۱۱ دی ۱۳۹۵
خامنه اي ورفسنجاني واوجگیری تعارض درونی در آستانه نمایش انتخابات
رفسنجانی - خامنه اي
روزنامهی حکومتی وطن امروز از روزنامههای وابسته با باند خامنهیی 9دی95 در مطلبی تحت عنوان «نیمة پنهان فتنه» نوشته است: «امروز در جمهوری اسلامی شاهد صفبندی تمام عیار دو جریان فکری هستیم که امکان همزیستی مسالمتآمیز آنها با هم وجود ندارد، زیرا اختلاف آنها بر سر مبانی است و لذا تنها یک جریان میتواند با حذف و حاشیهنشین کردن دیگری به حیات و حرکت پیشرونده خود ادامه دهد. جریان مقاومت انقلابی معتقد به مکتب امام و مقام معظم رهبری و جریان غربگرا معتقد به سازش با غرب است. به نظر میرسد سرنوشت آینده انقلاب اسلامی در گرو تعیین تکلیف طرف پیروز و غالب در این رویارویی است. این رویارویی امروز بسیار آشکار شده و صفبندیها و خطکشیها پیوسته پررنگتر و شفافتر میشود. این صفبندی و دوقطبی را نباید به دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا فروکاست، زیرا بسیاری از اصلاحطلبان در جرگه تعریف انقلاب (با لحاظ کردن مفهوم مشکک آن) میگنجند و اختلاف آنها بر سر برخی فرعیات و سلایق است. تنها دوقطبی اصیل همان انقلابی و ضدانقلاب است.»
در نقطهی مقابل روزنامه ابتکار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی 8دی95 در سرمقاله خود مینویسد:
«بیش از هفت سال از حوادث سال ٨٨ [قیام 88] میگذرد. حوادثی که خسارات فراوانی را به کشور وارد کرد. بخش اعظم آن خسارات البته ناشی از عدم تشخیص صحیح مختصات و جنس آن حوادث توسط کنشگران وقت بود.
در آن چالش، طرفین نزاع بر مواضع حداکثری خود پای میفشردند و لذا مفاهمه در نمیگرفت. نهادهایی هم که قانون برای داوری پیشبینی کرده بود، مرضیالطرفین نمیافتاد. میانجی گری ریش سفیدان دو جناح نیز آتش دعوا را سرد نمیکرد. صدای نزاع به قدری بلند بود که کسی صدای دعوت به آرامش را نمیشنید.»
این سرمقاله در ادامه با «تکفیری» و «تندرو» خواندن تریبونداران جناح مقابل نتیجهی مورد نظر خود را میگیرد و برای حل تعارضات فزاینده و لاعلاج بین جناحهای رژیم در آستانهی انتخابات، نسخهی زیر را میپیچد:
«راه عبور از این سوءتفاهمات، گفتگوی ملی است. نخبگان و جریانهای سیاسی باید با گفتگوی ملی تکلیف این نزاع و اختلاف کهنه را روشن کنند. بهزعم نگارنده، منشور حقوق شهروندی بستر مناسبی برای این گفتگو میتواند باشد. این منشور به همراه منافع ملی باید بر صدر خواستههای جریانهای سیاسی باشد. شوربختانه اما برخوردهای برخی از بزرگان جناح اصولگرا با این منشور در جهت تعمیق سوءتفاهمات است».
به میزانی که باند خامنهیی داد سخن از «تعیین تکلیف» و حذف فیزیکی باند دیگر و یکپایگی رژیم سرمیدهد، باند دیگر، صحبت از گفتگوی ملی و توسلجویی به منشور خودساختة حقوق شهروندی روحانی میکند و آن را بستر مناسبی برای شروع این گفتگوها میداند.
روزنامهی ابتکار در جایی در مطلبی تحت عنوان «جدال بیپایان» سوز و گداز میکند که چرا با وجود اینکه در بین باندهای مختلف رژیم «نگاه واحدی نسبت به پذیرش اصل نظام» وجود دارد (یعنی همه بر حفظ طینت ضدمردمی نظام متفقالقولند) اما چرا میان آنها گفتگو شکل نمیگیرد؟
پرواضح است که جدالها و کشاکشهای بین باندهای رژیم، در آستانة انتخابات، باز هم بیشتر از پیش سیر صعودی پیدا خواهد کرد و در نقطة کنونی نخواهد ماند. اما سوالی که هیچیک از باندهای رژیم به آن پاسخ نمیدهند این است که چرا تعارض بین آنها به این نقطه رسیده است؟ چه دلیلی باعث شده که آنها «شاهد صفبندی تمام عیار دو جریان فکری باشند که امکان همزیستی مسالمتآمیز آنها با هم وجود ندارد»، چه شده که «اختلاف آنها بر اینک بر سر مبانی است» [در اینجا به عمد اصطلاحات درونی خود رژیم بهکار رفته است] و از آن نتیجه بگیرند که «تنها یک جریان میتواند با حذف و حاشیهنشین کردن دیگری به حیات و حرکت پیشرونده خود ادامه دهد».
سرباز کردن این تعارض و رسیدن آن به نقطهی حاد صرفنظر از مانورهای «تریبونداران» حکومتی برای لاپوشانی آن، گویای خرابی وضع تمامیت رژیم در آستانهی انتخابات است. به قول معروف «وقتی زمین سفت است گاوها یکدیگر را شاخ میزنند». بیهوده نیست که بگونهیی ترجیحوار سران رژیم، با نزدیک شدن به سرفصل انتخابات، هراس خود از قیام 88 را به نمایش میگذارند و جا و بیجا به عز و جز میپردازند. در این میان اظهارات پاسدار حسین شریعتمداری در کیهان 8 دی 95 قابل درنگ است:
«9 دی ایستگاه پایانی فتنه 88 بود اما خط فتنه در این نقطه به پایان نرسیده و نباید از فتنههای دیگری که دشمن در آستین دارد و دنبالههای داخلی آنها روی دست خواهند گرفت غافل بود. چرا که دشمنی آمریکا و متحدانش با ایران اسلامی از ماهیت طرفین درگیر ریشه میگیرد و تمامشدنی نیست، بنابراین احتمال به میدان آوردن فتنههای دیگر با فرمولهای تازهتر نیز همیشه وجود خواهد داشت».
«فتنههای دیگر با فرمولهای تازهتر» همان هراس مرگآور و رعشهبرانداز بر جان جانیان حاکم بر میهنمان از شکلگیری قیام خلق قهرمان ایران است. پایین آمدن رژیم در تعادل قوا، بهدنبال فضاحت عالمگیر و برملا شدن چهرة جنایتکارانة آن در جریان قصابی مردم بیدفاع حلب، و چشمانداز شکست در یمن، اکنون خود را در تعارض بین باندهایش نشان میدهد. خامنهیی برای سراپا نگهداشتن رژیم رو به احتضارش چارهیی جز چنگ و دندان نشاندادن پوشالی و ابراز تمایل به جراحی اندامهایی از رژیمش را ندارد. اما خود او نیز در نقطهیی نیست که بتواند این جراحی را انجام دهد و این نشاندهندة بنبست مرگبار رژیم در آستانة سالگرد قیام 88 است.
خامنهای و حسن نصرالله و بغدادی همه داعش هستند
غسان ابراهیم
بعد از آنکه اپوزیسیون از حلب خارج شد، رژیم ایران با شبهنظامیان حزبالله لبنان و مزدوران عراقی به این شهر وارد شدند. با این وضعیت، رژیم اسد دم از راهحل سیاسی میزند. غسان ابراهیم روزنامهنگار سوری در این باره به تلویزیون الغد توضیح میدهد.
غسان ابراهیم روزنامهنگار سوری:
برخی طرفهای وابسته به رژیم اسد میگویند هیچ فرد سوری عاقلی یافت نمیشود که بپذیرد کشورش ویران شود به همین خاطر باید سمت و سوی راهحل سیاسی بگیرد.
چرا الآن و بعد از 6سال و این همه ویرانی این حرفها را میزنند؟ مگر اپوزیسیون سوریه کم به آنها این موضوع را گفته است؟ از همان روز اول که تظاهرات مسالمتآمیز برگزار میشد که بعد از 6ماه بشار اسد به آن اعتراف کرد اما باز هم به راهحل سیاسی روی نیاورد و همه چیز را ویران کرد؟ چرا حلب را ویران کرد؟ چرا داریا و حمص و مناطق ساحلی سوریه و حومه دمشق و محله جوبر و همه مناطق دیگر را به ویرانی کشاند؟ ما صحنه را برای طرفهای دیگر ترک نمیکنیم که آنها مشخص کنند اوضاع چطور باید باشد. به عبارت دیگر هیأت عالی گفتگوها در ریاض جلسه داشت و بر ایجاد یک دولت آزاد و غیرفرقهیی تأکید کرد. من اینجا تأکید میکنم که ریش حسن نصرالله با خامنهای و بغدادی چه فرقی میکند؟ همه آنها داعش هستند. در مورد آتشبس هم هیأت عالی اپوزیسیون که بسیاری از یکانهای ارتش آزادی و تشکلهای رزمنده در آن عضویت دارند، کاملاً به آتشبس ملتزم بودند و هستند. اپوزیسیون سوریه از داعش و حزبالله لبنان و سپاه قدس منزجر است. من خوشحال میشدم که یکی از افرادی که عضو مجلس شعب در رژیم اسد هستند، حضور قاسم سلیمانی در حلب و نجس کردن خاک مقدس آن را محکوم کند. ورود و دخالت شبهنظامیان عراقی بزدلان یا همان نجباء را به حلب محکوم کنند. تمامی این دلایل تأکیدی بر این موضوع است که این رژیم باید در مرحله انتقال کاملاً کنار برود و مردم سوریه نمایندگان خودشان را انتخاب کنند.
ایران اسرار
ایران اسرار
رابطه روسیه و ایران در بحران سوریه: یک بستر و دو رؤیا
دستگاه تبلیغاتی رژیم ایران بسیار تلاش می کند تا به ایرانیان بباوراند که سیاست ایران در سوریه در همگرایی کامل با روسیه است و به اصطلاح دست بالا را دارد۰ با افزودن این پارامتر که آمریکا از سال ها پیش نشان داده که علاقه ای به دخالت مستقیم و مؤثر در بحران سوریه ندارد، بودن روسیه به عنوان نیرویی منطقه ای در کنار رژیم ایران و اسد اهمیت دوچندان می یابد۰ به مجموعه این عوامل اگر حضور مستقیم نیروهای حزب الله لبنان و مزدوران عراقی و افغانی در کنار محور روسیه، اسد، ایران را بیفزاییم ظاهرأ کفه قوای همراه ایران سنگین تر شده و روایت ایران از روند احتمالی آینده رویدادها باورپذیرتر می شود۰ به عبارت دیگر، چنین می نماید که همه بازیگران اصلی حاضر در زمین سوریه در سوی رژیم ایران قرار دارند و قدرت مهمی نمی تواند مانع تحقق هدف های مورد نظر آخوندها در سوریه شود۰ اکنون باید دید روسیه و ایران هر یک به دنبال چه هدفی در سوریه هستند تا راستی روایت رژیم از اوضاع را بسنجیم
رژیم ایران در بحران سوریه به دنبال چه هدفی است؟
سوریه از دیرباز تنها متحد عرب رژیم در منطقه بوده است۰ بنا بر این قابل پیش بینی بود که با آغاز قیام مردم سوریه علیه اسد در سال ۲۰۱۱ ایران به پشتیبانی از رژیم حاکم سوریه برخیزد۰ جز دفاع از متحد دیرینه منطقه ای، رژیم ایران به دلیل های راهبردی نیاز دارد تا رژیم اسد در سوریه بر سر کار باقی بماند۰هم مرز بودن با اسرائیل به تنهایی کافی بود تا رژیم ایران بخواهد اسد را حفظ کند۰ اما دلیل مهمتر و شاید مهم ترین دلیل استراتژیک ایران برای سر پا نگهداشتن اسد حفظ خط ارتباط زمینی با حزب الله از راه مرز سوریه و لبنان است۰ به عبارت دیگر، سوریه تحت حاکمیت اسد در حکم بند نافی است که از راه آن حزب الله لبنان و دیگر گروه های وابسته توسط ایران تغذیه می شوند۰ حزب الله لبنان نیز به دلیل فرمانبرداری تام و تمامش از رژیم ایران و حضور منطقه ای و بین المللی نیروهایش برای خدمت به هدف های آخوندها عنصری کلیدی است۰ از همین روست که مهم ترین انگیزه رژیم ایران از تلاش همه جانبه برای حفظ اسد ، باز نگه داشتن مسیر بند ناف تغذیه کننده حزب الله لبنان است۰ نیز به همین دلیل است که سرنگونی اسد مرگ سیاسی و نظامی حزب الله لبنان را در پی خواهد داشت۰ نظر به همین جایگاه و نقش ویژه حزب الله است که ایران با گسیل مزدوران عراقی و افغانی به سوریه و صرف هزینه های بسیار در تلاش است تا به هر بهایی از سرنگونی اسد جلوگیری کند۰ بنا بر این ملاحظات، مهم ترین هدف ایران در بحران سوریه سر پا نگه داشتن اسد است۰
روسیه در سوریه به دنبال چه هدفی است؟
سابقه رابطه میان روسیه و رژیم اسد به زمان حکومت شوروی سابق و جنگ سرد میان دو قطب شرق و غرب بر می گردد۰ در آن دوران سوریه در میان کشورهای قطب شرق قرار داشت و شوروی در آن پایگاه های نظامی داشت۰ همسایگی این کشور با اسرائیل از مهم ترین دلیل های اهمیت نظامی و راهبردی سوریه برای شوروی بود۰ اما با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و از میان رفتن آن چه قطب شرق نام داشت، برای روسیه رابطه با سوریه دیگر آن اهمیت گذشته را نداشت خصوصأ با توجه به این که اسرائیل دیگر دشمن روسیه به حساب نمی آید۰ بحران سوریه مهم ترین دستاویز لازم را برای سیاست خارجی پوتین و گسترش حوزه نفوذ روسیه و هم زمان مقابله روسیه با سیاست های آمریکا و اروپا فراهم کرد۰ پوتین که در سودای نقش پر رنگ تری برای روسیه در عرصه منطقه ای و به تبع آن کسب اعتبار و وجهه بین المللی بود بحران سوریه را زمینه مناسبی برای تحقق رؤیاهایش در خصوص کسب اعتبار یافت و از آغاز به حمایت از رژیم اسد پرداخت۰ در دوران اوباما و سیاست خاورمیانه ای بیرون کشیدن آمریکا از منطقه و رها کردن متحدان و دوستان منطقه ای، سوریه فرصتی طلایی برای قدرت نمایی پوتین در برابر غرب و کسب وجهه و اعتبار برای روسیه به عنوان مرجع حل و فصل درگیری های منطقه بوده است۰ جذابیت سوریه برای تحقق این هدف کلان سیاست خارجی پوتین زمانی به اوج رسید که اوباما حتی به خط قرمزی که خود پیشتر ترسیم کرده بود نیز پایبند نماند۰ پس از آن که سازمان ملل در گزارشی به کارگیری سلاح های شیمیایی توسط اسد را تأیید کرد، اوباما پا پس کشید و از هدف قرار دادن سوریه، آن گونه که وعده داده بود، خودداری کرد۰ اگر تا آن لحظه بازیگران منطقه ای اندک تردیدی در زمینه واقعی بودن انفعال کامل آمریکا در منطقه و پایبند نبودنش به تعهدات داشتند، عمل نکردن اوباما به آن چه خود تعهد کرده بود هر شک و تردیدی را در این باره برطرف کرد۰
دقیقأ پس از آن بود که روسیه،به همراه ایران و حزب الله، با فرصت طلبی و با خاطری آسوده حضورش در سوریه را افزایش داده وبمباران گروه های مقاومت را تحت پوشش مبارزه با تروریسم شدت بخشید۰
چکیده سخن آن که نقش پر رنگ روسیه در عرصه سوریه، نه بر آمده از اهمیت استراتژیک سوریه یا رژیم اسد برای پوتین، بلکه استفاده حداکثر پوتین از فرصت طلایی سیاست خارجی منفعلانه اوباما برای تحقق هدف کلان بالا بردن وزن و اعتبار دیپلماتیک روسیه در منطقه به عنوان قدرتی تراز اول بوده است۰ این بدان معناست که بر خلاف رژیم ایران که سوریه و رژیم اسد برایش اهمیت راهبردی درجه اول دارد، برای پوتین دخالت در سوریه تنها تا آنجا که فرصتی برای قدرت نمایی بی هزینه و بی خطر در منطقه در برابر رقیبان غربی سست عنصری همچون اوباما باشد سودمند و جذاب است۰ نه سوریه و نه رژیم اسد هیچ کدام اهمیتی استراتژیک برای روسیه ندارند و کمال مطلوب برای پوتین خارج شدن هر چه سریع تر نیروهایش از سوریه، و پرهیز از جنگی فرسایشی همانند آن چه شوروی سابق را در افغانستان به زانو در آورد، است۰
برگزیده ای از مقاله حلب نوشته شهرام احمدی نسب عمران
۰برگزیده ای از مقاله حلب نوشته شهرام احمدی نسب عمران
بوزينه گاني كه بر تخت پادشاهان بالا رفته اند - ابعاد فاجعه بار غارت وچپاوال ملاها در نظام ولایت فقیه
بوزينه گاني كه بر تخت پادشاهان بالا رفته اند - ابعاد فاجعه بار غارت وچپاوال ملاها در نظام ولایت فقیه
جنتي كه
نان شبش را نداشت الان به يمن بخششهاي وپيشكشهايي خميني وخامنه اي كه از
سفره واز لقمه واز آبروي ملت ايران ربوده بودند وغارت اموال عمومي بر تخت
شاهي تكه زده است روز خوشتان دير نيست كه بگذرد
حتما بخوانید تا با ابعاد فاجعه غارتهای ملاها آشنا شوید
مریم رجوی: استمداد از عموم مردم ایران برای یاری رساندن به هموطنان بی پناه در سراسر کشور در فصل سرما
اخبار مهم
توجیه گورخوابی توسط آخوند روحانی: در قبر زندگی می کنند برای نجات از سرما
۱۰ دی ۱۳۹۵
حسن یوسفی اشکوری هنوز دل در گروخمینی دارد وفرمالیستی خود را منتقد او میداند
حسن یوسفی اشکوری هنوز دل در گروخمینی دارد وفرمالیستی خود را منتقد او میداند
من در دوران پیش از انقلاب یکی از کسانی که... میتوانم بگویم
دو نفر... که از نظر سیاسی و فکری اثر گذاشتند یکی آیتالله خمینی بود و
یکی شریعتی که مهمان پنجم من است. یک مرحله از دید من مرحله مثبت است تا
دوران انقلاب که انقلاب را رهبری کرد و توانست به پیروزی برساند. اهمیت آن
هم از دو منظر است. یکی از منظر شخصی است و یکی از منظر عمومی و اجتماعی.
یوسفی معتقد است
سیاست و مبارزه و شورشگری را از آقای خمینی
آموختم. چه قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم آیتالله خمینی از چهرههای
اثرگذار تاریخ معاصر ایران است.
از منظر شخصی من چون هنوز به انقلاب باور دارم و رخداد انقلاب
را هنوز یک امر مثبت در تاریخ ایران میدانم از این جهت کارش را مثبت
میدانم. یکی هم از منظر اجتماعی که اعم از اینکه من قبول داشته باشم یا
نداشته باشم. به هر حال ایشان توانست با پایداری و شجاعت خودش و صلابت خودش
انقلابی را بعد از ۱۵ سال مقاومت و پایداری در جایگاهی قرار بدهد که نه
تصنعی به طور طبیعی از دل یک حرکت و جنبش عمومی در بیاورد که چپ و راست و
مذهبی و غیرمذهبی همه بگویند تا خون در رگ ما است خمینی رهبر ما است.
من تأکید میکنم، در این قسمت نمیخواهم ارزشگذاری کنم.
معتقد هستم این شخصیت یک شخصیت تاریخی اثرگذار است. اما اینکه بعد از
انقلاب چه اتفاقی افتاد خب طبیعی است بعد از انقلاب من از آن مهر اول جدا
شدم و سرانجام دیدم که نه آیتالله خمینی برخلاف آن نقش اولیه که در پیروزی
انقلاب داشت متأسفانه در دوره به ثمر رساندن انقلاب و تحقق وعدههایش درست
عمل نکرد. دچار اشتباهات فاحشی شد. دچار لغزشهای زیادی شد و بنابراین
امروز بعد از انقلاب از منتقدان ایشان هستم.
اما اینجا انتخاب من به این دلیل بوده که ایشان یک شخصیت
اثرگذار سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران است که البته هنوز هم زود است
که ما بخواهیم همه جانبه درباره خمینی و آثارش و پیامدهای افکارش یا جمهوری
اسلامی که میراث ایشان است داوری کنیم.
خاطرات بازجوی سازمان سیا از صدام حسین نوشته مامور سیا جان نیکسون
خاطرات بازجوی سازمان سیا از صدام حسین نوشته مامور سیا جان نیکسون
جان
نیکسون، یکی از ماموران سازمان سیا بود. او نخستین کسی بود که از صدام
حسین بازجویی کرد. صدام سال ۲۰۰۳ دستگیر شد و تا روز ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ در
زندان بود و مورد بازجویی مداوم قرار داشت. حال نیکسون، ده سال پس از اعدام
صدام حسین، خاطرات خود را از بازجویی صدام منتشر کرده است. کتابی که پرده
از خطاهای سیاسی آمریکا در عراق بر میگیرد.
نیویورک
تایمز گزارشی در ارتباط با انتشار این کتاب منتشر کرده است که بازتاب وسیع
رسانهای یافته است. گوشههایی از این گزارش از جمله در مجله آلمانی
"اشترن" و همچنین در سایت "راشا تودی" باز نشر شده است.
کتاب
خاطرات بازجویی جان نیکسون از صدام حسین توسط مجله "تایم" و "دیلی میل"
منتشر شده است. در این کتاب، نیکسون از اشتباهات فاحش سازمانهای جاسوسی و
امنیتی آمریکا در عراق میگوید و کشتهشدن هزاران سرباز آمریکایی و صرف
میلیاردها دلار پول را هزینه خطاهای جورج بوش میداند.
صدام حسین و داعش
جان
نیکسون مدعی است که اگر صدام حسین امروز زنده میبود، پدیدهای به نام
داعش وجود نمیداشت. او میگوید، صدام با خطرات نیروهای افراطی مسلمان آشنا
بود و هرگز اجازه نمیداد در عراق چنین نیرویی پا بگیرد. به باور او، قدرت
گیری داعش در کشوری با یک حکومت سرکوبگر، همچون عراق ممکن نبوده است.
بیشتر بخوانید: تونی بلر از اشتباهات جنگ عراق پوزش خواست
گزارشی
که اخیرا توسط هیئت پارلمانی بریتانیا پیرامون سیاست این کشور در جنگ عراق
منتشر شده، خبر از رشد بنیادگرایی در عراق پس از مداخله نظامی آمریکا در
سال ۲۰۰۳ میدهد. در این گزارش آمده است که ماموران امنیتی بریتانیا، سه
سال پس از آغاز جنگ عراق، یعنی در سال ۲۰۰۶ در گزارشهای خود نسبت به رشد
رادیکالیسم در عراق ابراز نگرانی کردهاند. در واقعیت امر گروههای
جهادگرا، نظیر گروه "دولت اسلامی" از طریق پیوستن همین نیروهای افراطگرا
به بخشهای از ارتش عراق پدید آمدهاند.
خطاهای یک رئیس جمهور
جان
نیکسون در کتاب خود از جمله به خطاهای جورج بوش در عراق پرداخته است. او
مدعی شده که سازمان سیا و دیگر نهادهای امنیتی تنها آن دسته از اطلاعاتی را
در اختیار جورج بوش قرار میدادند که خود او مایل به شنیدن آنها بوده و
از این طریق زمینههای خوشنودی او را فراهم میکردند.
این
مامور سیا گفته است که برخلاف تصور عمومی، در زمان شروع جنگ عراق، صدام
حسین کنترل تام و تمام بر کل حیات سیاسی عراق نداشته است. او میگوید بی
اطلاعی صدام از تحولات سیاسی سالهای گذشته عراق باعث تعجب و حیرت او شده
است.
بیشتر بخوانید: رهبران "دولت اسلامی"؛ همبندیهای سابق زندان بوکا
جان
نیکسون گفته، همه اطلاعات مربوط به بیماری صدام حسین و اینکه گویا او از
کمر درد شدید رنج میبرده و به علت بیماری از مصرف دخانیات و الکل چشم پوشی
کرده، همه و همه غلط بودهاند. حتی همه آنچه که درباره برخورد خشن صدام با
ناپدریاش، ابراهیم حسن، گفته شده صحت ندارد و بیشتر رونویسی از
زندگینامه استالین را میماند.
هزینه جنگ عراق
جان
نیکسون نظرش را درباره جنگ عراق و نتایج آن در کتاب خود جمعبندی کرده
است. او تاکید میکند که صدام حسین یک دیکتاتور وحشتناک بوده و قصد او پاک و
بی گناه نشان دادن این دیکتاتور نیست. اما در عین حال بر این باور است که
هرگاه ما به کشته شدن هزاران سرباز آمریکایی و در عین حال به برآمد نیرویی
همچون داعش در اثر این جنگ نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که سر و کار
داشتن با صدام حسین خلع سلاح شده و سالخورده گزینه بهتری بوده است.
دویچه وله
دویچه وله
تلاقی تلاطم اجتماعی و تلاطم سیاسی در رژیم ووحشت از سیل فراگیر قیام
سخنرانی روز چهارشنبه (8دی) حسن روحانی، هم در رابطه با اوضاع متلاطم رژیم و هم از جهت اشاره و اعتراف به تلاطم اجتماعی یک فراز محسوب میشود. سخنان روحانی نشان داد که در هر دو زمینه، عقربه بحرانها، به منطقه سرخ نزدیک شده است. روحانی از یک طرف، گوشه پرده را از یکی از بزرگترین دزدیها و اختلاسهای رژیم کنار زد و بهطور آشکاری قوه قضاییه و دولت احمدینژاد را به همدستی با بابک زنجانی در دزدی 3میلیارد دلاری متهم کرد و گفت: «مگر یک نفر خودش به تنهایی میتواند 3میلیارد دلار را به جیب بزند؟ به کجا وصل بوده؟ کیها به او کمک کردند؟ شریکها کیها بودند؟ در چه ردههایی بودند؟». روحانی حکم اعدام قوه قضاییه برای بابک زنجانی را هم زیر سؤال برد و تلویحاً آن را اقدامی برای کور کردن سرنخهای این ماجرا دانست و گفت: «… خب خیلی خوب اعدام شد… اما پول چی شد؟ پولی که در اختیار این آقا بود چی شد؟ کجا رفت؟ کیها مؤثر بودند؟ کیها نقش داشتند؟».
سپس در مقابله با باند رقیب که حقوقهای نجومی را علیه دولت او علم کرده و مرتباً میگویند «مردم» میخواهند داستان حقوقهای نجومی پیگیری و روشن شود، «مردم دغدغه دارند» و… روحانی هم فراوان سنگ مردم را به سینه زد و در حالی که خود را «نماینده ملت ایران و مسئول اجرای قانون اساسی در پروندههای مهم» معرفی میکرد گفت: «انتظار مردم این است که ماجرا برای مردم روشن بشود، مردم سؤالاتی دارند، سؤال مردم باید پاسخ داده شود». روحانی سپس با اذعان به تلاطم اجتماعی و اینکه «مشکلی در اعتماد عمومی جامعه بهوجود آمده» نسبت به پیامدهای جبرانناپذیر پاسخ ندادن به سؤالات مردم هشدار داد و خاطرنشان کرد که در این صورت از «موشک و هواپیما و نیروی نظامی» هم کاری ساخته نخواهد بود.
روحانی که در «نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت» سخنرانی میکرد، فرصت را برای سیلی زدن به خامنهای هم مغتنم شمرد و گفت: «اساساً هر گونه اختیار، هر گونه قدرت در یک نظام، اگر توأم با نوعی بازرسی و نظارت نباشد، احتمال انحراف و فساد در آن بسیار زیاد است».
به این ترتیب، روحانی تلاش کرد، تهاجمهای باند خامنهای، در روزها و هفتههای اخیر به دولتش را در این سخنرانی مطول تلافی کند. او در این سخنرانی، همچنین کوشید «توپ» گورخوابها را که روز گذشته یک روزنامه حكومتی بهمنظور نتایج عملکرد دولت روحانی به زمین او پرتاب کرده بود، با گذاشتن آن در کنار دزدی و اختلاس 3میلیارد دلاری به زمین حریف برگرداند. روحانی در حالی که ژست اپوزیسیون گرفته بود گفت: «… شنیده بودیم بعضیها از فقر، بیچارگی، اعتیاد، کارتن خوابند، زیر پلها میخوابند… اما قبرخواب را کمتر شنیده بودیم که یک فقیری شب بهخاطر فقر و بینواییاش، برود توی قبر زندگی بکند».
البته جنگ قدرت و دست رو کردن متقابل باندهای حاکم از یکدیگر در این رژیم، پدیده جدیدی نیست، هنوز رسوایی ناشی از افشای بیش از 60حساب بانکی خصوصی رئیس قوه قضاییه خامنهای با چند هزار میلیارد تومان موجودی و بیش از 20میلیارد تومان سود بانکی ماهانه و رسوایی اختلاس 8هزار میلیاردی صندوق فرهنگیان فروکش نکرده و هنوز بحث حقوقهای نجومی داغ و فعال است، اما تفاوت حمله و فاشگویی این بار روحانی با موارد یاد شده آن است که هیچیک از آنها در قضاییه خود رژیم اثبات نشده، اما داستان بابک زنجانی در قوه قضاییه مطرح شده و به حکم اعدام منجر شده و طرف مقابل نمیتواند اصل آن را مورد تردید قرار دهد یا از اعضای مجلس ارتجاع برای آن طومار تبرئه بگیرد (کاری که در مورد حسابهای بانکی آخوند صادق لاریجانی کرده است) ؛ در نتیجه این ضربه روحانی نقش کیفی و مؤثری در تشدید بحران درونی رژیم داشته و پاتک باند خامنهای را بهدنبال خواهد داشت. اما مهمتر از تشدید تضادها و بالا گرفتن بحران درونی رژیم، این است که این بحران با بحران اقتصادی اجتماعی که یک نمودش، پدیده «گورخوابها» ست، با بحران ناشی از بالا گرفتن جنبش دادخواهی و با بحران ناشی از منفوریت رژیم در اشغال حلب و کشتار مردم بیدفاع سوریه، تلاقی کرده و معجون و کمپلکسی مرگبار را برای رژیم فراهم آورده است.
توضیح مختصر درباره شرایط منطقه آن که اشغال حلب که رژیم نابخردانه، ساز و دهل پیروزی برای آن نواخت، پیامدهای سیاسی بسیار منفی منطقهیی و بینالمللی برای رژیم به بار آورده و چرخ تحولات سیاسی شتابناکی را به زیان رژیم به حرکت در آورده است. در ادامه این روند، روز پنجشنبه (9آذر) اجلاسی در آنکارا برگزار خواهد شد که در آن علاوه بر ترکیه و روسیه، گروههایی از اپوزیسیون سوریه، که تا پیش از این، رژیم آخوندی آنها را گروههای تروریستی محسوب میکرد، بهطور رسمی شرکت دارند که حضور آنها تعادل را به نفع اپوزیسیون و به زیان رژیم آخوندی و رژیم اسد تغییر میدهد.
در یمن نیز، بخت از رژیم برگشته و پیشرویهای سریع ارتش ملی یمن که بسیاری از ارتفاعات استراتژیک اطراف صنعا را تسخیر کرده و به چند کیلومتری فرودگاه صنعا رسیده، اوضاع یمن را از حالت قفل خارج کرده و چشمانداز سقوط نیروهای وابسته به رژیم در یمن را جدی نموده و رژیم را در این نقطه نیز با یک ضربه و شکست خرد کننده دیگر مواجه کرده است که آثار آن، بلافاصله در سوریه و عراق و سراسر منطقه ظاهر خواهد شد.
هر یک از این بحرانها، شایان بررسی جداگانه و مبسوط است و اشاره به آنها در این مقاله صرفاً بهمنظور آن است که تصویری از وضعیت کنونی رژیم و اینکه چگونه رژیم در حال حاضر در کانون تلاقی این بحرانها قرار گرفته به دست دهیم. این شرایط، افق اکیداً روشن و تابناکی را پیش روی مردم بهپاخاسته ایران، برای رهایی از این رژیم تبهکار و نیل به آزادی و حاکمیت ملی قرار داده است.
توضیح مختصر درباره شرایط منطقه ای- حلب سوریه ویمن واینکه رژیم در کانون تلاقی این بحرانها قرار دارد
توضیح مختصر درباره شرایط منطقه ای- حلب سوریه ویمن واینکه رژیم در کانون تلاقی این بحرانها قرار دارد.
هر یک از این بحرانها، شایان بررسی جداگانه و مبسوط است و اشاره به آنها در این مقاله صرفاً بهمنظور آن است که تصویری از وضعیت کنونی رژیم و اینکه چگونه رژیم در حال حاضر در کانون تلاقی این بحرانها قرار گرفته به دست دهیم.
توضیح
مختصر درباره شرایط منطقه آن که اشغال حلب که رژیم نابخردانه، ساز و دهل
پیروزی برای آن نواخت، پیامدهای سیاسی بسیار منفی منطقهیی و بینالمللی
برای رژیم به بار آورده و چرخ تحولات سیاسی شتابناکی را به زیان رژیم به
حرکت در آورده است. در ادامه این روند، روز پنجشنبه (9آذر) اجلاسی در
آنکارا برگزار خواهد شد که در آن علاوه بر ترکیه و روسیه، گروههایی از
اپوزیسیون سوریه، که تا پیش از این، رژیم آخوندی آنها را گروههای تروریستی
محسوب میکرد، بهطور رسمی شرکت دارند که حضور آنها تعادل را به نفع
اپوزیسیون و به زیان رژیم آخوندی و رژیم اسد تغییر میدهد.
در
یمن نیز، بخت از رژیم برگشته و پیشرویهای سریع ارتش ملی یمن که بسیاری از
ارتفاعات استراتژیک اطراف صنعا را تسخیر کرده و به چند کیلومتری فرودگاه
صنعا رسیده، اوضاع یمن را از حالت قفل خارج کرده و چشمانداز سقوط نیروهای
وابسته به رژیم در یمن را جدی نموده و رژیم را در این نقطه نیز با یک ضربه و
شکست خرد کننده دیگر مواجه کرده است که آثار آن، بلافاصله در سوریه و عراق
و سراسر منطقه ظاهر خواهد شد.
هر یک از این بحرانها، شایان بررسی جداگانه و مبسوط است و اشاره به آنها در این مقاله صرفاً بهمنظور آن است که تصویری از وضعیت کنونی رژیم و اینکه چگونه رژیم در حال حاضر در کانون تلاقی این بحرانها قرار گرفته به دست دهیم.
۲۷ آذر ۱۳۹۵
شرکت جمعی از حامیان مقاومت در همبستگی با مردم حلب - پنجشنبه - ۲۵ آذر ۹۵
تظاهرات محکومیت کشتار مردم بیدفاع حلب توسط عوامل خامنه ای و دیکتاتوری اسد - شرکت جمعی از حامیان مقاومت در همبستگی با مردم حلب - پنجشنبه - ۲۵ آذر ۹۵
توافق جدید برای تخلیه کامل حلب شرقی
توافق جدید برای تخلیه کامل حلب شرقی
توافق جدید برای تخلیه کامل حلب شرقی
مهمترين خبرها
گروه
آزادگان شام در یک پیام صوتی اعلام کرد که توافق شده است که مردم محاصره
شده و عناصر مسلح در حلب در مقابل خارج شدن برخی از شبهنظامیان از الفوعه و
برخی از مجروحان از مضایا و زبدانی تخلیه شوند.
فاروق ابوبکر مسئول مذاکرات در حلب به العربیه گفت: این مصلحت اقتضا میکند، تعدادی از فوعه و کفریا در مقابل خارج شدن بیماران و زخمیها در داخل دو شهرک مضایا و زبدانی خارج شوند و در مقابل شهر حلب بهطور کامل از شهروندان و رزمندگان تخلیه میشود. حداقل باید یک تیم از سازمان ملل باید همراه کاروانها باشد.
از سوی دیگر سازمان مللمتحد و آمریکا جمعه گفتند شبهنظامیان حزبالله لبنان در اجرای توافق انتقال محاصرهشدگان شرق حلب مانعتراشی میکند.
سامانتا پاور سفیر آمریکا در شورای امنیت گفت، شبهنظامیان حزبالله و شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران انتقال غیرنظامیان از شرق حلب را متوقف کردند و شهروندان با تجاوزات دهشتناکی حین خروج مواجه شدند.
وی هنگام خروج از جلسه شورای امنیت که برای بررسی پیشنویس قطعنامه فرانسه برای نظارت بر عملیات انتقال برگزار شده بود گفت، کشورش از قطعنامه سازمان ملل برای ارسال ناظران بینالمللی در سوریه حمایت میکند وی همچنین گفت، چنانچه این قطعنامه به تصویب نرسید باید گزینههای دیگری را بررسی کرد.
از طرف دیگر هماهنگکننده امور انسانی سازمان ملل نیز گفت، دیروز جمعه حزبالله مانع خروج صدها تن از غیرنظامیان از شرق حلب به سوی حومه غربی در معبر الراموسه در جنوب غرب حلب گردید.
خبرگزاری آناتولی ترکیه 27آذر گزارش داد: «تصاویر جدید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در حلب سوریه که دیروز در رسانههای ایرانی منتشر شدند، نشان میدهد که وی هنگام حمله گروههای تروریستی خارجی حامی رژیم اسد به کاروان تخلیه غیرنظامیان حلب، در آن منطقه بوده است».
آناتولی افزود: «گروههای تروریستی خارجی به سرکردگی جواد غفاری که از زیردستان قاسم سلیمانی در سوریه است، 14 غیرنظامی را که در جریان تخلیه حلب به گروگان گرفته و آنها را کشتند. آنها همچنین کاروان خودروهای حامل غیرنظامیان را متوقف کرده و حدود 800 نفر از آنها را بهگروگان گرفتند».
بیش از 500 نفر از مسلمانان آمریکا به دعوت گروه همبستگی سوریه، با تجمع مقابل کاخ سفید در واشینگتن، به کشتار غیرنظامیان در حلب اعتراض و برای نجات آنها دعا کردند.
تظاهر کنندگان همچنین به سکوت کشورهای جهان در قبال این فاجعه اعتراض و از مقابل کاخ سفید تا سفارت روسیه در واشینگتن راهپیمایی کردند. این گروه از مسلمانان آمریکا با سردادن شعارهایی علیه رژیم اسد، به اجرای نمایشی کوتاه و سمبلیک به یاد قربانیان حلب پرداختند. یکی از شرکت کنندگان در این تجمع که اعضای خانوادهاش هنوز در سوریه هستند، گفت: 'با مردم حلب اعلام همبستگی میکنیم. این شهر سقوط نخواهد کرد'.
فاروق ابوبکر مسئول مذاکرات در حلب به العربیه گفت: این مصلحت اقتضا میکند، تعدادی از فوعه و کفریا در مقابل خارج شدن بیماران و زخمیها در داخل دو شهرک مضایا و زبدانی خارج شوند و در مقابل شهر حلب بهطور کامل از شهروندان و رزمندگان تخلیه میشود. حداقل باید یک تیم از سازمان ملل باید همراه کاروانها باشد.
از سوی دیگر سازمان مللمتحد و آمریکا جمعه گفتند شبهنظامیان حزبالله لبنان در اجرای توافق انتقال محاصرهشدگان شرق حلب مانعتراشی میکند.
سامانتا پاور سفیر آمریکا در شورای امنیت گفت، شبهنظامیان حزبالله و شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران انتقال غیرنظامیان از شرق حلب را متوقف کردند و شهروندان با تجاوزات دهشتناکی حین خروج مواجه شدند.
وی هنگام خروج از جلسه شورای امنیت که برای بررسی پیشنویس قطعنامه فرانسه برای نظارت بر عملیات انتقال برگزار شده بود گفت، کشورش از قطعنامه سازمان ملل برای ارسال ناظران بینالمللی در سوریه حمایت میکند وی همچنین گفت، چنانچه این قطعنامه به تصویب نرسید باید گزینههای دیگری را بررسی کرد.
از طرف دیگر هماهنگکننده امور انسانی سازمان ملل نیز گفت، دیروز جمعه حزبالله مانع خروج صدها تن از غیرنظامیان از شرق حلب به سوی حومه غربی در معبر الراموسه در جنوب غرب حلب گردید.
خبرگزاری آناتولی ترکیه 27آذر گزارش داد: «تصاویر جدید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در حلب سوریه که دیروز در رسانههای ایرانی منتشر شدند، نشان میدهد که وی هنگام حمله گروههای تروریستی خارجی حامی رژیم اسد به کاروان تخلیه غیرنظامیان حلب، در آن منطقه بوده است».
آناتولی افزود: «گروههای تروریستی خارجی به سرکردگی جواد غفاری که از زیردستان قاسم سلیمانی در سوریه است، 14 غیرنظامی را که در جریان تخلیه حلب به گروگان گرفته و آنها را کشتند. آنها همچنین کاروان خودروهای حامل غیرنظامیان را متوقف کرده و حدود 800 نفر از آنها را بهگروگان گرفتند».
بیش از 500 نفر از مسلمانان آمریکا به دعوت گروه همبستگی سوریه، با تجمع مقابل کاخ سفید در واشینگتن، به کشتار غیرنظامیان در حلب اعتراض و برای نجات آنها دعا کردند.
تظاهر کنندگان همچنین به سکوت کشورهای جهان در قبال این فاجعه اعتراض و از مقابل کاخ سفید تا سفارت روسیه در واشینگتن راهپیمایی کردند. این گروه از مسلمانان آمریکا با سردادن شعارهایی علیه رژیم اسد، به اجرای نمایشی کوتاه و سمبلیک به یاد قربانیان حلب پرداختند. یکی از شرکت کنندگان در این تجمع که اعضای خانوادهاش هنوز در سوریه هستند، گفت: 'با مردم حلب اعلام همبستگی میکنیم. این شهر سقوط نخواهد کرد'.
۲۱ آذر ۱۳۹۵
خامنه اي وطوق لعنت برجام
خامنه اي وطوق لعنت برجام
نمایشهای جمعه 19آذر در سراسر کشور، به دفاع از علی خامنهای و حمله به حسن روحانیاختصاص داشت. گماشتههای ولیفقیه، به دستور او همه با هم به صحنه آمده بودند تا روحانی را بهخاطر حرفهایش در روز 16آذر که در آن صراحتاً خامنهای را اولین مسئول برجام معرفی کرد، زیر ضرب بگیرند. البته آنها در بیان اینکه خامنهای دخالتی در برجام نداشته، با تناقض دشواری مواجه بودند، در نتیجه حرفهایشان سخیف و خندهدار از آب در آمده بود. احمد خاتمی که برخلاف معمول نعره نمیکشید و هارت و پورت نمیکرد، میگفت: «با رهنمودهای آقا گزینشی برخورد نکنیم، آقا حمایت از برجام داشت، حمایت از مسؤلان هم داشت، هشدار هم داشت، تذکر هم داشت، همین آقا فرمود بعضی جاها از خطوط قرمز عبور شده، منتهی آقایان میگویند مجبور بودیم، حرف ما این است، ما حول محور ولایتیم و حرفهای ولایت یک مجموعه است، اینکه برخیش را بگیریم، برخیش را نگیریم کار درستی نیست». خاتمی که به این ترتیب میخواهد دوگانهگوییهای خامنهای را که الآن وبال گردنش شده، توجیه کند، بالاخره روشن نمیکند که برجام زیر نظر خامنهای صورت گرفته یا نه؟
سخیفتر و خندهدارتر از خاتمی، دفاع آخوند علمالهدی گماشته خامنهای در مشهد از اربابش میباشد. او میگوید: «الان درست نیست که بیاییم قصه را به گردن ایشان بیندازیم، تا دو روز دیگر بچههایی که به دنیا میآیند یا نسل بعدی بگویند آقا این بلایی که سر ما آمد که رفتیم نشستیم با آمریکا دو سال مذاکره کردیم، همه امکانات هستهیی را هم دادیم، توی آب سنگینمان بتون ریختیم، آخرش بینتیجه شد، چون رهبر این کار را کرد! این واقعاً ناجوانمردی است».
تناقض این است که این حرف را که خامنهای دخالتی در برجام نداشته، هیچکس نمیتواند بپذیرد؛ چرا که چگونه ممکن است ولایت مطلقه فقیه که در ریز تا درشت همه کارها دخالت میکند، در کاری با اهمیت برجام دخالت نداشته و آن را یک سره دست روحانی و رفسنجانی یا ظریف و عراقچی سپرده باشد.
علاوه بر این، حمایتهای متعدد خامنهای از برجام و دستاندرکاران برجام، چنان است که به گماشتههای ولایت امکان نمیدهد بتوانند ادعا کنند که «آقا» خبر نداشت یا «آقا» مخالف بود.
فراتر از اینها، خامنهای در تیرماه سال گذشته، هراسان از اینکه رفسنجانی و روحانی برجام را به نام خود به ثبت بدهند و او دیگر در نقشه مسیر آینده نظام که با برجام مشخص میشود، محلی از اعراب نداشته باشد، بهصحنه دوید تا کاشی برجام را به نام خود کرده و بالای آن نصب کند و از یادها نرفته که خود خامنهای گفت که مذاکرات با آمریکا از زمان دولت قبل و با دستور خود او شروع شده است. البته در عالم بیپرنسیبی و فرصتطلبی، قضیه روشن است، دیروز که تصور میشد از برجام راهی برای رژیم باز میشود، خامنه بیسر و دستار دویده بود که آن را به نام خود کند، حالا که معلوم شده برجام از آن امامزادههاست که کور میکند و شفا نمیدهد، با دستپاچگی و به عبث تلاش میکند این طوق لعنت را از گردن خود باز کند و به گردن روحانی و شرکا بیندازد.
اما تناقضی که خامنهای و گماشتههایش نمیتوانند از آن بگریزند این است که اگر او بهراستی مخالف برجام بود و آن را خسارت میدانست، چرا جلو آن را نگرفت؟ و چرا هماکنون جلو ضرر را نمیگیرد؟ آخوند علمالهدی برای خروج از این تناقض مجبور شده یک امتیاز بزرگ به روحانی بدهد: «یک کاری شما خواستید بکنید، مقام معظم رهبری هم اجازه دادند، مخالفت نکردند، بهخاطر اینکه مردم به شما رأی دادند شما کشور را اداره کنید، شما هم خواستید اینجوری اداره کنید، حالا به نتیجه نرسید کسی هم نمیگه شما خیانت کردید، کسی هم نمیگه شما مقصر بودید».
به این ترتیب وقتی پای پذیرش مسئولیت شکست به میان میآید، هم ولیفقیه دموکرات میشود، هم گماشتهاش علمالهدی! اما او به این ترتیب خود را دچار تناقض بزرگتری کرده است و آن اینکه چرا ولیفقیه که صاحب این رژیم است الآن با نشاندادن «یک جو غیرت»! پا پیش نمیگذارد و آنچنان که یک بار لاف زد، برجام را به آتش نمیکشد؟ کاری که البته هرگز جرأت آن را به خود نخواهد داد؛ چرا که خوب میداند معنی آن خودکشی است.
واقعیت ناگزیر این است که در این کشاکشها، آنچه بیش از پیش تشدید میشود ضعف تمامیت نظام در بنبست ماندهیی است که «عمود خیمه» آن به لرزه افتاده و ولیفقیه طلسمشکسته آن قادر نیست مسئولیت مهمترین تحول این سالهای رژیم را بپذیرد؛ وضعیت رژیم ولایت فقیه به آن چنان درجهیی از فلاکت رسیده که اکنون گماشتههایی بیمقدار آن ناچارند بیایند و با این بیانهای سخیف و منطق لنگ از او دفاع و حمایت کنند. اما از این حمایتها بنای پوسیده رژیم ولایتفقیه سر پا و استوار نمیگردد.
۱۶ آذر ۱۳۹۵
پرویز خزائی: یادداشتی کوتاه برای این روزها شماره یک
پرویز خزائی: یادداشتی کوتاه برای این روزها شماره یک
آیا بقول ما لرها موضوع سر پیله ( مورد مورد پول است)؟
بعد از انتخابات اخیر ایالت متحده امریکا، راستی راستی آخوندها دارند بجد قالب تهی میکنند، که ای واویلا! مشاوران، و احتمالا وزرای کلیدی احتمالی ترامپ، دوستان و هواداران مجاهدین و شورا هستند و بقول امام راحل جاهلشان: ”چه و چه”. آن نامرحوم، که فارسی اش تنها کمی بهتر از زبان یونانی من بود، هروقت گیر و پیچ زبانی پیدا میکرد، این تکیه کلام لعنتی اش بود. شعر:
”چه و چه” بگو تو به هر گیرو پیچ
شدی گیج و در چنته ات نیست هیچ!
بعد از انتخابات اخیر ایالت متحده امریکا، راستی راستی آخوندها دارند بجد قالب تهی میکنند، که ای واویلا! مشاوران، و احتمالا وزرای کلیدی احتمالی ترامپ، دوستان و هواداران مجاهدین و شورا هستند و بقول امام راحل جاهلشان: ”چه و چه”. آن نامرحوم، که فارسی اش تنها کمی بهتر از زبان یونانی من بود، هروقت گیر و پیچ زبانی پیدا میکرد، این تکیه کلام لعنتی اش بود. شعر:
”چه و چه” بگو تو به هر گیرو پیچ
شدی گیج و در چنته ات نیست هیچ!
از طرف دیگر لابی های رنگارنگ خارجی زبان و ترکه های زیر دهل نظام ولایی، ایرانی زبان، هم به تکاپو افتاده اند که بله مجاهدین آنان را با پول خریده اند ایضا ” چه وچه!”.
کسی نیست به این دو قوم همسو و هم رنگ و بو، بگوید که اگر این مقامات درجه یک امریکا همه، مثل آخوندهای زمین، جنگل و دکل نفتی خوار، پولکی بودند، که خامنه ای براحتی میتوانست از آن حساب الان یکصد و اندی میلیارد یورویی (پنج سال پیش بانکی متعبر جهانی رقم آنرا نودوچهارمیلیارد یورو اعلام کرد)، که بیجک و حق امضایش در دست توله مجتبی است، و صدها میلیارد پول نفت و گاز و فرش و پسته، نه تنها نصف بیشتر مقامات امریکا، بلکه یک دوجین از ریاست جمهوری های مهم جهان را، براحتی خرید سوهان قم، خریداری و به حامی و لابی خود تبدیل میکرد.
یا ایها الدرماندگان گیج و ویج! ما با تکیه به عزم و جزم و پایداری خود و آن پنج عنصر، (آرمان و عشق به رهایی ایران زمین، تشکیلات محکم و فولاد آب دیده شده، رهبری و مدیریت بسیار هشیار، گرای درست و پنجم آمادگی فدای همه هستی و داروندار)، در این جهان تک ابرقدرتی مماشات گر، خود را بر تاریخ این دوره بسیار حساس و خطیر از تاریخ، نه تنها میهن، بلکه تمامی جهان، تحمیل میکنیم، همانطور که فاشیسم خمینیستی طریق مبارزه و استراتژی جنگ تمام عیار با این دیو ایرانخوار را بما تحمیل کرد. آری شخص شما، باچشم های از حقد و حسد چاک خورده خود، دیدید که ما تشکیل اتحاد جماهیراسلامی درمنطقه را، هم توطئه لیست بازی پانزده ساله اروپا و امریکا را، هم برنامه اتمی نازی نشان خامنه ای را و هم برنامه نابودی و تلاشی تشکیلات مقاومت و کشتار اشرف- امیرخیز نشان ایران زمین را، با گلاب فضاحت به رویتان،به زیر کشیدیم.
حالا یا ایها اللابی های فرنگی زبان و ترکه های زیردهل ایرانی زبان، خوب گوشهایی را، که بعضا دارد سنگین و سنگین تر میشود باز کنید:
این مقاومت بس سازمان یافته و جدی و از هفت دریای خون و تلاطم و سونامی گذشته، خود را بر انترناسیونال بی غیرت ها و سوداگران شرق وغرب وشمال و جنوب عالم تحمیل کرده و یک اکتور و فاکتور جدی در این زورخانه نا برابر است و کسی نمی تواند آنرا نادیده بگیرد. ما برای هر سناریویی و هر تحولی و حادثه بدتر و یا بهتری، با درایتی که ریشه در آن پنج عنصر دارد، خود را از قبل آماده میکنیم و این چنین است که نه تنها مانده ایم و محکم هم مانده ایم ( بقول ما لرها ”چش حسید پیقه بلی” یعنی چشم حسود مانند بلوت بر آتش بترکد!)، بلکه برای کندن شر این دد آدمخوار و این نظام فاشیستی مذهبی و ابو الداعش و ماعش، در سراسر جهان امروز به سراغ مان می آیند.
پس عجالتا بقایای گوش را بیشتر باز کنید:
ما طرفدار و مبارز جدی برای راه حل سوم هستیم که سالهاست یکی از پایه های محکم استراتژی ماست:
یک. نه به مماشات و جستجوی عبث صدبار آزمایش شده برای یافتن یک آخوند مدره و مصلح و دمکراسی جو،
دو. نه به جنگ و حمله نظامی خارجی به میهن مان. ( داستان حمله به عراق و صدوردستگاه ”دمکراسی”! از شرکت جنرال موتور بوش پسر و شرکا، برای هفت پشت تاریخ بشر کافی است!)
سه. آری و آری! به سرنگونی نظام ضد تمامی بشریت و تمامیت میراث و ارزشهای های والای بشری، بدست مردم سلحشور ایران زمین و مقاومت سازمان یافته آنان،
و به همین منظور هزار اشرف میسازیم!
البته واضح و مبرهن هست که در این کارزار جهانی، که مردم ستمدیده ایران و مقاومت بغایت سازمان یافته و طوفنده آن، در خط اول این جبهه جهانی قرار گرفته اند، هر کس با قدم و قلم و بهر وسیله ای به یاری ما بیاید، ابتدا و قبل از هر چیز، به خود و سرنوشت بشرو آرمانهای والای بشری- که اکنون سخت و بغایت ویرانگر و خونین، در تهدید خلافت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه است- یاری رسانده است. وسلام این نامه تا اینجا تمام. اما صبر کنید یک تبصره:
من چرا رد راه حل دوم را دوبار گفتم، برای اینکه بیاد آن لر گل خودم افتادم که رفت پیش نامه نویسی در تهران که برای خانواده اش نامه ای به خرم آباد بنویسد. بعد از سلام و شرح حال خودش در تهران، شروع کرد به گفتن به نامه نویس برای کتابت بقیه نامه:
گفت بنویس: به عمه آهو خانم سلام برسان، به عمو گل میرزا سلام برسان،.... ( و نامه نویس مرتب مینوشت) بعد با صدای بسیار بالا در زیر گوش نامه نویس گفت که: به پدر شاه میرزا هم سلام برسان!!! نامه نویس گفت چرا اینقدر اینرا داد زدی سرم رفت. او به نامه نویس پاسخ داد: ببخشید داد زدم علت این است که پدر شاه میرزا گوشش سنگین است!
حال با صدای بلند یکبار دیگر برای رد راه حل دوم:
نه به جنگ و حمله نظامی خارجی به میهن مان!
پرویز خزایی هفته اول دسامبر ۲۰۱۶- اسکاندیناوی
کسی نیست به این دو قوم همسو و هم رنگ و بو، بگوید که اگر این مقامات درجه یک امریکا همه، مثل آخوندهای زمین، جنگل و دکل نفتی خوار، پولکی بودند، که خامنه ای براحتی میتوانست از آن حساب الان یکصد و اندی میلیارد یورویی (پنج سال پیش بانکی متعبر جهانی رقم آنرا نودوچهارمیلیارد یورو اعلام کرد)، که بیجک و حق امضایش در دست توله مجتبی است، و صدها میلیارد پول نفت و گاز و فرش و پسته، نه تنها نصف بیشتر مقامات امریکا، بلکه یک دوجین از ریاست جمهوری های مهم جهان را، براحتی خرید سوهان قم، خریداری و به حامی و لابی خود تبدیل میکرد.
یا ایها الدرماندگان گیج و ویج! ما با تکیه به عزم و جزم و پایداری خود و آن پنج عنصر، (آرمان و عشق به رهایی ایران زمین، تشکیلات محکم و فولاد آب دیده شده، رهبری و مدیریت بسیار هشیار، گرای درست و پنجم آمادگی فدای همه هستی و داروندار)، در این جهان تک ابرقدرتی مماشات گر، خود را بر تاریخ این دوره بسیار حساس و خطیر از تاریخ، نه تنها میهن، بلکه تمامی جهان، تحمیل میکنیم، همانطور که فاشیسم خمینیستی طریق مبارزه و استراتژی جنگ تمام عیار با این دیو ایرانخوار را بما تحمیل کرد. آری شخص شما، باچشم های از حقد و حسد چاک خورده خود، دیدید که ما تشکیل اتحاد جماهیراسلامی درمنطقه را، هم توطئه لیست بازی پانزده ساله اروپا و امریکا را، هم برنامه اتمی نازی نشان خامنه ای را و هم برنامه نابودی و تلاشی تشکیلات مقاومت و کشتار اشرف- امیرخیز نشان ایران زمین را، با گلاب فضاحت به رویتان،به زیر کشیدیم.
حالا یا ایها اللابی های فرنگی زبان و ترکه های زیردهل ایرانی زبان، خوب گوشهایی را، که بعضا دارد سنگین و سنگین تر میشود باز کنید:
این مقاومت بس سازمان یافته و جدی و از هفت دریای خون و تلاطم و سونامی گذشته، خود را بر انترناسیونال بی غیرت ها و سوداگران شرق وغرب وشمال و جنوب عالم تحمیل کرده و یک اکتور و فاکتور جدی در این زورخانه نا برابر است و کسی نمی تواند آنرا نادیده بگیرد. ما برای هر سناریویی و هر تحولی و حادثه بدتر و یا بهتری، با درایتی که ریشه در آن پنج عنصر دارد، خود را از قبل آماده میکنیم و این چنین است که نه تنها مانده ایم و محکم هم مانده ایم ( بقول ما لرها ”چش حسید پیقه بلی” یعنی چشم حسود مانند بلوت بر آتش بترکد!)، بلکه برای کندن شر این دد آدمخوار و این نظام فاشیستی مذهبی و ابو الداعش و ماعش، در سراسر جهان امروز به سراغ مان می آیند.
پس عجالتا بقایای گوش را بیشتر باز کنید:
ما طرفدار و مبارز جدی برای راه حل سوم هستیم که سالهاست یکی از پایه های محکم استراتژی ماست:
یک. نه به مماشات و جستجوی عبث صدبار آزمایش شده برای یافتن یک آخوند مدره و مصلح و دمکراسی جو،
دو. نه به جنگ و حمله نظامی خارجی به میهن مان. ( داستان حمله به عراق و صدوردستگاه ”دمکراسی”! از شرکت جنرال موتور بوش پسر و شرکا، برای هفت پشت تاریخ بشر کافی است!)
سه. آری و آری! به سرنگونی نظام ضد تمامی بشریت و تمامیت میراث و ارزشهای های والای بشری، بدست مردم سلحشور ایران زمین و مقاومت سازمان یافته آنان،
و به همین منظور هزار اشرف میسازیم!
البته واضح و مبرهن هست که در این کارزار جهانی، که مردم ستمدیده ایران و مقاومت بغایت سازمان یافته و طوفنده آن، در خط اول این جبهه جهانی قرار گرفته اند، هر کس با قدم و قلم و بهر وسیله ای به یاری ما بیاید، ابتدا و قبل از هر چیز، به خود و سرنوشت بشرو آرمانهای والای بشری- که اکنون سخت و بغایت ویرانگر و خونین، در تهدید خلافت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه است- یاری رسانده است. وسلام این نامه تا اینجا تمام. اما صبر کنید یک تبصره:
من چرا رد راه حل دوم را دوبار گفتم، برای اینکه بیاد آن لر گل خودم افتادم که رفت پیش نامه نویسی در تهران که برای خانواده اش نامه ای به خرم آباد بنویسد. بعد از سلام و شرح حال خودش در تهران، شروع کرد به گفتن به نامه نویس برای کتابت بقیه نامه:
گفت بنویس: به عمه آهو خانم سلام برسان، به عمو گل میرزا سلام برسان،.... ( و نامه نویس مرتب مینوشت) بعد با صدای بسیار بالا در زیر گوش نامه نویس گفت که: به پدر شاه میرزا هم سلام برسان!!! نامه نویس گفت چرا اینقدر اینرا داد زدی سرم رفت. او به نامه نویس پاسخ داد: ببخشید داد زدم علت این است که پدر شاه میرزا گوشش سنگین است!
حال با صدای بلند یکبار دیگر برای رد راه حل دوم:
نه به جنگ و حمله نظامی خارجی به میهن مان!
پرویز خزایی هفته اول دسامبر ۲۰۱۶- اسکاندیناوی
هيولاي لاريجاني ها سيري ناپذيرند وقتي بجاي مجازات تشويق ميشوند
هيولاي لاريجاني ها سيري ناپذيرند وقتي بجاي مجازات تشويق ميشوند
محمدامین سلیمی٬ دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی از جلسهای که شماری از تشکلهای دانشجویی با رئیس قوه قضائیه داشتهاند٬ در اختیار این خبرگزاری قرار داده است.
لاریجانی گفته «عملکرد فاضل را تائید نمیکنم و قبول هم ندارم و به نظر من کار او اشتباه است این موضوع را از قول من نقل کنید.»
وی افزوده که «بدون هیچ ملاحظهای٬ پیگیر» پرونده برادرش در این قوه است.
فاضل لاریجانی، برادر روسای قوای مقننه و قضائیه٬ به «باجخواهی و رانت خواری» و تلاش برای ارتباط با بابک زنجانی به واسطه سعید مرتضوی متهم است
اشتراک در:
پستها (Atom)