توافق گردانهاي رزمندگان سوري با طرح کمک رساني ، درماني وغذائي به حلب شرقي
کشتار حلب زیر نگاه جامعه جهانی جنایت علیه بشریت
گردانهای اصلی درگیر در بخش شرقی حلب امروز اعلام کردند که با طرح سازمان ملل علیرغم جنایاتی که روسیه واسد انجام داد ومیدهد توافق کرد که به بخش شرقی حلب ومردمی که بدون غذا ودارو وبیماریتان هستند امداد رسانی کنند وگفتند ما از خود دفاع میکنیم ودر این مدت که کمک رسانی خواهد شد هیچ حمله زمینی صورت نخواهیم داد برای اینکه آنجا حلب شرقی مردم ما خانواده های ما و...هستند
جنگ قدرت دوباند حاکمیت در راس نظام - لغوسخنرانی علی مطهری نایب رئیس مجلس خامنه ای وموضع علی لاریجانی
صفبندی جناحهای حکومتی در پی لغو سخنرانی مطهری در مشهد
رئیس مجلس ایران اقدام دادستانی مشهد در لغو سخنرانی علی
مطهری را "تأسفآور" خوانده است اما نایب رئیس مجلس خبرگان میگوید مطهری
باید سخنان خود را پیش از ایراد آن با خامنهای منطبق کند. صفبندیها بالا
گرفتهاند.
علی مطهری
به گزارش خبرگزاری رسمی مجلس "خانه
ملت"، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در آغاز سخنرانی خود در جلسه
امروز مجلس (۲ آذر/ ۲۲ نوامبر)، ضمن انتقاد از اقدام دادستانی مشهد در لغو
سخنرانی علی مطهری، "اینگونه اقدامات تکروانه" را "باعث تفرقه در ساختارهای
کشور" دانست و آن را "تأسفآور" خواند. روز
یکشنبه (۳۰ آبان/ ۲۰ نوامبر) سخنرانی علی مطهری، نایب رئیس مجلس، به دستور
دادستان مشهد لغو شد و مأموران پلیس حاضران را که برای شنیدن سخنرانی
مطهری جمع شده بودند، مجبور به ترک محل کردند. مطهری قرار بود در مراسم
اربعین با "مضمونی مذهبی" سخنرانی کند.
پلیس حاضرانی را که برای شنیدن سخنرانی مطهری آمده بودند، مجبور به ترک محل کرد
همزمان اعلام شد که دفتر "مجمع مشورتی اصلاحطلبان خراسان رضوی" از سوی دادستانی پلمب شده است. خبرگزاری
برنا در روز لغو سخنرانی علی مطهری به نقل از امیر شیبانیزاوه، عضو شورای
مرکزی حزب همبستگی دانشآموختگان استان خراسان رضوی، نوشت: «بعد از
جلوگیری از مراسم سخنرانی علی مطهری و بیرون کردن حاضرین دفتر مجمع مشورتی
اصلاحطلبان خراسان رضوی نیز از سوی دادستانی به علت برگزاری این مراسم و
دعوت از نایبرئیس دوم مجلس شورای اسلامی پلمب شد». همچنین
در گزارش این خبرگزاری به نقل از شاهدان عینی آمده بود که "برخی از
لباسشخصیها و ماموران انتظامی با افراد حاضر در سالن درگیر شدهاند." اقدامی خلاف "مصلحت در شرایط حساس فعلی" علی
لاریجانی در بخشی از نطق پیش از دستور امروز خود در واکنش به لغو سخنرانی
"مجوزدار" مطهری در مشهد گفت: «اقدامی که دادستان مشهد در مورد سخنرانی
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی انجام دادند و موجب این همه بحث در کشور
گردید، تأسفآور است». رئیس مجلس ضمن "تکروانه" خواندن این اقدام گفت:
«بر فرض اطلاعاتی به دادستانی مشهد رسیده که این سخنرانی با مشکل امنیتی
مواجه میگردد، راهکار آن طرح موضوع در شورای تأمین و تصمیم جمعی است». اما
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور جمهوری اسلامی، روز سهشنبه (۲ آذر/ ۲۲
نوامبر) در رابطه با "مشکلات امنیتی" محتملی که رئیس مجلس به آن اشاره
میکند، گفت که در صورت برگزاری سخنرانی علی مطهری در مشهد "هیچ اتفاقی رخ
نمیداد".
علی لاریجانی
لاریجانی
در ادامه گفت، چون سخنان دادستان را نشنیده است، فعلا نمیخواهد "قضاوت
نهایی" کند، اما در عین حال تاکید کرد که "اینگونه رفتارهای تکروانه در
مستندترین وجه آن، خود عامل تفرقه و انشقاق در ساختارهای کشور و بروز
اختلاف میشود". او افزود: «اینگونه رفتارها به هیچ وجه به مصلحت کشور آن
هم در شرایط حساس فعلی نیست». رئیس
مجلس شورای اسلامی در پایان سخنان خود افزود: «لازم است کمیسیون شوراها و
امور داخلی کشور ابعاد این موضوع و همچنین موارد مشابه آن که در خبرها آمده
است را رسیدگی و نتیجه نهایی را به مجلس گزارش دهند. البته نظر مسئولین در
قوه قضائیه و دولت نیز اخذ شود و نظر جامع اعلام گردد تا از تکرار این
اقدامات در کشور جلوگیری شود».
خامنه ای آنقدربخاطر فساد کشتار وغارت اموال مردم آبروباخته است که تنها الله کرم ها از او وبیتش دفاع میکند.
Image copyright
حسین الله کرم، سر چماقدار خامنه ای رئیس باصطلاح شورای هماهنگی حزبالله در ایران درباره پرونده سعید طوسی بیانیه ای منتشر کردهو گفته است که در پی انتشار خبر متهم شدن این قاری سرشناس قرآن به سوءاستفاده جنسی از کودکان، "کلاسهاى قرآن در محلهها و مساجد با کاهش حضور نوجوانان روبروست" و خانواده ها از حضور فرزندانشان در این کلاس ها "ممانعت" می کنند.
آقای الله کرم در اینبیانیهکه امروز سه شنبه دوم آذر (۲۲ نوامبر) در صفحه اینستاگرام خود گذاشته، خطاب به قوه قضائیه دو خواسته را مطرح کرده است.
اولین درخواست او این است که"اگر فردى در دفتر رهبرى با سوءاستفاده از دفتر به حمایت از طوسى برخواسته و یا در ایام محاکمه او را در مجالسى با حضور رهبرى یا در افتتاحیه مجلس کنونى شرکت داده به اتهام وهن دفتر رهبرى محاکمه گردد".
دومین درخواست او از قوه قضائیه، محاکمه "شورایعالى قرآن یا هر دستگاهى ازجمله صدا و سیما و مجلس کنونى" در صورت اطلاع آنها "از پرونده اتهام طوسى" و " اقدام به حمایت از وى" به اتهام "وهن مکتب اسلام و قرآن" است.
آقای الله کرم در عین حال از رسانه ها به دلیل انتشار گزارش درباره آقای طوسی انتقاد کرده و گفته است که رسانه هایی مثل بی بی سی و صدای آمریکا "با پرداختن به فساد اخلاقى فردى بنام سعید طوسى تلاش دارند از یکسو مکیت اسلام و قرآن را زیر سوال برده و از طرف دیگر دفتر رهبرى را حامى متخلف معرفى کنند".
هفتهنامهصبح صادق، نشریه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آخرین شماره خود مورخ ۲۴ آبان ۱۳۹۵ طی چندین مقاله و تحلیل به موضوع انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا و تاثیر آن بر ایران پرداخته است.
تلاش شده جهت گیری نوشته ها خنثی به نظر برسد، اما مشخص است که سپاه، به دلایلی که کمی بعد روشن خواهد شد، از انتخاب ترامپ خرسند است.
در سرمقاله هفته نامه، با عنوان "سرنوشت برجام با انتخاب ترامپ" آمده است: "تحلیل کلان این است که نتیجه انتخابات آمریکا در سیاستهای کلی نظام سیاسی ایران تأثیر نخواهد داشت؛ اما در یک پله پایینتر در دو بخش؛ یکی برجام و دیگری انتخابات به صورت غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت."
از قضا، دقیقا در همین دو ناحیه است که مجموعه جناح رادیکال که سپاه را نیز شامل می شود با جناح رقیب، یعنی میانه روها و اصلاح طلبان بیشترین درگیری را دارد.
سرمقاله، پس از بررسی مواضع ترامپ و اظهارنظر برخی از فعالان نزدیک به او چنین نتیجه می گیرد که "در این وضعیت با حضور ترامپ عملاً چیزی از برجام باقی نخواهد ماند و توافقنامه در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت. با این تفاسیر به نظر میرسد که مسئله سیاست خارجی، به ویژه برجام که نقطه قوت و برگ برنده دولت یازدهم برای انتخابات سال آینده به شمار میرود، به آرامی به پاشنه آشیل دولت منجر شود."
به عبارت ساده تر، نظر ارگان سپاه این است که برجام که تصور می شد برگ برنده روحانی در انتخابات سال آینده باشد، بر عکس انتظار میانه رو ها، با انتخاب ترامپ نقش بر آب شده و ممکن است از همان محل ضربه بخورند.
یاداشت دیگری به تحلیل موضع اصلاح طلبان و اعتدال گرایان پرداخته و می پرسد اکنون سئوال این است که چرا آنان "از پیروزی دموکرات ها استقبال کرده و آنرا برای پیروزی خود مناسب ارزیابی می کردند" و چرا آمدن ترامپ را "به زیات خویش می دانند"؟
مقاله سه پاسخ برای این سئوال ارائه می دهد.
"جناح حاکم نقطه قوت خود را در برجام و توافق هسته ای می داند. طبیعی است که جناح مزبور خواستار تداوم حضور دموکرات ها باشد به خصوص که ترامپ از بر هم زدن برجام سخن رانده بود."
"پاشنه آشیل موفقیت جناح حاکم در انتخابات آینده موضوع اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم است. از آنجا که دولت تدبیر و امید هنوز نتوانسته تغییر محسوسی در سفره مردم ایجاد کند، امید داشت با پیروزی مجدد دموکراتها، تحولی در زمینه تحریمهای اقتصادی صورت گیرد که بخشهایی از نابسامانی ناشی از رکود و تورم موجود را مهار کند. اما ترامپ نه تنها روزنه امیدی در این زمینه ایجاد نکرده، بلکه به نظر میرسد خصومت آمریکا علیه کشورمان را با شفافیت بیشتری دنبال کند."
(دلیل سوم که در واقع می تواند منعکس کننده نظر سپاه و جناح رادیکال نسبت به انتخاب ترامپ باشد) "تحلیل برخی از اصلاحطلبان و نزدیکان دولت این است که رفتار پیشبینیناپذیر ترامپ سبب غلبه فضای امنیتی بر جهان شده و این افراطگرایی به اصولگرایان [تندرو] کمک خواهد کرد تا بر خوشبینان به غرب [یعنی مجموعه دولت و اصلاح طلبان] غلبه کنند."
صرف نظر از میزان دقت و صحت تحلیل نشریه سپاه، آنچه که در جریان انتخابات آشکار بود، نشریات و پایگاه های اینترنتی جناح میانه رو نظر موافقی نسبت به انتخاب ترامپ نداشتند. از سوی دیگر، هر قدر اعتدالگرایان از وضعیت به وجود آمده ناخشنودند، جناح محافظه کار، از جمله سپاه، احتمالا تا اینجای کار از انتخاب ترامپ راضی به نظر می رسند. دلایل آن به قرار زیر است:
۱- برجام، از زمان شکل گیری آن صحنه نزاع شدید دو جناح میانه رو و تندرو بوده است. علت عمده آن است که از دید تندرو ها اجرای برجام که سال ها به طول می انجامد، خواهی نخواهی می تواند به نرم شدن روابط بین ایران و آمریکا منجر شود. این نرمش در روابط با آمریکا می تواند تبعات متعددی داشته باشد.
با تثبیت برجام بر حجم تجارت با غرب افزوده می شود، بخش خصوصی گسترش پیدا می کند، تکنوکرات ها فعالتر می شوند، و نهایتا منجر به این می گردد که جریان اعتدالگرا دست بالا را پیدا کند و جناح رادیکال به حاشیه رانده شود.
در محاسبات سپاه، چنانکه از نوشته های فوق بر می آید، با آمدن ترامپ این امکان وجود دارد که برجام به توقف و حتی شکست کشیده شود. لذا از اینرو ترامپ گزینه بهتری است.
۲-با آمدن ترامپ و شکست جناح لیبرال در آمریکا، موضوع "نفوذ" که هم سپاه و هم کلیت جناح محافظه کار به شدت از آن در هراس بودند تقریبا منتفی می شود. جناح لیبرال آمریکا، یعنی دموکرات ها، به برنامه "بسط قدرت نرم" آمریکا (از جمله توسعه جوامع مدنی) به عنوان یک پروژه جدی برای گسترش دایره نفوذ آمریکا می نگرند. جمهوری خواهان که ترامپ فردی از آن جناح است بیشتر بر توسعه قدرت نظامی، به عبارت دیگر "قدرت سخت" تکیه می کنند.
۳-اما شاید مهمترین عاملی که ترامپ را گزینه جذابتری برای سپاه و مجموعه محافظه کاران می کند، چنانکه از نوشته های صبح صادق نیز بر می آید، این است که احتمال تشدید تضاد با آمریکا بالاتر است. این امر از نظر سپاه مطلوب است چرا که در صورت تشدید درگیری با آمریکا موقعیت میانه روها در داخل به خطر می افتد و حتی می تواند به شکست آنان در انتخابات سال آینده منجر شود.
آیا این برداشت سپاه صحیح است؟ آیا ترامپ سیاست خصمانه ای را در مورد ایران دنبال خواهد کرد؟
چنانکهدر مقاله ای دیگربه آن اشاره شد ترامپ تا اینجا یک رویگرد دوگانه را در مورد ایران ارائه کرده است. اما عاملی که می تواند کفه ترازو را به سمت تشدید تشنج در روابط دو کشور سنگین کند، این است که اخیرا از جان بولتون، نیوت گینگریچ، و رودی جولیانی به عنوانکاندیداهای احتمالی پست وزارت امور خارجهآمریکا یاد می شود.
جان بولتون دیدگاه خصمانه ای نسبت به حکومت ایران دارد. او که از زمان جورج بوش به شدت علیه حکومت ایران فعال بوده، سال ۲۰۱۵، زمانی که چیزی به خاتمه مذاکرات هسته ای نمانده بود درمقاله ای در نیویورک تایمزپیشنهاد بمباران ایران را مطرح کرد. موضوع قابل تامل دیگر رابطه نزدیک بولتون با سازمان مجاهدین خلق است. نام او در میان آن گروه از سیاستمداران آمریکایی است که برای خارج کردن سازمان مزبور از فهرست سازمان های تروریستی فعال بودند. او همچنین درگردهمایی امسال مجاهدیندر پاریس حضور داشت و سخنرانی شدید اللحنی در مورد لزوم سرنگونی حکومت ایران ایراد کرد.
رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک نیز در جمع سیاستمداران آمریکایی بوده کهبرای سازمان مجاهدین لابی کردهاست. او نیز در گردهمایی های مجاهدین شرکت می کند. در گردهمایی مجاهدین در سال ۲۰۱۲اعلام کردکه تنها راه متوقف کردن حکومت ایران حمایت از سازمان مجاهدین است.واشنگتن پستدر روز ۱۵ نوامبر (۲۵ آبان) مقاله ای در مورد رابطه جولیانی با سازمان مجاهدین نوشت و سپردن پست امور خارجه به وی را مورد پرسش قرارداد.
نیوت گینگریچ، یک کاندیدای دیگر تصدی سمت وزیر امور خارجه نیز امسالسخنرانی پر حرارتیدر پاریس در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق علیه حکومت ایران ایراد کرد.
سناتور باب کورکر، دیگر فردی که از او نیز برای احراز همین پست یاد می شود، در مقام رئیس کمیته روابط خارجی سنا،مخالفت با اوبامارا برای جلوگیری از نهائی شدن برجام رهبری می کرد.
اینک سئوال این است: آیا در صورت جدی شدن حضور این افراد در کابینه ترامپ، روابط آمریکا با ایران رو به وخامت نخواهد گذاشت؟ آیا ممکن است ترامپبتواند یا بخواهداین افراد را در جهت تنش زدائی با ایران مدیریت کند؟
بی بی سی فارسی
از واكنشهاي ذليلانه آخوندها به گسترش جنبش دادخواهي
به دنبال گسترش جنبش دادخواهي براي محاكمه آمران و عاملان قتلعام سال 67، در اواسط آبان ماه عفو بينالملل طي يك بيانيه فوري به انجام تحقيقات كامل، مؤثر و مستقل و محاكمه و به دست عدالت سپردن مسئولان قتلعام 67 و توقف آزار و اذيت خانوادههاي قربانيان اعدامهاي جمعي سال 67 فراخوان داده و خواهان آزادي بدون قيد و شرط مريم اکبري منفرد از زندانيان سياسي و محاکمه عاملان قتلعام سال 67 شد. عفو بينالملل طي همين بيانيه فوري اعلام كرد: «زنداني سياسي مريم اکبري منفرد به خاطر اعلام شکايت و دادخواهي رسمي قتلعام زندانيان سياسي در سال 67 ازجمله سه خواهر و برادرش توسط رژيم آخوندي از درمان محروم شده است».
در چنين شرايطي «دلسوزي» آخوندها براي ما مجاهدين تحت پوش عواطف خانوادگي بههيچوجه تازگي ندارد. بعد از انتقال بزرگ و سالم و امن مجاهدين كه رژيم شكست سختي خورده و يکبار ديگر بور و کور شده، اميد و آرزوي حربه نابودي با موشك و اقدامات تروريستي با اعوانوانصار مزدور و وحوش برونمرزياش در عراق را هم ازدستداده است؛ به ترفند كثيف و نخ نماي نامهنگاري براي ارگانهاي حقوق بشري تحت عنوان «خانواده» متوسل شده است.
پرواضح است كه اين رژيم زهر خورده با ولايت طلسم شكسته در غرقاب بحرانهاي دروني و جنگ گرگها و در اوج رسوايي و انزواي روزافزون منطقهاي، بهويژه با گسترش جنبش دادخواهي و تغيير شرايط بينالمللي هر چه بيشتر سرنگوني و مرگ و زوال تاريخي و محتوم خود را در حضور و سيماي تنها هماورد انقلابي و اين مقاومت پولادين و سرفراز و خللناپذير با بيش از پنجاه سال نبرد بيامان با فداي بيكران يکصد و بيست هزار خون سرخ و جوشان از پاکترين رشيدترين فرزندان انقلابي خلق قهرمان و سي هزار مجاهد سربدار قتلعام شصتوهفت ميبيند.
پس به اين رژيم جهل و جنايت و خونريز آخوندي و به اين تيره مغزان دينفروش و نابودکنندگان ايران و ايراني بايد گفت: ديگر دوران شما بسر آمده است. منتظر باشيد تا بند از بندتان بگسليم و ريش و ريشهتان را در ايرانزمين بسوزانيم و آن روز نزديك است.
آيا کشتهشدگان نيروهاى ایران در سوریه فقط هزار نفر هستند؟
عکس آرشیوی
دبی-العربیه.نت، فارسی
بنیاد "شهید" ایران از کشته شدن 1000 نظامی ایرانی در خط مقدم جنگ با
مخالفان بشار اسد، خبر داده اما طبق آمارهاى غير رسمى تا كنون بيش از 3000
نظامى ايرانى در جريان مشاركت در سركوب اعتراضات مردم سوريه و درگيریها
با مخالفان مسلح كشته شدهاند.
خبرگزاری «تسنیم» نزدیک به سپاه
پاسداران روز سهشنبه 22 نوامبر به نقل از محمدعلی شهیدی محلاتی رییس "
بنیاد شهید انقلاب اسلامی" اعلام کرد که تعداد کشتهشدگان نیروهای ایرانی
در سوریه از مرز 1000 تن فراتر رفته است.
تناقض در اعداد و ارقام و
آمار ارائه شده از سوى مسئولين حكومتى ايران نشان مىدهد که تعداد واقعى
کشتهشدگان نيروهاى سپاه پاسداران و ارتش ايران به همراه شبهنظاميان
فرقهاى " فاطمیون" و "زینبیون" متشکل از نیروهای افغانستانی و پاکستانی كه
افسران سپاه قدس آنها در خط مقدم درگيریها با مخالفان سورى فرماندهی
میکنند، بسيار بيشتر از آمار رسمی اعلام شده است.
محلاتى رئيس
بنياد شهيد ايران در حالی آمار جديد هزار كشته را اعلام كرده که وی چهار
ماه پیش از تحت پوشش قرار گرفتن 400 خانواده موسوم به «شهدای مدافع حرم»
سخن به میان آورده بود. اما عینالله تبریزی، جانشین سابق فرمانده سپاه
مازندران، در اردیبهشت از مرگ دستکم 1200 نظامى در درگیریهای چهار سال
اخیر سوریه خبر داده بود.
پاسدار رمضان شریف سخنگوی سپاه
پاسداران به کشته شدن 50تن از پاسداران در ارتفاعات قندیل اعتراف کرد. وی که روز
دوشنبه اول آذر 95 با خبرگزاری حکومتی ایلنا مصاحبه میکرد گفت: «هم اکنون۵۰ تکاور ما برای بازپسگیری ارتفاعات
قندیل و جاسوسان بهشهادت میرسند. این کار برای برقراری امنیت است تا استاندار ما
بتواند در شمال غرب کشور با امنیت به مردم خدمت کند».
هلاکت پاسداران به هلاکت رسیده در
کردستان مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفت. از جمله خبرگزاری آناتولی ترکیه
روز دوشنبه نوشت: «سخنگوی سپاه پاسداران از کشته شدن 50 تکاور این کشور در نبرد با
کردهای مخالف حکومت در کوههای قندیل خبر داد».
کشورهای عربی خواستار اخراج ایران از سازمان کنفرانس اسلامی شدند
دبی-العربیه.نت فارسی
شورای روابط بین الملل خلیج از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج و دیگر
کشورهای اسلامی خواست تا به دلیل رفتارهای زیانبار و فرقه گرایانه ایران
که به وحدت کشورهای اسلامی آسیب می رساند، این کشور را از سازمان کنفرانس
اسلامی اخراج کند.
این شورا تاکید کرد که حمله موشکی به مکه مکرمه
که با تحریک ایران انجام شده نشاندهنده میزان نفرت این کشور از اماکن مقدس
اسلامی است.
طارق الشیخان، دبیرکل شورای روابط بین الملل خلیج این موضوع را در گفتگو با سایت «سعودی گازت» بیان داشت.
ماه
گذشته ۱۱ کشور عربی در نامه ای به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد در
مورد ادامه نقش منفی ایران که باعث درگیری و بی ثباتی در منطقه شده است
هشدار دادند.
در این نامه به سیاست های توسعه طلبانه، عدم رعایت حق
حاکمیت ملی و مداخله های پی در پی در امور داخلی کشورهای عربی از سوی ایران
اشاره شده است.
این نامه را سفیران کشورهای بحرین، کویت، مصر،
اردن، مراکش، عمان، قطر، سعودی، سودان، امارات و یمن در سازمان ملل متحد
امضا کرده بودند.
یو-ان واچ، سازمان دیده بان مستقر در ژنو در سویس
ضمن مثبت خواندن این نامه، اعتراض کشورهای عربی به سیاست های ایران را
«مهم» توصیف کرد.
هیلل نوئر، مدیر یو-ان واچ، در بیانیه خود گفت:
«ایران همه انتقادها از سیاست سرکوبگرانه خود را، چه در داخل کشور و چه در
خارج، توطئه غرب می خواند. اما وقتی کشورهای اسلامی از ایران انتقاد کنند
این کشور نمی تواند این بهانه ها را عنوان کند.»
«مرکز آمار رژیم
اعلام کرد تنها ۷ استان کشور در تابستان ۱۳۹۵ دارای نرخ بیکاری تک رقمی بودهاند. این در حالی است که تابستان سال
گذشته، ۱۰ استان کشور دارای نرخ بیکاری تکرقمی
بودند». این اعتراف به افزایش نرخ بیکاری توسط رسانه حکومتی «بینا» ست. اعترافی که
تازه بعد از انبوهی سانسور و کوچککردن واقعیت، نشان میدهد بر پایه آمارهای خود
رژیم، چطور 24 استان کشور، نرخ بیکاریشان دو رقمی است؛ همینطور این اعترافها،
دروغها و فریبهای آخوند روحانی را برملا میکند که وعده داده بود بیکاری جوانها را
مهار میکند؛ اما بر پایه همین آمار حکومتی، تنها در عرض یک سال، 3 استان دیگر هم
نرخ بیکاری جوانهایشان، از تک رقمی به دو رقمی رسیده است.
همین رسانه
حکومتی در ادامه گزارشش میگوید: «ناتوانی دولت در ایجاد اشتغال برای جوانان... از
یک طرف و نبود سیاستگذاری و برنامهریزی درست برای جذب نیروی تحصیلکرده از سوی دیگر،
در کنار اخراج کارگران، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و مراکز تولیدی، دست به دست هم
داده تا نرخ واقعی بیکاری در کشور روز بهروز بیشتر شود».
البته این
رسانه حکومتی، در کنار تمامی این بلاهای آخوند ساخته، اشارهیی به دزدیهای نجومی
سران و کارگزاران رژیم نکرد؛ اشارهیی به رانتخواری و پارتیبازی فراگیر در تمامی
تار و پود نظامِ فاسد آخوندی نکرد که حاصلش، بیکاری 15 میلیون جوان ایرانی است. تا
جایی که خود کارگزاران رژیم در مجلس ارتجاع هم ناچار میشوند به بحران دردناک و غیرقابل
مهار بیکاری اعتراف کنند؛ برای نمونه، روز 25آبان یک عضو مجلس ارتجاع به نام احمد
مرادی گفت: «نرخ بیکاری در استان هرمزگان با کمال ناباوری به بیش از 30% رسیده
است. جوانان تحصیل کرده از فرط بیکاری و سرخوردگی مجبور به کرایهکشی و دستفروشی
هستند...»
بله، اختاپوس بیکاری
جوانها در ایرانِ آخوندزده، تا آنجا بالا گرفته که خود مهرهها و رسانههای رژیم
هم، مجبور میشوند به گوشهیی از آن، اینطور اعتراف کنند. اما آنها به چیزی که
اعتراف نمیکنند و نمیتوانند بکنند، راهحل ریشهیی و واقعی بحران دردناک بیکاری
جوانهای ایرانی است. اگر هم حرفی میزنند و بهاجبار اعترافی میکنند، از یکطرف در
دعوای باندی دنبال کسب هژمونی هستند و از طرف دیگر از خیزش جوانان میهراسند، چیزی
که با عبارت بیکاری یک چالش جدی امنیتی از آن نام میبرند.
البته نیازی هم
به اعتراف آنها نیست، چرا که جوانهای ایران خوب میدانند که این دردِ زندگی برباد
دِه، مثل هزاران معضل اجتماعی دیگر در ایران، چطور باید ریشهکن شود.
آنها میدانند
علتالعلل این مسایل کیست و راهحل هم کدام است.
از روزی که بحث افتتاحیه دفتر اتحادیه
اروپا در تهران مطرح شد و اینکه این دفتر مسائل حقوقبشر را زیر نظر خواهد گرفت،
سردمداران رژیم بهخصوص در باند خامنهای، بهشدت در رابطه با این موضوع و علیه
اتحادیه اروپا موضع گرفتند، سوالی که مطرح است این است که چه عاملی باعث شده که
اصلاً اروپا و اتحادیه اروپا وارد این معرکه بشوند؟ و چرا باند خامنهای با این قضیه
مخالف است؟
واقعیت این است که این در واقع
درخواست رژیم یا بهطور مشخص درخواست دولت روحانی بود و به خیال خودشان این تدبیری
بود در برابر بهاصطلاح بدعهدی آمریکا و بهخصوص اینکه اگر رئیسجمهور جدید آمریکا
آن طور که گفته بود زیر برجام بزند و برجام را پاره کند، اروپا مانع بشود.
در واقع رژیم از ترس آمریکا به اروپا
پناه برده. علت مخالفت باند دلواپسان با بیانیه پارلمان اروپا هم خیلی واضح است؛ بیشتر
بندهای دهگانه این بیانیه که یکی از آنها باز شدن دفتر اتحادیه در تهران است، مثل
زهر برای رژیم است، از حقوقبشر تا قطع دخالتهای رژیم در سوریه، تا قطع آزمایشهای
موشکی، تا شفافیتهای بانکی و اجرای FATF
برای رژیم غیرقابلقبول
است و کلاً رژیم وجود چنین دفتری را، شکافی در دیوار سرکوب و اختناق تلقی میکند
که پیامدهای فاجعهباری برایش دارد و به همین جهت، دلواپسان از آن بهعنوان
«کارخانه نفوذ» و «جاسوسخانه دوم» و از این قبیل اسم میبرند.
دراین رابطه دعوت باند رفسنجانی
روحانی از اتحادیه اروپا برای ورود فعال به موضوع برجام، یک امر حساب شده بود و میدانستند
که با مخالفت باند خامنهای مواجه میشود. کما اینکه خودشان هم در این ترس و وحشت
با آنها شریکند، اما چون کارهای اجرایی را در دست دارند، خفگی اقتصادی برای آنها خیلی
بیشتر ملموس است و میدانند که اگر راه نفسی برای رژیم باز نکنند، کار رژیم تمام
است.
اما واقعیت مهمتر این است که آنها
حمایت و همراهی خود خامنهای را هم دارند و خامنهای اگر چه برای حفظ دلواپسان
نظام، حرفهای باب طبع آنها میزند و شعر و شعارهای ضدغربی میدهد، اما در عمل همچنان
که در مورد برجام عمل کرد، همراه و پشتیبان آنهاست، چون میداند که نهایتاً جز
زانو زدن و خوردن زهر چاره دیگری ندارد.
موضوع دیگر در این رابطه این است که
موضع باند خامنهای در مخالفت با تأسیس دفتر اتحادیه اروپا روشن و مفهوم است، اما
موضع باند رفسنجانی روحانی در این جریان چیست؟ و آیا آنها از مطرح شدن حقوقبشر نمیترسند؟
در پاسخ باید گفت که آنها هم بهشدت
از مطرح شدن موضوع حقوقبشر میترسند چون میدانند که اعدام و سرکوب شیشه عمر این
رژیم است و نباید به آن خش بیفتد، اما اگر فکری برای خفگی اقتصادی نکنند، این رژیم
را سریعتر از پا در میآورد، اما چون فکر میکنند منافع اقتصادی برای اروپا خیلی
مهمتر از حقوقبشر است، میتوانند با آن به نقطه تعادلی در این زمینه برسند که به
قول معروف نه سیخ بسوزد و نه کباب! و در همین رابطه است که برای مثال آصفی سفیر
سابق و سخنگـوی سابق وزارتخارجه رژیم که حرفهایش در روزنامه آرمان 27 آبان به چاپ
رسیده گفته است که به جای تمرکز بر نگرانیها، به منافع و فرصتهایی که این دفتر برای
ما دارد، باید فکر کنیم.
و اصلاً همچنان که الآن باند خامنهای
توی سر روحانی میزنند، خود خامنهای به احمدینژاد انتقاد میکرد که بیجهت سراغ
اروپا میرود، اروپا در برابر آمریکا آقا اجازه است و ما به جای اینکه اروپا را
واسطه قرار بدهیم، باید مستقیماً سراغ خود کدخدای دهکده جهانی برویم، اما الآن
خودش از فرط ناچاری به اروپا پناه میبرد.
ممکن است با توجه به آنچه در بالا
آمد سؤال شود که پس بالاخره رژیم در تضاد بین نیاز به اروپا، و مخالفتهای شدید در
داخل خودش در مورد دخالت اتحادیه اروپا به کدام سمت میرود و سمت و سوی تحولات به
چه جانبی است؟
جواب این مسأله در تعادل قوای باندهای
درون رژیم است، اما بهنظر میرسد، بهخصوص با شرایط بینالمللی که با انتخاب
ترامپ، بهوجود آمده، سمت تحولات برای رژیم رو به سوی وخیمتر شدن دارد، لذا رژیم
چارهیی جز پناه بردن به اروپا و آویختن به دامن آن ندارد و بهنظر نمیرسد که از
اینجا آبی برای رژیم گرم شود، بلکه همانطور که در عمل میبینیم، اروپا به عامل
فشار دیگری برای رژیم تبدیل شده و رژیم بین چکش آمریکا و سندان اروپا گیر افتاده
است.
نکته این است که حتی اگر دولتهای
اروپایی هم بخواهند روابط اقتصادی با رژیم برقرار کنند، بانکها و شرکتهای اروپایی
از ترس جریمههای گزاف سرپیچی از قوانین تحریمها، هرگز حاضر نمیشوند خودشان را بهخاطر
رابطه با رژیم به خطر بیندازند.
اورینت نت بث المكتب الإعلامي لفرقة "السلطان مراد" التابعة للجيش السوري الحر شريط
فيديو يظهر لحظة اصابة صاروخ تاو مجموعة من عناصر ميليشيات إيران على جبهة
معمل الكرتون بحلب الجديدة.
هذا واستعادت فصائل الجيش السوري الحر، صباح اليوم الثلاثاء، السيطرة على
نقاط تقدمت إليها قوات الأسد وميليشيات شيعية وأخرى فلسطينية في حي الشيخ
سعيد بمدينة حلب، وذلك بعد معارك اسفرت عن مقتل 25 عنصراً من تلك
الميليشيات.
گروگانگیری وباج خواهی کثیف ترین حربه ضد انسانی وسود آور ترین شیوه شانتاژبرای خمینی وخامنه ای از ابتدا تاکنون
وقتی به گروگان گیر باج میدهی او را برای گروگان گرفتن بیشتر تشویق وحریصتر میکنید . وقتی آقای اوبا ما با سیاست مماشات نیم ملیارد نیم میلیارد به ملاها وپاسدارانش باج میدهند چرا خامنه ای وپاسداران جنایتکار به این شانتاژ وحربه کثیف گروگانگیری وباج خواهی ادامه ندهند؟ این خبر را بخوانید وعمق فاجعه همسوئی با ملا ها را ببینید ایران برای آزادی یک زن دوتابعیتی ۶۵۰ میلیون دلار باج خواست
دبی-العربیه.نت فارسی
ریچارد رتکلیف٬ همسر نازنین زاغری رتکلیف گفت که مقامات امنیتی ایران برای آزادی همسرش ۶۵۰ میلیون دلار پول می خواهند. نازنین
زاغری رتکلیف، که تابعیت دو کشور بریتانیا و ایران را دارد، در نوروز سال
جاری برای دیدار خانواده خود به همراه فرزندش به ایران سفر کرد. هنگام
خروج از ایران مقامات امنیتی ایران نازنین را در فرودگاه دستگیر و پاسپورت
فرزندش را نیز ضبط کردند. نازنین زاغری ابتدا به بازداشتگاهی در کرمان و
سپس به اوین برده شد. او به پنج سال زندان محکوم شده است. آقای
رتکلیف، همسر نازنین زاغری که ساکن بریتانیاست به برنامه شصت دقیقه
بیبیسی فارسی گفت که همسرش از پنج روز پیش در اعتراض به وضعیت نامعلوم
خود اعتصاب غذا کرده و وضعیت جسمی و روحی "بسیار بدی" دارد. او با
استناد به صحبتهای مقامهای امنیتی ایران اینطور نتیجه گرفته که تا زمانی
که ۶۵۰ میلیون دلار (معادل حدود ۵۰۰ میلیون پوند) پرداخت نشود٬ همسرش آزاد
نخواهد شد. مقامات امنیتی ایران زمستان سال گذشته نیز ۴ ایرانی- آمریکایی را پس از سالها اسارت و در مقابل گرفتن امتیازاتی آزاد کرده بود. پاسداران خامنه ای ودولت روحانی برای این آزاد سازی چندین ملیون یورو از آمریکا باج گرفتند
آمریکا: به ایران 400 میلیون دلار باج ندادیم / ترامپ: خودم فیلمش را دیدم!
جمهوریخواهان آمریکا پرداخت این پول را باج خواندهاند اما سخنگویان
کاخ سفید و وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کردند این پول به هیچ وجه باج
نبوده است.