران را بخاطر نامه اعتراضي در رابطه با ليبي كشت
 رسام؛

به گزارش فردا نیوز مصطفی چمران در روزهای پایانی زندگی خود نامه ای به آیت الله خمینی نوشته واز وی به دلیل نزدیکی به معمر قذافی، رهبر لیبی، بشدت انتقاد کرده بود.
 دراین نامه مصطفی چمران با لحنی سرزنش آمیز آیت الله خمینی را به دلیل نادیده گرفتن مسأله ربایش آیت الله  موسی صدر توسط رژیم قذافی، بشدت مورد انتقاد قرار می دهد.
به گزارش فردا به نقل از یکی از نزدیکان مصطفی چمران، این دست نوشته دردمندانه به دنبال انتشار خبر تجدید روابط ایران با لیبی و سفر عبدالسلام جلود نخست‌وزیر وقت رژیم قذافی به تهران، نگاشته شده است.
در این نامه آمده است:
نمی‌دانم چگونه ممکن است که رهبر انقلاب اسلامی ایران دست خود را در دست مجرمین بگذارد؟ مگر ما به خاطر خدا قیام نکرده‌ایم؟ مگر به راه علی و حسین نمی‌رویم؟ مگر نمی‌خواهیم که ارزش‌های خدایی را استقرار دهیم؟ چگونه می‌خواهیم که انقلاب اسلامی ایران را با کثافات مجرمین آلوده کنیم؟ چگونه می‌توانیم طهارت و اخلاص بی‌نظير شهدای انقلاب ایران را لجن‌آلود کنیم؟
معمر قذافی رئیس دولت لیبی، با کمال بی‌شرفی و بی‌انصافی، هفت ماه پیش رهبر شیعیان لبنان را دزدیده است. دلایل متقن بر این حقیقت وجود دارد و همه دولت‌های مرتبط نیز بر این قضیه گواهی می‌دهند. 
چه کسی است در عالم که به جرم لیبی در نابودی موسی صدر آگاه نباشد؟ و تازه اگر کسی تردید داشته باشد، باید تحقیق کند؛ و در حالت شک صلاح انقلاب ایران نیست که خود را به چنین جنایتکارانی آلوده نماید.
حضرت آیت‌الله بارها درخواست زیارت معمر قذافی را به ایران رد کرده‌اند؛ و دولت ایران نیز بارها درخواست تجدید روابط دو دولت را موکول به بازگشت موسی صدر کرده است. چطور یک‌باره خبر تجدید روابط با لیبی انتشار می‌یابد و جلود معاون معمر قذافی رهسپار ایران می‌شود؟ مگر تغییری در برنامه و خط مشی بوجود آمده است؟ یا مگر آدم‌دزدی و یا آدم‌کشی دیگر جرم نیست؟
راستی حرام است که طهارت انقلاب ما به کثافات این جنایت‌کاران آلوده گردد. راستی حرام است که این مصلحت‌طلبان بی‌دین، انقلاب اسلامی ایران را ملعبه سیاست‌بازی‌های خود کنند تا در دنیای ظلمانی و طوفانی موجود ندای اسلام و انقلاب در دهند و ستمدیدگان محروم و مظلوم را بفریبند.
ای محمد (ص)، ای خاتم‌النبیین، ای سرور انسان‌ها، تو کجایی که ببینی چه کسانی رسالت پاک تو را برای خودخواهی‌های خود آلوده می‌کنند و به نام اسلام بزرگترین ضربه‌ها را به اسلام می‌زنند. ای علی (ع)، ای مظهر اسلام راستین، ای رمز انسانیت ...
چنانکه متن نامه هم گویاست چمران درروزهای پایانی عمر خود حتی احترامات عرفی را با آیت الله خمینی به کناری نهاده وبرخلاف دیگر انقلابیون که وی را با پیشوند امام مخاطب قرار می دادند، وی آیت الله خمینی را نه امام وحتی نه آیت الله العظمی وبلکه تنها آیت الله مخاطب قرار داده است.
لحن پرخاشگرانه این نامه حکایت از تجدید نظر عمیق کسانی مانند چمران دربارۀ آیت الله خمینی وانقلابش دارد ومی تواند پاسخ معمای حذف زودهنگام مصطفی چمران از صحنه سیاست درجمهوری اسلامی باشد.
همچنانکه این نامه را می توان یکی از مهمترین اسناد همکاری حکومت ایران با رژیم قذافی درجهت جذف آیت الله موسی صدر از صحنه سیاسی لبنان وباز کردن فضا برای فعالیت آزادتر طیف عاملان رژیم مطلقه فقیه درلبنان دانست.
لحن کنایه آمیز مصطفی چمران دراین نامه مهر تأییدی براین مدعاست.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر