۲۱ آذر ۱۳۹۵

خامنه اي وطوق لعنت برجام


خامنه اي وطوق لعنت برجام


نمایشهای جمعه 19آذر در سراسر کشور، به دفاع از علی خامنه‌ای و حمله به حسن روحانیاختصاص داشت. گماشته‌های ولی‌فقیه، به دستور او همه با هم به صحنه آمده بودند تا روحانی را به‌خاطر حرفهایش در روز 16آذر که در آن صراحتاً خامنه‌ای را اولین مسئول برجام معرفی کرد، زیر ضرب بگیرند. البته آنها در بیان این‌که خامنه‌ای دخالتی در برجام نداشته، با تناقض دشواری مواجه بودند، در نتیجه حرفهایشان سخیف و خنده‌دار از آب در آمده بود. احمد خاتمی که برخلاف معمول نعره نمی‌کشید و هارت و پورت نمی‌کرد، می‌گفت: «با رهنمودهای آقا گزینشی برخورد نکنیم، آقا حمایت از برجام داشت، حمایت از مسؤلان هم داشت، هشدار هم داشت، تذکر هم داشت، همین آقا فرمود بعضی جاها از خطوط قرمز عبور شده، منتهی آقایان می‌گویند مجبور بودیم، حرف ما این است، ما حول محور ولایتیم و حرفهای ولایت یک مجموعه است، این‌که برخیش را بگیریم، برخیش را نگیریم کار درستی نیست». خاتمی که به این ترتیب می‌خواهد دوگانه‌گوییهای خامنه‌ای را که الآن وبال گردنش شده، توجیه کند، بالاخره روشن نمی‌کند که برجام زیر نظر خامنه‌ای صورت گرفته یا نه؟ 

سخیف‌تر و خنده‌دارتر از خاتمی، دفاع آخوند علم‌الهدی گماشته خامنه‌ای در مشهد از اربابش می‌باشد. او می‌گوید: «الان درست نیست که بیاییم قصه را به گردن ایشان بیندازیم، تا دو روز دیگر بچه‌هایی که به دنیا می‌آیند یا نسل بعدی بگویند آقا این بلایی که سر ما آمد که رفتیم نشستیم با آمریکا دو سال مذاکره کردیم، همه امکانات هسته‌یی را هم دادیم، توی آب سنگینمان بتون ریختیم، آخرش بی‌نتیجه شد، چون رهبر این کار را کرد! این واقعاً ناجوانمردی است».

تناقض این است که این حرف را که خامنه‌ای دخالتی در برجام نداشته، هیچ‌کس نمی‌تواند بپذیرد؛ چرا که چگونه ممکن است ولایت مطلقه فقیه که در ریز تا درشت همه کارها دخالت می‌کند، در کاری با اهمیت برجام دخالت نداشته و آن را یک سره دست روحانی و رفسنجانی یا ظریف و عراقچی سپرده باشد.

علاوه بر این، حمایتهای متعدد خامنه‌ای از برجام و دست‌اندرکاران برجام، چنان است که به گماشته‌های ولایت امکان نمی‌دهد بتوانند ادعا کنند که «آقا» خبر نداشت یا «آقا» مخالف بود.

فراتر از اینها، خامنه‌ای در تیرماه سال گذشته، هراسان از این‌که رفسنجانی و روحانی برجام را به نام خود به ثبت بدهند و او دیگر در نقشه مسیر آینده نظام که با برجام مشخص می‌شود، محلی از اعراب نداشته باشد، به‌صحنه دوید تا کاشی برجام را به نام خود کرده و بالای آن نصب کند و از یادها نرفته که خود خامنه‌ای گفت که مذاکرات با آمریکا از زمان دولت قبل و با دستور خود او شروع شده است. البته در عالم بی‌پرنسیبی و فرصت‌طلبی، قضیه روشن است، دیروز که تصور می‌شد از برجام راهی برای رژیم باز می‌شود، خامنه بی‌سر و دستار دویده بود که آن را به نام خود کند، حالا که معلوم شده برجام از آن امام‌زاده‌هاست که کور می‌کند و شفا نمی‌دهد، با دستپاچگی و به عبث تلاش می‌کند این طوق لعنت را از گردن خود باز کند و به گردن روحانی و شرکا بیندازد.

اما تناقضی که خامنه‌ای و گماشته‌هایش نمی‌توانند از آن بگریزند این است که اگر او به‌راستی مخالف برجام بود و آن را خسارت می‌دانست، چرا جلو آن را نگرفت؟ و چرا هم‌اکنون جلو ضرر را نمی‌گیرد؟ آخوند علم‌الهدی برای خروج از این تناقض مجبور شده یک امتیاز بزرگ به روحانی بدهد: «یک کاری شما خواستید بکنید، مقام معظم رهبری هم اجازه دادند، مخالفت نکردند، به‌خاطر این‌که مردم به شما رأی دادند شما کشور را اداره کنید، شما هم خواستید اینجوری اداره کنید، حالا به نتیجه نرسید کسی هم نمی‌گه شما خیانت کردید، کسی هم نمی‌گه شما مقصر بودید».

به این ترتیب وقتی پای پذیرش مسئولیت شکست به میان می‌آید، هم ولی‌فقیه دموکرات می‌شود، هم گماشته‌اش علم‌الهدی! اما او به این ترتیب خود را دچار تناقض بزرگتری کرده است و آن این‌که چرا ولی‌فقیه که صاحب این رژیم است الآن با نشان‌دادن «یک جو غیرت»! پا پیش نمی‌گذارد و آن‌چنان که یک بار لاف زد، برجام را به آتش نمی‌کشد؟ کاری که البته هرگز جرأت آن را به خود نخواهد داد؛ چرا که خوب می‌داند معنی آن خودکشی است.

واقعیت ناگزیر این است که در این کشاکشها، آنچه بیش از پیش تشدید می‌شود ضعف تمامیت نظام در بن‌بست مانده‌یی است که «عمود خیمه» آن به لرزه افتاده و ولی‌فقیه طلسم‌شکسته آن قادر نیست مسئولیت مهمترین تحول این سالهای رژیم را بپذیرد؛ وضعیت رژیم ولایت فقیه به آن چنان درجه‌یی از فلاکت رسیده که اکنون گماشته‌هایی بی‌مقدار آن ناچارند بیایند و با این بیانهای سخیف و منطق لنگ از او دفاع و حمایت کنند. اما از این حمایتها بنای پوسیده رژیم ولایت‌فقیه سر پا و استوار نمی‌گردد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر