خمینی دجال ضد بشر- اندیشه حذف و خشونت وقتل عام در ادبیات خمینی
خمینی ادبیات خشونت، گفتمان تشنج
زا و حذف کامل کلیه دیدگاه های مخالف به کار گرفت. وی خود را در جایگاه
دولت قرار داد و دولت همانا وی است. سپس خمینی پا را از این هم فراتر گذاشت
و خود را به عنوان کل طایفه شیعیان معرفی کرد و این طایفه همانا وی است.
بعد از این به نام اسلام سخن گفت و خود را نماینده این دین خواند، مخالفان
وی مخالفان دین به شمار می روند!. خمینی به خود اختیاراتی نه تنها فراتر از
اختیارات رهبران یا سران و روسای جمهوری بلکه گسترده تر از اختیارات
پیامبران اعطا کرد. خمینی حق لغو نماز و روزه و زکات را در صورت لزوم به
خود داده است: “حکومت اسلامی رکن اول اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعیه
همچون نماز و روزه و حج است. برای حمایت از اسلام: برخی یا کلیه احکام
فرعیه لغو می شوند”. [1]! سید محمد شیرازی (1328 ه. 1920م) (1298 شمسی) می
گوید “خداوند ولایت تشریعی و تکوینی را به امامان واگذار کرد، آنها زمام
امور جهان را به دست دارند. آنها حق تصرف در اعدام و ایجاد آن را دارند.”
خود خمینی هم (1320- 1409 ه / 1902-1989 م) (1281- 1368 شمسی) در این باره
گفت: “یکی از ادعیه شیعه در حق امامان خود : حساب خلق و قدرت بر آنها به
شما سپرده شده است”! او همچنین می گوید: “امام صاحب ولایت کلیه است که می
تواند در کائنات تصرف کرده و بر وجدان ها و دل ها تسلط یابد و می تواند هر
نوع تصرفی را در جهان داشته باشد. مذهب ما بر این نکته تاکید می کند که
امامان ما از جایگاهی برخوردارند که نه فرشتگان مقرب به پروردگار و نه
پیامبر اکرم به آن سطح نمی رسند. امامان پیش از پیدایش این جهان انوار
پیرامون عرش پروردگار بودند.[2] اغراق گویی روحانی وار خمینی با این
اظهارات به سطوحی رسید که حتی کشیشان کلیسا در دوران تاریک اروپا به آن حد
نرسیدند.[3] خمینی در واقع خود را در هاله ای از قداست مآبی و عصمت قرار
داد که به دنبال آن وی به مرد شماره یک سیاست حذف نه تنها سنی ها و مخالفان
که خود شیعیان هم تبدیل شد. نمونه آن، حصر خانگی شیخ منتظری قائم مقام
خمینی است. خمینی مانع مذهبی یا اخلاقی یا حتی انسانی برای اختلاف افکنی و
نابودی مخالف سنی نمی بیند. وی می گوید: “در عدم احترام به آنان –اهل سنت-
هیچ شبهه ای وجود نداشته بلکه چنانکه محققان گفته اند ضروری است. کسی که در
اخبار و فصول فراوان دقت می کند در جایز بودن دشنام گویی و اختلاف افکنی
بین آنها تردید نمی کند، بلکه امامان معصوم به آنها خیلی دشنام و لعن
فرستاده و بدی های آنها را بازگو کرده اند” [4]می توان با این عبارت آشکار و
گفته های مشابه آن به فلسفه سیاسی رویکردهای ایران در قبال جهان سنی و در
راس آنها پادشاهی عربستان سعودی پی برد. ایران بنا بر این گفته خمینی، به
دنبال اختلاف افکنی و نابودی جهان سنی است.[5] بی تردید سازمان های
تروریستی یکی از ابزارهای ویرانگر ایران در منطقه هستند. برای عدم بسط این
نکته، آخرین مورد را ذکر می کنیم: فقه شیعه مملو از احکام سخت گیرانه و
حذفی است. این احکام با توجه به محیط و زمان خود صادر شده اند. خمینی و
مردان وی اما این احکام را در حکومتشان بدون توجه به اهداف، دلایل و ابعاد
آنها اجرا کردند. این موضوع آشکارا در کلام ما درباره تطبیق عملی- سیاسی در
حکومت فارس گرای خمینی پدیدار است!.
برگرفته از العربیه
برگرفته از العربیه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر